در بیش از یک دهه گذشته، خشونت ورزی طالبان توسط رسانه های گروهی پاکستان پشتیبانی و حمایت می شد .یکی از علت های عمده گسترش تفکر طالبانی را می توان پشتیبانی رسانه ای از آن گروه دانست.
هنوز هم برخی ملاهای پاکستانی، طالبان را حامی و حامل شریعت محمدی می دانند و این گونه القاء می کنند که این گروه برای خدا و بسط شریعت نبوی و جهاد در راه خدا به وجود آمده اند و می خواهند راه بسط شریعت را هموار کنن!
رسانه های گروهی نه تنها تفکر طالبان را بسط دادند که به خشونت آنها نیز جامه مشروعیت پوشاندند و خشونت ورزی را لازمه ایجاد حکومت خدا در روی زمین تبلیغ کردند.
گرچه آگاهان و صاحب نظران بدین امر وقوف داشتند و دارند که گروه طالبان بیش از آن که یک گروه مذهبی باشد، عامل سازمان استخبارات پاکستان است و به امر و دستور این سازمان خشونت می ورزد و در نهایت خشنودی را جز رضایت آن سازمان نمی داند.
اما پشتیبانی رسانه های پاکستانی سبب شد که برای مردم عوام افغانستان به ویژه آنهایی که با طالبان سنخیت های فرهنگی و زبانی داشتند، تبلیغات رسانه ای کارگر افتد، برخی ها جذب آن گروه شود. به نظر می ر سد که با در آمدن گروه خشونت ورزی به نام داعش، طالبان به تدریج جای خود را به داعش می دهد و خشونت به صورت وحشیانه تر و درنده تر از طالبان جریان خواهد یافت و ظاهرا که تاریخ مصرف طالبان به پایان خود نزدیک شده است، دیر یا زود جای خود را به خشونت ورزان دیگرمی دهد.
اما پرسش اینکه این گروه خشونت طلب را کدام رسانه با چه ویژگی همراهی خواهد کرد خواهد کردهنوز پاسخ واضح در نیافته است. تا هنوز این اندیشه غالب بوده است که گروه داعش ساخته وپرداخته کشورهای عربی خلیج فارس است و با پشتوانه رسانه ای آن کشور ها نیز مورد حمایت قرار گرفته است. آمدن این گروه در افغانستان و مصاحبه سرگروه این گروه تروریستی پرده از یک حقیقت دیگر بر می دارد و نشان می دهد که حلقه های وسیعی از رسانه های گروهی این گروه را مورد حمایت و رسانه ای قرار می دهند.
اگر تاکنون درباره منشای غربی این گروه تردید وجود داشت و کمتر کسی جرات می کرد که با قاطعیت حکم کند که این گروه وحشت آفرین در دنیای مدرن غربی ریشه دارد و حکومت های غربی برای بدست آوردن منافع خود از این گروه استفاده می کنند و به تقویت و تجهیز این گروه می پردازند؛ اما تبلیغات برخی رسانه های وابسته به کشورهای غربی به تدریج این گمان را تقویت کرده است که گروه داعش ساخته و پرداخته غربی ها است یا از حمایت های بی دریغ آن کشورها برخوردار است و اینک پشتوانه رسانه ای غربی ها را نیز همراه دارد.
پوشش رسانه های غربی نیز از چنان ظرافتی برخوردار است که میان عمل آن حکومت ها وپوشش رسانه ای آنها در ظاهر تغایر و تباین دیده می شود. ولیکن گاهی تبلیغات غربی به نفع داعش چنان عریان و آشکار است که هیچ تردید باقی نمی گذارد که رسانه های غربی از حامیان داعش هستند.
تبلیغات رسانه ای غرب در واقع پیوند دو پلیدی را نشان می دهد.یعنی پلیدی چون گروه تروریستی داعش در تفکر پلید منفعت طلبانه ای غربی.
«بی بی سی» با مسئول گروه تروریستی داعش در
افغانستان، مصاحبه ای انجام داده است که دقت ورزی در متن مصاحبه ونحوه پرداخت وتترگزاری آن می تواند همدلی این رسانه به اصطلاح آزاد را با گروه داعش نشان دهد.
درصدر این مصابحه چنین می خوانیم:
عضو ارشد داعش در افغانستان: بمباران از سر بریدن وحشیانه‌تر است!
به دید نگارنده این عنوان یک رهزنی تمام عیار است. این که گروه داعش به خشونت ضد انسانی وسربریدن شهرت دارد، وقتی تتری این گونه در یک خبرگزاری جهانی قرار می گیرد وسربریدن انسان را در مقایسه با بمباران هوایی بیان می دارد به معنای کاستن از نفس جنایت سربریدن وکم اهمیت جلوه دادن آنست. وقتی ذهن یک خواننده با این تتر مواجه می شود میان دو گزینه به داوری می نشیند که آیا سربریدن بهتر است یا بمباران هوایی؟
این که کشتن انسان به مثابه قبیح ترین عمل به تدریج ازذهن بیرون می رودوجای خودرا به یک رویکرد تطبیقی می دهد ،ذهن انسان در میان دو جنایت قبیح و قبیح ترسرگردان می ماند در حالی که جنایت جنایت است به هیچ وجه نمی توان یکی را قبیح دانست ودیگری را قبیح تر! اما تتر گزاری به سبک بی بی سی در نهایت ذهن آدمیان را میان دو گزینه سرگردان می سازدکه بمباران هوایی زشت تر وقبیح تر است یا دیگری. دراین حالت قباحت آدم کشتن تروریستان داعش کم رنگ می شود.
از سوی دیگر این مقایسه می تواند از بار زشتی سربریدن نیز بکاهد و آن را در یک موضع نرم تری قرار دهد .
در ادامه این مصاحبه ،سربریدن "رحیمانه" ترین شیوه یاد شده است.به کاربردن این اصطلاحات ووآژگان هر چه باشد جز کم رنگ کردن جنایت های بی شمار این گروه ددمنش چیزی نیست که ازآن بتوان چشم پوشید. کسی نمی پرسد که جنایت به هررنگی که صورت گیرد جنایت است . اصطلاح «رحیمانه »ترین. پوشش مضحکی است که یک رسانه به اصطلاح آزآد می خواهد از میزان دد منشی یک گروه تروریستی بکاهد.
سرکرده گروه تروریستی داعش در افغانستان گفته است ،که طالبان برای سازمان استخبارات پاکستان می جنگید. اما وبسایت خبری «بی بی سی» این پرسش را مطرح نه کرده است که گروه داعش از سوی چه کس و یا نهادی مورد حمایت قرار می گیرد و برای چه می جنگد؛ اگر چنانچه این پرسش را مطرح می کرد بی تردید ازمیزان تاثیر گزاری این بخش از مصاحبه کاسته می شد از این جهت نه خواسته است که این خبر تحت تاثیر پاسخ های دیگر این سرکرده داعش قرار گیرد.
عبدالرحیم مسلم دوست، گفته است که او در گذشته با گروه طالبان هم کاری می کرده اما گفته است که او خبردار شده است که طالبان با کفر جهانی(!) هم کاری می کند ازاین جهت راه خود را از آن گروه جدا کرده است.
به هر حال آنچه دراین متن آورده شد، مشت نمونه خروار است ومی تواند رهزن ذهنیت های بسیاری از مردم مسلمان افغانستان قرار گیرد وزمینه سرباز گیری گروه مزدور داعش را فرا هم کند. از سوی دیگر این متن ومصاحبه از سوی خبر گزار ی منتشر می شود که در میان ما افغان ها از مقبولیت برخوردار است. اگر با نگاه دقیق تر به آن نگریسته شود در خواهیم یافت که رسانه های گروهی کشور های غربی در صدد توجیه عمل داعش هستند ومی کوشندوزمینه های سرباز گیری این گروه را فراهم سازند.
آنچه از اهمیت بیشتر برخوردار است آن که این گروه خواهان خلافت اسلامی، از سوی رسانه هایی مورد حمایت قرار می گیرد که مدعی بسط دموکراسی و حقوق بشر در جهان است. با دیدن این گونه مصاحبه ها و گزارش های خبری می توان به ماهیت گروه تروریستی داعش بیشتر پی برد و دانست که سرمنشای این گروه در کجاست و از سوی چه کسانی مورد حمایت تبلیغاتی ولوژستیکی قرار می گیرد؟
هنوز هم برخی ملاهای پاکستانی، طالبان را حامی و حامل شریعت محمدی می دانند و این گونه القاء می کنند که این گروه برای خدا و بسط شریعت نبوی و جهاد در راه خدا به وجود آمده اند و می خواهند راه بسط شریعت را هموار کنن!
رسانه های گروهی نه تنها تفکر طالبان را بسط دادند که به خشونت آنها نیز جامه مشروعیت پوشاندند و خشونت ورزی را لازمه ایجاد حکومت خدا در روی زمین تبلیغ کردند.
گرچه آگاهان و صاحب نظران بدین امر وقوف داشتند و دارند که گروه طالبان بیش از آن که یک گروه مذهبی باشد، عامل سازمان استخبارات پاکستان است و به امر و دستور این سازمان خشونت می ورزد و در نهایت خشنودی را جز رضایت آن سازمان نمی داند.
اما پشتیبانی رسانه های پاکستانی سبب شد که برای مردم عوام افغانستان به ویژه آنهایی که با طالبان سنخیت های فرهنگی و زبانی داشتند، تبلیغات رسانه ای کارگر افتد، برخی ها جذب آن گروه شود. به نظر می ر سد که با در آمدن گروه خشونت ورزی به نام داعش، طالبان به تدریج جای خود را به داعش می دهد و خشونت به صورت وحشیانه تر و درنده تر از طالبان جریان خواهد یافت و ظاهرا که تاریخ مصرف طالبان به پایان خود نزدیک شده است، دیر یا زود جای خود را به خشونت ورزان دیگرمی دهد.
اما پرسش اینکه این گروه خشونت طلب را کدام رسانه با چه ویژگی همراهی خواهد کرد خواهد کردهنوز پاسخ واضح در نیافته است. تا هنوز این اندیشه غالب بوده است که گروه داعش ساخته وپرداخته کشورهای عربی خلیج فارس است و با پشتوانه رسانه ای آن کشور ها نیز مورد حمایت قرار گرفته است. آمدن این گروه در افغانستان و مصاحبه سرگروه این گروه تروریستی پرده از یک حقیقت دیگر بر می دارد و نشان می دهد که حلقه های وسیعی از رسانه های گروهی این گروه را مورد حمایت و رسانه ای قرار می دهند.
اگر تاکنون درباره منشای غربی این گروه تردید وجود داشت و کمتر کسی جرات می کرد که با قاطعیت حکم کند که این گروه وحشت آفرین در دنیای مدرن غربی ریشه دارد و حکومت های غربی برای بدست آوردن منافع خود از این گروه استفاده می کنند و به تقویت و تجهیز این گروه می پردازند؛ اما تبلیغات برخی رسانه های وابسته به کشورهای غربی به تدریج این گمان را تقویت کرده است که گروه داعش ساخته و پرداخته غربی ها است یا از حمایت های بی دریغ آن کشورها برخوردار است و اینک پشتوانه رسانه ای غربی ها را نیز همراه دارد.
پوشش رسانه های غربی نیز از چنان ظرافتی برخوردار است که میان عمل آن حکومت ها وپوشش رسانه ای آنها در ظاهر تغایر و تباین دیده می شود. ولیکن گاهی تبلیغات غربی به نفع داعش چنان عریان و آشکار است که هیچ تردید باقی نمی گذارد که رسانه های غربی از حامیان داعش هستند.
تبلیغات رسانه ای غرب در واقع پیوند دو پلیدی را نشان می دهد.یعنی پلیدی چون گروه تروریستی داعش در تفکر پلید منفعت طلبانه ای غربی.
«بی بی سی» با مسئول گروه تروریستی داعش در
افغانستان، مصاحبه ای انجام داده است که دقت ورزی در متن مصاحبه ونحوه پرداخت وتترگزاری آن می تواند همدلی این رسانه به اصطلاح آزاد را با گروه داعش نشان دهد.
درصدر این مصابحه چنین می خوانیم:
عضو ارشد داعش در افغانستان: بمباران از سر بریدن وحشیانه‌تر است!
به دید نگارنده این عنوان یک رهزنی تمام عیار است. این که گروه داعش به خشونت ضد انسانی وسربریدن شهرت دارد، وقتی تتری این گونه در یک خبرگزاری جهانی قرار می گیرد وسربریدن انسان را در مقایسه با بمباران هوایی بیان می دارد به معنای کاستن از نفس جنایت سربریدن وکم اهمیت جلوه دادن آنست. وقتی ذهن یک خواننده با این تتر مواجه می شود میان دو گزینه به داوری می نشیند که آیا سربریدن بهتر است یا بمباران هوایی؟
این که کشتن انسان به مثابه قبیح ترین عمل به تدریج ازذهن بیرون می رودوجای خودرا به یک رویکرد تطبیقی می دهد ،ذهن انسان در میان دو جنایت قبیح و قبیح ترسرگردان می ماند در حالی که جنایت جنایت است به هیچ وجه نمی توان یکی را قبیح دانست ودیگری را قبیح تر! اما تتر گزاری به سبک بی بی سی در نهایت ذهن آدمیان را میان دو گزینه سرگردان می سازدکه بمباران هوایی زشت تر وقبیح تر است یا دیگری. دراین حالت قباحت آدم کشتن تروریستان داعش کم رنگ می شود.
از سوی دیگر این مقایسه می تواند از بار زشتی سربریدن نیز بکاهد و آن را در یک موضع نرم تری قرار دهد .
در ادامه این مصاحبه ،سربریدن "رحیمانه" ترین شیوه یاد شده است.به کاربردن این اصطلاحات ووآژگان هر چه باشد جز کم رنگ کردن جنایت های بی شمار این گروه ددمنش چیزی نیست که ازآن بتوان چشم پوشید. کسی نمی پرسد که جنایت به هررنگی که صورت گیرد جنایت است . اصطلاح «رحیمانه »ترین. پوشش مضحکی است که یک رسانه به اصطلاح آزآد می خواهد از میزان دد منشی یک گروه تروریستی بکاهد.
سرکرده گروه تروریستی داعش در افغانستان گفته است ،که طالبان برای سازمان استخبارات پاکستان می جنگید. اما وبسایت خبری «بی بی سی» این پرسش را مطرح نه کرده است که گروه داعش از سوی چه کس و یا نهادی مورد حمایت قرار می گیرد و برای چه می جنگد؛ اگر چنانچه این پرسش را مطرح می کرد بی تردید ازمیزان تاثیر گزاری این بخش از مصاحبه کاسته می شد از این جهت نه خواسته است که این خبر تحت تاثیر پاسخ های دیگر این سرکرده داعش قرار گیرد.
عبدالرحیم مسلم دوست، گفته است که او در گذشته با گروه طالبان هم کاری می کرده اما گفته است که او خبردار شده است که طالبان با کفر جهانی(!) هم کاری می کند ازاین جهت راه خود را از آن گروه جدا کرده است.
به هر حال آنچه دراین متن آورده شد، مشت نمونه خروار است ومی تواند رهزن ذهنیت های بسیاری از مردم مسلمان افغانستان قرار گیرد وزمینه سرباز گیری گروه مزدور داعش را فرا هم کند. از سوی دیگر این متن ومصاحبه از سوی خبر گزار ی منتشر می شود که در میان ما افغان ها از مقبولیت برخوردار است. اگر با نگاه دقیق تر به آن نگریسته شود در خواهیم یافت که رسانه های گروهی کشور های غربی در صدد توجیه عمل داعش هستند ومی کوشندوزمینه های سرباز گیری این گروه را فراهم سازند.
آنچه از اهمیت بیشتر برخوردار است آن که این گروه خواهان خلافت اسلامی، از سوی رسانه هایی مورد حمایت قرار می گیرد که مدعی بسط دموکراسی و حقوق بشر در جهان است. با دیدن این گونه مصاحبه ها و گزارش های خبری می توان به ماهیت گروه تروریستی داعش بیشتر پی برد و دانست که سرمنشای این گروه در کجاست و از سوی چه کسانی مورد حمایت تبلیغاتی ولوژستیکی قرار می گیرد؟
مولف : سید مظفر دره صوفی
