تاریخ انتشار :يکشنبه ۱۶ حمل ۱۳۹۴ ساعت ۰۸:۱۵
کد مطلب : 109366
سیاست مسئولانه چه سیاستی است؟
از اعلام حمایت رئیس جمهور اشرف غنی از موضع عربستان سعودی در قبال یمن چند روزی می گذرد، اما مخالفت ها هم چنان گسترده و توام با دلایل محکم و عقل پسند بیان می شود.
در تازه ترین اظهار نظرهایی از این دست، رئیس مجلس نمایندگان افغانستان گفته است که اشرف غنی باید رئوس سیاست خارجی حکومت را به مجلس نمایندگان بفرستد.
وی هم چنان سیاست همراهی اشرف غنی با عربستان سعودی را غیر مسئولانه خوانده است. رنگین داد فر اسپنتا؛ مشاور امنیت ملی حکومت گذشته افغانستان نیز از موضع گیری اشرف غنی انتقاد کرده و سیاست او را مناسب حکومت کنونی کشور ندانسته است و داکترعبدالله عبدالله رهبر یکی از دو تیم تشکیل دهنده حکومت وحدت ملی، نیز گفته است که افغانستان از موضع عربستان سعودی حمایت نمی کند، وی هم چنان هیچ خطری را متوجه اماکن مقدسه اسلامی ندانسته است.
مجموع موضع گیری ها می رساند که هم سیاست مداران داخل حکومت که عضو اصلی و از پایه های حکومت شمرده می شوند و هم آنهایی که خارج از چهارچوب حکومت هستند؛ هر دو طیف از موضع گیری اشرف غنی در قبال مسایل یمن سخت انتقاد می کنند،و این گونه سیاست را به نفع منافع ملی افغانستان نمی شمارند.
گفته می شود که پاکستان نیز از موضع گیری اولیه خود در قبال یمن عدول کرده نمی خواهد خود را درگیر مسایلی کند که عملا نفعی به حال آن کشور ندارد. اما پرسشی که مطرح می شود آنست که سیاست خارجی مسئولانه چه نوع سیاستی است؟
پاسخ بدین پرسش شاید نیاز مند بحث دراز دامن باشد، اما باید به این نکته توجه کرد که سیاست خارجی مسئولانه هر کشور بر بنیاد احساسات ،علایق و یا دلبستگی های شخصی یا گروهی تدوین نمی شود.
گرانیگاه و ثقل سیاست خارجی کشورها بر اساس داده های گوناگون جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی و بر محوریت منافع ملی صورت می گیرد. اولین نکته در سیاست خارجی آنست که رئوس کلی سیاست خارجی به صورت مدون وجود دارد یا باید وجود داشته باشد. به سخن دیگر یک کشور بر اساس یک سلسله قواعد مدونی که با ساز و کارهای ویژه تعیین می شود سیاست های روز مره خود را عیار می کنند و عمده موضع گیری ها در قبال کشورها از مجرای وزارت خارجه صورت می گیرد، آنچه رئیس مجلس نمایندگان بدان اشاره کرده است یادآوری یک قاعده است .
مجلس نمایندگان تصور می کند که آنچه باعث شده است که اشرف غنی چنین موضع احساسی در قبال بحران خاورمیانه اتخاذ کند، ناشی از نبود یک قاعده عام و کلی پذیرفته شده از سوی مجلس نمایندگان کشور است.نبود یک چشم انداز عام و تثبیت شده باعث شده که اشرف غنی بر اساس خواست شخصی خود موضع گیریکند واز کشوری اعلام حمایت کند که عملا در گیر جنایت ضد بشری شده است.
به نظر می رسد که رکن دوم سیاست مسئولانه آنست که کنش گر سیاست خارجی بر وضعیت جغرافیایی کشور خود وقوف داشته باشد و بر اساس آن محدودیت ها یا توانایی های جغرافیایی سیاست خارجی خود را عیار کند.باید بداند که ازچه توان و پتانسیلی برخوردار است؛ آنچه می خواهد انجام دهد ناگزیری های طبیعی، اقتصادی وجغرافیایی مانع آن نمی شود؟
برخی گفته اند که اعلام حمایت اشرف غنی از سعودی یک موضع سمبولیک است،او هیچ گاه در کنار کشوری قرار نمیگیرد که در گیر جنگ فرقه ای در منطقه است.
ولی نباید از یاد برد که بیشتر موضع گیری های سیاسی برهمین سیاق صورت می گیرد لذا نباید موضع گیری های سیاسی را به سمبولیک و غیر سمبولیک تقسیم بندی کرد.
به هرحال شناخت درست وضعیت جغرافیایی کشور یکی از نقاط کلیدی در ایجاد یک سیاست متوازن می تواند باشد.
ما به لحاظ جغرافیایی در وضعیت خوبی قرار نداریم از چهارسوی به دریاهای آزاد راه ما مسدود است، حکومت نا گزیر از طریق همسایگان به دریاهای آزاد راه پیدا کند. برای راه یابی ناگزیر که سیاست های خارجی کشور برخلاف منافع کشور های همسایه نباشد.
در دهه سی، قرن جاری، داود خان نخست وزیر حکومت ظاهر شاه شد. او سیاست خارجی یک سویه با گرایش به شوروی سابق در پیش گرفت . با پاکستان روی مسئله پشتونستان اختلاف پیش آمد، تنش با پاکستان نزدیک بود به جنگ گرم میان دو کشور بیانجامد، آنهم از نوع جنگ نیابتی شوروی و امریکا.
تمام نیروهای نظامی افغانستان به حال آماده باش در آمد و امکان جنگ گرم هر روز بیشتر می شد. با ایران نیز روابط دوستانه وجود نداشت.سیاست خارجی حکومت داود خان تنها متکی به توانایی های روسیه بود . شوروی ها هم برای آن که حکومت افغانستان را به یک مهره بی اختیار تبدیل کند از هر راهی کوشید تا وابستگی کشور را به خود بیشتر سازد وعده سپرد که اگر پاکستان مانع ترانزیت اموال تاجران افغانستان شود، شوروی آماده است که از طریق هوایی این اموال را به خاک خود و از این طریق وارد بازارهای اروپایی کند.
تنش در روابط افغانستان و پاکستان سبب شد که اموال تاجران افغانستان به جای فرستادن امول خود به بندرگاه های کشورهای همسایه، امول تجارتی خود را وارد انبارهای فرودگاه کابل کنند به نیت این که از طریق خاک شوروی به اروپا منتقل شود.
کالاهای تاجران آن قدر در انبارها باقی ماندند تا این که همه پوسیده شدند. این سیاست غیر مسئولانه حکومت داود خان بود که سرانجام باعث برکناری او از مقام نخست وزیری شد.
در دهه پنجاه نیز در مقطعی از تاریخ، سیاست های او(داود خان درزمان جمهوریت) غیر مسئولانه بود زمینه های وابستگی بیشتر به شوروی را فراهم کرد.
امروز هم وقتی ازسیاست غیر مسئولانه اشرف غنی سخن به میان می آید، ممکن است در ذیل این واژه مسایلی زیادی را بتوان مطرح کرد، اما بی گمان یکی از فاکت های مهمی که در ذیل سیاست غیر مسئولانه قرار می گیرد همین عدم درک محدودیت های جغرافیایی کشور است و سبب می شود که منافع ملی کشور با خطر جدی مواجه شود.
برخی انتقاد کرده اند که مدنظر قرار دادن منافع سایر کشورها به معنای آنست که افغانستان دارای استقلال سیاسی نیست، دولت افغانستان حق دارد هر گونه سیاستی را اتخاذ کند،پاسخ آنست که هیچ کشوری دراین دنیا از چنان استقلال ایده عالی برخوردار نیستند، افزون برآن اتخاذ سیاست خارجی علاوه برآن که دارای مبانی علمی است و سیاست مداران باید از آن اطلاع داشته باشند،یک هنر نیز است و کشور هایی می توانند منافع ملی خود را بهتر به دست آورند که علاوه بر اشراف بر علوم سیاسی زمان خود، هنر سیاست ورزیدن را حایز باشند. آنچه که درسیاست های اشرف غنی دیده می شود متاسفانه نه برخاسته از علوم سیاسی مدرن است و نه بار هنری دارد. لذا از هر سوی که بدان نظر کنیم نمی توان منافع ملی را در آن جست و جو کرد.
از این جهت است که می توان گفت که سیاست خارجی افغانستان درقبال حوادث و رخدادهای خاورمیانه یک سیاست مسئولانه نیست،یابد مسئولانه باشد.
مولف : سید مظفر دره صوفی
https://avapress.net/vdcceoqse2bqx18.ala2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما