حدود پانزده سال از حضور نیروهای خارجی به سرکردگی ایالات متحده امریکا در افغانستان می گذرد. در این مدت دعوی امریکا و همکاران اروپایی و منطقه ای آن این بود که برای مبارزه و نابودی تروریسم در این کشور حضور دارند.
این حضور از دو جهت بر قدرت های برتر منطقه چون چین، روسیه، ایران و متحدان منطقه ای آنان سنگین و گران تمام شد؛ یک اینکه سران این قدرت و کشورها به وضوح دیدند که مقامات امریکایی و متحدان غربی و منطقه ای آنان، در طول مدت زمان طولانی حضور شان در افغانستان، هیچ گونه مبارزه واقعی و موثری با عوامل ترور و دهشت و نیز حامیان منطقه ای آنها انجام ندادند.
لذا نگران شدند و نگرانی آنها در مرحله دوم این شد که اگر جبهه غرب به فرماندهی امریکا با تروریسم در افغانستان و منطقه نمی جنگد، پس به چه دلیل این همه زمان طولانی در منطقه ماند و با چه انگیزه و هدفی برای حضور و ماندن بیشتر در افغانستان و به تبعه آن در منطقه تلاش می کند؟!
البته پرسش فوق بیشتر جنبه انکاری دارد و چنان نیست که کسی نداند سران ایالات متحده و همکاران اروپایی و منطقه ای آنها با چه هدف و منظوری مدت زمان طولانی است که در افغانستان یعنی در دهلیز کشورهای منطقه، اتراق کرده و خیمه زده اند.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی که موجب احساس ضعف در بلوک شرق و کشورهای عضو پیمان ورشو و نیز ایجاد نگرانی و تا حدودی ترس در سرزمین امپراتوری ها یعنی چین کمونیست گردید؛ سران کاخ سفید زمینه را مساعد دیدند تا حضور شان را در عمق خاور میانه و بیشتر و پیشتر از آن گسترش دهند.
خلق سناریوی ۱۱ سپتامبر، امریکا را و متحدانش را کمک کرد تا حضور شان در افغانستان را تثبیت کنند و چنانچه آگاهان از پیش می گفتند و عملکرد امریکا و متحدان آن در طول ۱۵ سال حضور شان در افغانستان به بهانه مبارزه با تروریزم نیز ثابت کرد، بلوک غرب و ناتو به سرکردگی ایالات متحده امریکا هیچگاهی در فکر مبارزه با تروریسم نه در افغانستان و نه در هیچ جای دیگر دنیا نبوده و تنها عامل و انگیزه ای که امریکا و متحدانش را به افغانستان و به تبعه آن به خاورمیانه کشید، فقط و فقط عملی نمودن نقشه ای بود که سران کاخ سفید، از سالهای بسیار دور بدینسو برای حضور موثر و در جهت تک قطبی ساختن جهان، برنامه ریزی کرده بودند.
مردم افغانستان و جهانیان به وضوح دیدند که امریکا و متحدان جهانی و منطقه ای آن بجای مبازره واقعی و موثر با عوامل تخریب و ترور و دهشت در افغانستان، در طول یک و نیم دهه تمام مردم افغانستان و دولت آن را بازی دادند و از این مدت ۱۵ ساله حضور می توان گفت که حتی ۵ روز آن را برای نبرد واقعی با تروریسم هزینه نکردند.
اوضاع و احوال افغانستان و مردم آن بجای آنکه در حضور نیروهای جامعه جهانی به رهبری امریکایی ها، هر روز بهتر و بهتر شود و در دو زمینه اقتصاد و امنیت، روز به روز شاهد پیشرفتهایی باشند، با تاسف این روند سیر قهقرایی در پیش گرفت و به جرئت می توان گفت دو گزینه اقتصاد و امنیت چنان وضعی پیدا کردند که در هیچ یک از دوره های این کشور نمی توان نمونه و مانندی برای آن سراغ گرفت.
حال و با یک چنین کارنامه و پرونده پرسش برانگیز و سیاهی که نیروهای ناتو و در راس آنها امریکایی ها در افغانستان از خود بر جای گذاشته اند، امریکا تقلا دارد تا به حضور بیشتر و دوام دار خود و متحدانش در افغانستان، پافشاری کند.
از دید برخی از آگاهان واقعه قندوز سناریویی بود طراحی شده از سوی امریکایی ها و با کمک دولت پاکستان و حلقاتی در حکومت افغانستان تا اوضاع در افغانستان را به گونه ای نشان بدهند که در نبود نیروهای خارجی و به خصوص امریکایی، ابدا نمی توان به ثبات و امنیت حتی نسبی در افغانستان امیدوار بود.
لذا لازم است تا حکومت افغانستان از امریکا و رفقای آن در ناتو بخواهند تا مدت زمان بیشتری را در این کشور بمانند که به نظر می رسد چنین هم می شود و امریکایی ها و در واقع مثلث امریکا و پاکستان و حلقاتی خاص در ارگ در عملی کردن نقشه ظالمانه شان موفق نیز می شوند.
مقدمه چینی های خطرناک امریکایی ها برای ماندن بیشتر در افغانستان، با واکنش تند برخی از دولتمردان و آگاهان کشور رو به رو شده و آنان می گویند امریکا و ناتو بجای ماندن مدت زمان بیشتر در افغانستان، اردو و پولیس و سایر نهادهای امنیتی افغانستان را تجهیز و تقویه کنند و لازم نیست به خود زحمت دهند و سالهای بیشتری را از خانه و کاشانه شان دور باشند.
برخی از سناتوران می گویند امریکا به جای حضور نظامی، نیروهای امنیتی افغانستان را تجهیز نماید.
معاون اول مجلس سنا، میگوید:"استمرار حضور نظامی راه حل ختم جنگ نیست، امریکا باید مانع مداخلات دیگران درافغانستان و تمویل تروریزم شود. باید به پاکستان فشار وارد گردد تا از حمایت و تمویل تروریستان دست بردارد و از سوی دیگر امریکا باید مطابق پیمان امنیتی، به تجهیز و تمویل نیروهای امنیتی افغانستان بپردازد.
جنگ قندوز مشکوک است، شرایط طوری پیش آمد که امریکا باید حضور داشته باشد و طالبان کسانی هستند که میخواهند امریکاییها در افغانستان حضور داشته باشند، زیرا ادامه جنگ یعنی ادامه حضور امریکاییها.
افغانستان همنوا با دیگر کشورها در مورد مبارزه با مواد مخدر و مبارزه با تروریزم در حرکت باشد.
یک عضو دیگر سنا می گوید، امریکا اگر واقعا دوست مردم افغانستان است اردوی ملی را تجهیز کند.
نثار حارث نیز در این مورد گفت، امریکا در افغانستان سیاست کج دار و مریض را دنبال می کندو اگر امریکا میخواهد کمک نماید، نیروهای امنیتی را تجهیز کند. فیصل سمیع دیگر عضو این مجلس نیز گفت، جنگ قندوز، دعوتی بود برای حضور امریکاییها.
هر مرمی که طالبان تحت عنوان دین شلیک میکنند به این معنی است که امریکا در افغانستان حضور داشته باشد.