تاریخ انتشار :چهارشنبه ۴ جدی ۱۳۹۲ ساعت ۱۳:۵۵
کد مطلب : 82165
میلاد مسیح(ع)، معجزه ای الهی
بیست و پنجم دسامبر سالروز میلاد چهارمین پیامبر اولوالعزم و راستین پروردگار، حضرت عیسی بن مریم(ع) است؛ انسانی وارسته که تولدش معجزه ای الهی و نشانه رحمت و مهربانی خداوند برای اهل زمین محسوب می شود.
ˈ...من بنده خدا هستم و خدای متعال به من انجیل عطا خواهد کرد و مرا به پیامبری برمی‏ گزیند و وجودم را با برکت کرده و آموزگار صفات خوب و پسندیده قرار داده است و به من دستور داده که تا زنده‏ ام، نماز را به پای دارم و زکات بپردازم و سفارشم فرمود به مادرم نیکی و مهربانی کنم...ˈاین گزیده ای از سخنان حضرت عیسی(ع) است؛ پیامبری که پرچمدار هدایت بشر به راه سعادت و درستی در زمان خویش شد و با یاری خدای بزرگ به پیکار دشمنان حق شتافت. پیام آوری که قرآن کریم از ایشان به عنوان روح پروردگار یاد می کند.
سراسر زندگانی عیسی بن مریم(ع) یک معجزه الهی است. آن هنگامه که بدون پدر از بطن مادری با تقوا، پاکدامن و پرهیزگار زاده شد و قدم به این دنیای خاکی نهاد و زبان به سخن گشود و بنی اسراییل را به حیرت واداشت.
او بنده پاک پروردگار و بشارتی از سوی یکتای بی همتا برای جهانیان به شمار می رفت و وجودش سرشار از برکت و گنجینه صفت های نیک و پسندیده بود.
والامقامی که به فرمان یکتای عالم به پیامبری مبعوث شد و بشر را به توحید، عدالت و کمک به یکدیگر فراخواند.
او که خود اعجازی الهی بود، معجزه هایش باعث شگفتی و حیرت همگان شد. آن زمان که مرده ای را حیات بخشید و یا سلامتی را برای بیماری دردمند به ارمغان آورد.
حضرت عیسی بن مریم(ع) به آیندگان بشارت میلاد پیامبر خاتم را داد و فرمود: ˈبه شما خبر می دهم که پس از من پیامبری خواهد آمد به نام احمد صلی الله علیه و آله که یکی از فرزندانش حجت خدا بر انسانها خواهد بود. زمانی که زمین از ظلم و جور پر شد او قیام کند و عدل را به پا دارد. پس من در آن زمان از آسمان فرود می آیمˈ.
سخنان روح بخش این پیامبر بزرگ، هر کدامشان سرمشق انسان برای دستیابی به راستی و درستی است. آن زمانی که می فرمایند:
**خوشا به حال اصلاح کنندگان میان مردم؛ اینان در روز قیامت مقربان‏اند.
**درخت کامل نمی‏شود مگر با میوه‏ای گوارا. همچنین دین‏داری کامل نمی‏شود مگر با دوری از حرام‏ها.
**خوشا آنان که پاسی از شب را به عبادت می‏گذرانند؛ آنان کسانی‏اند که نوری ماندگار به ارث می‏برند.
**خوشا به حال آنان که نیاز خود را به خدا احساس می کنند، زیرا ملکوت آسمان از آن ایشان است.
حضرت عیسی(ع) به فرمان پروردگار عالم آمده بود، تا جهانیان را به راه حق و حقیقت هدایت کند، اما زمانی که دشمنان دین خدا موقعیت خویش را در خطر دیدند، نقشه قتل ایشان را کشیدند. غافل از آن که خداوند ایشان را در برابر آنان حمایت می کند و از آسیب دور می دارد. چنانچه در آیه های ۱۵۷ و ۱۵۸ سوره نسا آمده است: ... و گفتارشان که ما مسیح عیسی بن مریم پیامبر خدا را کشتیم در حالی که نه او را کشتند و نه به دار آویختند لکن امر بر آنها مشتبه شد و کسانی که در مورد (قتل) او اختلاف کردند از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروی می کنند و قطعا او را نکشتند، بلکه خدا او را به سوی خود برد و خداوند توانا و حکیم است...ˈ
آری حضرت مسیح(ع) پیامبری که تولد و عروجش به آسمان ها نشان از بزرگی پروردگار است و روزی همراه با منجی عالم بشریت امام زمان(عج) ظهور می کند و جهان را سرشار از حق و عدالت می سازد. 
منبع: ایرنا
https://avapress.net/vdcbs8bw.rhb50piuur.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

میلاد کلمة الله مبارك

( میلاد مسیح)

در قرآن کریم می خوانیم که خداوند حضرت مریم را به تولد فرزندی مژده می دھد که یکی از کلمات

خداست : تولد کلمه خدا! این کل راز وجودی حضرت عیسی مسیح (ع) است. بھرحال باز در قرآن می

خوانیم که ھمه کلمات ، کلمات خدا ھستند و کلمات خدا بی پایانند . و حضرت مسیح به مثابه تولد یکی از

این کلمات است . آیا این کلمه ھمان عیسی یا یسوع می باشد که به دنیا آمده است؟ اگر چنین باشد

بدان معناست که حضرت مسیح اولین و یا تنھا موجودی است که مسمّای اسم خویش است و به ھمین

دلیل ھم خود خدا بر او نام نھاد. یعنی حضرت عیسی ظھور و تجسّم معنای واژه عیسی است و تنھا واژه

ای که ذاتش آشکار شده است. در واقع می توان گفت که در طول تاریخ اینھمه انسان به نام عیسی

زندگی کرده است ولی حضرت عیسی تنھا عیسی واقعی است.

خداوند بر حضرت یحیی نیز خودش نام نھاد . به روایاتی درباره حضرت علی(ع) و محمد (ص) و فاطمه (ع)

و دیگر ائمه نیز چنین بوده است و شاید بتوان آنھا را نیز تولد و تجلی کلمات دیگری دانست کلمه محمد

و علی و فاطمه و .... در واقع این انسانھا تنھا انسانھای واقعی و با مسّما ھستند و اسم و رسم آنھا یکی

است. در واقع باید گفت که جز انگشت شماری از آدمھا، مابقی ھیچکس دارای نام وجودی خود نیست و

ھمه نامھا مستعار و قرار دادی است. این مسئله شامل حال سائر اشیا و موجودات نیز می باشد. مثلاً

مایعی که منشأ حیات در جھان است در زبان فارسی آب نامیده می شود و در زبان عربی ماء و در ھر

زبانی به اسمی دیگر. یعنی نام واقعی این مایع معلوم نیست که چیست. در واقع ھیچکس نام واقعی

خودش را نمی داند. این مسئله از دیدگاه زبان شناسی و علم تأویل و ھرمنوتیک نیز بسی قابل تأمل و از

اسرار این علم می باشد و بلکه از یکی از اسرار بنیادی ادراک و فرھنگ بشر است. در واقع ما انسانھا

ھمه کلمات را اشتباھی و جابجا و از روی بولھوسی بکار می بریم و نام واقعی ھیچ چیزی را نمیدانیم و

لذا معنای واقعی ھیچ چیزی را ھم در نمی یابیم و لذا کل علم و اندیشه و ادراک ما نیز جعلی و قراردادی

و بی ریشه است. در واقع آدرس بشری درباره ھر چیزی اشتباه است و آدمی ھیچ چیزی را نمی

شناسد و معرفتی ندارد. از این منظر نیز بھتر می توان حق معرفت نفس را بعنوان تنھا راه علم وشناخت

حقیقی دریافت.

از این دیدگاه بھتر می توان به اھمیت عرفانی نام حضرت عیسی مسیح (ع) و سائر بزرگانی که مصداق

نام خود ھستند پی برد و نیز ارزش و معجزه توسل به نام این انسانھا را درک نمود زیرا ھنگامیکه آنھا را

صدا می زنیم بما جواب می دھند زیرا نام واقعی آنھاست و آنھا تنھا کسانی ھستند که نام واقعی و

و کانونھای معرفت و حقیقت وجودیشان در نزد بشر باقی مانده است . یعنی آنھا مظھر و « عرفه »

یگانگی می باشند و تنھا موضوعات موثق در قلمرو امر به معروفند زیرا به نام واقعی خود معروف ھستند

و لذا دعوت به این انسانھا به معنای دعوت به عرفان و شناخت واقعی است و لذا ما را بسوی خدا راه

می نمایند زیرا ظھور کلمات خدایند و از طریق این کلمات واقعی و با مسما می توان به خود کلمة الله و

الله رسید و کلمة الله را ھم تعیّن بخشید و با او دیدار نمود. بخصوص اگر این انسانھا ھنوز ھم زنده باشند

مثل مسیح و مھدی. پس یا مسیح و یا مھدی !

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد سوم ص101