سیداسحاق شجاعی، نویسنده و پژوهشگر/ پس از شهادت علامه سیّد اسماعیل بلخی عالم دینی، سیاستمدار و مبارز سختکوش در ۲۴ سرطان سال ۱۳۴۷ حکومت استبدادی تلاشهای زیادی به کار برد که نام و یاد او از اذهان جامعه فراموش شود؛ امّا چنین نشد. بخصوص پس از کودتای هفت ثور نام و یاد بلخی بر سر زبانها افتاد و اندیشههای انقلابی او راز و رمز جهاد ملّی گردید. بلخی دو دهه نشانهی مبارزه و جهاد در افغانستان بود.
پس از به قدرت رسیدن گروههای جهادی و فرونشستن هیاهوی جهاد، اینبار اندیشهها و مبارزات بلخی به موضوعات پژوهشی و نگارشی، مونوگرافها و پایاننامهها راه باز کرد. استادان و دانشجویان به دنبال منابع درباره بلخی سرگردان بودند تا از اندیشهها و آثار او بیشتر بهرهمند گردند. چیزی که من در این نوشته میخواهم بدان بپردازم معرفی بهترین منابع در بلخی پژوهی میباشد و آن چیزی نیست جز آثار خود بلخی.
از بلخی سه اثر مکتوب و یک اثر شفاهی مانده است: دو کتاب به نامهای فلسفة الاحکام فی نصرة الاسلام و زنبیل بلخی و سومی دیوان شعرش؛ اما اثر شفاهی او مجموعه سخنرانیهایی است که تعدادی از آنها در دسترس قرار دارد. دو کتاب بلخی نسخههای دستنویس دارد و هنوز چاپ نشده است و فعلاً از بحث ما بیرون است. میماند شعرها و سخنرانیهای او که لازم است توضیحات بیشتری درباره آنها بدهم.
1- شعرها
بلخی شاعر ذاتی است؛ یعنی استعداد سرودن کلام موزون را از پدرانش به ارث برده است. پدران او برخی شاعر بودند. او هرچند پیش از زندان نیز شعر گفته است؛ امّا استعداد شاعری او در زندان گل کرد و در آنجا به صورت جدّی به سرودن شعر پرداخت. چنانکه خودش گفته او در زندان ۷۵ هزار بیت شعر سرود. او در زندان کاغذ نداشت و شعرها را در بین خطوط روزنامه یا کاغذ صابون یا ... نوشته و توسط پایوازها مخفیانه به بیرون میفرستاد. بخشی از این شعرها به دست خانواده او نرسید و پراکنده و گم شد. بخش دیگری از این شعرها در بگیر و ببندهای حکومت خلقی زیر خاک دفن شد، پوسید و از بین رفت. آنچه که برجای مانده کمتر از پنج هزار بیت است که به صورت دیوان بارها منتشر شده است.
دیوان بلخی را بارها ناشران مختلف منتشر کردهاند. نسخهای از آن با تصحیح سیّد ابوطالب مظفری و توضیحات سیّد محمود هاشمی و سیّد حیدر علوینژاد توسط خانواده علامه منتشر شده است. نسخة دیگری را بنیاد اندیشه در کابل با تصحیح شکوفه اکبرزاده به چاپ رسانده است و دیگری را مؤسسه صبح امید. اگر خیلی سخت نگیریم و در وادی دانش نسخهشناسی نیفتیم، در صحت انتساب این دیوانها به بلخی تردیدی نیست و حتّی برخی از غزلها به خط خود بلخی موجود است. پژوهشگر اندیشههای بلخی با خاطر آسوده میتواند از دیوانهای موجود استفاده کند.
۲- سخنرانیها
بحث سخنرانیهای بلخی به آسانی شعر او نیست. بلخی بیش از شعرهایش سخنرانی کرده است. دکتر علی رضوی غزنوی گفته است بلخی ۱۲۰۰ سخنرانی داشته است. محمدعلی کاظمی می گفت بلخی در سفری که پس از زندان به هرات داشت، مدّت یک ماه در این شهر اقامت کرد و روز سه تا سخنرانی میکرد.
واقعیت آن است که بلخی سخنران ماهری بود و سخنرانیهای او علاقهمندان زیادی حتّی از روشنفکران و استادان دانشگاه داشت. سخنرانیهای او بیشتر دارای محتوای فلسفی، سیاسی، اجتماعی و تاریخی است و از نظر محتوا غنی و آموزنده است؛ امّا با تأسف تعداد اندکی از آن سخنرانیها در نوارهای کاست ثبت شده و به ما رسیده است. این سخنرانیها برای مردم معمولی به خاطر صدا و روضههای بلخی جذابیت داشت. کسی به فکر گردآوری و پژوهش درباره آنها نبود. حتّی خانواده او نیز در اندیشة حفظ این سخنرانیها به عنوان میراث فرهنگی و علمی بلخی نبودند. بدین ترتیب چیزی زیادی از این سخنرانیها باقی نمانده است.
مشکل بزرگ تر آن است که همان تعدادی هم که باقی مانده مرتب و منقح و پاکیزه به دست علاقهمندان او نرسیده است. در دوره جهاد نخستین بار سازمان نصر اهمیت این سخنرانیها را دریافت. یکی دو تا از آنها را در نشریات خود چاپ کرد. برخی احزاب دیگر نیز در نشریات خود چنین کردند. در نهایت سازمان نصر چهار عنوان سخنرانی را در کتابی به نام "فریادهای جاویدان" منتشر کرد؛ امّا این سخنرانیها اولاً از نوار کامل و دقیق پیاده نشده بود و ثانیا بدون هیچ توضیح، شرح و پاورقی زیر چاپ رفته بود. با اینکه این کار خصوصاً در آن زمان ارزشمند بود؛ امّا نسخهای پاکیزه و قابل اعتمادی از آنها ارائه نشده بود و برای پژوهشگر چندان قابل استفاده نبود.
در سال ۱۳۹۷ به مناسبت پنجاهمین سالگرد شهادت بلخی بنیاد اندیشه در کابل سیمیناری برگزار کرد. در پهلوی سیمینار هم دیوان بلخی و هم مجموعه ۱۴ سخنرانی او به نام "منبر آزادی" منتشر شد. گردآورندة منبر آزادی سیّد محمد حسینی است. جمعآوری ۱۴ سخنرانی بلخی در یک مجموعه نوید بسیار خوبی برای علاقهمندان بلخی و سرمایه برای پژوهشگران این موضوع بود؛ امّا با تأسف گردآورنده نه سواد و دانش این کار خطیر را داشته و نه صداقت و امانتداری آن را. در نتیجه سخنرانیهای بلخی باردیگر ضایع شده است.
منبر آزادی چندین مشکل دارد؛ از نوار به دقت و درستی بیرون نویسی نشده، امانتداری و صداقت رعایت نشده است، کارهای علمی مانند توضیحات درباره شخصیتهایی که نام برده شده، درست نویسی آیات و روایات با مراجعه به منابع معتبر، شرح لغات و توضیح برخی حوادث سیاسی و اجتماعی و ... هیچکدام از این موارد انجام نشده است. بدتر از این آقای حسینی دخل و تصرف نیز کرده است. یعنی با سلیقه خود عباراتی از سخنرانیها را حذف کرده و در جاهایی عباراتی را افزوده است و سخنان بلخی را تحریف کرده است.
در ضمن مقدمه مفصلی هم نوشته که قسمت عمدة آن را از کتاب "ستاره شب دیجور" نگارنده گرفته بدون آنکه نامی از آن برده باشد که این خود سرقت علنی و آشکار میباشد. چنانکه پیش از آن ستاره شب دیجور را به صورت مقاله و مصاحبه برای "مجله شاهد یاران" فروخته بود و آبی هم رویش.
در این میان باید از مسولان بنیاد اندیشه پرسید که چرا این کتاب را بدون ویرایش، توضیحات، پارقی و ملحقات چاپ کرده است؟
بنابراین از سخنرانیهای بلخی تا کنون نسخهای پاکیزه و قابل اعتمادی چاپ نشده و اینکار یک ضرورت فرهنگی در جامعه است، خصوصاً برای آشنایی با اندیشهها و شخصیت بلخی نیاز مبرم میباشد.
نکتهای که در پایان یادآوری میکنم این است که مجموعة شعرها و سخنرانیهای بلخی میتواند منبع بسیار ارزشمند برای شناخت شخصیت و اندیشههای او باشد. زیرا بلخی در شعرها و سخنرانیهایش به بسیاری از حوادث پر فراز و نشیب زندگی خود نیز اشاره کرده است.
پس از به قدرت رسیدن گروههای جهادی و فرونشستن هیاهوی جهاد، اینبار اندیشهها و مبارزات بلخی به موضوعات پژوهشی و نگارشی، مونوگرافها و پایاننامهها راه باز کرد. استادان و دانشجویان به دنبال منابع درباره بلخی سرگردان بودند تا از اندیشهها و آثار او بیشتر بهرهمند گردند. چیزی که من در این نوشته میخواهم بدان بپردازم معرفی بهترین منابع در بلخی پژوهی میباشد و آن چیزی نیست جز آثار خود بلخی.
از بلخی سه اثر مکتوب و یک اثر شفاهی مانده است: دو کتاب به نامهای فلسفة الاحکام فی نصرة الاسلام و زنبیل بلخی و سومی دیوان شعرش؛ اما اثر شفاهی او مجموعه سخنرانیهایی است که تعدادی از آنها در دسترس قرار دارد. دو کتاب بلخی نسخههای دستنویس دارد و هنوز چاپ نشده است و فعلاً از بحث ما بیرون است. میماند شعرها و سخنرانیهای او که لازم است توضیحات بیشتری درباره آنها بدهم.
1- شعرها
بلخی شاعر ذاتی است؛ یعنی استعداد سرودن کلام موزون را از پدرانش به ارث برده است. پدران او برخی شاعر بودند. او هرچند پیش از زندان نیز شعر گفته است؛ امّا استعداد شاعری او در زندان گل کرد و در آنجا به صورت جدّی به سرودن شعر پرداخت. چنانکه خودش گفته او در زندان ۷۵ هزار بیت شعر سرود. او در زندان کاغذ نداشت و شعرها را در بین خطوط روزنامه یا کاغذ صابون یا ... نوشته و توسط پایوازها مخفیانه به بیرون میفرستاد. بخشی از این شعرها به دست خانواده او نرسید و پراکنده و گم شد. بخش دیگری از این شعرها در بگیر و ببندهای حکومت خلقی زیر خاک دفن شد، پوسید و از بین رفت. آنچه که برجای مانده کمتر از پنج هزار بیت است که به صورت دیوان بارها منتشر شده است.
دیوان بلخی را بارها ناشران مختلف منتشر کردهاند. نسخهای از آن با تصحیح سیّد ابوطالب مظفری و توضیحات سیّد محمود هاشمی و سیّد حیدر علوینژاد توسط خانواده علامه منتشر شده است. نسخة دیگری را بنیاد اندیشه در کابل با تصحیح شکوفه اکبرزاده به چاپ رسانده است و دیگری را مؤسسه صبح امید. اگر خیلی سخت نگیریم و در وادی دانش نسخهشناسی نیفتیم، در صحت انتساب این دیوانها به بلخی تردیدی نیست و حتّی برخی از غزلها به خط خود بلخی موجود است. پژوهشگر اندیشههای بلخی با خاطر آسوده میتواند از دیوانهای موجود استفاده کند.
۲- سخنرانیها
بحث سخنرانیهای بلخی به آسانی شعر او نیست. بلخی بیش از شعرهایش سخنرانی کرده است. دکتر علی رضوی غزنوی گفته است بلخی ۱۲۰۰ سخنرانی داشته است. محمدعلی کاظمی می گفت بلخی در سفری که پس از زندان به هرات داشت، مدّت یک ماه در این شهر اقامت کرد و روز سه تا سخنرانی میکرد.
واقعیت آن است که بلخی سخنران ماهری بود و سخنرانیهای او علاقهمندان زیادی حتّی از روشنفکران و استادان دانشگاه داشت. سخنرانیهای او بیشتر دارای محتوای فلسفی، سیاسی، اجتماعی و تاریخی است و از نظر محتوا غنی و آموزنده است؛ امّا با تأسف تعداد اندکی از آن سخنرانیها در نوارهای کاست ثبت شده و به ما رسیده است. این سخنرانیها برای مردم معمولی به خاطر صدا و روضههای بلخی جذابیت داشت. کسی به فکر گردآوری و پژوهش درباره آنها نبود. حتّی خانواده او نیز در اندیشة حفظ این سخنرانیها به عنوان میراث فرهنگی و علمی بلخی نبودند. بدین ترتیب چیزی زیادی از این سخنرانیها باقی نمانده است.
مشکل بزرگ تر آن است که همان تعدادی هم که باقی مانده مرتب و منقح و پاکیزه به دست علاقهمندان او نرسیده است. در دوره جهاد نخستین بار سازمان نصر اهمیت این سخنرانیها را دریافت. یکی دو تا از آنها را در نشریات خود چاپ کرد. برخی احزاب دیگر نیز در نشریات خود چنین کردند. در نهایت سازمان نصر چهار عنوان سخنرانی را در کتابی به نام "فریادهای جاویدان" منتشر کرد؛ امّا این سخنرانیها اولاً از نوار کامل و دقیق پیاده نشده بود و ثانیا بدون هیچ توضیح، شرح و پاورقی زیر چاپ رفته بود. با اینکه این کار خصوصاً در آن زمان ارزشمند بود؛ امّا نسخهای پاکیزه و قابل اعتمادی از آنها ارائه نشده بود و برای پژوهشگر چندان قابل استفاده نبود.
در سال ۱۳۹۷ به مناسبت پنجاهمین سالگرد شهادت بلخی بنیاد اندیشه در کابل سیمیناری برگزار کرد. در پهلوی سیمینار هم دیوان بلخی و هم مجموعه ۱۴ سخنرانی او به نام "منبر آزادی" منتشر شد. گردآورندة منبر آزادی سیّد محمد حسینی است. جمعآوری ۱۴ سخنرانی بلخی در یک مجموعه نوید بسیار خوبی برای علاقهمندان بلخی و سرمایه برای پژوهشگران این موضوع بود؛ امّا با تأسف گردآورنده نه سواد و دانش این کار خطیر را داشته و نه صداقت و امانتداری آن را. در نتیجه سخنرانیهای بلخی باردیگر ضایع شده است.
منبر آزادی چندین مشکل دارد؛ از نوار به دقت و درستی بیرون نویسی نشده، امانتداری و صداقت رعایت نشده است، کارهای علمی مانند توضیحات درباره شخصیتهایی که نام برده شده، درست نویسی آیات و روایات با مراجعه به منابع معتبر، شرح لغات و توضیح برخی حوادث سیاسی و اجتماعی و ... هیچکدام از این موارد انجام نشده است. بدتر از این آقای حسینی دخل و تصرف نیز کرده است. یعنی با سلیقه خود عباراتی از سخنرانیها را حذف کرده و در جاهایی عباراتی را افزوده است و سخنان بلخی را تحریف کرده است.
در ضمن مقدمه مفصلی هم نوشته که قسمت عمدة آن را از کتاب "ستاره شب دیجور" نگارنده گرفته بدون آنکه نامی از آن برده باشد که این خود سرقت علنی و آشکار میباشد. چنانکه پیش از آن ستاره شب دیجور را به صورت مقاله و مصاحبه برای "مجله شاهد یاران" فروخته بود و آبی هم رویش.
در این میان باید از مسولان بنیاد اندیشه پرسید که چرا این کتاب را بدون ویرایش، توضیحات، پارقی و ملحقات چاپ کرده است؟
بنابراین از سخنرانیهای بلخی تا کنون نسخهای پاکیزه و قابل اعتمادی چاپ نشده و اینکار یک ضرورت فرهنگی در جامعه است، خصوصاً برای آشنایی با اندیشهها و شخصیت بلخی نیاز مبرم میباشد.
نکتهای که در پایان یادآوری میکنم این است که مجموعة شعرها و سخنرانیهای بلخی میتواند منبع بسیار ارزشمند برای شناخت شخصیت و اندیشههای او باشد. زیرا بلخی در شعرها و سخنرانیهایش به بسیاری از حوادث پر فراز و نشیب زندگی خود نیز اشاره کرده است.