تاریخ انتشار :چهارشنبه ۶ جوزا ۱۳۹۴ ساعت ۱۹:۳۴
کد مطلب : 112227
پاکستان و افسانه صلح خواهی آن در افغانستان!
مدتی است و به خصوص پس از ایجاد حکومت وحدت ملی در افغانستان که مقامات اسلام آباد یکریز از برقراری صلح و ثبات در افغانستان و همکاری صادقانه پاکستان در زمینه سخن می گویند. در همین مسیر و بر خلاف تصور بسیاری ها که محمد اشرف غنی را دشمن شماره یک مداخلات پاکستانی ها در افغانستان تصور می کردند، رئیس جمهور دولت وحدت ملی، از همان آغازین روزهای دوره حکومتش، در اوج ناباوری بسیاری از تحلیل گران و آگاهان، در صدد ایجاد نزدیک ترین رابطه با دولت کشوری برآمد که به دید هر افغانی، بیشترین ضربه را به دولت، ملت و کشور افغانستان وارد آورده است.

رئیس جمهور غنی در عرصه روابط خارجی همه را شگفت زده کرد و در واقع، هیچ سیاست مداری یک چنین انتظار و توقعی از دولت وحدت ملی افغانستان به ریاست محمد اشرف غنی احمدزی نداشتند.

اشرف غنی با یک چرخش ناشیانه و غیر معقول در عرصه روابط خارجی، زیربنای سیاست خارجی افغانستان را زیر و رو کرد و به بهانه اینکه افغانستان باید سیاست فعال داشته باشد؛ با سست کردن هر چه بیشتر روابط با دولتهایی نظیر ایران و هند که همواره در کنار دولت و مردم افغانستان بوده اند، پاکستان را در محاق توجه و علاقه حکومت خویش قرار داد!.

پاکستانی که همواره به افغانستان و دولت و ملت آن نگاه خصمانه داشته و هیچگاهی با دولت و مردم ما صادق نبوده است و نیز به عنوان یگانه حامی و پشتیبان ترور و انتحار در افغانستان، مهلک ترین ضربات را به پیکره دولت و ملت ما وارد آورده؛ با تاسف، امروز و با اتخاذ یک سیاست صد در صد اشتباه و بر خلاف منافع علیای ملی مردم و کشور ما، به آن اعتماد شده و ترجیح داده می شود به دولتهایی که در طول این ۱۳ سال، بر خلاف برخورد خصمانه و دخالت جویانه پاکستانی ها، در حد وسع و توان دولت و کشور خویش بیشترین کمکهای مالی و فرهنگی را به دولت و ملت افغانستان کرده اند.

پاکستانی های سیاس و چالاک نیز که درس سلطه گری و استثمار و استعمار ملتهای دیگر را در آموزشگاه پیر فرتوت و کارکشته بریتانیا آموخته اند، قادراند تا سران افغان را بر سر انگشتان شعبده باز شان بازی بدهند؛ لذا با حرفها و وعده های نرم و شیرین و صد البته بی پایه و اساس، سران حکومت وحدت ملی به خصوص رئیس جمهور و مشاوران تازه کار در عرصه سیاست شان را امیدوار و سرگرم نگهداشته و می دارند!.

با همین رویکرد، اظهارات اخیر اعزاز احمد چودری؛ وزیر امور خارجه پاکستان مبنی بر درخواست عملیات واحد و هماهنگ کننده، برای رسیدن به صلح و ثبات پایدار در افغانستان، قابل ارزیابی و نقد می نماید.

"به گزارش رسانه ها به نقل از داون، اعزاز احمد چودری وزیر خارجه پاکستان در نشست یک هیات پاکستانی در اسلام آباد با حکمت خلیل کرزی؛ معاون وزیر خارجه افغانستان خواستار یک عملیات واحد و هماهنگ کننده برای رسیدن به اهداف مشترک هر دو کشور و برقراری صلح و ثبات پایدار درافغانستان شد.

براساس این گزارش، احمد چودری مشارکت سیاسی بیشتر و تمرکز قوی تر بر توسعه اقتصادی و همکاری های امنیتی برای برقراری صلح و ثبات در منطقه تاکید کرده و گفت که سفر اخیر نخست وزیر پاکستان به کابل برای همکاری های دو جانبه حیاتی بوده است".

این نشست و اظهارات وزیر امور خارجه پاکستان، اگر چه بیشتر جنبه فرمالیته و تشریفاتی داشته و دور از ذهن به نظر می رسد که مفاد آن به خصوص در حیطه امنیتی از اعتبار و اهمیت چندانی برخوردار باشد؛ اما در هر حال، از شگردهایی است که معمولاً از سوی مقامات سیاس و زیرک اسلام آباد در برابر سران رشد نیافته افغانستان از منظر سیاسی، بکار گرفته می شود که تا کنون نیز برای پاکستانی ها خوب جواب داده است.

به نظر می رسد منظور وزیر امور خارجه کشور همسایه از عملیات واحد و هماهنگ کننده، بر فرض آنکه جدی هم باشد، عملیات نظامی نیست تا مقامات افغان ذوق زده شوند و متوهم که اردوی همسایه نیز وارد میدان شده و آنها را در نبرد با تروریستانی که خود پرورده اند، یاری خواهند کرد.

چگونه پاکستان، افغانستان را در نبرد با طالبان و امثال آنها از تروریستان و نیز در برقراری امنیت و ثبات در این کشور کمک خواهند کرد؛ حالانکه هدف سران اسلام آباد، همواره بر استفاده ابزاری از دولت، ملت و کشور ما و آنهم برای اهداف استراتژیک سیاسی و اقتصادی خود شان، تعریف شده است.

از سوی دیگر، از زمان امضای تفاهمنامه استخباراتی میان آی.اس.آی و ریاست امنیت ملی افغانستان، بر حجم و میزان حمله های چریکی و انتحاری عوامل اسلام آباد، به گونه سرسام آوری افزوده شده؛ بطوری که در همین کابل در طی یک شبانه روز، شاهد چندین حمله انتحاری می توان بود!.

به نظر می رسد با امضای توافقنامه به اصطلاح امنیتی با مرکز ایجاد ناامنی در آن سوی خط دیورند، سهولتی ملموس و خوشایندی برای طراحان حملات انتحاری و دهشتبار در این سوی خط و به خصوص در پایتخت کشور فراهم آمده است و وفور و ازدیاد حملات چریکی و انتحاری برادرانِ مخالفِ سیاسی رئیس جمهور و دیگران، خود روشن ترین گواه بر این ادعا است.

به نظر می رسد دیگر برای توصیه سران حکومت وحدت ملی برای نیفتادن در دام استخبارات و دولت پاکستان، بسیار دیر شده باشد؛ چرا که در درون این حکومت، دستهای مرموزی وجود دارند که عامدانه این کشور را در کام نهنگِ اسلام آباد، جای می دهند.
https://avapress.net/vdcciiqsm2bqsi8.ala2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما