تاریخ انتشار :جمعه ۲۰ حمل ۱۳۹۵ ساعت ۲۱:۵۱
کد مطلب : 124703

علمای افغانستان؛ علل ضعف کارآیی و راه های برون رفت

جمع بندی بحث و تبادل نظر اعضای محترم گروه تلگرامی(جوانان انقلابی مرکزتبیان)
علمای افغانستان؛ علل ضعف کارآیی و راه های برون رفت
رچند تلاش های فردی علما در گوشه و کنار ولایات مختلف کشور صورت می گیرد ولی به دلیل نبودن زیر چتر یک تشکیلات و سازمان واحد، اثرگذاری مناسبی صورت نمی گیرد و تاثیر این خرده تلاش ها پس از اندک زمانی از بین می رود
متن نسبتا طولانی زیر، خلاصه ای از سلسله مباحث مطرح گردیده توسط اعضای محترم گروه تلگرامی (جوانان انقلابی مرکز تبیان) در مورد موضوع "چرایی های اثرگزاری ضعیف روحانیت در افغانستان به ویژه بالای قشر جوان و نیز راهکارهای برون رفت َاز وضعیت فعلی دامن گیر حوزوات علمیه" می باشد. گروه تلگرامی(جوانان انقلابی مرکزتبیان) که متشکل از تعدادی از نیروهای مخلص دارای امکانات تلگرامی است، هر از چندگاهی موضوع خاصی را مورد تجزیه و تحلیل قرارداده و برای بهره برداری های تشکیلاتی در اختیار مسؤلان ارشد مرکرفعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان قرار می دهند. در این نوبت، موضوع "چرایی های اثرگزاری ضعیف روحانیت در افغانستان به ویژه بالای قشر جوان و نیز راهکارهای برون رفت َاز وضعیت فعلی دامن گیر حوزوات علمیه" مورد توجه این عزیزان بود. مطلب زیر جمع بندی این بحث و تبادل نظر است که توسط امیر حسینی، مدیر این گروه، صورت گرفته است،از نظر عموم نیز می گذرد. امید است علمای فعال و دلسوز، مسؤلان امر و بزرگان حوزات علمیه بدان توجه داشته و مورد بهره برداری شان قرار گیرد: در آغاز مطلب، به نمایندگی از جانب همه ی انقلابیون مرکز تبیان، درود و سلام میفرستیم به روح همه ی آن عالمان بزرگی که در سالیان پیشین وطنمان افغانستان که در مسیر اعتلای کلمه ی توحید، طعم تلخ هجرت های اجباری و اسارت های طولانی را چشیدند و در نهایت نیز جمع کثیری از آنها شربت شیرین شهادت را در این راه با اشتیاق تمام نوشیدند و عده ای از آنها نیز طعم تلخ جانبازی را در نهایت گمنامی به جان خریدند. و عرض ارادت داریم خدمت همه ی آن عده از عالمانِ عالِم به زمانِ حالِ وطن که خالصانه و صادقانه با سینه هایی ستبر و دل هایی امیدوار و گام هایی استوار، هم صدا و هم نوا با همه ی دغدغه مندانِ دین و دیانت از نقطه نقطه ی دنیایِ اسلام، در این برهه ی حساس زمان و در این پیچ عظیم تاریخ (به تعبیر امام خامنه ای) و در این مسیر تمدن سازی نوین اسلامی در برابر نظم منحل( اصطلاحن نوین) جهانی، همراه شده اند. باید توجه داشت که این اظهار قدر دانی در درجه ی اول به پاس ادب و در مرتبه ی بعد، از باب "شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بیرون کند" ایراد گردید. مطلب زیر، سه قسمت 1- طرح ضرورت بحث، 2-علل کارآمدی ضعیف علما و 3- ارائه ی راهکارهایی برای برون رفت از این وضعیت را ارائه می کند. بخش اول : ابتدا جهت طرح ضرورت بحث، با رجوع به صحیفه ی امام خمینی(ره)، توجه عزیزان را به نکات زیر معطوف می دارم: خداوند در آیه ی ۶۳ سوره ی مائده، علمای یهود را مورد نکوهش قرار داده است که چرا ستمکاران را از دو منکرِ "دروغ پردازی و تهمت و تحریف عقاید و امثال آنها" و از "حرام خواری" نهی نکرده اند. در اینجا امام خمینی(ره)، دلالت آیه را منطبق بر عموم علمای تمامی ادیان از جمله اسلام می داند. نکته ی اول؛ این است که امام می فرمایند؛ این که خداوند از میان عموم اقشار جامعه، علمای جامعه را مورد خطاب قرار داده است، به این دلیل است که سهل انگاری علما در انجام وظایف، ضررش بیشتر از سهل انگاری دیگران در انجام همان وظایفِ مشترک است، چنانکه هرگاه یک بازاری خلافی کند ضررش متوجه خود اوست، لکن کوتاهی علما و سکوتشان در برابر طاغوت، ضررش متوجه اسلام می شود. نکته ی دیگر این که؛ خداوند از میان تمامی منکرات، این دو منکر را مورد تاکید قرار داده است، به خاطر اهمیت زیاد آن هاست، چون گاهی گفتار و تبلیغات رسانه ای دستگاه های ستمگر، بیش از کردار و سیاستشان برای اسلام و مسلمین ضرر دارد و غالبا حیثیت اسلام را به خطر می اندازد (دقیقا مثل همین وضعیت جامعه فعلی افغانستان که تبلیغات مسموم موسسات و رسانه های وابسته به فرهنگ مبتذل غربی که شدیدا در حال تبلیغ مادی پرستی و فرهنگ ابتذال در کشور هستند، ولو اینکه در سیاستِ ظاهری به همه ی اشخاص و جریانها در افغانستان، آزادی مذهب و اظهار عقیده داده اند). امام خمینی(ره) در ادامه، خطاب به علما می فرمایند: "شما اگر قدرت ندارید جلو بدعتهای حکام را بگیرید، اقلا ساکت ننشینید، داد و فریاد کنید، اعتراض کنید، در برابر دستگاه های تبلیغاتِ دشمن، شما نیز دستگاهی بر علیه ی آنها و با نیت دفع شبهات مسموم آنها ایجاد کنید...." به نظرمی رسد آنچه تا بدین جا ارائه گردید و همچنین گواهی تاریخ مبنی بر اینکه از سویی نقطه ی آغاز و الهام بخش تمامی انقلاب های مذهبی، علما و روحانیون انقلابی بوده اند، و از دیگر سو، سرمنشاء بسیاری از فتنه ها و مصیبت های دامنگیر جوامع دینی نیز آخوندهای درباری و دنیاپرست و یا هم بی بصیرت بوده اند، حکایت از اهمیت ویژه و نیز ضرورت بحث نقد کارکرد علما و جامعه ی روحانیت در جامعه ی هدف، که در اینجا فعلا افغانستان می باشد را، آشکار می سازد. بخش دوم : در رابطه با علل و ریشه های کارآمدی ضعیف و محدود علما، موارد زیر در گروه مطرح گردید که به خاطر طولانی نشدن مطلب، سعی می شود به صورت خلاصه و فهرست وار بیان گردد: 1- عدم توجه مناسب مدارس علمیه به بعد اخلاقی طلاب و عدم بهره گیری از اساتید اخلاق قوی که بتوانند به خوبی بین مسائل اخلاقی و مسائل روز اجتماع پیوند مناسبی بزنند تا بدین وسیله طلبه ای که زیر درس اخلاق آنها می نشینند به اهمیت رعایت بعد اخلاقی در برقراری ارتباط با مردم جامعه دست یابند. 2- گم شدن هدف و وجود نوعی سردرگمی در میان طلاب از دلایل دور شدن طلاب از سنت های اصیل حوزه می باشد. افت تحصیلی طلاب و گسترش مدرک گرایی از پیامدهای گم شدن هدف در میان طلاب است، هرچند داشتن مدارک معتبر علمی به نوعی از الزامات ورود به محافل آکادمیک می باشد ولی نباید هدف از تحصیل، فقط اخذ مدرک باشد و بس. 3- دور ماندن اکثریت علما از علم و تکنولوژی روز و نیز عدم بها دادن مناسب به فضاهای مجازی و به تبع آن، خالی نمودن این میدان عظیم و فراهم نمودن فضا برای طرح شبهات گوناگون دشمنان دین و مذهب و گروه های انحرافی که در این فضا بسیار فعال بوده و به مصادره ی افکار جوانان مشغول می باشند. 4- عدم وجود روحیه ی انقلابی مناسب در بدنه ی مدارس دینی کشور. 5- یکی دیگر از عواملِ مهم، وجود ریشه های قوی اخباری گری در بسیاری از مدارس دینی کشور حتی مدارسِ به نام و بزرگ کابل می باشد، به همان پیمانه ای که تفکر اخباری گری و تحجرگرایی در یک جامعه ی مذهبی ریشه بدواند، به همان پیمانه بلکه بیشتر، اندیشه ی سکولاریسم در بدنه ی روشنفکران آن جامعه (حتی در میان روشنفکران مذهبی) ریشه می دواند. این مسئله به کرّات در جوامع اسلامی به ویژه جوامع اهل سنت مشاهده شده است... و متاسفانه در آن زمان که حوزه علمیه دچار تحجر گردد و سلاحش در برابر موجِ سوالات و شبهات، تنها تحجر باشد و طردِ طرفِ پرسشگر و اخباری گری، روشنفکران سکولار از این خلاء بهره ی کافی و وافی را خواهند برد. 6- بها ندادن روحانیت به قشر داشنجویان به ویژه دانشجویان بخش علوم انسانی و اجتماعیات که مدیریت آینده ی میهن به دست آنان خواهد بود. 7- دفاع عوام گرایانه ی علما از مبانی دینی: این رویه امروزه ذهن کنجکاو و پرسشگر جوانان و دانشجویان را قانع نمی سازد. 8- وجود رگه های قوی از یاس و ناامیدی در میان روحانیت افغانستان در مورد اصلاح وضعیت نابسامان جامعه. 9- وجود برخی تعصبات بی اساس در میان برخی از علما؛ به عنوان نمونه وقتی عالمی وکیل مجتهدی گردید، به دلیل همین تعصبات بی جا از دیگر مراجع و خدمات آنها نامی نمی برد و در برخی از مواقع حتی به تخریب مراجع دیگر نیز پرداخته می شود. 10- مطرح گردیدن بعضی اشخاص به عنوان عالم برجسته در رسانه ها که حتی به سختی می توانند یک حدیث را معنا نمایند و نسبت به خیلی از مسایل حیاتی روز نیز بی اطلاع هستند، که این مسئله تاثیر بسیار بدی روی قضاوت مخاطبان رسانه ها در مورد دانش آموخته های مدارس دینی می گذارد. 11- در حالی که طلاب علوم دینی در منبرهای مساجد و تکیه ها به تحریم یک جانبه ی سریال های مبتذل ماهواره ای و برخی شبکه های داخلی می پردازند، اما متاسفانه به هیچ عنوان برنامه های جایگزین با محتوای مناسب و جذاب وجود ندارد. که این مسئله نیز تاثیر نامناسبی روی اثرگذاری مواضع طلاب در مورد برنامه های مبتذل روی مستمعین دارد. 12- نرفتن جامعه ی روحانیت دلسوز و دغدغه مند به سمت سبک های نوین تبلیغ وعزاداری و روضه خوانی، این در حالی است که جریان تشیع انگلیسی با استفاده از خلاء فراهم شده و با پیاده نمودن سبک های نوین عزاداری و تحریک احساسات پاک مذهبی مستمعین از طرق مختلف در قسمت جذب جوانان مذهبی، به توفیق هایی دست یافته اند و متاسفانه روز به روز خیل این جوانان را به سوی خود می کشانند و به تخدیر افکار آنان می پردازند. 13- عوامل مطرح گردیده در فضای گروه تلگرام(جوانان انقلابی مرکزتبیان) بسیار بیشتر از اینها بود که به دلیل طولانی نشدن مطلب از ذکر آنها می گذریم، مشکلاتی از قبیل مشکلات معیشتی طلاب علوم دینی، فقدان یک شبکه ی تلویزیونی کاملا اصولی و همسو با اندیشه ی ولایت و غیره از جمله ی مشکلات مطرح شده در گروه بود. بخش سوم: این بخش به اراثه ی راهکارهایی تعلق می گیرد که اعضای محترم گروه (جوانان انقلابی مرکز تبیان) در مورد برون رفت از وضعیت نامطلوب فعلی جامعه ی روحانیت در خلال بحث بدان ها پرداختند. 1- اولین مسئله ای که دوستان به آن اشاره نمودند این بود که نباید ریشه ی همه ی ضعف ها را در لانه ی استکبار جستجو نمود بلکه بسیاری از ضعف های دامن گیر مدارس دینی، به خود ما برمی گردد که باید با روحیه ای انقلابی و عزمی جهادی در صدد جبران این ضعف ها برآمد. 2- لزوم الگو برداری طلاب از سبک زندگی علمای شاخص انقلابی. 3- احساس مسئولیت علما و طلاب در قبال توده ی مردم و حضور فعال و سازنده و مفید در صحنه ی اجتماع. 4- ایجاد و تعمیم دادن این باور و اعتقاد که حوزه و دانشگاه مکمل و متمم همدیگر هستند. 5- به کار بستن اصول خلاقانه و بها دادن به تشکیل اتاق فکر در درون هر مدرسه ی علوم دینی و همچنین گسترش این اتاق های فکر در حد مدارس ولایت(استان) و حتی کشور در جهت چاره اندیشی در باب مسائل و دغدغه های روز جامعه. 6- لزوم سازمان دهی علما در چارچوب یک تشکیلات منسجم و یک پارچه، چرا که هرچند تلاش های فردی علما در گوشه و کنار ولایات مختلف کشور صورت می گیرد ولی به دلیل نبودن زیر چتر یک تشکیلات و سازمان واحد، اثرگذاری مناسبی صورت نمی گیرد و تاثیر این خرده تلاش ها پس از اندک زمانی از بین می رود. 7- تدوین و ترسیم برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت در تشکل شکل گرفته از میان علمای نخبه ی سطح کشور و تشکیل ستادی جهت پی گیری مداوم و جدی به نتیجه رسیدن هر کدام از این برنامه ها در موعد مقرر آن. 8- برگزاری گفتمان های علمی و کرسی های آزاد اندیشی در سطح ولایات مختلف کشور( لازم به توضیح می باشد که برای اولین بار در سطح علمای افغانستان، گفتمانی آزاد تحت عنوان "ضرورت ترویج فرهنگ فاطمی و مسئولیت علمای افغانستان؛ دیروز، امروز و فردا" همزمان با میلاد حضرت زهرا "سلام الله علیها" و تولد امام خمینی "ره" به همت مرکز فعالیت های تبیان در مشهد مقدس برگزار گردید). ان شاء الله این حرکت، سرآغاز فصل نوینی در اثرگزاری جامعه ی روحانیت و تحول بنیادین در حوزه های علمیه افغانستان گردد. 9- برگزاری جلسات انس و پرسش و پاسخ میان طلاب حوزه های علوم دینی و جوانان دانشجو و لزوم ارتباط گیری طلاب با محافل روشن فکری و دانشگاهی و جامعه ی مدنی و غیره. 10- لزوم یکی شدن گفتار و کردارعلما و اهتمام جدی آن ها به ساده زیستی و بودن در میان مردم و شنیدن حرف دلها و دغدغه های فکری آنان به گونه ای که مردم احساس نکنند علما تافته ی جدابافته از دیگران می باشند. 11- بالا بردن سعه ی صدر، افق دید و آستانه ی تحمل علما در برخورد با اقشار مختلف اعم از توده ی مردم، نوجوانان، جوانان، دانشجویان، روشن فکران سکولار و جوانان بی حجاب و عدم طرد آنها. 12- ورود سازنده و آگاهانه ی علما به سیاست و مدیریت جریان های اجتماعی و اتخاذ مواضع صریح در قبال مسائل کشور، منطقه و جهان اسلام و پرهیز از سخنرانی های دو پهلو. 13- تاسی از سیره ی عملی پیامبر خدا(ص) و اوصیای الهی و نفوذ و حکومت معنوی بر دلهای مردم. 14- تلاش فردی و تشکیلاتی طلاب در جهت جمع نمودن همزمان دو مقوله ی تعهد و تخصص در کنار هم. 15- بها دادن بیشتر به مسایل عقلی در کنار احادیث و منابع نقلی. 16- توجه بسیار ویژه ی علمای علوم دینی به دانشجویان رشته های علوم انسانی و اجتماعیات. 17- توجه به کارکرد رسانه در حوزه ی دین و ورود همه جانبه ی طلاب به درون فضای سایبری و روشن گری در این فضا. 18- عالم به زمان بودن، چرا که کسی که آگاه به شرایط زمانه باشد هجوم شبهات نه تنها او را از پا در نمی آورد بلکه با قوت و قدرت در برابر هجوم ایستاده زمینه های روشنگری و هدایت بیش از پیش جامعه را فراهم می کند. 19- ایجاد تحولات مفید در حوزه ها با استفاده از راهنمایی و مشورت تمام صاحب نظران و فرهیختگان حوزوی به ویژه مراجع معظم تقلید. 20- راهکارهای ارائه شده توسط اعضای محترم گروه بسیار بیشتر از این ها بود که به دلیل جلوگیری از طولانی شدن مطلب، مهم ترین آنها به صورت فهرست وار و حذف توضیحات و حاشیه ها ی آنها گزینش گردید. قابل یادآوری است که مطالب فوق الذکر، جدای از اینکه ظرفیت نقد و بررسی و به کار بستن عملی در عرصه های بیرونی را دارند، حداقل فایده ای که بر وجود آنها و از این دست بحث ها مترتب می باشد، اتساع ذهنی و به کار افتادن قسمت های نهفته ی مغز و فعال شدن قدرت جستجوگری آن و پیدا شدن مطالب بکر و نغز و طرح آنها و رشد بیش از پیش فکری عزیزان خواهد بود.
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل
https://avapress.net/vdce7e8zxjh8wfi.b9bj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما