اولین بار یکی از مقامات بلند پایه ارتش ایالات متحده بود که از حضور داعش در افغانستان حرف زد و به تعقیب آن، رسانه های داخلی جسته و گریخته، هر از گاهی از حضور گروه داعش در کشور خبر داده و برخی از مقامات دولتی نیز از آن اظهار نگرانی می کردند.
این اخبار و گزارشات کم کم شکل جدی و نگران کننده را بخود گرفت و با اظهارات برخی از وکلای پارلمان مبنی بر حضور و شهود نیروهایی از داعش در برخی از نقاط کشور، این جریان جدی و جدی تر مطرح می شد تا آنکه گروگانگیری های تقریباً گسترده و مرموز شروع شد و تعدادی از مسافران هموطن ما در مسیر شاهراه های مختلف کشور و به گفته برخی ها از سوی گروه داعش به اسارت گرفته شدند.
به همه این اخبار نگران کننده خبر سر بریده شدن یکی از سربازان اردوی ملی توسط نیروهای داعش نیز اضافه گردید. این خبر از آنجا مایه نگرانی بیشتر مردم شد که قاتلان سرباز اردوی ملی در ویدیویی که منتشر کرده اند، به دولت وحدت ملی هشدار می دهند که در صورت رها نشدن همرزمان آنان از زندانهای افغانستان، آنان تمامی ۳۱ مسافر ربوده شده ی هزاره و شیعه را سر خواهند برید.
در یک خبر دیگر به نقل از سی. ان. ان، تعدادی معدودی از نقاب پوشان با پرچمهای داعش در جنوب کابل به چشم می خورند که در حال آموزش دادن به یکدیگراند. خبر سربازگیری، جلب و جذب نیرو و آمادگی گرفتن های داعش در برخی از ولایات تحت نفوذ طالبان نیز چندی قبل از سوی برخی از نمایندگان مردم در پارلمان کشور نیز موجبات نگرانی مردم از وجود و حضور داعش در افغانستان را فراهم کرده بود.
اینجا دو نکته اساسی و دقیق وجود دارد که پیش از همه به آنها باید پرداخت؛ نکته نخست و در واقع پرسش نخست آنست که در اعلام حضور داعش در افغانستان، چرا خارجی ها و بخصوص امریکایی پیش قدم شده اند؟! هشدار و اعلام خطر حضور داعش در افغانستان و به تعقیب آن آغاز گروگانگیری ها و اینک نیز پخش خبری توام با ویدیویی از آغاز فعالیت نیروهایی از داعش در جنوب پایتخت کشور، بواقع که عجیب و پرسش برانگیز است!.
مردم افغانستان از خود می پرسند که داعش در بیخ گوش پایتخت، چگونه چون سمارقهای سمی سر بیرون آورد و شگفت تر از همه، این گزارشگران رسانه دیداری سی. ان. ان، چگونه از حضور و فعالیت این چند نفر اطلاع یافتند و در اسرع وقت، سخنان و تصاویر آنها را به جهانیان ارائه کردند؟!.
اصرار و ابرام شدید و دوامدار امریکایی ها مبنی بر حضور و آغاز فعالیت داعش در افغانستان، با توجه به نقشی که آنان در ایجاد و پیدایش داعش در کشورهای عربی داشتند، قابل دقت و پرسش برانگیز است. جالب است که این حضور بیشتر در مناطقی ادعا می شود که طالبان در آنجاها حضور فعال و دوامداری دارند.
همه ی این گمانه ها و برخی از شواهد و قرائن، این برداشت را تقویت می کند که چه بسا پروژه داعش در افغانستان نیز کار دولتهای امریکایی و غربی باشد. به نظر می رسد تاریخ مصرف طالبان برای امریکا و شرکای غربی آن تمام شده و اینک اوضاع در منطقه ایجاب ظهور و بروز گروهی خطرناک تر از آنان را می کند و در این زمینه و زمان، چه گروهی مناسب تر از تکفیری های داعش؛ تا مقامات امریکایی و غربی و نیز دوستان منطقه ای آنان، با یک تیر دو نشان بزنند.
نشان اول حاکم ساختن هرج و مرج مهارنشدنی در افغانستان است که در پرتو آن، به حضور امریکا و غرب برای سالیان متمادی در افغانستان و منطقه و البته به بهانه مبارزه با تروریزمِ داعش، مشروعیت می بخشد و نشان دوم نیز برافروخته ساختن جنگهای داخلی در افغانستان و سایر کشورهای اسلامی و به خصوص دامن زدن به نزاعهای ویرانگر و برادر کش میان فرقه های مختلف اسلامی به خصوص شیعه و سنی است.
چنانچه مکرر یادآوری شده است زیست مسالمت آمیز شیعه و سنی در کنار هم در افغانستان، یک فخر بزرگ برای دولت و ملت ما و نیز غنیمتی بزرگتر است. مردم افغانستان از آغاز اسلام و ایمان شان که قدمت چندین قرنه دارد، همواره در کنار همدیگر زندگی برادرانه و انسانی ای داشته اند و با آنکه در بسیاری از کشورهای اسلامی، با تاسف مومنان و مسلمانان بر سر مسائل بی ارزش و پوچ که بیشتر به وسیله دشمنان اسلام دامن زده می شود، درگیر کش و قوسهایی هستند و گاهاً این درگیری ها به کشت و قتال و حوادثی دلخراش و تاسفباری در میان آنان منجر می شود که دل هر مسلمانی را به درد میاورد که چرا پیروان یک دین بزرگ الهی، به مشترکات دینی شان توجه نمی کنند و گوش به اغواهای شیطانی دشمنان اسلام ومسلمانان سپرده اند؟!
اما در افغانستان به لطف خداوند متعال و کوشش علمای جید آن، مردم ما با یک چنین چالش مذهبی روبرو نیستند و همین توفیق و وحدت محوری مردم آگاه و زیرک ما موجب رشک و خشم دشمنان دین و کشور ما شده است و ظاهراً برای آنها پذیرفتنی نیست که در میان کشورهای اسلامی، کشوری هم وجود داشته باشد که مردمان آن اعم از شیعه و سنی در کنار هم زندگی راحت و بدون دغدغه ای داشته باشند.
لذا دشمنان قسم خورده این ملت و این آب و خاک، تصمیم گرفته اند تا به هر شکلی ممکن، بذر نفاق و چندپارچگی را در میان آحاد آن بپاشند و با تمام نیرو و قوای خویش وارد میدان تفرقه و نفاق میان مردم افغانستان شده اند تا شاید بتوانند مردم خسته و رنجور و محروم ما را با شعله ور کردن تنور تفرقه، رنجورتر و محروم تر کنند و خود کاخ ستم و بیداد خویش را بر استخوانهای دست و پا و سر افغانها بنا کنند و برای سالهای سال در میان مسلمانان تفرقه بیندازند و حکومت کنند!.
این اخبار و گزارشات کم کم شکل جدی و نگران کننده را بخود گرفت و با اظهارات برخی از وکلای پارلمان مبنی بر حضور و شهود نیروهایی از داعش در برخی از نقاط کشور، این جریان جدی و جدی تر مطرح می شد تا آنکه گروگانگیری های تقریباً گسترده و مرموز شروع شد و تعدادی از مسافران هموطن ما در مسیر شاهراه های مختلف کشور و به گفته برخی ها از سوی گروه داعش به اسارت گرفته شدند.
به همه این اخبار نگران کننده خبر سر بریده شدن یکی از سربازان اردوی ملی توسط نیروهای داعش نیز اضافه گردید. این خبر از آنجا مایه نگرانی بیشتر مردم شد که قاتلان سرباز اردوی ملی در ویدیویی که منتشر کرده اند، به دولت وحدت ملی هشدار می دهند که در صورت رها نشدن همرزمان آنان از زندانهای افغانستان، آنان تمامی ۳۱ مسافر ربوده شده ی هزاره و شیعه را سر خواهند برید.
در یک خبر دیگر به نقل از سی. ان. ان، تعدادی معدودی از نقاب پوشان با پرچمهای داعش در جنوب کابل به چشم می خورند که در حال آموزش دادن به یکدیگراند. خبر سربازگیری، جلب و جذب نیرو و آمادگی گرفتن های داعش در برخی از ولایات تحت نفوذ طالبان نیز چندی قبل از سوی برخی از نمایندگان مردم در پارلمان کشور نیز موجبات نگرانی مردم از وجود و حضور داعش در افغانستان را فراهم کرده بود.
اینجا دو نکته اساسی و دقیق وجود دارد که پیش از همه به آنها باید پرداخت؛ نکته نخست و در واقع پرسش نخست آنست که در اعلام حضور داعش در افغانستان، چرا خارجی ها و بخصوص امریکایی پیش قدم شده اند؟! هشدار و اعلام خطر حضور داعش در افغانستان و به تعقیب آن آغاز گروگانگیری ها و اینک نیز پخش خبری توام با ویدیویی از آغاز فعالیت نیروهایی از داعش در جنوب پایتخت کشور، بواقع که عجیب و پرسش برانگیز است!.
مردم افغانستان از خود می پرسند که داعش در بیخ گوش پایتخت، چگونه چون سمارقهای سمی سر بیرون آورد و شگفت تر از همه، این گزارشگران رسانه دیداری سی. ان. ان، چگونه از حضور و فعالیت این چند نفر اطلاع یافتند و در اسرع وقت، سخنان و تصاویر آنها را به جهانیان ارائه کردند؟!.
اصرار و ابرام شدید و دوامدار امریکایی ها مبنی بر حضور و آغاز فعالیت داعش در افغانستان، با توجه به نقشی که آنان در ایجاد و پیدایش داعش در کشورهای عربی داشتند، قابل دقت و پرسش برانگیز است. جالب است که این حضور بیشتر در مناطقی ادعا می شود که طالبان در آنجاها حضور فعال و دوامداری دارند.
همه ی این گمانه ها و برخی از شواهد و قرائن، این برداشت را تقویت می کند که چه بسا پروژه داعش در افغانستان نیز کار دولتهای امریکایی و غربی باشد. به نظر می رسد تاریخ مصرف طالبان برای امریکا و شرکای غربی آن تمام شده و اینک اوضاع در منطقه ایجاب ظهور و بروز گروهی خطرناک تر از آنان را می کند و در این زمینه و زمان، چه گروهی مناسب تر از تکفیری های داعش؛ تا مقامات امریکایی و غربی و نیز دوستان منطقه ای آنان، با یک تیر دو نشان بزنند.
نشان اول حاکم ساختن هرج و مرج مهارنشدنی در افغانستان است که در پرتو آن، به حضور امریکا و غرب برای سالیان متمادی در افغانستان و منطقه و البته به بهانه مبارزه با تروریزمِ داعش، مشروعیت می بخشد و نشان دوم نیز برافروخته ساختن جنگهای داخلی در افغانستان و سایر کشورهای اسلامی و به خصوص دامن زدن به نزاعهای ویرانگر و برادر کش میان فرقه های مختلف اسلامی به خصوص شیعه و سنی است.
چنانچه مکرر یادآوری شده است زیست مسالمت آمیز شیعه و سنی در کنار هم در افغانستان، یک فخر بزرگ برای دولت و ملت ما و نیز غنیمتی بزرگتر است. مردم افغانستان از آغاز اسلام و ایمان شان که قدمت چندین قرنه دارد، همواره در کنار همدیگر زندگی برادرانه و انسانی ای داشته اند و با آنکه در بسیاری از کشورهای اسلامی، با تاسف مومنان و مسلمانان بر سر مسائل بی ارزش و پوچ که بیشتر به وسیله دشمنان اسلام دامن زده می شود، درگیر کش و قوسهایی هستند و گاهاً این درگیری ها به کشت و قتال و حوادثی دلخراش و تاسفباری در میان آنان منجر می شود که دل هر مسلمانی را به درد میاورد که چرا پیروان یک دین بزرگ الهی، به مشترکات دینی شان توجه نمی کنند و گوش به اغواهای شیطانی دشمنان اسلام ومسلمانان سپرده اند؟!
اما در افغانستان به لطف خداوند متعال و کوشش علمای جید آن، مردم ما با یک چنین چالش مذهبی روبرو نیستند و همین توفیق و وحدت محوری مردم آگاه و زیرک ما موجب رشک و خشم دشمنان دین و کشور ما شده است و ظاهراً برای آنها پذیرفتنی نیست که در میان کشورهای اسلامی، کشوری هم وجود داشته باشد که مردمان آن اعم از شیعه و سنی در کنار هم زندگی راحت و بدون دغدغه ای داشته باشند.
لذا دشمنان قسم خورده این ملت و این آب و خاک، تصمیم گرفته اند تا به هر شکلی ممکن، بذر نفاق و چندپارچگی را در میان آحاد آن بپاشند و با تمام نیرو و قوای خویش وارد میدان تفرقه و نفاق میان مردم افغانستان شده اند تا شاید بتوانند مردم خسته و رنجور و محروم ما را با شعله ور کردن تنور تفرقه، رنجورتر و محروم تر کنند و خود کاخ ستم و بیداد خویش را بر استخوانهای دست و پا و سر افغانها بنا کنند و برای سالهای سال در میان مسلمانان تفرقه بیندازند و حکومت کنند!.
مولف : سیدفاضل محجوب