ابوجعفر، امام محمدباقر(ع) پنجمین آفتابی است که بر افق پرنور امامت، جاودانه درخشید. زندگی پرنور و برکت آن حضرت، سراسر دانش و ارزش بود و از همین روی «باقرالعلوم»؛ یعنی شکافنده دشواریهای دانش و گشاینده پیچیدگیهای معرفت نامیده شد.
امام محمد باقر(ع) اول رجب سال ۵۷ هجری و به گفته برخی از مورخان در سوم صفر همین سال قدم مبارک خود را در مدینه منوره بر این دنیا گذاشت و به مدت ۲۰ سال امامت و رهبری شیعیان و پیروان مکتب اهلبیت عصمت و طهارت(ع) را بر عهده داشت.
امام محمدباقر(ع) در دوران کودکی، همزمان با حکومت یزیدبن معاویه، شاهد حادثههای خونین کربلا بود. در آن واقعه، ایشان سه یا چهار سال بیشتر نداشتند. تحمل چنان مصیبتی برای ایشان بسیار طاقت فرسا بود. به شهادت رسیدن نزدیکترین افراد خانواده شان، به دست شقیترین افراد زمانه، مریضی سخت پدر در آن زمان و اسارت زنان و کودکان خانواده ایشان، برای هر کودکی دردناک و تحمل ناشدنی است، اما ایشان به عنایت الهی، همه اینها را با صبر جمیل پشت سر گذاشت. دوران جوانی و بزرگسالی ایشان، با اواخر حکومت اموی هم زمان شد، به طوری که دیگر حکومت، اقتدار پیشین را نداشت؛ هر چند آزار مؤمنان، بویژه امام محمدباقر(ع) در دستور کار حکومت بود، اما تزلزل حکومت فضا را برای گسترش فعالیتهای امام مناسب کرده بود. کم کم ایشان توانستند نشستهای پرباری را برای احیای اسلام ناب محمدی(ص) تشکیل دهند که از سراسر مملکتهای اسلامی شاگردان ممتازی تربیت کنند.
تنها علوی که پدر و مادرش هر دو علوی هستند
امام محمدباقر (ع)، فرزند سیدالساجدین، زینالعابدین علی بن الحسین (ع) است. مادر حضرت، فاطمه دختر امام حسن مجتبی است، بدین سبب، امام محمدباقر تنها نواده هاشم، جد بزرگوار ایشان است که پدر و مادر او نیز هر دو هاشمی هستند و تنها علوی است که پدر و مادرش نیز علوی هستند. مادرش زنی صدیقه بود که امام صادق (ع)، در حق ایشان فرمود: «در خاندان امام حسن علیه السلام زنی چون او دیده نشد.»
چرا آن حضرت را باقر لقب دادهاند؟
بیتردید، از دیدگاه علمای شیعه و بسیاری از علمای اهل سنت، امام باقر (ع) در زمان حیات خویش، شهرت علمی عالمگیری پیدا کرد و همواره در محضر ایشان، مراجعان فراوانی از بلاد اسلامی حاضر بودند.
در فصول المهمة آمده است: آن حضرت را بدین لقب میخواندند زیرا علوم را میشکافت و باز میکرد. در صحاح آمده است: «تبقر، یعنی توسع در علم». در تذکرة الخواص نیز آمده است: او را باقر لقب داده بودند زیرا در اثر سجدههای فراوان، پیشانیاش شکاف برداشته بود. برخی هم گویند چون آن حضرت از دانش بسیار برخوردار بود او را باقر میخواندند.
نصیحتها و پندهای امام باقر(ع)
سراسر زندگی آن امام همام ابوجعفرمحمد باقر(ع) حکمت و اندرز و سرمشق است در این زمینه به احادیثی از آن امام بزرگوار اشاره میکنیم:
" حیا و ایمان به یک ریسمان بستهاند هر کدام بروند دیگری دنبال آنست."
"سه چیز از خصلتهای نیک دنیا و آخرت است: از کسی که به تو ستم کرده است گذشت کنی، به کسی که از تو بریده است بپیوندی، و هنگامی که با تو به نادانی رفتار شود بردباری کنی".
"از سستی و بیقراری بپرهیز، که این دو، کلید هر بدی میباشند. کسی که سستی کند، حقی را ادا نکند، و کسی که بیقرار شود بر حق صبر نکند".
"شخص حریص به دنیا مانند کرم ابریشم است که هرچه بیشتر به دور خود میتند راه بیرون شدنش را دورتر و مشکلتر میکند تا اینکه از غم و اندوه بمیرد".
"سه چیز پشت انسان را میشکند، مردی که عمل خویش را زیاد شمرد، گناهش را فراموش کند، و به رای خویش خشنود باشد".
"با هوای نفسانی خود مبارزه کن، همانگونه که با دشمنت مبارزه میکنی".
"مومن برادر مومن است، او را دشنام ندهد، او را از نیکیها محروم نسازد و گمان بد به او نبرد".
سلام بر آن روح بلند، بر آن جسم پاک، بر آن امام همام، سلام بر علم بیکران، سلام بر حلم فراوان، سلام بر آن زاهد عابد، سلام بر آن صابر شکور، سلام بر امام محمد باقر(ع) پاک و پاکیزه، نور روشنگر، پاک و پاکیزه است از آلایش هر چیز که در عصمت و طهارت خدشه میکند و سلام بر یادگار کربلا.
پی نوشت ها:
بحارالانوار، دارالاحیاء الترا العربی، جلد ۷۵ و ۶۹
کافی جلد ۲
تفسیر نورالثقلین
منبع: تبیان نت
امام محمد باقر(ع) اول رجب سال ۵۷ هجری و به گفته برخی از مورخان در سوم صفر همین سال قدم مبارک خود را در مدینه منوره بر این دنیا گذاشت و به مدت ۲۰ سال امامت و رهبری شیعیان و پیروان مکتب اهلبیت عصمت و طهارت(ع) را بر عهده داشت.
امام محمدباقر(ع) در دوران کودکی، همزمان با حکومت یزیدبن معاویه، شاهد حادثههای خونین کربلا بود. در آن واقعه، ایشان سه یا چهار سال بیشتر نداشتند. تحمل چنان مصیبتی برای ایشان بسیار طاقت فرسا بود. به شهادت رسیدن نزدیکترین افراد خانواده شان، به دست شقیترین افراد زمانه، مریضی سخت پدر در آن زمان و اسارت زنان و کودکان خانواده ایشان، برای هر کودکی دردناک و تحمل ناشدنی است، اما ایشان به عنایت الهی، همه اینها را با صبر جمیل پشت سر گذاشت. دوران جوانی و بزرگسالی ایشان، با اواخر حکومت اموی هم زمان شد، به طوری که دیگر حکومت، اقتدار پیشین را نداشت؛ هر چند آزار مؤمنان، بویژه امام محمدباقر(ع) در دستور کار حکومت بود، اما تزلزل حکومت فضا را برای گسترش فعالیتهای امام مناسب کرده بود. کم کم ایشان توانستند نشستهای پرباری را برای احیای اسلام ناب محمدی(ص) تشکیل دهند که از سراسر مملکتهای اسلامی شاگردان ممتازی تربیت کنند.
تنها علوی که پدر و مادرش هر دو علوی هستند
امام محمدباقر (ع)، فرزند سیدالساجدین، زینالعابدین علی بن الحسین (ع) است. مادر حضرت، فاطمه دختر امام حسن مجتبی است، بدین سبب، امام محمدباقر تنها نواده هاشم، جد بزرگوار ایشان است که پدر و مادر او نیز هر دو هاشمی هستند و تنها علوی است که پدر و مادرش نیز علوی هستند. مادرش زنی صدیقه بود که امام صادق (ع)، در حق ایشان فرمود: «در خاندان امام حسن علیه السلام زنی چون او دیده نشد.»
چرا آن حضرت را باقر لقب دادهاند؟
بیتردید، از دیدگاه علمای شیعه و بسیاری از علمای اهل سنت، امام باقر (ع) در زمان حیات خویش، شهرت علمی عالمگیری پیدا کرد و همواره در محضر ایشان، مراجعان فراوانی از بلاد اسلامی حاضر بودند.
در فصول المهمة آمده است: آن حضرت را بدین لقب میخواندند زیرا علوم را میشکافت و باز میکرد. در صحاح آمده است: «تبقر، یعنی توسع در علم». در تذکرة الخواص نیز آمده است: او را باقر لقب داده بودند زیرا در اثر سجدههای فراوان، پیشانیاش شکاف برداشته بود. برخی هم گویند چون آن حضرت از دانش بسیار برخوردار بود او را باقر میخواندند.
نصیحتها و پندهای امام باقر(ع)
سراسر زندگی آن امام همام ابوجعفرمحمد باقر(ع) حکمت و اندرز و سرمشق است در این زمینه به احادیثی از آن امام بزرگوار اشاره میکنیم:
" حیا و ایمان به یک ریسمان بستهاند هر کدام بروند دیگری دنبال آنست."
"سه چیز از خصلتهای نیک دنیا و آخرت است: از کسی که به تو ستم کرده است گذشت کنی، به کسی که از تو بریده است بپیوندی، و هنگامی که با تو به نادانی رفتار شود بردباری کنی".
"از سستی و بیقراری بپرهیز، که این دو، کلید هر بدی میباشند. کسی که سستی کند، حقی را ادا نکند، و کسی که بیقرار شود بر حق صبر نکند".
"شخص حریص به دنیا مانند کرم ابریشم است که هرچه بیشتر به دور خود میتند راه بیرون شدنش را دورتر و مشکلتر میکند تا اینکه از غم و اندوه بمیرد".
"سه چیز پشت انسان را میشکند، مردی که عمل خویش را زیاد شمرد، گناهش را فراموش کند، و به رای خویش خشنود باشد".
"با هوای نفسانی خود مبارزه کن، همانگونه که با دشمنت مبارزه میکنی".
"مومن برادر مومن است، او را دشنام ندهد، او را از نیکیها محروم نسازد و گمان بد به او نبرد".
سلام بر آن روح بلند، بر آن جسم پاک، بر آن امام همام، سلام بر علم بیکران، سلام بر حلم فراوان، سلام بر آن زاهد عابد، سلام بر آن صابر شکور، سلام بر امام محمد باقر(ع) پاک و پاکیزه، نور روشنگر، پاک و پاکیزه است از آلایش هر چیز که در عصمت و طهارت خدشه میکند و سلام بر یادگار کربلا.
پی نوشت ها:
بحارالانوار، دارالاحیاء الترا العربی، جلد ۷۵ و ۶۹
کافی جلد ۲
تفسیر نورالثقلین
منبع: تبیان نت