چندی پیش، جی سی ورلمان؛ نویسنده و تحلیلگر سیاسی در مقاله ای که با عنوان «داعش؛ زاییده اتحاد نامیمون غرب و سکولارهای بعثی» که میدل ایست آی، تاکید کرد: نشریه آلمانی اشپیگل اسنادی را منتشر کرده که بار دیگر این تئوری که ادعا می کند داعش یک گروه اسلامی است، نفی نمود. این اسناد از خانه ای در سوریه به دست آمد که توسط یکی از مقامات اطلاعاتی سابق عراقی اشغال شده بود.
این اسناد حاکی از طرحی است که برای تاسیس و فعالیت داعش ارائه شده و نشان می دهد که تشکیل داعش تا چه حد از تشکیل یک گروه مذهبی فاصله دارد. بر اساس این اسناد - و همانگونه که برخی فرضیات نیز مطرح شده بود- گروهی از بعثی ها و سکولارهای طرفدار صدام، استراتژی تاسیس گروهی تحت عنوان «دولت اسلامی» را بنیان گذاری کرده تا با استفاده از آن، قدرت سیاسی را به این حزب معدوم شده بازگردانند .
این تنها موردی نیست که نشان می دهد داعش هیچ نسبت و سنخیتی با اسلام ندارد. پیش از این، ادوارد اسنودن؛ مشاور پیشین آژانس امنیت ملی امریکا نیز گفته بود که ظهور ابوبکر بغدادی؛ رهبر داعش نتیجه همکاری اطلاعاتی امریکا، انگلیس و رژیم اسراییل است.
به گفته اسنودن، همکاری میان این سه آژانس امنیتی و جاسوسی، باعث شده تا شبکه ای تروریستی به نام داعش شکل بگیرد که توانایی جذب افراد تندرو و افراطی از سراسر جهان را داشته باشد.
به استناد مطالب فاش شده توسط اسنودن، این طرح براساس نقشه ای از پیش طراحی شده با نام "لانه زنبور" اجرا شده که از نقشه های پیشین سازمان اطلاعاتی انگلیس برای حمایت از اسراییل بوده است.
این نقشه توسط آژانس امنیت ملی امریکا و دو همپیمان آن اجرا شده و براساس آن، مقرر گردیده تا دینی جدید با نشانه ها و نمادهای اسلامی شکل بگیرد که در بردارنده احکام افراطی باشد.
مبانی ارزش گذاری این سازمان تروریستی نیز اگرچه در پناه و پوشش اسلام صورت می گیرد؛ اما در واقع سعی می کند تفسیری وارونه و بیگانه با اصل اسلام به مخاطبانش ارائه کند و در نتیجه، از این رهگذر هم اهداف سیاسی بنیان گذارانش را محقق کند و هم اسلام مبارزه انقلابی و آشتی ناپذیر در برابر قدرت های استعماری جدید را مصادره نماید و این درست همان چیزی است که اسناد افشا شده در مورد هویت و هدف اصلی داعش و پایه گذارانش نیز آن را تایید می کند.
از خصوصیات دین جدید این است که هرگونه تفکر غیر همسو یا مخالفی را برنتابد و از بین ببرد.
البته جز این، دین برساخته جدید، مشخصات دیگری هم دارد. این دین اگر به درستی درک و واشکافی شود، نه تنها برای شیعیان؛ بلکه برای سنی ها و کلیه امت مسلمان، خطرآفرین و تهدیدآمیز است؛ زیرا هدف از ایجاد این دین، تقویت موضع اسراییل در برابر تغییرات نگران کننده و سریعی است که در جهان عرب در حال وقوع است.
بروز خیزش های اجتماعی چندسال اخیر در خاور میانه که به صورت گسترده و بی سابقه ای منافع غرب و آینده وجود اسراییل را مورد تهدید قرار داد، همه کشورها و سازمان های اطلاعاتی و جاسوسی غربی و منطقه ای فعال در این زمینه را بر آن داشت تا اسراییل و منافع غرب را در آینده در برابر یک خاور میانه پیش بینی ناپذیر و خطرناک، بیمه کنند. این همان مسؤولیتی است که داعش به مثابه دین جدید به خوبی از عهده آن برخواهد آمد.
داعش بدون شک به عراق و سوریه محدود نخواهد ماند و اگر وضعیت به همین صورت ادامه یابد به سرعت به عنوان یک حرکت خطرناک تروریستی در سراسر خاور میانه و چه بسا جهان، تکثیر خواهد شد.
این بدون شک، در مهندسی اولیه این گروه تروریستی از سوی سه کارگزار آن، منظور شده و اینکه شماری قابل توجه از شهروندان اروپایی و امریکایی نیز در خط مقدم داعش حضور دارند، نشانگر آن است که این حرکت، ریشه در عمق جامعه و سیاست و امنیت غرب دارد و از آنجا متولد، مهندسی و مدیریت شده است.
با این حساب، جای شگفتی نیست که بزرگ ترین و معتبرترین سازمان های رسانه ای غربی مانند بی بی سی، سی ان ان و... هیچگاه از داعش به عنوان یک گروه تروریستی یاد نمی کنند و چه بسا اصلی ترین بنگاه های تبلیغاتی این گروه تروریستی نیز هستند. در این رسانه ها به وضوح مشاهده می شود که به جای تمرکز و بازتاب جنایت های ابتکاری و تکان دهنده داعش در عراق و سوریه، آنها بیشتر سعی می کنند دولت های ملی عراق و سوریه و سیاست های آن را عامل اصلی بحران جاری و زایش و افزایش گروه های تروریستی معرفی کنند.
این رسانه ها همچنین، با پرده پوشی از جنایت های تروریستی داعش و قتل عام های مهیبی که همه روزه این گروه در عراق و سوریه و افغانستان و... انجام می دهد، آن را واکنشی ناگزیر از سوی اکثریت سنی سوریه و اقلیت سنی عراق معرفی کنند و با بازتاب این مسایل که داعش در مناطق تحت کنترل خود دست به بازسازی، ارائه خدمات گسترده مالی، تقسیم ثروت، برقراری یک نظام قضایی عادلانه و عاری از فساد و... دست می یازد، تصویری روشن و مثبت از این گروه سیاه پوش و سیاه اندیش به نمایش بگذارند.
این بدان معناست که دین جدید داعش که مولود همگرایی اطلاعاتی امریکا، انگلیس و اسراییل است، با پشتوانه های نیرومند مالی، پولی، تسلیحاتی و تبلیغاتی و رسانه ای وارد کارزاری بزرگ و فراگیر علیه اسلام و مسلمانان به هدف تامین و تحقق خواسته ها و رویاهای تاریخی اسراییل و کارگزاران آن در خاور میانه ایجاد شده است.
در این میان، شماری از رژيم های مزدور منطقه، افسران سابق ارتش بعثی صدام و بقایای القاعده نیز به مدد این پروژه مخوف و پیچیده آمده اند.
با این حساب، هیچ ربط و نسبتی میان اسلام و داعش وجود ندارد. داعش نه شیعه را قبول دارد و نه خدمتی به اهل سنت کرده است.
اینکه داعش نسبتی با تشیع ندارد و حکم تکفیر و مهدور الدم بودن شیعیان را صادر می کند، از جهتی به نفع شیعه است؛ زیرا نشان می دهد که نسبتی میان شیعه و خشونت، شیعه و ترور و شیعه و آدمکشی و وحشیگری وجود ندارد.
از سوی دیگر، وقتی گفته می شود، داعش یک گروه سنی است، این جفایی به اهل سنت است؛ زیرا یک گروه بدنام و ضد اسلام را به یک مذهب فقهی اسلامی منسوب می کند و در نتیجه به بدنامی و سیاه نمایی آن منجر می شود.
واقعیت این است که داعش به همان میزان که با شیعه، دشمن است، در حق اهل سنت نیز ستم می کند و با استفاده از نام آن اقدام به بدترین جنایت ها و هولناک ترین وحشیگری ها می کند؛ اقداماتی که بدون تردید ارتباطی با مذهب سنی حنفی ندارد.
این اسناد حاکی از طرحی است که برای تاسیس و فعالیت داعش ارائه شده و نشان می دهد که تشکیل داعش تا چه حد از تشکیل یک گروه مذهبی فاصله دارد. بر اساس این اسناد - و همانگونه که برخی فرضیات نیز مطرح شده بود- گروهی از بعثی ها و سکولارهای طرفدار صدام، استراتژی تاسیس گروهی تحت عنوان «دولت اسلامی» را بنیان گذاری کرده تا با استفاده از آن، قدرت سیاسی را به این حزب معدوم شده بازگردانند .
این تنها موردی نیست که نشان می دهد داعش هیچ نسبت و سنخیتی با اسلام ندارد. پیش از این، ادوارد اسنودن؛ مشاور پیشین آژانس امنیت ملی امریکا نیز گفته بود که ظهور ابوبکر بغدادی؛ رهبر داعش نتیجه همکاری اطلاعاتی امریکا، انگلیس و رژیم اسراییل است.
به گفته اسنودن، همکاری میان این سه آژانس امنیتی و جاسوسی، باعث شده تا شبکه ای تروریستی به نام داعش شکل بگیرد که توانایی جذب افراد تندرو و افراطی از سراسر جهان را داشته باشد.
به استناد مطالب فاش شده توسط اسنودن، این طرح براساس نقشه ای از پیش طراحی شده با نام "لانه زنبور" اجرا شده که از نقشه های پیشین سازمان اطلاعاتی انگلیس برای حمایت از اسراییل بوده است.
این نقشه توسط آژانس امنیت ملی امریکا و دو همپیمان آن اجرا شده و براساس آن، مقرر گردیده تا دینی جدید با نشانه ها و نمادهای اسلامی شکل بگیرد که در بردارنده احکام افراطی باشد.
مبانی ارزش گذاری این سازمان تروریستی نیز اگرچه در پناه و پوشش اسلام صورت می گیرد؛ اما در واقع سعی می کند تفسیری وارونه و بیگانه با اصل اسلام به مخاطبانش ارائه کند و در نتیجه، از این رهگذر هم اهداف سیاسی بنیان گذارانش را محقق کند و هم اسلام مبارزه انقلابی و آشتی ناپذیر در برابر قدرت های استعماری جدید را مصادره نماید و این درست همان چیزی است که اسناد افشا شده در مورد هویت و هدف اصلی داعش و پایه گذارانش نیز آن را تایید می کند.
از خصوصیات دین جدید این است که هرگونه تفکر غیر همسو یا مخالفی را برنتابد و از بین ببرد.
البته جز این، دین برساخته جدید، مشخصات دیگری هم دارد. این دین اگر به درستی درک و واشکافی شود، نه تنها برای شیعیان؛ بلکه برای سنی ها و کلیه امت مسلمان، خطرآفرین و تهدیدآمیز است؛ زیرا هدف از ایجاد این دین، تقویت موضع اسراییل در برابر تغییرات نگران کننده و سریعی است که در جهان عرب در حال وقوع است.
بروز خیزش های اجتماعی چندسال اخیر در خاور میانه که به صورت گسترده و بی سابقه ای منافع غرب و آینده وجود اسراییل را مورد تهدید قرار داد، همه کشورها و سازمان های اطلاعاتی و جاسوسی غربی و منطقه ای فعال در این زمینه را بر آن داشت تا اسراییل و منافع غرب را در آینده در برابر یک خاور میانه پیش بینی ناپذیر و خطرناک، بیمه کنند. این همان مسؤولیتی است که داعش به مثابه دین جدید به خوبی از عهده آن برخواهد آمد.
داعش بدون شک به عراق و سوریه محدود نخواهد ماند و اگر وضعیت به همین صورت ادامه یابد به سرعت به عنوان یک حرکت خطرناک تروریستی در سراسر خاور میانه و چه بسا جهان، تکثیر خواهد شد.
این بدون شک، در مهندسی اولیه این گروه تروریستی از سوی سه کارگزار آن، منظور شده و اینکه شماری قابل توجه از شهروندان اروپایی و امریکایی نیز در خط مقدم داعش حضور دارند، نشانگر آن است که این حرکت، ریشه در عمق جامعه و سیاست و امنیت غرب دارد و از آنجا متولد، مهندسی و مدیریت شده است.
با این حساب، جای شگفتی نیست که بزرگ ترین و معتبرترین سازمان های رسانه ای غربی مانند بی بی سی، سی ان ان و... هیچگاه از داعش به عنوان یک گروه تروریستی یاد نمی کنند و چه بسا اصلی ترین بنگاه های تبلیغاتی این گروه تروریستی نیز هستند. در این رسانه ها به وضوح مشاهده می شود که به جای تمرکز و بازتاب جنایت های ابتکاری و تکان دهنده داعش در عراق و سوریه، آنها بیشتر سعی می کنند دولت های ملی عراق و سوریه و سیاست های آن را عامل اصلی بحران جاری و زایش و افزایش گروه های تروریستی معرفی کنند.
این رسانه ها همچنین، با پرده پوشی از جنایت های تروریستی داعش و قتل عام های مهیبی که همه روزه این گروه در عراق و سوریه و افغانستان و... انجام می دهد، آن را واکنشی ناگزیر از سوی اکثریت سنی سوریه و اقلیت سنی عراق معرفی کنند و با بازتاب این مسایل که داعش در مناطق تحت کنترل خود دست به بازسازی، ارائه خدمات گسترده مالی، تقسیم ثروت، برقراری یک نظام قضایی عادلانه و عاری از فساد و... دست می یازد، تصویری روشن و مثبت از این گروه سیاه پوش و سیاه اندیش به نمایش بگذارند.
این بدان معناست که دین جدید داعش که مولود همگرایی اطلاعاتی امریکا، انگلیس و اسراییل است، با پشتوانه های نیرومند مالی، پولی، تسلیحاتی و تبلیغاتی و رسانه ای وارد کارزاری بزرگ و فراگیر علیه اسلام و مسلمانان به هدف تامین و تحقق خواسته ها و رویاهای تاریخی اسراییل و کارگزاران آن در خاور میانه ایجاد شده است.
در این میان، شماری از رژيم های مزدور منطقه، افسران سابق ارتش بعثی صدام و بقایای القاعده نیز به مدد این پروژه مخوف و پیچیده آمده اند.
با این حساب، هیچ ربط و نسبتی میان اسلام و داعش وجود ندارد. داعش نه شیعه را قبول دارد و نه خدمتی به اهل سنت کرده است.
اینکه داعش نسبتی با تشیع ندارد و حکم تکفیر و مهدور الدم بودن شیعیان را صادر می کند، از جهتی به نفع شیعه است؛ زیرا نشان می دهد که نسبتی میان شیعه و خشونت، شیعه و ترور و شیعه و آدمکشی و وحشیگری وجود ندارد.
از سوی دیگر، وقتی گفته می شود، داعش یک گروه سنی است، این جفایی به اهل سنت است؛ زیرا یک گروه بدنام و ضد اسلام را به یک مذهب فقهی اسلامی منسوب می کند و در نتیجه به بدنامی و سیاه نمایی آن منجر می شود.
واقعیت این است که داعش به همان میزان که با شیعه، دشمن است، در حق اهل سنت نیز ستم می کند و با استفاده از نام آن اقدام به بدترین جنایت ها و هولناک ترین وحشیگری ها می کند؛ اقداماتی که بدون تردید ارتباطی با مذهب سنی حنفی ندارد.