خبرگزاری صدای افغان (آوا) –شهر مقدس قم: مراسم تجلیل و تکریم یاد و خاطرهی فقیه مجاهد، مرحوم حضرت آیتالله فاضل(ره) با حضور جمعی از علما، دانشگاهیان و اقشار مختلف مهاجرین افغانستانی مقیم شهر مقدس قم، در سالن همایشهای غدیر مجتمع علوم انسانی امین برگزار شد.
حسینی مزاری طی سخنانی در این مراسم با ابراز تأسف از اینکه نسبت به بیان ویژگیهای شخصیتی و تجلیل از مرحوم آیتالله فاضل(ره) کار چندانی صورت نگرفته است، گفت: بیش از آنچه ما به گفتن درود و صلوات و قرائت فاتحه به روح پرفتوح چنین شخصیتهایی بپردازیم نیاز به معرفی و شناسایی شاخصههای الگوگونهی آنان برای نسل کنونی در شرایطی داریم که خیلی نیاز است عناصری مثل حضرت آیتالله فاضل(ره) در صحنه ظهور و بروز داشته باشند و به وظایف دینی و اسلامی خود و مدیریت اجتماعی و راهبری جامعهی افغانستان بپردازند.
رئیس مرکز تبیان در ادامه به سه شاخصهی مهم شخصیتی مرحوم آیتالله فاضل (ره) پرداخت و در بیان شاخصهی اول ایشان اظهار داشت: علمیت بالا اولین شاخصهی آیتالله فاضل(ره) است. با یک سیر معمولی و بسیار کوتاه در کار و فعالیت ایشان در رابطه با کسب علم مشخص میشود که آیتالله فاضل(ره) بعنوان یک طلبهی جدی و یک روحانی فعال و به عنوان یک فقیه متشخص در عرصهی صحنه ظهور و بروز میکند. این الگو و شاخصه به ما میفهماند که اگر طلاب جوان هموطن در شرایط موجود علاقه دارند درس بخوانند باید درس درست و جدی بخوانند و پایه را به درستی تقویت بکنند و با جدیت مسیر تحصیل علوم حوزوی را طی کنند.
وی با انتقاد از برخی افراد که بدون طی مراحل تحصیلی و علمی و به یکباره برای خود عناوینی همچون آیتالله درست میکنند، خاطرنشان کرد: در شرایط موجود افغانستان متاسفانه چنین روندی وجود دارد و معلوم میشود که چگونه برخی با عنوان و منصب مرجعیت بازی میکنند و سرنوشت جامعهی افغانستان را به سخره میگیرند. اما حضرت آیتالله فاضل(ره) به ما میفهماند که اگر میخواهید در جامعه درست عمل کنید و در عرصههای مختلف دینی و هدایت جامعه تاثیرگذار باشید، بایستی به درستی تحصیل کرده باشید و در این مسیر اگر القاب و عناوینی هم کسب کردید باید القاب و عناوین حقیقی باشد نه تقلبی و سیاسی و قومی و نه از روی عصبیتهای ملی و منطقهای.
رئیس خبرگزاری آوا دومین شاخصهی آیتالله فاضل (ره) را دارا بودن روح سیاسی دانست و ابراز کرد: اگر طلبه و روحانی و افرادی با عنوان آیتالله و فقیه دارای روح سیاسی نباشند به درد جامعهی بشری و اسلامی نخواهند خورد. بر همین اساس است که روح سیاسی آیتالله فاضل(ره) این شخصیت را شخصیتی بیقرار میسازد و نمیگذارد که تنها در کنج حوزهی علمیه بنشیند و دست روی دست بگذارد، چون اگر کسی دارای روح سیاسی باشد مطابق با قوانین تکوین و تشریع وارد بحث مدیریت اجتماع نیز میشود.
اخذ فتوای جهاد از نزد مراجع بزرگ تقلید در راستای حمایت از جبهات و مجاهدین در افغانستان، میانجیگری میان جریانهای متخاصم و وحدتخواهی از جمله اقدامات سیاسی آیتالله فاضل (ره) بود که حسینی مزاری به آنها اشاره کرد و گفت: بحث وحدتخواهی آیتالله فاضل باعث شد که ایشان به عنوان یکی از بنیانگذاران حزب وحدت اسلامی مطرح باشد و در عرصهی تاسیس این حزب بزرگ شیعی حضور جدی داشته باشد و سپس به عنوان رئیس شورای عالی نظارت این حزب وظیفه بگیرد و کار جدی را پیش ببرد و همچنان به عنوان عضو شورای عالی دولت مجاهدین اجرای وظیفه کند.
وی با بیان برخی از اقدامات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی حضرت آیتالله فاضل(ره) و با اشاره به این انتقاد برخیها که چرا یک روحانی باید در عرصهی اقتصادی فعالیت نماید، ابراز کرد: حقیقت امر این است که یک روحانی تنها امام جماعت نیست، باید امام سیاست باشد، امام اقتصاد باشد، امام فرهنگ باشد و امام اجتماع باشد. اگر یک روحانی واقعا روحانی است و اگر قرار بر این است که بر اساس رسالت اسلامی و مکتبی خود درست عمل کند، قطعا این روحانی و این مرجع باید در این عرصهها به عنوان امام مطرح باشد.
رئیس مرکز تبیان با تاکید بر اینکه در شرایط فعلی کشور نیاز به حضور هماهنگ روحانیت برجسته و فقهای بزرگ در میدان های مختلف احساس میشود، خاطرنشان کرد: حضور متفرق و حضور متضاد و این حضوری که اکثراً در برابر همدیگر اصطکاک دارند نه تنها بدرد جامعه نمیخورد بلکه به عنوان یک مرض و یک آسیب جدی در جامعهی افغانستان است و این در حالی است که اگر روح سیاسی در وجود این شخصیتها و جامعه نهادینه شده بود، حداقل براساس منافع مقطعی هم که شده است در کنار هم قرار میگرفتند.
حسینی مزاری با انتقاد شدید از وجود انواع و اقسام اختلافات قومی و منطقهای و گروهی در افغانستان، به اختلافافکنیها میان سادات و هزاره اشاره کرد و گفت: «امروز متاسفانه یک کسی که عمامه سیاه داشته باشد نمیتواند هزاره بگوید، تا هزاره میگوید یک عدهای را انگار برق میگیرد! بابا این ملت هزاره با این پاکی و با این بزرگی ملک طلق کسی نیست که چهار نفر انسان نجس لاابالیِ ناپاکِ غربنشین رهبری این جامعه را داشته باشند و به هر سویی که خواستند این مردم را جهت بدهند، اما کسی دیگر حق نداشته باشد حرف بزند!!! یعنی چه؟ جامعهی هزاره مال ماست، ما مال جامعهی هزاره هستیم، ازبک مال ماست، پشتون مال ماست. در هر گوشهی افغانستان هر اتفاقی بیفتد و هر آسیبی نسبت به مردم برسد ما مسئولیت داریم و بایستی حرف بزنیم و در صحنه حضور جدی داشته باشیم و اتخاذ موضع کنیم.»
رئیس مرکز تبیان تبلیغ نسلکشی هزاره را یک توطئهی خطرناک از سوی شورای جهانی هزاره وابسته به انگلیس دانست و با انتقاد از سکوت روحانیت افغانستان در برابر این توطئه اظهار داشت: امروز جامعهی ما در معرض آسیبها و توطئههای بسیار جدی است. اگر امروز روحانیت ما حرف نمی زند پس کی باید حرف بزند؟ اگر امروز روحانیت ما وارد صحنه نشود و برای هدایت جامعه و تبیین مباحث حرکت نکند و رهبری جامعه را به عهده نگیرد پس به چه دردی میخورد؟ این در حالی است که شعار نسلکشی یک توطئه و روی دیگر کار داعش است. داعش در افغانستان مردم را میکشد و تهدید و وحشت ایجاد میکند و شورای جهانی هزاره با مطرح نمودن ژنوساید تهدیدات دیگری برای مردم ایجاد میکند تا نهایتا مهاجرت شکل بگیرد و مردم کشور را ترک بکنند.
این آگاه مسایل سیاسی، ولایتمداری را سومین شاخصهی حضرت آیتالله فاضل(ره) عنوان کرد و گفت: شاید در عصر آقای فاضل، ایشان تنها شخصیت عالم، فقیه و فرهیختهی با داشتن روح ولایتمداری بود. البته خیلی از ملاها یا غیر ملاها پرچم ولایت فقیه را در افغانستان بلند کرده بودند و شعارش را میدادند ولی تحت نام و عنوان آن شیعه را از دم تیغ میگذراندند؛ اما حضرت آیتالله فاضل یک آدم ولایی به تمام معنا و به تمام شرایط و محسنات بود.
حسینی مزاری خاطرنشان کرد: این شاخصه به ما میفهماند که تنها تحصیل و فقه و فقاهت کفایت نمیکند و اگر فقهای ما موثر در تداوم خط ولایت، خط خدا و ائمه معصومین (ع) تا حال حاضر نباشند و اگر ولایت فقیه امام خمینی (ره) را قبول نداشته و تحت فرمان امام خامنهای رهبر بزرگ جهان اسلام نباشند قطعا مشکلات مختلف ایجاد خواهد شد. همچنین اگر روح سیاسی باشد و ولایتمداری نباشد باز هم مشکل خواهیم داشت. تعدادی از شخصیتهایی که دارای روح سیاسی هم هستند و درس هم شاید خوانده باشند اما به خاطر اینکه روح ولایتمداری در وجودشان نهادینه نیست، بازیچهی دست استکبارند. امروز جامعهی شیعه در داخل و خارج از کشور ضربات مهلکی از دست چنین فقیهنماهایی میخورد.
رئیس مرکز تبیان با اشاره به قلْت شدید روحانی بخصوص در ولایات مرکزی افغانستان، در خصوص تامین هزینهی انتقال و زندگی علمایی که به طور دائم و همیشگی به کشور بازگردند اعلام آمادگی کرد و در پایان گفت: من از علما و فضلای حوزههای علمیه در ایران جداً تقاضا میکنم که برای انجام رسالت دینی و اسلامیشان به افغانستان برگردند و در جاهایی که لازم است انجام وظیفه بکنند. اگر امروز روحانیت مردم ما را تنها بگذارند و به سوی آنها نشتابند و مدیریت و رهبری آنان را به عهده نگیرند باید هم در دنیا و هم در آخرت پاسخگو باشند.
متن کامل سخنان حجتالاسلام والمسلمین حسینی مزاری در مراسم تجلیل از شخصیت حضرت آیتالله فاضل (ره) بدین شرح است:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین ثم الصلاة و السلام علی سیدنا محمد و آله الاطیبین
رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی
اما بعد قال الله تعالی فی کتابه الکریم: «هل یستوی اَّلذین یعلمون و الَّذین لا یعلمون انما یتذکر اولو الالباب»
همایش حاضر به مناسبت تجلیل از سالروز ارتحال حضرت آیتالله سید ابوالحسن فاضل(ره) برگزار شده است. منتها با دو مناسبت دیگر مصادف است. مناسبت اول ایام فاطمیه است که اصل سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها روز دوشنبه بود که گذشت و قطعا در رابطه با تجلیل از این مناسبت، مسلمین جهان به ویژه پیروان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) مجالس و محافل بسیار بزرگ و باشکوه ملی و بینالمللی برگذار کردند و مطالب خیلی نابی دربارهی شخصیت این حضرت عنوان کردند، قطعا دریای مطالب است که بایستی در رابطه با شخصیت ایشان صحبت شود و هر چه هم گفته شود و بیان شود در رابطه با شخصیت شخیص ایشان کم خواهد بود. مناسبت دوم سالروز شهادت سردار سلیمانی است. سردار بزرگ اسلام، خار چشم استکبار و استخوان در گلوی دشمنان دین و خنجری در قلب خناسان ملی و بینالمللی. این مناسبت چند روز دیگر است و همانطور که ارادتمندان این شهید در سطح دنیا در شرق و غرب در رابطه با شخصیت این بزرگمرد کم نگذاشتند و صحبت کردند، طی برگزاری محافل و مجالس مختلف که در آینده هم این محافل ادامه خواهند داشت و حتماً اتباع هموطن چه کسانی که در داخل افغانستان و چه در خارج هستند در رابطه با تجلیل از این بزرگمرد مجالسی برپا خواهند کرد و مطالب ناگفتهای را هم عنوان خواهند نمود.
متاسفانه در مورد شخصیت آیتالله فاضل(ره) و معرفی ایشان کار زیادی نشده است
اما من در این فرصت سعی میکنم تنها و مشخصا حول شخصیت آیتالله سیدابوالحسن فاضل بهسودی(ره) تمرکز نموده و نکاتی را مطرح کنم. اگرچه پیرامون شخصیت ایشان مطلب زیاد است و باز اگرچه متاسفانه در رابطه با این شخصیت کار آنچنانی نشده است و بعد از سالها میشود گفت این اولین محفل یادبودی است که برگزار میگردد و اینجانب توفیق حضور دارم تا در خدمت عزیزان و بزرگان باشم، اما امیدوارم این روند ادامه پیدا کند و در رابطه با تجلیل از چنین شخصیتها و برگزاری نشستها و سمینار و کنفرانسها و همایشهای کوچک و بزرگ حول این اشخاص ادامه پیدا کند. بیش از آنچه ما به گفتن درود و صلوات و قرائت فاتحه به روح پرفتوح اینها بپردازیم نیاز به معرفی این شخصیتها و شناسایی شاخصههای الگوگونهی اینها برای نسل کنونی داریم.
جامعهی امروز به معرفی شخصیتهایی مثل آیتالله فاضل(ره) نیاز دارد
ما امروز خیلی نیاز داریم که شخصیتهایی مثل حضرت آیتالله فاضل(ره) معرفی شوند تا ما بتوانیم در شرایط موجود مثل آنان عمل کنیم؛ در شرایط کنونی خیلی نیاز است عناصری مثل حضرت آیتالله فاضل (ره) در صحنه ظهور و بروز داشته باشند و به وظایف دینی و اسلامی و مدیریت اجتماعی افغانستان بپردازند. جامعهای که بیش از هر زمانی نیاز به مدیری مثل حضرت آیتالله فاضل(ره) دارد. جامعهای که بیش از هر زمانی نیاز به شخصیتهایی دارد که در ابعاد مختلف راهبر و الگوی آن باشند.
به هر حال با توجه به فرصتی که در اختیار اینجانب است شاید بتوانم در مورد دو سه شاخصهی این شخصیت بزرگ افغانستانی صحبت کنم.
اولین شاخصهی آیتالله فاضل(ره) علمیت ایشان است
حضرت آیتالله فاضل از نوجوانی در زادگاه خود آغاز به تحصیل میکند، سپس پای درس حضرت آیتالله واعظ(ره) در کابل مینشیند و تلمذ میکند و دروس عالیه را سپری میکند و آنگاه عازم نجف میشود. این شخصیت بزرگ در این دو سه مرحله به قلههای بلند علوم حوزوی بخصوص فقه و اصول دست پیدا میکند و از نظر فقه و فقاهت بعنوان یک شخصیت برجسته و متبرز ظهور میکند و آنگاه سمت خانه خدا میرود. سپس عازم سوریه و بعد وارد ایران میشود. ایشان در حوزه علمیه قم و سوریه کرسی درس برپا میکند و به تربیت شاگردان متعدد میپردازد.
طلاب جوان پایههای تحصیلی خود را محکم کنند و در تحصیل جدی باشند
با یک سیر معمولی و بسیار کوتاه در کار و فعالیت ایشان در رابطه با کسب علم مشخص میشود که آیتالله فاضل(ره) بعنوان یک طلبهی جدی و یک روحانی فعال و بعنوان یک فقیه متشخص در صحنه ظهور و بروز میکند. این الگو و شاخصه به ما میفهماند که اگر جوانان هموطن در شرایط موجود علاقه دارند درس بخوانند باید درس درست و جدی بخوانند و پایه را بایستی به درستی تقویت بکنند و با جدیت مسیر تحصیل علوم حوزوی را طی کنند و پی بگیرند و آنگاه اگر به مرحلهی فقه و فقاهت رسیدند بعنوان یک فقیه واقعی و بعنوان یک آیتالله جدی مطرح شوند نه اینکه عنوانی تقلبی حاصل شود.
برخی با جعل عنوان آیتالله و مرجعیت با سرنوشت جامعه بازی میکنند
طرف طی مراحل تحصیلی را نگذارنده است و خوب درس نخوانده است و در هیچ محفلی و مجمعی ثابت نشده است که این آقا از چه مراحل تحصیلی و علمی برخوردار است، اما یکباره میبینید که از یک گوشه عنوان آیتالله سر داده میشود و بعنوان فقیه جامعالشرایط و بلافاصله مرجع رساله مینویسد و در عرصهی فقه و فقاهت و مرجعیت برای خود جایگاه و پایگاه درست میکند و این مسیر را به سخره میگیرد، چنانچه که در شرایط موجود افغانستان متاسفانه چنین روندی دیده میشود و معلوم میشود که چگونه برخی با این عنوان و با این منصب بازی میکنند و سرنوشت جامعهی افغانستان را به بازی میگیرند. حضرت آیتالله فاضل(ره) به ما میفهماند که اگر میخواهید در جامعه درست عمل کنید و در عرصههای مختلف دینی و هدایت جامعه تاثیر گذار باشید، بایستی به درستی تحصیل کرده باشید و در این مسیر اگر القاب و عناوینی هم کسب کردید باید القاب و عناوین حقیقی باشد نه تقلبی و نه سیاسی و نه قومی و نه از روی عصبیتهای ملی و منطقهای. این یکی از شاخصهای مهم و مبرزی بود که میتوان بعنوان الگو از شخصیت آیتالله فاضل (ره) بهره برد.
دارا بودن روح سیاسی دومین شاخصهی آیتالله فاضل (ره) است
شاخصهی دومی که آیتالله فاضل (ره) داشت روح سیاسی بود. قطعاً همه میدانید که اگر طلبه و روحانی و افرادی با عنوان آیتالله و فقیه دارای روح سیاسی نباشند به درد جامعهی بشری و اسلامی نخواهند خورد. بر همین اساس است روح سیاسی آیتالله فاضل (ره) این شخصیت را شخصیتی بیقرار میسازد و نمیگذارد که تنها در کنج حوزهی علمیه بنشیند و دست روی دست بگذارد و نهایتا در ادامهی زندگیاش موفق به نوشتن یک رساله شود و مرجعیت را انتخاب کند و زندگی خود را در این میسر سپری کند. نخیر! ایشان دارای روح سیاسی است و وارد مدیریت سیاسی جامعه هم میشود، چون کسی که دارای روح سیاسی باشد مطابق با قوانین تکوین و تشریع وارد بحث مدیریت اجتماع نیز خواهد شد. به همین خاطر شما میبینید که حضرت آیتالله فاضل بلافاصله وارد عرصهی سیاسی میشود. کسانی که دارای روح سیاسی هستند وارد بحث مدیریت میشوند و مجبورند که در حوزههای مختلف و میادین گوناگون گام بگذارند و برای مدیریت و هدایت جامعه کارهای بزرگ انجام بدهند.
اخذ فتوای جهاد از نزد مراجع بزرگ تقلید، میانجیگری میان جریانهای متخاصم و وحدتخواهی از جمله اقدامات سیاسی آیتالله فاضل (ره) بود
اولین اقدام سیاسی آیتالله فاضل(ره) حمایت از جبهه و جهاد مردم افغانستان است. ایشان در حالی که در عراق ساکن هستند میشتابد به سوی مراجع بزرگ و از مراجع بزرگی مثل حضرت آیتالله خویی(ره)، آیتالله سیدمحمدباقر صدر(ره) و همچنین حضرت آیتالله حکیم(ره) برای حمایت از جبهه و مجاهدین فتوای جهاد میگیرد و آنگاه که برمیگردد و میآید در قم از اینجا دست روی مسایل افغانستان میگذارد و با ایجاد صلح و صفا در میان جبهات افغانستان به عنوان یکی از شخصیتهای مصلح ورود پیدا میکند. شما حتماً در جریان هستید در طول جهاد ۱۴سال افغانستان در میان احزاب مختلف جنگهایی وجود داشت. احزاب اهل سنت به تناسب نفوذشان بیشترین جنگهای داخلی را داشتند و مثلاً در یک روز بین طرفین ۱۰۰۰ نفر کشته میشد. همچنان این روند در سطح جبهات تشیع و احزاب شیعه هم وجود داشت که حضرت آیتالله فاضل در قالب هیئتهای بزرگ در داخل افغانستان حضور پیدا میکرد و میان طرفین میانجیگری مینمود و در راستای حل مسایل گامهای اثرگذاری میگذاشت.
مهمترین حرکت صلحجویانهی حضرت آیتالله فاضل حضور در جبههای در جاغوری است که بین دو تا از احزاب شیعه جنگ بزرگ و خانمانسوزی جریان داشت و این شخصیت بزرگ و تاثیرگذار آنجا اثر گذاشت و این جنگ را خاموش نمود.
بحث وحدتخواهی آیتالله فاضل هم باعث میشود که ایشان به عنوان یکی از بنیانگذاران حزب وحدت اسلامی مطرح باشد و در عرصهی تاسیس این حزب بزرگ شیعی حضور جدی داشته باشد و سپس به عنوان رئیس شورای عالی نظارت این حزب وظیفه بگیرد و کار جدی را پیش ببرد و همچنان به عنوان عضو شورای عالی دولت مجاهدین وظیفه اجرا بکند. این نمونههای کوچکی از حضور آیتالله فاضل(ره) در عرصهی مسایل سیاسی است که اگر قرار باشد من آنها را جزء به جزء بشمارم قطعا وقت بیشتری خواهد گرفت.
گوشهای از فعالیتهای فرهنگی آیتالله فاضل (ره)
حضرت آیتالله فاضل در عرصهی کارهای فرهنگی هم شخصیتی تأثیرگذار است. او برای اینکه بتواند خدماتی انجام بدهد و در راستای تربیت نسل نو و جدید افغانستان کاری روی دست بگیرد میآید مدرسهای به نام خاتمالانبیاء(ص) و مصلای خاتمالانبیاء(ص) را کلنگ میزند و قرار بر این میشود که زمینی با وسعت بسیار بزرگی را در غرب کابل بنیان بگذارد و ساختمان بزرگ و مجتمع عظیمی ایجاد کند تا جامعه و مردم شیعه از خیر و برکت این مرکز بهرهمند شوند. تاسیس یک مدرسه به نام توحید در قم و یک مدرسه به نام خانمالانبیاء(ص) در مشهد و اقدامات دیگر از جمله کارهای فرهنگی ایشان است.
یک روحانی باید امام تمامی عرصهها باشد
همچنین آیتالله فاضل(ره) در عرصهی فعالیتهای اقتصادی نیز ظهور و بروز جدی دارد. شاید خیلیها انتقاد کنند که چرا یک روحانی باید در این عرصه ورود داشته و کار انجام بدهد؟ اما حقیقت امر این است که یک روحانی تنها امام جماعت نیست، باید امام سیاست باشد، امام اقتصاد باشد، امام فرهنگ باشد و امام اجتماع باشد. اگر یک روحانی واقعا روحانی است و اگر قرار بر این است که بر اساس رسالت اسلامی و مکتبی خود درست عمل کند، قطعا این روحانی و این مرجع باید در این عرصهها به عنوان امام مطرح باشد. اینجاست که آیتالله فاضل در عرصهی اقتصادی و بهبود وضعیت مردم کارهای اثرگذاری انجام میدهد. از جمله کارهای ایشان در عرصهی اقتصادی، تاسیس موسسهی خیریهی خاتمالانبیاء(ص) و دارالایتام خاتمالانبیاء(ص) است که باید در عرصهی اقتصاد دست عناصر ضعیف جامعه گرفته شود و کارآفرینی صورت بگیرد و برای خانوادههای مستمند جامعه کار اقتصادی شود. با توجه با ارتباطی که اینجانب با حضرت آیتالله فاضل(ره) داشتم و اطلاعاتی که از فعالیتهای اقتصادی این مرد دارم باید بگویم که حرکت ایشان یک حرکت بسیار اثرگذار خواهد بود. آیتالله فاضل (ره) در عرصهی اجتماعی نیز از شخصیتهای برجسته و تاثیرگذار بود.
این روح سیاسی است که یک فقیه را به فعالیت در میادین مختلف میکشاند
باید گفت این روح سیاسی است که یک طلبه و یک فقیه را به این عرصهها و میادین میکشاند. این شاخصه و ویژگی شخصیت ایشان به ما هم اینچنین میگوید که اگر در شرایط موجود علاقه دارید کار کنید و تاثیرگذار باشید بایستی با روح سیاسی وارد عمل شوید. نداشتن روح سیاسی، از یک طلبه و روحانی و حتی یک مرجع و فقیه بزرگ، عنصری گوشهنشین و بدرد نخور و منزوی میسازد که حتی ممکن است تبدیل به آلت دست دشمنان اسلام شود. ما در شرایط فعلی افغانستان که حکومت، حکومت ملاها و مولویها است، خیلی نیاز به روحانیت برجسته و فقهای بزرگی داریم که در عرصه حضور داشته باشند و از حق و حقوق مردم ما و حقوق فکری و مذهبی و سیاسی و اقتصادی ما دفاع نمایند. اگر در چنین شرایطی روحانیت ما حقیقتا در صحنه نباشد و میدان را تهی کند، ما تمام بازیها را خواهیم باخت چنانچه طی دو دهه گذشته بازی را باختیم.
حضور متفرق روحانیت در جامعه یک آسیب جدی است
طی دو دهه گذشته روحانیت ما از جایگاه خاصی برخوردار نبوده و در عرصههای مهم سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی افغانستان مطرح نبودند. اگر مطرح بودند و یا هستند بفرمایید که چه کاری از طریق جامعهی روحانیت برای مردم افغانستان صورت گرفته است؟ خوب اگر شما بگویید که حوزات علمیه برقرار است و مراکز آموزشی و فعالیتهای دینی انجام میشود و مجالس روضه و جلسات نماز جمعه برپا میشود، بله الحمدلله امروز جامعهی شیعه جامعهای پویا از این ناحیه است اما همهی اینها ما را تبدیل به قدرت نکرده است. ما امروز در افغانستان به عنوان یک قدرتی که موازنه ایجاد کند مطرح نیستیم. چرا نیستیم؟ بخاطر اینکه علمای ما در صحنه نیستند و تک و توکی هم که در گوشه و کنار افغانستان وجود دارند این حضور متفرق و این حضور متضاد و این حضوری که اکثراً در برابر همدیگر اصطکاک دارند نه تنها بدرد جامعه نمیخورد بلکه بعنوان یک مرض و یک آسیب جدی در جامعهی افغانستان است. روحانیتی که دو نفر همدیگر را قبول ندارند، ملاهایی که به محض اینکه بنشینند هر آنچه از دهانشان بیرون میآید در برابر ملاهای دیگر و مردم مطرح میکنند و شخصیت یکدیگر را تخریب و تکذیب میکنند.
امروز حتی دو آیتالله همسو و هماهنگ در کشور وجود ندارد
در شرایط موجود با آنکه امارت اسلامی در افغانستان حاکم است و شیعیان و علمای ما هستند مجامع و جریانات مختلف هم هستند و در رأس آنها هم روحانیت حضور دارند، اما شما بروید دو مجتمع و دو روحانی هماهنگ و دو آیتالله که همسو پیدا بکنید بنده نوکری همهشان را میکنم. اما اینطور نیست. چرا؟ بخاطر اینکه روح سیاسی وجود ندارد. اگر روح سیاسی در وجود شخصیتها و یک جامعه نهادینه شده باشد، حداقل براساس منافع مقطعی هم که شده است در کنار هم قرار میگیرند، بگذریم از بحث اسلام و مذهب و قومیت و همهی اینها حداقل از نگاه اینکه ما چند صباحی بتوانیم زندگی قدرتمندانه داشته باشیم باید در کنار هم قرار بگیریم و دست هم را بفشاریم و همدیگر را در آغوش بگیریم. اما شما ببینید که امروز در افغانستان انواع اختلافات قومی و منطقهای و گروهی و حزبی مطرح است.
جامعهی هزاره مال ماست و ما مال جامعهی هزاره هستیم
امروز بحث سید و بحث هزاره در کشور مطرح است. یک کسی که عمامه سیاه داشته باشد نمیتواند هزاره بگوید، تا هزاره میگوید یک عدهای را انگار برق میگیرد! بابا این ملت هزاره با این پاکی و با این بزرگی ملک طلق کسی که نیست که چهار نفر انسان نجس لاابالیِ ناپاک غربنشین رهبری این جامعه را داشته باشند و به هر سویی که خواستند این مردم را جهت بدهند، اما کسی دیگر حق نداشته باشد حرف بزند!!! یعنی چه؟ جامعهی هزاره مال ماست، ما مال جامعهی هزاره هستیم، ازبک مال ماست، پشتون مال ماست. در هر گوشه افغانستان هر اتفاقی بیفتد و هر آسیبی نسبت به مردم برسد ما مسئولیت داریم و بایستی حرف بزنیم و در صحنه حضور جدی داشته باشیم و موضع مناسب اتخاذ کنیم! چرا روحانیت ما امروز در برابر این همه آسیبهایی که در افغانستان متوجه مردم ماست ساکت نشستهاند؟ چرا همهی اینها ساکت نشستهاند و یک عده آدمهای وابستهای که توسط انگلیس آب میخوردند و سازماندهی میشوند بحث ژنوساید هزاره را مطرح میکنند، یک عنوان کاملا خطرناک علیه منافع دینی و مذهبی و مکتبی و ارضی ما، اما همه ساکت نشستهاند! هم سید ساکت است، هم هزاره ساکت است و هیچکس هم حرفی نمیزند!
روحانیت ما کی میخواهد حرف بزند و روشنگری کند؟
چرا روحانیت ما به روشنگری اقدام نمیکند؟ چرا روحانیت ما در صحنههای خطر حضور پیدا نمیکند؟ به خاطر چی؟ به خاطر اینکه نباید هجمههای فضای مجازی علیه این ملا شکل بگیرد؟ به خاطر اینکه فلان آقا نباید به آنها فحش بدهد؟ آقا شما به خاطر خدا، به خاطر دین، به خاطر منافع اسلامیت و انسانیت باید وارد صحنه شوید و حرف بزنید! ای روحانیتی که اینهمه در قم به اصطلاح حجیم نشستهاید، روحانیتی که در مشهد و در جاهای مختلف هستید شما کی باید حرف بزنید؟ امروز جامعهی ما در معرض آسیب جدی و خطرات بسیار بسیار جدی قرار دارد. اگر امروز روحانیت ما حرف نزند پس کی باید حرف بزند؟ اگر امروز روحانیت ما وارد صحنه نشود و برای هدایت جامعه و تبیین مباحث حرکت نکند و رهبری جامعه را به عهده نگیرد این روحانیت به درد چی میخورد؟ چرا روحانیت ما امروز ساکت است؟ چرا روحانیت ما حتی به خاطر منافع شخصی خودشان هم که شده در صحنه نیست؟ چرا روحانیت با این همه مشکلات اقتصادی و فرهنگی و غیره در گوشهای از جمهوری اسلامی ایران زندگی بکند؟ مردم ما امروز اسیر توطئههای شرق و غرب عالم، اسیر جنایتها و ایجاد مشکل عوامل مزدور داخلی هستند، اما همهی علمای ما راحت و ساکت نشستهاند و فقط نگاه میکنند! شما بفرمایید در فضای مجازی ما چندتا ملا داریم؟ ما چندتا روحانی اهل رسانه داریم؟ ما چند روحانی اهل تحلیل و تبیین و نوشتن داریم؟
مطرح کردن ژنوساید و نسلکشی هزاره یک توطئه است
چرا روحانیت ما اینگونه ساکت هستند؟ بعد اگر کسی از یک گوشهای بلند شد و حرف زد، همه میچسبند به دنبال او و او را سرزنش میکنند که آقا شما چرا راجع به ژنوساید حرف زدی؟ آقای محترم بحث ژنوساید و نسلکشی هزاره در افغانستان یک توطئه است! همهی نفوس افغانستان از همهی اقوام در طول بیست سال کشته دادند. اتفاقا بیشتر کشتهها را مردم پشتون دادند! چطور است که یک نفر پشتون بلند نمیشود و نمیگوید که نسلکشی پشتون؟ در افغانستان تاجیکها هزاران هزار کشته دادند تا هنوز یک نفر تاجیک بلند نشد و نگفت که نسلکشی تاجیک. اما از مردم هزاره چهار تا انسان لاابالیِ منحرفِ بیدین از اروپا میآیند و به اصطلاح سروصدا میکنند که در افغانستان نسلکشی است. شعار دادن نسلکشی روی دیگر کار داعش است! داعش در افغانستان مردم را میکشد؛ تهدید و رعب و وحشت ایجاد میکند و از اینطرف طرح بحث ژنوساید از طرف شورای جهانی هزاره تهدیدات دیگری برای مردم ایجاد میکند تا اینکه مردم هزاره افغانستان را ترک بکنند و روند مهاجرت از افغانستان بیشتر بشود. این توطئهی بزرگی است که از طرف غربیها شکل گرفته است.
ولایتمداری سومین شاخصهی آیتالله فاضل (ره)؛ تحصیل درست و داشتن روح سیاسی نیز بدون ولایتمداری مشکلساز است
شاخصهی سوم که به عنوان آخرین شاخصه خدمت حضرات عنوان میکنم ولایتمداری حضرت آیتالله فاضل(ره) است،. شاید در عصر آقای فاضل، ایشان تنها شخصیت عالم، فقیه و فرهیختهی با داشتن روح ولایتمداری بود. البته خیلی از ملاها یا غیر ملاها پرچم ولایت فقیه را در افغانستان بلند کرده بودند و شعار ولایت فقیه سر میدادند، اما تحت این نام آدم میکشتند و با نام و عنوان ولایت فقیه شیعه را از دم تیغ میگذراندند؛ اما حضرت آیتالله فاضل یک آدم ولایی به تمام معنا و به تمام شرایط و محسنات بود.
این شاخصه هم به ما میفهماند که تنها تحصیل فقه و فقاهت به درد نمیخورد .اگر فقها موثر در تداوم خط ولایت، خط خدا و پیامبر و ائمه معصومین(ع) تا حال حاضر نباشند و اگر ولایت فقیه امام خمینی(ره) را قبول نداشته باشند و اگر تحت فرمان امام خامنهای رهبر بزرگ جهان اسلام نباشند قطعا مشکلات مختلف ایجاد خواهد شد. همچنین اگر روح سیاسی باشد و ولایتمداری نباشد باز هم مشکل خواهیم داشت. تعدادی از شخصیتهایی که دارای روح سیاسی هم هستند و درس هم شاید خوانده باشند اما به خاطر اینکه روح ولایتمداری در وجودشان نهادینه نیست، اینها بازیچهی دست استکبار قرار گرفتهاند. امروز جامعهی شیعه در داخل و خارج از کشور ضربات مهلکی از دست چنین فقیهنماهایی دارد میخورد و ضربه، ضربهی سنگینی است.
نیاز شدید ولایات مرکزی به حضور روحانیت
به هرحال من بیش از این وقت عزیزان را نمیگیرم و نکتهی آخری را هم خدمت عزیزان عنوان کنم و آن این است که افغانستان در شرایط موجود به شدت به قلّت روحانی گرفتار است، بخصوص ولایات مرکزی دایکندی و بامیان. لذا من از علما و فضلای حوزههای علمیه در ایران جداً تقاضا میکنم که برای انجام رسالت دینی و اسلامیشان به افغانستان برگردند و در جاهایی که لازم است انجام وظیفه بکنند. اگر امروز روحانیت مردم ما را تنها بگذارند و به سوی آنها نشتابند و مدیریت و رهبری آنان را به عهده نگیرند باید هم در دنیا و هم در آخرت پاسخگو باشند.
عزیزانی که خودشان توان ندارند منتقل بشوند بنده اعلام میکنم که هر روحانی که آمادگی داشته باشد به صورت صد در صد منتقل شود و دیگر هوای برگشت به ایران را نداشته باشد و زن و بچه و هر چه اسباب دارد بردارد و داخل افغانستان مستقر شود، بنده هم هزینهی انتقال یک چنین ملا و روحانی را متقبل هستم و هم در آنجا برای آن روحانی حقوقی تعیین میکنم که بر اساس این حقوق بتواند آنجا زندگی خود را سپری بکند و در خدمت اهداف دینی و اسلامی باشد. جناب آقای سیدنوراحمد مبارز که از طلاب و فضلا و شخصیتهای اندیشمند مردم ما و شما هست به عنوان مسئول دفتر مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در شهر مقدس قم در خدمت شما است و هر زمان که خواستید به ایشان مراجعه بکنید. جناب آقای سیدمحمد هاشمی راستی هم در مشهد مقدس در خدمت عزیزان است و جناب آقای دکتر سیدحسن موسوی هم در تهران در خدمت عزیزان خواهد بود. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته!
لینک گزارش تصویری مراسم:
https://www.avapress.net/fa/gallery/263126/1/