طالبان گفته است که کسی "صلاحیت" ندارد تا به نمایندگی از این گروه با کسی ملاقات کند.
به گفته این گروه "امارت اسلامی برای پیشبرد امور سیاسی، تشکیلاتی به نام دفتر سیاسی دارد که تمام مسؤولیت سیاست داخلی و خارجی مربوط به امارت اسلامی به آن سپرده شده است."
در بیانیه ای با امضای شورای رهبری طالبان آمده:"هیچکسی این صلاحیت را ندارد که بدون کسب اجازه از مقام رهبری امارت اسلامی و یا از دفتر سیاسی امارت اسلامی، به نمایندگی از امارت اسلامی، با کدام کسی در مورد امور سیاسی امارت اسلامی دید و بازدید و گفتگو کند و اگر چنین چیزی صورت گرفته و یا هم بعد از این صورت گیرد، این یک تصرف شخصی بوده که به هیچ صورت از امارت اسلامی نمایندگی کرده نمی تواند."
این بیانیه طالبان در حالی صادر می شود که سرتاج عزیز؛ مشاور نخست وزیر پاکستان، پیشتر گفته بود که این کشور "آماده است تا هرنقشی که ممکن است برای از سرگیری مذاکرات بین طالبان افغانستان و دولت افغانستان" اتخاذ کند.
به این ترتیب، کارشناسان می گویند که طالبان با صدور این بیانیه، تلویحا به مقام های پاکستانی گوشزد کرده اند که این گروه از استقلال کافی در تصمیم گیری و عمل در زمینه مذاکره یا عدم مذاکره با طرف متخاصم خود برخوردار است و اسلام آباد، حق ندارد به نیابت از این گروه، تصمیم بگیرد و اعلام موضع کند.
اگر این برداشت درست باشد، تحلیلگران می گویند که نشانگر وجود اختلافات شدید و جدی میان محور اسلام آباد و شورای کویته در زمینه صلح با دولت افغانستان است.
مقام های پاکستانی پیش از این نیز به طالبان هشدار داده بودند که راه دیگری جز پذیرش گفتگوهای صلح با کابل ندارند و به دنبال آن، انتظار می رفت شورای رهبری طالبان نیز واکنش تندی نشان دهد؛ اما برخلاف انتظار، این واکنش، تا زمان صدور بیانیه تازه این گروه، به تاخیر افتاد.
صدور این بیانیه اما از صراحت لازم در زمینه مخالفت رهبران این گروه با تصمیم های یکجانبه اسلام آباد در خصوص گفتگوهای صلح برخوردار است و تصمیم گیری در این مورد را حق انحصاری و غیر قابل تصرف حلقه رهبری طالبان و دفتر سیاسی آن گروه – احتمالا در قطر- به نیابت از شورای رهبری طالبان می داند.
کارشناسان می گویند که اگر این بیانیه طالبان، در برابر مواضع اخیر سرتاج عزیز؛ مشاور امنیت ملی و سیاست خارجی نخست وزیر پاکستان صادر شده باشد، شرایط را برای پاکستان در خصوص امتیازگیری از افغانستان در بدل «تسهیل» روند گفتگوهای صلح میان کابل و کویته دشوار خواهد کرد و از نقش این کشور در این زمینه، به میزان قابل توجهی خواهد کاست.
به همین دلیل، این واکنش کاملا قابل پیش بینی است که اسلام آباد برای حفظ حق انحصاری خود مبنی بر سلطه تام بر روند گفتگوهای صلح، بر فشارها و محدودیت هایش بر گروه طالبان به ویژه حلقه رهبری این گروه بیفزاید تا به این وسیله، بتواند شورای کویته را قانع کند که هرگونه تصمیم به صلح یا جنگ با دولت افغانستان، می بایست از مسیر اسلام آباد عبور کند.
با این حال، صرف نظر از اینکه در پی صدور این بیانیه، در آینده، روابط اسلام آباد و شورای کویته، چه فراز و فرودهایی را تجربه خواهد کرد، رسانه ای شدن اختلافات موجود میان مقام های پاکستان و حلقه رهبری طالبان در زمان کنونی، نشان می دهد که سلطه پاکستان بر این گروه، بیش از هر زمان دیگری کاهش یافته است و این امر، امیدهای کابل به اسلام آباد برای زمینه سازی و تسهیل سازنده روند گفتگوهای صلح با طالبان را به میزان قابل ملاحظه ای کاهش خواهد داد.
پیامد مهم دیگر این موضوع این است که کار افغانستان برای یافتن یک میانجی مقتدر و پرنفوذ میان خود و طالبان نیز دشوارتر خواهد شد؛ زیرا به نظر نمی رسد کشوری بهتر از پاکستان در این زمینه وجود داشته باشد. کمترین اهرمی که پاکستان برای این منظور در دست دارد، سال ها میزبانی از رهبران فراری و متواری گروه های تروریستی به ویژه طالبان و همزمان، ارائه کمک های وسیع مالی و تسلیحاتی و آموزشی به این گروه است. جز پاکستان، هیچ کشور دیگری دست کم به اندازه پاکستان، از این امتیاز برخوردار نبوده است.
با این حساب، اگر اختلافات طالبان و پاکستان، بیش از این تشدید شود، احتمال بروز اختلال در روند صلح کابل - کویته، به یک خطر جدی بدل خواهد شد.
به گفته این گروه "امارت اسلامی برای پیشبرد امور سیاسی، تشکیلاتی به نام دفتر سیاسی دارد که تمام مسؤولیت سیاست داخلی و خارجی مربوط به امارت اسلامی به آن سپرده شده است."
در بیانیه ای با امضای شورای رهبری طالبان آمده:"هیچکسی این صلاحیت را ندارد که بدون کسب اجازه از مقام رهبری امارت اسلامی و یا از دفتر سیاسی امارت اسلامی، به نمایندگی از امارت اسلامی، با کدام کسی در مورد امور سیاسی امارت اسلامی دید و بازدید و گفتگو کند و اگر چنین چیزی صورت گرفته و یا هم بعد از این صورت گیرد، این یک تصرف شخصی بوده که به هیچ صورت از امارت اسلامی نمایندگی کرده نمی تواند."
این بیانیه طالبان در حالی صادر می شود که سرتاج عزیز؛ مشاور نخست وزیر پاکستان، پیشتر گفته بود که این کشور "آماده است تا هرنقشی که ممکن است برای از سرگیری مذاکرات بین طالبان افغانستان و دولت افغانستان" اتخاذ کند.
به این ترتیب، کارشناسان می گویند که طالبان با صدور این بیانیه، تلویحا به مقام های پاکستانی گوشزد کرده اند که این گروه از استقلال کافی در تصمیم گیری و عمل در زمینه مذاکره یا عدم مذاکره با طرف متخاصم خود برخوردار است و اسلام آباد، حق ندارد به نیابت از این گروه، تصمیم بگیرد و اعلام موضع کند.
اگر این برداشت درست باشد، تحلیلگران می گویند که نشانگر وجود اختلافات شدید و جدی میان محور اسلام آباد و شورای کویته در زمینه صلح با دولت افغانستان است.
مقام های پاکستانی پیش از این نیز به طالبان هشدار داده بودند که راه دیگری جز پذیرش گفتگوهای صلح با کابل ندارند و به دنبال آن، انتظار می رفت شورای رهبری طالبان نیز واکنش تندی نشان دهد؛ اما برخلاف انتظار، این واکنش، تا زمان صدور بیانیه تازه این گروه، به تاخیر افتاد.
صدور این بیانیه اما از صراحت لازم در زمینه مخالفت رهبران این گروه با تصمیم های یکجانبه اسلام آباد در خصوص گفتگوهای صلح برخوردار است و تصمیم گیری در این مورد را حق انحصاری و غیر قابل تصرف حلقه رهبری طالبان و دفتر سیاسی آن گروه – احتمالا در قطر- به نیابت از شورای رهبری طالبان می داند.
کارشناسان می گویند که اگر این بیانیه طالبان، در برابر مواضع اخیر سرتاج عزیز؛ مشاور امنیت ملی و سیاست خارجی نخست وزیر پاکستان صادر شده باشد، شرایط را برای پاکستان در خصوص امتیازگیری از افغانستان در بدل «تسهیل» روند گفتگوهای صلح میان کابل و کویته دشوار خواهد کرد و از نقش این کشور در این زمینه، به میزان قابل توجهی خواهد کاست.
به همین دلیل، این واکنش کاملا قابل پیش بینی است که اسلام آباد برای حفظ حق انحصاری خود مبنی بر سلطه تام بر روند گفتگوهای صلح، بر فشارها و محدودیت هایش بر گروه طالبان به ویژه حلقه رهبری این گروه بیفزاید تا به این وسیله، بتواند شورای کویته را قانع کند که هرگونه تصمیم به صلح یا جنگ با دولت افغانستان، می بایست از مسیر اسلام آباد عبور کند.
با این حال، صرف نظر از اینکه در پی صدور این بیانیه، در آینده، روابط اسلام آباد و شورای کویته، چه فراز و فرودهایی را تجربه خواهد کرد، رسانه ای شدن اختلافات موجود میان مقام های پاکستان و حلقه رهبری طالبان در زمان کنونی، نشان می دهد که سلطه پاکستان بر این گروه، بیش از هر زمان دیگری کاهش یافته است و این امر، امیدهای کابل به اسلام آباد برای زمینه سازی و تسهیل سازنده روند گفتگوهای صلح با طالبان را به میزان قابل ملاحظه ای کاهش خواهد داد.
پیامد مهم دیگر این موضوع این است که کار افغانستان برای یافتن یک میانجی مقتدر و پرنفوذ میان خود و طالبان نیز دشوارتر خواهد شد؛ زیرا به نظر نمی رسد کشوری بهتر از پاکستان در این زمینه وجود داشته باشد. کمترین اهرمی که پاکستان برای این منظور در دست دارد، سال ها میزبانی از رهبران فراری و متواری گروه های تروریستی به ویژه طالبان و همزمان، ارائه کمک های وسیع مالی و تسلیحاتی و آموزشی به این گروه است. جز پاکستان، هیچ کشور دیگری دست کم به اندازه پاکستان، از این امتیاز برخوردار نبوده است.
با این حساب، اگر اختلافات طالبان و پاکستان، بیش از این تشدید شود، احتمال بروز اختلال در روند صلح کابل - کویته، به یک خطر جدی بدل خواهد شد.