عبدالله عبدالله؛ رییس اجرائیه، روز چهارشنبه در کابل گفت که با وجود تلاشهای جهانی، پاکستان هنوزهم باورمند نشدهاست که جنگ در افغانستان به سود این کشور نیست.
آقای عبدالله گفت:«در ۱۵ سال گذشته حالتی نیامد که همسایۀ ما به این معتقد شود که با حمایت از گروههای در حال جنگ، منافع افغانستان و هیچ کشور دیگری تامین نمیشود.»
حکمت خلیل کرزی؛ معین سیاسی وزارت خارجه نیز با انتقاد از برخی کشورهای غربی گفت که این کشورها با تمویلکنندگان گروههای هراسافکن پیوند برقرار کردهاند؛ اما جزئیات بیشتری در اینباره نداد.
حکمت خلیل کرزی، گفت:«در روابط با پاکستان، پیشرفتها و عقبنشینیهایی بود تا آنکه نتیجه معکوس شد؛ زیرا پاکستان دیگر در برابر ما نیت نیک نداشت. صلح در افغانستان، به ثبات در منطقه خواهد انجامید و اگر در منطقه ثبات باشد، منطقه بسیار رشد خواهد کرد.»
کرزی گفت:«برای برخی از کشورهای غربی به یک مُد مبدل شدهاست که با تمویلکنندگان و با گروههای شورشی گوناگون پیوند برقرار کنند؛ اما واقعیت آنچه را که با آن روبهرو هستند، درک نمیکنند.»
اظهارات آقای عبدالله؛ رییس اجرایی در مورد پاکستان در حالی بیان می شود که به باور بسیاری از منتقدان، هنوز سیاست خارجی افغانستان از انسجام و هماهنگی کافی در زمینه رابطه با پاکستان، برخوردار نیست.
به باور این گروه از ناظران، در حالی که پاکستان همواره و در برابر همه رژيم های سیاسی مسلط بر کابل به استثنای رژیم طالبان، همواره سیاست یگانه ای را روی دست گرفته که عموما مبتنی بر نوعی خصومت و چه بسا خشونت و ناامن سازی سازمان یافته و سیستماتیک افغانستان بوده است؛ اما سیاست خارجی کابل در باره رابطه با پاکستان، هیچگاه به اندازه کافی، هماهنگ و منسجم و مبتنی بر یک استراتژی برآمده از منافع ملی کشور نبوده است.
این مهم به ویژه در دوره حکومت وحدت ملی و نیز حکومت آقای کرزی، بیشتر از پیش، به چشم می آید.
از ابتدای روی کار آمدن حکومت وحدت ملی تاکنونِ، شاهد استمرار همان سیاستی در قبال رابطه با پاکستان بوده ایم که از کرزی به میراث مانده است؛ سیاستی مبتنی بر آزمون و خطای مستمر و پیوسته؛ به گونه ای که به نظر می رسد این سیاست، دیگر به یک دور باطل و بی نتیجه، منتهی شده است؛ زیرا استراتژيست ها و تئوریسین های این نوع سیاست، با توجه به بازی های مزورانه پاکستان در قبال مساله جنگ و صلح افغانستان، هیچگاه به نتیجه ای که باید برسند، نمی رسند و این شگرد پاکستان است که این بازی ریاکارانه را به گونه ای مدیریت و مهندسی می کند که کابل در میان بیم و امید، هرگز به یک نتیجه قاطع و ثابت شده دست پیدا نکند.
دوگانگی حاکم بر سیاست و کانون های تصمیم گیری در حکومت افغانستان نیز در عمل به پاکستان، امکان داده است تا با استفاده از این فضا، در پیشبرد سیاست دیرینه خود، بیشتر از پیش، مصمم و موفق شود.
یکی از نشانه های این دوگانگی، موضع گیری های ضد پاکستانی آقای عبدالله و اطرافیان او از یکسو و محافظه کاری، مصلحت گرایی و عاقبت اندیشی محتاطانه طیف سیاسی رقیب آنها از سوی دیگر می باشد. این دوگانگی، زمینه را برای بهره وری هرچه بیشتر پاکستان از وضعیت داخلی افغانستان، فراهم کرده است.
در این میان، اظهارات حکمت خلیل کرزی؛ معاون سیاسی وزارت امور خارجه اما اندکی امیدبخش به نظر می رسد.
این اظهارات که در بالا به آن اشاره شد، نشان می دهد که کابل، در نهایت، به این نتیجه رسیده که استمرار سیاست مماشات، مدارا، محافظه کاری و مصلحت اندیشی افراطی در قبال آنچه پاکستان در برابر افغانستان، انجام می دهد، دیگر پاسخگو نیست. پاکستان مستوجب تنبیه است؛ تنبیهی که شاید یکی از ابزارهای مهم آن، توسعه روابط خارجی افغانستان با کشورهای رقیب پاکستان و دشمنان واقعی تروریزم بین المللی مورد حمایت اسلام آباد باشد. این رویکرد، پاکستان را در منطقه، منزوی می کند و سیاست های رژيم اسلام آباد در حمایت از تروریزم بین المللی را به بن بست و شکست می کشد.
با این حال و برای آنکه رابطه با پاکستان به مثابه یک گره کور در سیاست خارجی افغانستان، حل شود، یکی از لوازم موفقیت سیاست انزوای پاکستان، از میان برداشتن دوگانگی سیاسی داخلی مستولی بر حکومت افغانستان است. تا زمانی که این دوگانگی از میان برداشته نشده، پاکستان همچنان برای استمرار و موفقیت رویکردهای ضد افغانستانی اش، امید خواهد داشت.