خبرگزاری صدای افغان (آوا) –کابل: جلسه جمعی از مسئولین و مدیران دفاتر مرکزی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان و خبرگزاری صدای افغان آوا، شنبه ۶ عقرب، با حضور حجتالاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری، رئیس عمومی این تشکیلات در کابل برگزار شد.
متن کامل سخنان حجتالاسلام والمسلمین حسینی مزاری در این جلسه به شرح ذیل است:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحمم
ربِّ اشْرَحْ لي صَدري و یَسِّرْ لی أمری و احْلل عُقدةً مِنْ لساني یَفقَهوا قَوْلی. اما بعد قال الله فی کتابه الکریم: «و َمِنَ الَّذینَ قالُوا إِنّا نَصاری أَخَذْنا میثاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمّا ذُکِّرُوا بِهِ فَأَغْرَیْنا بَیْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَالْبَغْضاءَ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ وَسَوْفَ یُنَبِّئُهُمُ اللّهُ بِما کانُوا یَصْنَعُونَ»
ابتدا حضور شما را در محل جلسه خوشامد میگویم و الحمدلله که همه شما را سالم و سرحال میبینیم. سپاس از زحمات و تلاشها و پیکارهای فکری و فرهنگی و رسانهای تمامی همکاران.
قبل از این که به مسایل کاری و وضعیت برنامهها بپردازم، نکتهای مورد تذکر است و آن نکته باز هم بحث تقوا است. باید در هر جلسه بحث تقوا را مطرح بکنم و اول خود را به داشتن تقوا توصیه نمایم و سپس همه همکاران را؛ چون حقیقتا بدون داشتن تقوا خیلی بعید است و اصلا امکان ندارد که ما و شما بتوانیم خدمتگذار باشیم. طبعا ما هر مقدار که سر به فرامین الهی بگذاریم و مطابق برنامههای قرآن کریم و هدایات پیامبر اسلام(ص) و ائمه معصومین علیهمالسلام عمل بکنیم، در این دنیا توفیق خدمت و کار و پیشرفت خواهیم داشت و در آخرت هم سعادتمند خواهیم بود.
مسیحیت به تعهد خود عمل نکرد و طبق سنت الهی درگیر اختلاف و درگیری شد
آیهای که در ابتدای سخنانم تلاوت کردم، در رابطه با نصارا و پیروان حضرت عیسی (ع) است که آن حضرت مردم را به صلحجویی و نیکوکاری و کارهای خوب هدایت و دعوت میکرد. اما حواریون حضرت عیسی(ع) و پیروان مسیحیت به آنچه که قول داده و تعهد کرده بودند عمل نکرده و بخش زیادی از تعهدات خود را فراموش کردند؛ لذا خدای متعال میگوید که به خاطر روگردانی آنها از دستورات خدا و پیامبرش، ما بین خودشان عداوت و دشمنی انداختیم و این عداوت و دشمنی تا روز قیامت ادامه پیدا خواهد کرد. من ترجمه آیه را دقیق بخوانم: «و از کسانی که ادعای نصرانیت داشتند نیز پیمان گرفتیم ولی آنها قسمت مهمی را از آنچه به آنان تذکر داده شده بود فراموش کردند. از این رو در میان آنها تا دامنه قیامت عداوت و دشمنی افکندیم و خداوند در قیامت آنها را از آنچه انجام میدادند و نتایج آن آگاه خواهیم ساخت.» این آیه ۱۴ سوره مائده است و حال و روز مسیحیت را نشان میدهد.
طرفین درگیری در جنگ جهانی اول و دوم از مسیحیان بودند
اگر تاریخ مسیحیت را مطالعه بکنید از همان ابتدا بین آنان جنگ و خونریزی و قتال وجود داشته تا دوران جنگهای صلیبی و بعدتر که جنگهای جهانی اول و دوم اتفاق میافتد. طرفین درگیری در جنگهای جهانی از مسیحیها بودند، آنهم نه صدها هزار نفر و میلیونها نفر بلکه دهها میلیون نفر در آن دو جنگ کشته شدند. در شرایط فعلی هم حال و روز مسیحیت بهتر از وجود جنگ نیست، به خاطر اینکه فارغ از معنویت و فارغ از خدا هستند.
اگرچه شما شاید فکر بکنید که غربیها زندگی شیک و آرامی دارند، اما اینطور نیست و به هیج وجه زندگی آرامی ندارند، ظاهرشان شاید ظاهر شیکی باشد ولی در درونشان آتش جهنم و ناآرامیها و استرسها و خودکشیها و رفتن به سوی پستیها و رذالتها جریان دارد و آخرت شان هم که مشخص است.
آیات الهی میتواند مصادیق فراوان داشته باشد؛ لزوم درس گرفتن مسلمانان از سرنوشت مسیحیت
حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی در تفسیر قرآن حکیم میگوید که آیات قرآن معمولا مصداق خاصی ندارند که مربوط به موضوع خاص و در یک زمان خاص باشد و بقیه زمانها و موضوعات را فرا نگیرد. نه این آیه آیهای است که میتواند مصادیق فراوان داشته باشد و مطابق صحبت ایشان اگر مسلمانان هم چنین روندی را طی بکنند حال و روزشان حال روز مسیحیت و نصرانیت خواهد بود. لذا ما از ابتدا تا حالا را که بررسی میکنیم میبینیم که جنگها و قتالها همه ناشی از دوری از خدای متعال است. وضعیت ملت مسلمانی که دور از خدا باشد و در صدد اجرای معارف در زندگی خود نباشد و مرتباً مرتکب گناهان شود و توبهای هم در کار نباشد، وضعیت مناسبی نخواهد داشت و طبعا مشکلات و معضلات زیادی را در سطح جهان اسلام رونما خواهد کرد.
بسیاری از معضلات شخصی و اجتماعی نتیجه معاصی است
من نمیگویم همه مشکلات و معضلات و مصایب و دربدریهای امروزمان اما بخش زیادی از گرفتاریها را ناشی از گناهان میدانم. چه بسا برخی از مصائب به دلیل آزمایش ماست و در راستای رشد دادن و قوی کردن و هدایت کردن ما و در مسیر خروجمان از بحرانهای بزرگتر باشد؛ ولی مطابق آیات قرآن کریم و روایات ائمه معصومین علیهمالسلام جای شکی نیست که بیشتر مصیبتها و معضلات از جمله مرگهای ناگهانی در جامعه ناشی از معاصی و گناهان ماست.
خداوند با استهزاکنندگان برخورد شدید خواهد کرد
در کتب و متون دینی بخصوص قرآن کریم و همچنین روایات ائمه معصومین علیهمالسلام گناهان زیادی برشمرده شده است که باعث گرفتاری انسانها میشوند. اما یکی از گناهانی که معمولا در زندگی روزانه خود در محیط کار و خانواده و کوچه و حتی یک کشور و در سطح بینالمللی به آن گرفتار هستیم، بحث تمسخر و استهزا است. اینکه ما راحت بنشینیم و یک کسی را مسخره بکنیم. مثلا از صدا و یا رفتارش تقلید نماییم و یک نام سبُک برایش بگذاریم و بر اساس آن سعی در توهین و تحقیر آن شخص داشته باشیم، خدای متعال در این رابطه بسیار بسیار سخت برخورد میکند.
حتی طلب بخشش پیامبر (ص) برای استهزاکنندگان اثری ندارد
یکی از گناهانی که اصلا و هرگز قابل بخشش نیست گناه استهزا است. «والذین لایجدون الا جهدهم فیسخرون منهم سخرالله منهم و لهم عذاب الیم...آن کسانی که عیبجویی میکنند بر آن مؤمنانی که به صدقات مستحب فقیران را دستگیری میکنند و همچنین مسخره میکنند مؤمنانی را که از اندک چیزی که مقدور آنهاست هم مضایقه نمیکنند، خدا هم آنها را البته مسخره و مجازات میکند و به آنها عذابی دردناک خواهد رسید.» این آیه ۷۹ سوره توبه است و بعد خداوند در آیه ۸۰ همین سوره خیلی گپ خطرناکی میزند آنجا که به پیامبر (ص) میگوید «تو بر آن مردم منافق خواهی طلب مغفرت بکن یا نکن، اگر هفتاد مرتبه هم بر آنها (از خدا) آمرزش طلبی خدا هرگز آنان را نخواهد بخشید.» اینکه خداوند میگوید ۷۰ بار نه اینکه اگر به اصطلاح ۷۱ بار استغفار بکنید میبخشم. نه! این به معنای کثرت است. شما هرچه استغفار بکنید گناه آنان قابل بخشش نیست. لذا خدای متعال میفرماید کسانی که در زمره استهزاکنندگان هستند، اینها از جمله فاسقیناند. فاسقینی که اگر خودشان استغفار نمایند که هیچ، حتی اگر پیامبر (ص) هم برایشان طلب بخشش نمایند خدای متعال قبول نمیکند.
بنابراین برادران و خواهران بزرگواری که اینجا تشریف دارید! سعی بکنیم که ما از این گناه دوری بکنیم. گاهی ما چه به شوخی یا چه به تعمد عادت داریم که یک کسی را از همکارهای خودمان و یا در سطح جامعه استهزا نماییم. ما و شما که در فضای مجازی هستیم مبادا حتی مثلا با نام مستعار بر ضد کسی یک مطلبی بنویسیم که بوی استهزا و تمسخر بدهد. آقا با کسی حرفی دارید باید مرد و مردانه پیش خودش بگویید که این مشکلت است؛ مثلا وقتی راه میروی اینطوری راه میروی سعی کن اصلاح بکنی یا گپت را اصلاح بکن، یا صحبتت را اصلاح بکن. ما بخصوص در مجموعه خودمان باید سعی نماییم که گرفتار این گناه و این معصیت نشویم که متاسفانه بسیار خطرناک است.
اشاعه فحشا گناه بسیار بزرگ و خطرناکی است
گناه دومی که خیلی خطرناک است و ما معمولا گرفتار آن هستیم بحث اشاعه فحشا است. البته باید گفت نکاتی که من اینجا بحث میکنم و توضیح میدهم به دلیل اینکه حتی در جمع خود ما مبتلابه است، حالا در جامعه و در سطح مردم که بماند. اما اشاعه فحشا چیست؟ یک کسی مخفیانه یک گناهی را مرتکب شده است و شما خبر دارید.
حالا ممکن است او دیروز این گناه را مرتکب شده و همان یک ساعت بعد و یا چند دقیقه بعدش توبه کرده باشد. اما شما دقیق میآیید همان گناهی که ایشان انجام داده را منتشر میکنید «ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین آمنوا لهم عذاب الیم فی دنیا و الاخره والله یعلم و انتم لا تعلمون و لولا فضل الله علیکم و رحمته و ان الله رئوف الرحیم» خدای متعال برای چنین آدمی هم در دنیا و هم در آخرت عذاب بسیار بسیار دردناکی را وعده داده است. بنابراین است که ما نباید گرفتار بحث اشاعه فحشا چه به صورت قصه و چه به صورت سرگذشت و هر شکل دیگری شویم و آبروی یک مومن را ببریم.
فراهم کردن بستر گناه برای دیگری و تهیه مدرک از او، معصیت مضاعف است
گذشته از این، بعضی آدمها عادت دارند که مثلا ممکن است کسی اصلا گناهی مرتکب نشده باشد، اما زمینه را فراهم میکنند تا آن فرد گناه را مرتکب شود. سپس از آن گناه سند و مدرک میگیرند. حالا آن فرد پیش خودش یک غلط و اشتباهی کرد و رفت توبه کرد اما یک ماه یا شش ماه و یک سال بعد آن سند و مدرک را رو میکنند و میگویند فلان وقت این گناه و معضل را انجام دادی! چنین اشخاصی زمینهها را فراهم میکنند که فردی را وارد معصیت نمایند و یا متهم بکنند و او را در مظان اتهام و سوءظن قرار بدهند. این همان بحث «ان تشیع الفاحشه» است و بلکه گناهش خیلی خیلی بدتر است. پاپوش جور کردن برای یک همکار و متهم کردن و تضعیف و توهینش و فراهم کردن زمینه گناه برای او معصیت مضاعف است.
تجسس در زندگی دیگران گناه بزرگی است
گناه سوم که معمولاً گاهی در جوامع اسلامی بخصوص در جمع مبارزان و مجاهدان دیده میشود بحث تجسس است. یک فرد در زندگی یک فرد دیگر تجسس میکند که چه چیزهایی و چه نقاط ضعفی در زندگی او وجود دارد. به گفته مرحوم دولابی اگر یک باغچه خیلی خوشگل که گلهای رنگارنگ و درختان خیلی خوب دارد بگونهای که هر وقت داخل آن باغچه شویم کیف میکنیم، اما همان باغچه را اگر یک بیلچه بزنیم داخلش کرم پیدا میشود. زندگی چه کسی است که هیچ کرم و نقصی نداشته باشد غیر از زندگی ائمه معصومین علیهمالسلام؟!
ما در زندگی خود صدها و هزاران کرم داریم اما این کرمها و این مصائب و این گناهان بین خود ما و خدای ماست و نمیخواهیم کسی خبر شود. بله یک وقتی کسی متجاهر به فسق است و راحت آدم کشته که به اصطلاح بالاتر از فسقِ آدمکشی دیگر فسقی وجود ندارد، این را شما گناهش را افشا بکنید اشکال ندارد. البته کسی را که شما دقیق میدانید که قتل انجام داده، نه اینکه متهم بکنید به قتل، نه، بلکه حقیقتا بدانید که مثلا فلان شخصیت سیاسی مرتکب قتل شده است، اشکالی ندارد در زندگی چنین شخصی تجسس بکنید که مشخص شود چند ده و یا چند صد نفر دیگر را هم کشته است. اما اگر در زندگی هر فردی که دلمان بخواهد شروع به تجسس نماییم، این درست نیست.
آیه قرآن هم میفرماید «يا اَيُّهَا الَّذِينَ آمَنَوا اِجْتَنِبُوا كَثِيْراً مِنَ الظَّنِ اِنَّ بَعْضَ الظَّنَّ اِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لايَغْتَبْ بَعْضُكُم بَعْضاً» این آیه سه تا مطلب را نهی میکند:
از انتشار ظن و گمان خود در مورد دیگران بپرهیزیم
اول ظن. شما در رابطه با یک نفر گمان میکنید که ممکن است فلان کار را انجام داده باشد، لذا تا زمانی که یقین پیدا نکردهاید باید این ظن پیش خودتان باشد و نباید بازتاب بدهید. اینکه یک مسلمان مومن به خاطر گمان ما در نزد دیگران به کاری متهم شود، این گناه است.
تجسس، بستر سوءظن و غیبت و بدگویی را فراهم میکند
دوم تجسس. تجسس علاوه بر اینکه خودش حرام است، زمینه غیبت را فراهم میکند. مثلا شما تجسس میکنید و نقطه ضعف یک آدمی را پیدا میکنید و بعد پیش چهار نفر دیگر قصه میکنید که ما از فلان آدم این رقم گپ را به اصطلاح خبر داریم. گاهی اوقات ممکن است ما به فلان فرد مثلا محمود یا زید مظنون بشویم بخواهیمش بیا اینجا و بگوییم با فلان آقا چه صحبتی کردی، در حالی که آن بنده خدا هر گپی زده به او زده و مخفی است و نمیخواهد به ما بگوید، اما ما اصرار میکنیم که بگو اگر نگویی فلان بهمان! چون ما بالادست و مسئولش هستیم فشار میآوریم که دروغ نگوید، خوب آن آدم که راست خود را نمیگوید چون گپ، گپ سری و یک راز از زندگی رفیقش است. نتیجه این میشود که بستر سوءظن و بدگویی و غیبت و صدها معضل دیگر در درون مجموعه فراهم میشود.
در مجموعهها و سازمانها باید از استهزا، اشاعه فحشا و تجسس اجتناب کرد
بنابراین است که ما در امورات شخصی افراد نباید کار داشته باشیم. باید بیخیال بیخیال باشیم. شما به اصطلاح مامور اطلاعات سازمان و تشکیلات نیستید که پیگیر باشید که فلان آقا با یک آدم ناشناس که از نظر شما مورد اعتماد نیست رفته صحبت کرده است! ممکن است فرد از طرف تشکیلات ماموریت داشته باشد برود با فلان آقا صحبت بکند مشکلی نیست.
ولی اینکه ما در حالی که هیچ مسئولیتی در این رابطه نداریم بیاییم در زندگی فرد تجسس بکنیم و به ارتباطات شخصی و خانوادگی او ورود بکنیم و یا به مسایل تشکیلاتیاش وارد شویم که آقا شما چه کار میکنید و چقدر درآمد دارید و با فلانی چه گپی زدید و امثال آن درست نیست و این خودش مشمول آیه «و لا تجسسوا» میشود. خوب این سه تا گناه! البته ما گناهان دیگری داریم که دروغ است، غیبت است، سخنچینی است، تهمت است و مسایل مختلف، اما این سه تا از مهمترین گناهان و معاصی است که معمولاً آدمها بخصوص در عرصه کارهای تشکیلاتی و سازمانی به آن گرفتار میشوند.
نتایج تلخ ارتکاب معاصی در زندگی انسان
امیدوار هستم که خدای متعال ما را توفیق عنایت بکند تا به معارف الهی عمل بکنیم و از گناهان و معاصی اجتناب نماییم. چون هر مقدار که ما به این گناهان آلوده شویم از رحمت خدا دور میشویم و اگر از رحمت خدا دور شویم از حمایت او دور میشویم و اگر از حمایت خدا دور شویم نعمات او در اختیار ما قرار نمیگیرد و دامنه زندگیمان مدام تنگتر میشود و مدام گرفتار میشویم و قرضداری به سراغمان میآید و در درون خانوادهمان اختلاف خانوادگی ایجاد میشود و بچه ما میسوزد و زن ما میمیرد و صد تا حوادث شخصی برای ما ایجاد میشود و واقعاً زمینگیر میشویم.
ما که جهاد میکنیم، این جهاد ما با اخلاص باشد
اگر یک مجموعه منسجم مثل ما همهمان در مسیر خدا قرار داشته باشیم و مواظبت بکنیم که گناه از ما سر نزند و در مسیر انجام معارف اصرار داشته باشیم و به صورت جهادی عمل بکنیم، قطعاً میتوانیم به عنوان سربازان امام زمان(عج) نقش ایفا بکنیم. خوب ما که در صحنه هستیم و جان ما در خطر است و بالاتر از جان هم چیز دیگری نداریم؛ خودتان میبینید که هر روز انفجار و فلان و بهمان است. وقتی که ما آخرین سرمایه خود را در کف دست خود گرفته و میخواهیم برای خدای متعال تقدیم بکنیم، تلاش کنیم که این با اخلاص باشد و اگر اخلاص باشد این جان ما و شما ارزشمند است و الّا مثل شهیدِ راه خر میشویم که در یکی از غزوهها طرف به دنبال یک خر غنیمت رفته بود و کشته شد و پیامبر(ص) در توصیف او قتیل الحمار به کار برده بود.
سرانجامِ کسانی که مبارز حقیقی جبهه ضد استکبارند شهادت است
ما که بلاخره در مسیر اهداف مقدس خود شهید میشویم، چون مطمئن هستم که آخر و عاقبت کسانی که در برابر استکبار مبارزه حقیقی داشته باشند شهادت است و زیر لحاف نمیمیرند بلکه به دست شقیترین آدمها به شهادت میرسند، لذا سعی بکنیم که این شهادتِ ما با اخلاص و ارزشمند باشد و این متاع ما در روز قیامت به دردمان بخورد. در این دنیا که زندگی راحت و عیش و نوش و عشق و حال نداریم و ۲۴ ساعته درگیر کار هستیم اما اگر گرفتار برخی معاصی هم شویم این زحمات ما ضرب به صفر میشود و هر چه نماز شب و دعا بخوانیم و نمازها و تعقیباتمان یک ساعت طول بکشد باز میبینیم که هیچ ثمرهای وجود ندارد! چرا؟ بخاطر آن گفته مجتهد تهرانی که بابا جان ثواب و خیرات خود را در کیسه سوراخ نیندازید چون هرچه به کیسه سوراخ بیاندازید از ته آن هدر میرود. امیدوارم که همه ما و شما در مسیر دین و مذهب خالصانه عمل بکنیم. بیش از این وقت شما را نمیگیرم.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته!