پس از روی کار آمدن حکومت وحدت ملی و تخریب روز افزون اوضاع امنیتی و به تبع آن وضعیت کار و اقتصاد مردم، روند مهاجرت افغانستانی ها به کشورهای همسایه و اروپایی، سرعت فوق العاده ای به خود گرفت. به میزان خرابی اوضاع امنیتی و معیشتی در افغانستان، مهاجرت جوانان در قدم نخست و پس از آن کوچ خانواده ها از کشور، جوی از نگرانی و اضطراب را در میان همه مردم کشور بوجود آورد.
مردم توقع داشتند تا در یک چنین اوضاعی که هموطنان شان دسته دسته کشور را ترک می کنند، دولتمردان حکومت وحدت ملی دست بکار شوند و با تهیه و تنظیم یک طرح جامع که در برگیرنده مشکل اصلی جوانان که همانا اشتغال زایی در کشور می باشد، از فرار انرژی های بالفعل و بالقوه از کشور جلوگیری کنند.
اما حکومت وحدت ملی و سران و رهبران آن که تا کنون و پس از گذشت یک سال و نیم می شود گفت برای هیچ یک از معضلات اساسی کشور، طرح و برنامه و راهکار جدی و اساسی و موثر نداشته اند، نسبت به بحران مهاجرت و فرار انرژی های متراکم بالفعل از افغانستان نیز ساکت اند و لااقل تا تحریر نبشته پیش رو، هیچ گونه طرح و برنامه و راهکار موثر و سیستمی ای را روی دست ندارند.
اوضاع اسفبار مهاجران افغان در پشت دروازه های کشورهای اروپایی و در میان اردوگاههای سازمان ملل متحد و خارج از آنجاها، پارلمان کشور را بر آن داشت تا وزیر امور خارجه را به شورای ملی فرا بخواند. این فراخوان که در روز چهارشنبه از سوی صلاح الدین ربانی لبیک گفته شد، در مرحله نخست با پرسش های بواقع خوب و مناسب برخی از نمایندگان مجلس شورای ملی، گرم و آماده شد و پس از ختم سوالات نمایندگان مردم، وزیر امور خارجه کشور به تعدادی از پرسشها پاسخ گفت.
تعدادی از وکلای مردم در ولسی جرگه سوالات بایسته ای را مطرح کردند و حتی الامکان از مشکلات مهاجران افغان در اقصی نقاط جهان با وزیر امور خارجه صحبت کردند و روی هم رفته محور اصلی سخنان نمایندگان پارلمان، مشکل مهاجران افغان در پشت دروازه های کشورهای اروپایی بود و نیز آنهایی که در اردوگاههای سازمان ملل به گونه سرگردان و بی سرنوشت به سر می برند.
موضوعات مختلفی از سوی نمایندگان مطرح شد که هر یک گوشه ای از معضل مهاجران افغان را به تصویر می کشید و شرح می داد؛ اما در آن میان موضوعی که بیش از همه توجه همگان را جلب کرد و به وسیله یکی از نمایندگان فهیم پارلمان مطرح شد، بحث عدم وجود یک راهکار مدون و منظم و دوامدار و سیستمی نسبت به موضوع مهاجرت افغانها از سوی حکومت وحدت ملی بود.
نماینده مذکور تاکید داشت که تا برخورد دولت با بحران مهاجرت، یک برخورد مقطعی و زودگذر و غیر سیستمی باشد و تا موضوع مهاجرت با آن به عنوان یک موضوع جدی ملی برخورد نشود و این موضوع در ضمیر دولتمردان حکومت وحدت ملی جایگاه اساسی و جدی را به خود اختصاص ندهد؛ تا آنها را وادار به تهیه و تنظیم طرح و برنامه ای عملی در این زمینه نکند، کاری در زمینه مشکل زدایی از معضل مهاجرت صورت نخواهد گرفت.
اظهارات نماینده مذکور موجب شد تا صلاح الدین ربانی؛ وزیر امور خارجه کشور، از دست بکار شدن برای آماده کردن یک چنین طرح و برنامه ای سخن بمیان آورد و به قول خودش با مشورت با وزیر مهاجرین و عودت کنندگان، به تهیه و نتظیم یک طرح کارا و موثر در زمینه اقدام خواهند کرد.
اما بسیاری از آگاهان نظر مساعدی نسبت به اظهارات وزیر امور خارجه کشور ندارند و سخنان ایشان در پارلمان کشور و در حضور نمایندگان مجلس را نوعی فرار از مواخذه لفظی نمایندگان تلقی می کنند.
به نظر می رسد در این زمینه به خصوص حق با این دسته از آگاهان است؛ چرا که در شرایط کنونی زمام بسیاری از امور مهم و درجه یک و دو و سه کشور از دست زمام داران حکومت وحدت ملی خارج شده و آنها بیش از آنکه مشاکل و معضلات کشور و مردم برای شان مهم و حیاتی باشد، درگیر رقابت های بین تیمی خود بوده و در اساس، وقت چندانی برای پرداختن به مسائل متفرقه را ندارند!
از نظر بی شماری از آگاهان و نیز بسیاری از مردم، سران حکومت وحدت ملی از بدو به قدرت رسیدن و تصاحب کرسی های ارگ و وزارت خانه ها، بدون کوچکترین رقم ارائه خدمت به مردم و کشور، فقط و فقط وعده داده اند و مردم را به فرداهای روشن و آباد و مترقی فقط امیدوار ساخته اند؛ البته آنهم از نوع امیدها و وعده های واهی و میان تهی که جز فرسایش قوه ذهن و جسم مردم، سودی دیگری بر آنها مترتب نیست!
واقعیت این است که حکومت وحدت ملی، آن چیزی نبود و نیست که مردم افغانستان فکر کرده بودند و این حکومت از آغاز پیدایش و فعالیت کاری خویش تا کنون که یک سال و نصفی از عمر آن می گذرد، با وعده دادن ها و عمل نکردنهای خود، مهلک ترین ضربه ها را به روح و روان مردم افغانستان وارد کرده است که بحران مهاجرت هموطنان ما تنها گوشه ای از آن فشارهاست و بحرانهای دیگر نیازی به شمردن و گفتن ندارد.
بحران مهاجرت هموطنان ما و مشکلات مهاجران افغان در پشت دروازه های بسته کشورهای اروپایی مانند بی شماری دیگر از بحرانهای موجود در کشور، آزمون سخت و طاقت فرسای دیگریست برای حکومت وحدت ملی و سران پر ادعای آن که اگر این امتحان نیز نظیر سایر آزمونهای دیگر جدی گرفته نشود، به طور قطع باید گفت که حکومت وحدت ملی در سراشیب تند و شتابنده سقوط و فروپاشی قرار گرفته است؛ که اگر کاری در این زمینه صورت نگیرد، چیزی بنام حکومت وحدت ملی وجود خارجی نخواهد داشت.
مردم توقع داشتند تا در یک چنین اوضاعی که هموطنان شان دسته دسته کشور را ترک می کنند، دولتمردان حکومت وحدت ملی دست بکار شوند و با تهیه و تنظیم یک طرح جامع که در برگیرنده مشکل اصلی جوانان که همانا اشتغال زایی در کشور می باشد، از فرار انرژی های بالفعل و بالقوه از کشور جلوگیری کنند.
اما حکومت وحدت ملی و سران و رهبران آن که تا کنون و پس از گذشت یک سال و نیم می شود گفت برای هیچ یک از معضلات اساسی کشور، طرح و برنامه و راهکار جدی و اساسی و موثر نداشته اند، نسبت به بحران مهاجرت و فرار انرژی های متراکم بالفعل از افغانستان نیز ساکت اند و لااقل تا تحریر نبشته پیش رو، هیچ گونه طرح و برنامه و راهکار موثر و سیستمی ای را روی دست ندارند.
اوضاع اسفبار مهاجران افغان در پشت دروازه های کشورهای اروپایی و در میان اردوگاههای سازمان ملل متحد و خارج از آنجاها، پارلمان کشور را بر آن داشت تا وزیر امور خارجه را به شورای ملی فرا بخواند. این فراخوان که در روز چهارشنبه از سوی صلاح الدین ربانی لبیک گفته شد، در مرحله نخست با پرسش های بواقع خوب و مناسب برخی از نمایندگان مجلس شورای ملی، گرم و آماده شد و پس از ختم سوالات نمایندگان مردم، وزیر امور خارجه کشور به تعدادی از پرسشها پاسخ گفت.
تعدادی از وکلای مردم در ولسی جرگه سوالات بایسته ای را مطرح کردند و حتی الامکان از مشکلات مهاجران افغان در اقصی نقاط جهان با وزیر امور خارجه صحبت کردند و روی هم رفته محور اصلی سخنان نمایندگان پارلمان، مشکل مهاجران افغان در پشت دروازه های کشورهای اروپایی بود و نیز آنهایی که در اردوگاههای سازمان ملل به گونه سرگردان و بی سرنوشت به سر می برند.
موضوعات مختلفی از سوی نمایندگان مطرح شد که هر یک گوشه ای از معضل مهاجران افغان را به تصویر می کشید و شرح می داد؛ اما در آن میان موضوعی که بیش از همه توجه همگان را جلب کرد و به وسیله یکی از نمایندگان فهیم پارلمان مطرح شد، بحث عدم وجود یک راهکار مدون و منظم و دوامدار و سیستمی نسبت به موضوع مهاجرت افغانها از سوی حکومت وحدت ملی بود.
نماینده مذکور تاکید داشت که تا برخورد دولت با بحران مهاجرت، یک برخورد مقطعی و زودگذر و غیر سیستمی باشد و تا موضوع مهاجرت با آن به عنوان یک موضوع جدی ملی برخورد نشود و این موضوع در ضمیر دولتمردان حکومت وحدت ملی جایگاه اساسی و جدی را به خود اختصاص ندهد؛ تا آنها را وادار به تهیه و تنظیم طرح و برنامه ای عملی در این زمینه نکند، کاری در زمینه مشکل زدایی از معضل مهاجرت صورت نخواهد گرفت.
اظهارات نماینده مذکور موجب شد تا صلاح الدین ربانی؛ وزیر امور خارجه کشور، از دست بکار شدن برای آماده کردن یک چنین طرح و برنامه ای سخن بمیان آورد و به قول خودش با مشورت با وزیر مهاجرین و عودت کنندگان، به تهیه و نتظیم یک طرح کارا و موثر در زمینه اقدام خواهند کرد.
اما بسیاری از آگاهان نظر مساعدی نسبت به اظهارات وزیر امور خارجه کشور ندارند و سخنان ایشان در پارلمان کشور و در حضور نمایندگان مجلس را نوعی فرار از مواخذه لفظی نمایندگان تلقی می کنند.
به نظر می رسد در این زمینه به خصوص حق با این دسته از آگاهان است؛ چرا که در شرایط کنونی زمام بسیاری از امور مهم و درجه یک و دو و سه کشور از دست زمام داران حکومت وحدت ملی خارج شده و آنها بیش از آنکه مشاکل و معضلات کشور و مردم برای شان مهم و حیاتی باشد، درگیر رقابت های بین تیمی خود بوده و در اساس، وقت چندانی برای پرداختن به مسائل متفرقه را ندارند!
از نظر بی شماری از آگاهان و نیز بسیاری از مردم، سران حکومت وحدت ملی از بدو به قدرت رسیدن و تصاحب کرسی های ارگ و وزارت خانه ها، بدون کوچکترین رقم ارائه خدمت به مردم و کشور، فقط و فقط وعده داده اند و مردم را به فرداهای روشن و آباد و مترقی فقط امیدوار ساخته اند؛ البته آنهم از نوع امیدها و وعده های واهی و میان تهی که جز فرسایش قوه ذهن و جسم مردم، سودی دیگری بر آنها مترتب نیست!
واقعیت این است که حکومت وحدت ملی، آن چیزی نبود و نیست که مردم افغانستان فکر کرده بودند و این حکومت از آغاز پیدایش و فعالیت کاری خویش تا کنون که یک سال و نصفی از عمر آن می گذرد، با وعده دادن ها و عمل نکردنهای خود، مهلک ترین ضربه ها را به روح و روان مردم افغانستان وارد کرده است که بحران مهاجرت هموطنان ما تنها گوشه ای از آن فشارهاست و بحرانهای دیگر نیازی به شمردن و گفتن ندارد.
بحران مهاجرت هموطنان ما و مشکلات مهاجران افغان در پشت دروازه های بسته کشورهای اروپایی مانند بی شماری دیگر از بحرانهای موجود در کشور، آزمون سخت و طاقت فرسای دیگریست برای حکومت وحدت ملی و سران پر ادعای آن که اگر این امتحان نیز نظیر سایر آزمونهای دیگر جدی گرفته نشود، به طور قطع باید گفت که حکومت وحدت ملی در سراشیب تند و شتابنده سقوط و فروپاشی قرار گرفته است؛ که اگر کاری در این زمینه صورت نگیرد، چیزی بنام حکومت وحدت ملی وجود خارجی نخواهد داشت.