گزارش های پشت پردهِ امضای سند راهبردی با ایالات متحده امریکا، حکایت از وقایع جالب و دردناکی دارد که شنیدنش برای هر افغان متعهد و وطن دوستی، تکان دهنده و زجرآور است. بر اساس گزارش های موثق، از بدو ورود رییس جمهور ایالات متحده امریکا، امنیت ارگ ریاست جمهوری افغانستان و اطراف و اکناف آن، به صورت کامل بوسیله نیروهای مخصوص ایالات متحده امریکا، رهبری و تامین می شده است.
گزارشها می افزاید که رییس جمهور امریکا برای امضای سند مذکور با دولت افغانستان فقط 15 دقیقه وقت گذاشته است! غیر از این کسانی هم که قرار بوده در محفل امضای سند مذکور حضور داشته باشند تماماً بوسیله ماموران استخبارات ایالات متحده باید بازرسی بدنی می شدند! به جز تعدادی خاصی که نخواسته اند این ذلت را به خویش بپذیرند، مابقی همگی با همین شیوهِ تلاشی در محفل امضای سند راهبردی شرکت کرده اند!
طبق خبرهای واصله، رسانه هایی هم که در محفل مذکور، جهت پوشش خبری دعوت شده بودند رسانه های معدود و خاصی بوده اند؛ رسانه هایی چون طلوع، شمشاد، 8 صبح، رادیو تلویزیون ملی و تعداد اندکی دیگر از مجموع رسانه های بی شماری در کشور بودند که به دلیل ملاحظات خاصی، دعوت شده بودند.
در کنار سایر عجایب و غرایب محفل امضای سند، یکی هم بررسی بدنی کسی بوده است که وجداناً از آوردن اسم ایشان بر خویش و رسانه خویش بیمناکیم و فقط به یادآوری همین نکته بسنده می کنیم که ببنید کار ما ملت افغانستان به چه حدودی از تاسف و افسوس رسیده است که مقامات طراز اول کشور ما، در مملکت خود شان و در حساس ترین مکان کشور، یعنی در ارگ ریاست جمهوری، بوسیله استخبارات یک کشور بیگانه بازرسی بدنی و تلاشی می شوند!! و تاسف بار تر اینکه هیچ زنده جانی هم نیست که کوچکترین اعتراضی نسبت به این تحقیر آشکار و توهین غیر مسئولانه داشته باشد!
بلی ما، دولت و ملت افغانستان باید سر در گریبان خویش فرو ببریم و ببینیم کجای راه را اشتباه رفته ایم که پس از عمری جهاد و مبارزه علیه ستم و تجاوز بیگانگان، به عقوبت های چندش آوری از این دست مبتلا شده ایم؟! بسیار دوست می داریم روی سخن را با کسانی کنیم که تا دیروز بنام جهاد و مبارزه علیه بیگانگان، خون مردم رنجور ما را در شیشه کرده بودند و امروز در کمال وقاحت و بی تفاوتی، به کرسی های قدرت و مکنت تکیه زده اند و با شیوه های نوین تری به دوشیدن پستانهای خشک و بی شیر این ملت محروم روی آورده اند!
باید از این رهبران و سران پر مدعا سوال شود که کجا شد آن تعهد و تدین و توکل تان به اسلام و قرآن و مردم تان؟! محض یادآوری به این دسته از قدرت پرستان مجاهد نما باید گفت که طبق صریح آیات قرآن کریم و سخنان پیشوایان دینی ما، جهاد خالص و مبارزه مخلصانه علیه ستم و تجاوز، عزت و افتخار ببار می آورد نه زبونی و ذلتی که هم اکنون دامنگیر بسیاری از حضرات در افغانستان شده است.
آیا تا به حال هیچ یک از آقایان پر ادعا از خود پرسیده اند که مبارزه آنان در افغانستان چرا عزت و شکوه و فر نیافرید؟! به نظر می رسد این عده باید در نیات و باورهای شان نسبت به جهاد و مبارزه تشکیک و تردید کنند، نه در اعجاز و دست آوردهای بدون شکِ جهاد واقعی و مخلصانه در راه خدا(ج).
اگر امریکایی ها دست به یک چنین اقدام غیر مسئولانه ای می زنند، از یک جهت می شود به آنان حق داد؛ چرا که آنان در یک کشور نا امنی قرار دارند و باید امنیت جانی رییس جمهور خویش و همراهان وی را تامین کنند و اما اینکه شیوه تامین امنیت آنان به مزاق ما خوش نیامده است، این به ضعف ما و دولتمردان ما مربوط می شود وگر نه چرا همین امریکایی ها در کشورهای دیگر دنیا نمی توانند دست به این گونه اقدامات تحقیر کننده و توهین آمیز بزنند؟ معلوم است، چون دول دیگر برای خود شان ارزش و حرمت قائلند و اساساً این اجازه به استخبارات امریکا و غیر آن داده نمی شود و آنان نیز چنین توقعی را ندارند.
روی دیگر سکه سخن با خود فراموش کردگان افغان و لیبرال زدگان داخلی است؛ آنانی که معمولِ شب ها، خواب امریکا و اروپا و ایجاد رابطه نزدیکتر با آنان را می بینند! به این دسته از افغانان خوش خیال باید گفت: خیلی هم از اوضاع بوجود آمده ذوق زده نشوند؛ چرا که هنوز اول راه است و به قول معروف: سفر دنباله دارد! حدود ده سال است که امور کشور به دست شما و دوستان امریکایی و اروپایی تان می گردد، تا کنون که مردم افغانستان خیری از شما و دوستان خارجی تان ندیده اند؛ پس از امضای پیمان نیز باز همین مردم است و همین شماها با دوستان امریکایی و غربی تان! دیده شود که دیگر چه خوابی برای این مردم بی سر و سامان دیده اید؟
امیدواریم از آن چهار ملیارد دالری که در سال قرار است از امریکا دریافت کنید کمی از آن را خرج دسترخوانهای خالی مردم نیز بکنید؛ چرا که دیگر رمقی برای مردم محروم، بیکار و فقیر نمانده است که برای پیروزی های شما دست بزنند و هورا بکشند.
مردم افغانستان بی صبرانه منتظراند که پس از امضای پیمان راهبردی با امریکا چه اتفاق خاص و مثبتی در عرصه های مختلف زندگی آنان رونما خواهد شد؟ آنان منتظراند تا ببینند دولتمردان شان با امتیازات به دست آمده از این پیمان چگونه عمل خواهند کرد و آیا اساساً امتیازی در جهت تامین منافع ملی مردم و کشور افغانستان در این پیمان وجود خارجی خواهد داشت و یا اینکه این پیمان نیز مانند خیلی از قرار دادهای دیگر خارجی فقط به منافع تعداد خاصی توجه داشته و مردم عادی، همچنان جای آنان در زیر پاها خواهد بود؟
به هر حال، این و بسیاری دیگر از پرسش هایی است که آینده نه چندان دور به آنان پاسخ روشن و واضحی خواهد داد و آن پاسخ از نظر ما در این ضرب المثل ظریف نهفته است که:" سالی که نکوست از بهارش پیداست" و همه می دانیم که بهار امسال، خونین تر از هر سالی، آغاز شده است که خدا عاقبتش را به خیر کند.
منبع : خبرگزاری آوا - - سرویس تحلیل وپژوهش اخبار