فرمان تقنینی یا همان لایحه پیشنهادی حکومت مورد قبول نمایندگان مردم قرار نگرفت و به تصویب نرسید. چنانچه گفته شده است این طرح برای اصلاح کمیسیون های انتخاباتی پیشنهاد شده بود تا با تصویب مجلس نمایندگان کشور برسد و صورت اجرایی پیدا کند.
گرچه دلایل رد این طرح از سوی مجلس نمایندگان آورده نشده است. اما برخی آگاهان بدین باورهستند که رد این طرح جز رجحان نفع شخصی بر منافع ملی کشور توجیه نمی شود. زیرا این طرح ناظر به برگزاری انتخابات و در نهایت تغیر سیستم سیاسی کشور از ریاستی به پارلمانی است.
نمایندگان مردم - آن گونه که تا هنوز نشان داده اند - در سطح و سویهآی نیستند که بتوانند مصلحت علیای کشور را تشخیص دهند و بر اساس آن عمل کنند. مجلس نمایندگان از این دید می نگرند که چگونه می توان سمت خود را حفظ کنند، و گمان می برند که با اصلاح کمیسیون های انتخاباتی و برگزاری انتخابات، شانس انتخاب شدن دوباره را از آنها می گیرد. از این روی به وضعیت کنونی گرچه سخت، ملال آور و نکبت بار و یک زندگی انگلی هم باند رضایت می دهند تا این که طرح را به تصویب برسانند و بار دیگر در آزمون انتخاب مردم قرار گیرند و خت خود را بیازمایند.
به سخن دیگر کثیری از نمایندگان دوست دارند که آلت دست قوه مجریه باشند و معیشت شان تامین باشند تا این که نماینده مردم باشند و از صلابت و شکوه و شوکتی برخوردار گردند. می توان گفت که جهان بینی شکمی نمایندگان است که این جماعت را در چوکی های نمایندگی میخ کوب کرده است در برابر هر تحولی می ایستند و از هر نو آوری و ابتکاری که منجر به ایجاد یک فضای جدید شود جلوگیری می کنند.
در مجموع می توان این گونه بیان داشت که مجلس نمانیدگان در برزخ منافع شخصی و خصوصی از یک طرف و منافع ملی و عمومی از طرف دیگر قرار گرفته اند که منافع شخصی و زندگی ذلت بار ماندن را ترجیح دهند یا آن که منافع اکثریت مردم را در نظر آورند و لایحه حکومت را که متضمن انتخابات کم تقلب و رفتن به سوی اصلاحات بیشتر است را مورد بحث و بررسی و تصویب قرار دهند. بنابراین گرچه بهانه تراشی و اصطکاک کنونی ممکن است چند گاهی دوام، اما در نهایت این بن بست شکسته خواهد شد و طرح حکومت مورد تصویب قرار خواهد گرفت؛ زیرا اهمیت این طرح به سرنوشت تمامیت کشور بستگی دارد نمی توان با ترکیب مجلس کنونی سرنوشت کشور را بازیچه چند آدم غیر مسئول قرار داد و با آن بازی کرد.
آنچه مجلس نمایندگان انجام می دهد با آبروی خود بازی می کند نه چیز دیگر. اما اهمیت طرح در کجا است و چرا باید مجلس نمایندگان کشور این طرح را مورد تصویب قرار دهند؟
وقتی به توافق سیاسی ای که حکومت وحدت ملی بر مبنای آن شکل گرفته است نگریسته شود، متوجه خواهیم شد که یکی از بنیادهای این حکومت آنست که باید کمیسیون های انتخابات کشور اصلاح شود تا انتخابات های بعدی سالم تر و با تقلب کمتر برگزار گردد و افراد شایسته تری در مجلس نمایندگان و شورای شهر و شوراهای ولایتی قرار گیرند.
وجود این شوراها از چند جهت مهم است، یکی از این جهت که با برگزاری انتخابات قانون اساسی عمل می شود. عمل کردن به قانون اساسی برای بهبود وضعیت سیاسی و اجتماعی کشور یک گام اساسی است. دوم آن که سیستم سیاسی کشور بدون وجود و حضور نمایندگان مردم ناقص است، نمی توان از دموکراسی سخن گفت؛ اما پارلمان انتصابی داشت، نمی توان سخن از دموکراسی گفت اما شورای شهر و شوراهای ولایتی را در تصمیم گیری ها نادیده انگاشت.
گذشته از اهمیتی که شوراها در سیستم سیاسی کشور دارد آنچه وجود شوراها را اهمیت مضاعف می بخشد عمل کردن به مفاد توافق نامه ای است که میان هر دو تیم انتخاباتی امضا شده و باید عمل شود.
تاخیر در برگزاری انتخابات در واقع تاخیر برگزاری لوی جرگه اصلاح قانون اساسی کشور را به همراه خواهد آورد و در نتیجه اصلاحاتی که باید بوجود آید بوجود نخواهد آمد، و فساد، نا کار آمدی و سیستم قومی هم چنان ادامه خواهد یافت و امکان اصلاح سیستم سیاسی کشور از میان خواهد رفت.
وقتی تعلل در تصویب طرح حکومت از سوی نمایندگان دیده می شود، به معنای آنست که هنوز پارلمان کشور نتوانسته است شرایط حساس کشور و بهبود وضعیت سیاسی و اجتماعی کشور را از راه اصلاحات سیستم انتخاباتی درک کند. شاید اصلا تا هنوز هیچ پرسشی در ذهن نمایندگان مردم بوجود نیامده است تا به این نکته تفطن یافته باشند که سیستم سیاسی کشور چرا باید اصلاح شود؟
بی تردید درک اصلاح سیستم سیاسی کشور نیازمند پیش آگاهی هایی است. آن پیش آگاهی اینست که چگونه می توان از حکومت قومی عبور کرد و به یک حکومت نیم بند دموکراتیک دست پیدا نمود، چگونه می توان از یک پارلمان ناکارآمد، بی تحرک و کم سواد به سوی ایجاد یک پارلمان کار آمدتر، مسئول تر و منسجم تر و منظم تر حرکت کرد، چگونه می توان نقش احزاب سیاسی و نهادهای مدنی را در انتخابات ها برجسته ساخت و جایگاه آنها را ارتقاء بخشید، چگونه می توان قوای مجریه را به تمکین واد اشت که در عملکرد خود نظارت پارلمان کشور را به رسمیت بشناسد، چگونه می توان دست مداخله گر قوای مجریه را از سر قوای مقننه کوتاه کرد و استقلال مجلس را ارج احترام گذارد؟
کسانی که به این پیش آگاهی ها رسیده اند، بی درنگ برای اصلاح سیستم انتخابات کشور گام خواهند نهاد و طرح حکومت را مورد مداقه قرار خواهند داد. اما کسانی که به این پیش آگاهی ها نرسیده اند و صرف عقل شان به چشم شان است، دنیا را از دریچه منفعت شخصی می نگرند به روز مرگی ها می بیند و فراتر از امروز را نمی توانند درک کنند برای آینده اندیشه ای ندارند. دنیا را آخوری می بینند که هم چنان مصروف باشند، برای این گونه آدم ها اصلا اصلاحات سیاسی و حکومت داری و فساد و امثال این مقولات هیچ تاثیری بر روح روان شان نمی کند. کسانی این دور نگری را دارند برای آینده -حداقل - فرزندان خود می اندیشند هیچ گاه روا نمی دارند که نسل آینده روزهای سیاه و ننگین کنونی را تجربه کند و جدال بر سر قدرت از موضع قوم و قبیله صورت گیرد و نسل آینده مصیبتی را تجربه کنند که امروزی ها تجربه می کنند.
گمان برده می شود که برای آماده سازی ذهنیت اعضای پارلمان کشور به کار جدی رسانه ای نیازمند است تا اهمیت تصویب طرح حکومت را به اعضای مجلس نمایندگان و آنهایی هنوز در برهوت بی خبری قرار دارند بازگو شود به آنها گفته شود که اهمیت این طرح درچه و در کجا است تا حداقل پیش زمینه هایی حداقلی بوجود بیاید و روی طرح بحث جدی صورت گیرد تا زمینه های تصویب لایحه صورت گیرد و در پرتو قانون اصلاح کمیسیون های انتخاباتی فراهم گردد.
گرچه دلایل رد این طرح از سوی مجلس نمایندگان آورده نشده است. اما برخی آگاهان بدین باورهستند که رد این طرح جز رجحان نفع شخصی بر منافع ملی کشور توجیه نمی شود. زیرا این طرح ناظر به برگزاری انتخابات و در نهایت تغیر سیستم سیاسی کشور از ریاستی به پارلمانی است.
نمایندگان مردم - آن گونه که تا هنوز نشان داده اند - در سطح و سویهآی نیستند که بتوانند مصلحت علیای کشور را تشخیص دهند و بر اساس آن عمل کنند. مجلس نمایندگان از این دید می نگرند که چگونه می توان سمت خود را حفظ کنند، و گمان می برند که با اصلاح کمیسیون های انتخاباتی و برگزاری انتخابات، شانس انتخاب شدن دوباره را از آنها می گیرد. از این روی به وضعیت کنونی گرچه سخت، ملال آور و نکبت بار و یک زندگی انگلی هم باند رضایت می دهند تا این که طرح را به تصویب برسانند و بار دیگر در آزمون انتخاب مردم قرار گیرند و خت خود را بیازمایند.
به سخن دیگر کثیری از نمایندگان دوست دارند که آلت دست قوه مجریه باشند و معیشت شان تامین باشند تا این که نماینده مردم باشند و از صلابت و شکوه و شوکتی برخوردار گردند. می توان گفت که جهان بینی شکمی نمایندگان است که این جماعت را در چوکی های نمایندگی میخ کوب کرده است در برابر هر تحولی می ایستند و از هر نو آوری و ابتکاری که منجر به ایجاد یک فضای جدید شود جلوگیری می کنند.
در مجموع می توان این گونه بیان داشت که مجلس نمانیدگان در برزخ منافع شخصی و خصوصی از یک طرف و منافع ملی و عمومی از طرف دیگر قرار گرفته اند که منافع شخصی و زندگی ذلت بار ماندن را ترجیح دهند یا آن که منافع اکثریت مردم را در نظر آورند و لایحه حکومت را که متضمن انتخابات کم تقلب و رفتن به سوی اصلاحات بیشتر است را مورد بحث و بررسی و تصویب قرار دهند. بنابراین گرچه بهانه تراشی و اصطکاک کنونی ممکن است چند گاهی دوام، اما در نهایت این بن بست شکسته خواهد شد و طرح حکومت مورد تصویب قرار خواهد گرفت؛ زیرا اهمیت این طرح به سرنوشت تمامیت کشور بستگی دارد نمی توان با ترکیب مجلس کنونی سرنوشت کشور را بازیچه چند آدم غیر مسئول قرار داد و با آن بازی کرد.
آنچه مجلس نمایندگان انجام می دهد با آبروی خود بازی می کند نه چیز دیگر. اما اهمیت طرح در کجا است و چرا باید مجلس نمایندگان کشور این طرح را مورد تصویب قرار دهند؟
وقتی به توافق سیاسی ای که حکومت وحدت ملی بر مبنای آن شکل گرفته است نگریسته شود، متوجه خواهیم شد که یکی از بنیادهای این حکومت آنست که باید کمیسیون های انتخابات کشور اصلاح شود تا انتخابات های بعدی سالم تر و با تقلب کمتر برگزار گردد و افراد شایسته تری در مجلس نمایندگان و شورای شهر و شوراهای ولایتی قرار گیرند.
وجود این شوراها از چند جهت مهم است، یکی از این جهت که با برگزاری انتخابات قانون اساسی عمل می شود. عمل کردن به قانون اساسی برای بهبود وضعیت سیاسی و اجتماعی کشور یک گام اساسی است. دوم آن که سیستم سیاسی کشور بدون وجود و حضور نمایندگان مردم ناقص است، نمی توان از دموکراسی سخن گفت؛ اما پارلمان انتصابی داشت، نمی توان سخن از دموکراسی گفت اما شورای شهر و شوراهای ولایتی را در تصمیم گیری ها نادیده انگاشت.
گذشته از اهمیتی که شوراها در سیستم سیاسی کشور دارد آنچه وجود شوراها را اهمیت مضاعف می بخشد عمل کردن به مفاد توافق نامه ای است که میان هر دو تیم انتخاباتی امضا شده و باید عمل شود.
تاخیر در برگزاری انتخابات در واقع تاخیر برگزاری لوی جرگه اصلاح قانون اساسی کشور را به همراه خواهد آورد و در نتیجه اصلاحاتی که باید بوجود آید بوجود نخواهد آمد، و فساد، نا کار آمدی و سیستم قومی هم چنان ادامه خواهد یافت و امکان اصلاح سیستم سیاسی کشور از میان خواهد رفت.
وقتی تعلل در تصویب طرح حکومت از سوی نمایندگان دیده می شود، به معنای آنست که هنوز پارلمان کشور نتوانسته است شرایط حساس کشور و بهبود وضعیت سیاسی و اجتماعی کشور را از راه اصلاحات سیستم انتخاباتی درک کند. شاید اصلا تا هنوز هیچ پرسشی در ذهن نمایندگان مردم بوجود نیامده است تا به این نکته تفطن یافته باشند که سیستم سیاسی کشور چرا باید اصلاح شود؟
بی تردید درک اصلاح سیستم سیاسی کشور نیازمند پیش آگاهی هایی است. آن پیش آگاهی اینست که چگونه می توان از حکومت قومی عبور کرد و به یک حکومت نیم بند دموکراتیک دست پیدا نمود، چگونه می توان از یک پارلمان ناکارآمد، بی تحرک و کم سواد به سوی ایجاد یک پارلمان کار آمدتر، مسئول تر و منسجم تر و منظم تر حرکت کرد، چگونه می توان نقش احزاب سیاسی و نهادهای مدنی را در انتخابات ها برجسته ساخت و جایگاه آنها را ارتقاء بخشید، چگونه می توان قوای مجریه را به تمکین واد اشت که در عملکرد خود نظارت پارلمان کشور را به رسمیت بشناسد، چگونه می توان دست مداخله گر قوای مجریه را از سر قوای مقننه کوتاه کرد و استقلال مجلس را ارج احترام گذارد؟
کسانی که به این پیش آگاهی ها رسیده اند، بی درنگ برای اصلاح سیستم انتخابات کشور گام خواهند نهاد و طرح حکومت را مورد مداقه قرار خواهند داد. اما کسانی که به این پیش آگاهی ها نرسیده اند و صرف عقل شان به چشم شان است، دنیا را از دریچه منفعت شخصی می نگرند به روز مرگی ها می بیند و فراتر از امروز را نمی توانند درک کنند برای آینده اندیشه ای ندارند. دنیا را آخوری می بینند که هم چنان مصروف باشند، برای این گونه آدم ها اصلا اصلاحات سیاسی و حکومت داری و فساد و امثال این مقولات هیچ تاثیری بر روح روان شان نمی کند. کسانی این دور نگری را دارند برای آینده -حداقل - فرزندان خود می اندیشند هیچ گاه روا نمی دارند که نسل آینده روزهای سیاه و ننگین کنونی را تجربه کند و جدال بر سر قدرت از موضع قوم و قبیله صورت گیرد و نسل آینده مصیبتی را تجربه کنند که امروزی ها تجربه می کنند.
گمان برده می شود که برای آماده سازی ذهنیت اعضای پارلمان کشور به کار جدی رسانه ای نیازمند است تا اهمیت تصویب طرح حکومت را به اعضای مجلس نمایندگان و آنهایی هنوز در برهوت بی خبری قرار دارند بازگو شود به آنها گفته شود که اهمیت این طرح درچه و در کجا است تا حداقل پیش زمینه هایی حداقلی بوجود بیاید و روی طرح بحث جدی صورت گیرد تا زمینه های تصویب لایحه صورت گیرد و در پرتو قانون اصلاح کمیسیون های انتخاباتی فراهم گردد.
مولف : سید مظفر دره صوفی