حسینی مزاری در دومین بیانیه خود در خصوص تغییر مسیر برق توتاپ از مردم به خصوص جریان ها و محافل دلسوز اسلامی و ملی خواست که در برابر این تصمیم عجولانه کابینه ایستادگی کرده و تا انصراف حکومت وحدت ملی از اتخاذ تصمیم اشتباه، از پای ننشینند.
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا) متن کامل دومین بیانیه حجت الاسلام والمسلمین سید عیسی حسینی مزاری رئیس مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان در خصوص تغییر مسیر پروژه توتاپ از سوی حکومت:
در این روزها بحث تغییر مسیر برق انتقالی از کشورهای آسیای میانه از طریق افغانستان به پاکستان بحث برانگیز گردیده است. این پروژه که به نام توتاپ یاد می شود، در ابتدا قرار بوده از مسیر بامیان به کشور همسایه جنوبی وصل گردد، چیزی که خوش بینی های زیادی را فراهم کرده و این اذعان را پدید آورد که اگرچه دولت افغانستان می بایست از ابتدای پس از سقوط طالبان به کمک در راستای رشد وضعیت زندگی مردم در ولایات مناطق مرکزی اقدام می کرد که نکرد، اما اینک و براساس وعده های انتخاباتی هر دو تیم شریک در حکومت وحدت ملی، تلاش خواهد شد با عبور دادن لین های برق پروژه تاپی از بامیان، و روشن شدن خانه های مردم و به جریان افتادن کارگاه های کوچک و بزرگ صنعتی در این ولایت و ولایات اطراف، از یکسو به جبران مافات در دوره های قبل پرداخته شود و از سوی دیگر حسن نیت و عزم و تصمیم حکومت وحدت ملی مبنی بر تحقق وعده ها و اقدامات انسان دوستانه جهت بیرون کردن مردم ولایات مرکزی از محرومیت های اقتصادی و سپس فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، به نمایش گذاشته شود. اما نمی دانم چه اتفاقی افتاد که به یکباره کابینه در جلسه ای تصمیم اتخاذ کرد تا پروژه تاپی از مسیر سالنگ، راه رسیدن به پاکستان را بپیماید.
اگرچه این تصمیم کابینه نابجا، سنجیده ناشده و احیانا از روی غفلت و بی توجهی اتخاذ گردیده است و قطعا اجرای آن مطابق همین مصوبه زمینه های یک بحران ملی و فراگیر را مهیا خواهد کرد، چنانچه اظهارات وزیر انرژی و آب مبنی بر متضرر شدن ۱۲ ولایت دیگر در صورت عبور دادن این پروژه از بامیان و رو آوردن وی به فرافگنی و ایجاد اختلاف ملی، وضع را کمی غیر نورمالتر کرده و این ذهنیت را به وجود آورده که گویا تصمیم دولت عمدی و براساس رویکردهای غیر ملی، نه، بلکه ضد ملی بوده است.
اما گام گذاشتن هر جریان و حلقه و محفلی ولو حکومتی علیه جمعیت دیگر این حقیقت را یکبار دیگر آشکار می کند که اگر مردمی، وحدت و یکپارچگی نداشته باشند، هرجمعیت دیگر ولو خیلی کوچک اقدام به اجحاف و ظلم علیه آن مردم خواهد کرد.
در میان مردم ما، به خصوص در بین سران مدعی رهبری جامعه، در لایه های مختلف و به عناوین گوناگون، اختلاف وجود دارد و تبدیل به تفرقه کشنده گردیده است و اگرچه گاه و بیگاه با به وجود آمدن موضوعاتی مثل حادثه ۲۰ عقرب، یا پروژه توتاپ، ممکن است همسویی هایی فراهم آید، اما محافل رقیب نیک می دانند که این رویه مقطعی و غیر استراتژیک بوده و تحت هیچ عنوان نمی تواند در مسیر خواسته ها و اهداف آنان موانعی ایجاد نماید.
در غیر آن، آیا خرابی وضعیت معیشتی، اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و سیاسی مردم بامیان به تازگی خود را نمایانده است تا یک چنین توجه ناچیز صورت بگیرد و حرکت همسوگرانه برای طرح مطالباتی به نفع مردم بامیان در پیش گرفته شود؟ آیا ایجاب نمی کرد که برای بیرون کردن مردم مناطق مرکزی از محاق محرومیت، از گذشته های دور تصمیم هایی اتخاذ می گردید و حداقل در رابطه با تاسیس راه های مواصلاتی و جاده های ترانزیتی ترانسپورتی کاری صورت می گرفت و ولایات مرکزی از این محاصره وحشتناک ارتباطی نجات داده می شد؟
اقدامی که به تنهایی کمک می کرد تا مردم ولایات مرکزی، خود به خود گامهای پولادینی به سوی تغییر وضعیت بردارند و خویش را از این محرومیت اقتصادی نجات بدهند. یا از سالها قبل تلاش می شد تا شرایط رسیدن سوخت و انرژی به این ولایت فراهم می گردید، مسئله ای که به نوبه خود در راستای رشد وضعیت زندگی مردم بسیار تاثیرگذار بود. یا موضوعات دیگری که ایجاد تسهیلات در به دست آوری آنان، مردم بامیان و مناطق اطراف را به راحتی کمک می کردند تا در حوزه توسعه و ارتقای وضعیت خود در حوزه های مختلف، گامهای محکمی می گذاشتند. اقداماتی که حتی می توانست بر رغم بی توجهی ها و عدم کمک کردن مستقیم دولت و جامعه جهانی به مردم این ولایات برای بهبودی اوضاع زندگی، اثرات بسیار مهم و ارزنده ای می گذاشت.
چون اختلافات وجود دارد، گرفتاری فکری و ذهنی ایجاد کرده و یا یکی به امید اقدام آن دیگری، زمینه ساز غفلت و یا تعمد تاریخی در رابطه با مردم بامیان و ولایات اطراف گردیده است.
اگرچه این تحلیل، وظیفه حکومت وحدت ملی را سبک و یا رفع نمی کند و قطعا زمامداران این حکومت پیش خدا و وجدانهای بیدار مردم ما بابت این همه سهل انگاری، بی توجهی و یا تصمیم های مشکوک و عمدی پاسخگو خواهند بود، اما واقعیت امر این است که مقصران اصلی خود ما هستیم، رهبران جامعه، بزرگان و دلسوزان این مردم.
پس برای اینکه بار دیگر در معرض اجحاف های بزرگتری قرار نگیریم، بایستی یکی شویم و دست از اختلافات سلیقه ای برداریم و از همه مهمتر به فکر اقتصاد و زندگی این جهانی مردم گردیم تا بتوانیم راه تضعیف ملی را ببندیم و کمکی به استقلال، آزادی و خدا خواهی جدی تر مردم کنیم.
شایان ذکر است که تنها مناطق مرکزی شیعه نشین در محرومیت مضاعف به سر نمی برند که هستند مناطق بسیار زیاد حتی پشتون نشین که نگاه به وضعیت زندگی ساکنین آن، این ذهنیت را پدید می آورد که گویا در عصر کنونی یعنی قرن ۲۱ انسانهایی پیدا می شوند که بویی از زندگی این عصر نبرده بلکه در قرون قبلی زندگی می کنند. محرومیت در جای جای افغانستان مشاهده می شود اما اینکه همواره صحبت از مردم مناطق مرکزی است، بیشتر به این دلیل است که مردم این مناطق یکبار در تاریخ، در معرض یک قتل عام تاریخی قرار گرفته، تمام هست و بودشان را به تاراج برده اند و اگر اکنون بار دیگر کمر راست کرده اند ولو با هزاران مشکل، می طلبد تا تمهیداتی روی دست گرفته شود تا بار دیگر ستم کاران، علیه ستم سوزان توطئه دیگر روا مدارند.
اینجانب تصمیم کابینه را در خصوص تغییر مسیر پروژه تاپی و انحراف آن از بامیان به سمت سالنگ را غیر کارشناسانه، غیرملی و بلکه ضد آن دانسته، تقاضای آن را دارم تا هرچه سریعتر آقایان اشرف غنی و عبدالله به فکر تصحیح اتخاذ تصمیم و مصوبه اشتباه کابینه، اقدامات عاجل و عاقلانه ای را روی دست گرفته، زمینه های حضور مردم در صحنه در راستای حمایت از حکومت وحدت ملی را فراهم کنند. در غیر آن بایستی منتظر ازدیاد و بالا رفتن بحران ملی بود.
از مردم عزیز به خصوص جریان ها و محافل دلسوز اسلامی و ملی نیز تقاضامندم که اولا در برابر این تصمیم عجولانه کابینه ایستادگی نموده و تا انصراف حکومت وحدت ملی از اتخاذ تصمیم اشتباه، از پای ننشینند و در ثانی، آغاز و ادامه هماهنگی و همسویی ملی را که به بهانه سهم خواهی برای مردم بامیان و حومه از ناحیه پروژه توتاپ به وجود آمده است، مغتنم شمرده، در راستای پی ریزی وحدت و یک پارچگی سراسری، تصمیم های تاریخ ساز بگیرند تا نه تنها در آینده، میدانی برای غارتگران و سوء استفاده کنندگان داده نشود بلکه با یک عزم ملی، برای ساختن کشور چه مناطق مرکزی و یا غیر آن سهم بارز و شایسته ای بگیریم.
به امید روزی که در افغانستان تعصب و تبعیض جای خود را به قسط و عدل بدهد.
سیدعیسی حسینی مزاری
کابل- افغانستان- ۱۵-۲-۹۵
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا) متن کامل دومین بیانیه حجت الاسلام والمسلمین سید عیسی حسینی مزاری رئیس مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان در خصوص تغییر مسیر پروژه توتاپ از سوی حکومت:
در این روزها بحث تغییر مسیر برق انتقالی از کشورهای آسیای میانه از طریق افغانستان به پاکستان بحث برانگیز گردیده است. این پروژه که به نام توتاپ یاد می شود، در ابتدا قرار بوده از مسیر بامیان به کشور همسایه جنوبی وصل گردد، چیزی که خوش بینی های زیادی را فراهم کرده و این اذعان را پدید آورد که اگرچه دولت افغانستان می بایست از ابتدای پس از سقوط طالبان به کمک در راستای رشد وضعیت زندگی مردم در ولایات مناطق مرکزی اقدام می کرد که نکرد، اما اینک و براساس وعده های انتخاباتی هر دو تیم شریک در حکومت وحدت ملی، تلاش خواهد شد با عبور دادن لین های برق پروژه تاپی از بامیان، و روشن شدن خانه های مردم و به جریان افتادن کارگاه های کوچک و بزرگ صنعتی در این ولایت و ولایات اطراف، از یکسو به جبران مافات در دوره های قبل پرداخته شود و از سوی دیگر حسن نیت و عزم و تصمیم حکومت وحدت ملی مبنی بر تحقق وعده ها و اقدامات انسان دوستانه جهت بیرون کردن مردم ولایات مرکزی از محرومیت های اقتصادی و سپس فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، به نمایش گذاشته شود. اما نمی دانم چه اتفاقی افتاد که به یکباره کابینه در جلسه ای تصمیم اتخاذ کرد تا پروژه تاپی از مسیر سالنگ، راه رسیدن به پاکستان را بپیماید.
اگرچه این تصمیم کابینه نابجا، سنجیده ناشده و احیانا از روی غفلت و بی توجهی اتخاذ گردیده است و قطعا اجرای آن مطابق همین مصوبه زمینه های یک بحران ملی و فراگیر را مهیا خواهد کرد، چنانچه اظهارات وزیر انرژی و آب مبنی بر متضرر شدن ۱۲ ولایت دیگر در صورت عبور دادن این پروژه از بامیان و رو آوردن وی به فرافگنی و ایجاد اختلاف ملی، وضع را کمی غیر نورمالتر کرده و این ذهنیت را به وجود آورده که گویا تصمیم دولت عمدی و براساس رویکردهای غیر ملی، نه، بلکه ضد ملی بوده است.
اما گام گذاشتن هر جریان و حلقه و محفلی ولو حکومتی علیه جمعیت دیگر این حقیقت را یکبار دیگر آشکار می کند که اگر مردمی، وحدت و یکپارچگی نداشته باشند، هرجمعیت دیگر ولو خیلی کوچک اقدام به اجحاف و ظلم علیه آن مردم خواهد کرد.
در میان مردم ما، به خصوص در بین سران مدعی رهبری جامعه، در لایه های مختلف و به عناوین گوناگون، اختلاف وجود دارد و تبدیل به تفرقه کشنده گردیده است و اگرچه گاه و بیگاه با به وجود آمدن موضوعاتی مثل حادثه ۲۰ عقرب، یا پروژه توتاپ، ممکن است همسویی هایی فراهم آید، اما محافل رقیب نیک می دانند که این رویه مقطعی و غیر استراتژیک بوده و تحت هیچ عنوان نمی تواند در مسیر خواسته ها و اهداف آنان موانعی ایجاد نماید.
در غیر آن، آیا خرابی وضعیت معیشتی، اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و سیاسی مردم بامیان به تازگی خود را نمایانده است تا یک چنین توجه ناچیز صورت بگیرد و حرکت همسوگرانه برای طرح مطالباتی به نفع مردم بامیان در پیش گرفته شود؟ آیا ایجاب نمی کرد که برای بیرون کردن مردم مناطق مرکزی از محاق محرومیت، از گذشته های دور تصمیم هایی اتخاذ می گردید و حداقل در رابطه با تاسیس راه های مواصلاتی و جاده های ترانزیتی ترانسپورتی کاری صورت می گرفت و ولایات مرکزی از این محاصره وحشتناک ارتباطی نجات داده می شد؟
اقدامی که به تنهایی کمک می کرد تا مردم ولایات مرکزی، خود به خود گامهای پولادینی به سوی تغییر وضعیت بردارند و خویش را از این محرومیت اقتصادی نجات بدهند. یا از سالها قبل تلاش می شد تا شرایط رسیدن سوخت و انرژی به این ولایت فراهم می گردید، مسئله ای که به نوبه خود در راستای رشد وضعیت زندگی مردم بسیار تاثیرگذار بود. یا موضوعات دیگری که ایجاد تسهیلات در به دست آوری آنان، مردم بامیان و مناطق اطراف را به راحتی کمک می کردند تا در حوزه توسعه و ارتقای وضعیت خود در حوزه های مختلف، گامهای محکمی می گذاشتند. اقداماتی که حتی می توانست بر رغم بی توجهی ها و عدم کمک کردن مستقیم دولت و جامعه جهانی به مردم این ولایات برای بهبودی اوضاع زندگی، اثرات بسیار مهم و ارزنده ای می گذاشت.
چون اختلافات وجود دارد، گرفتاری فکری و ذهنی ایجاد کرده و یا یکی به امید اقدام آن دیگری، زمینه ساز غفلت و یا تعمد تاریخی در رابطه با مردم بامیان و ولایات اطراف گردیده است.
اگرچه این تحلیل، وظیفه حکومت وحدت ملی را سبک و یا رفع نمی کند و قطعا زمامداران این حکومت پیش خدا و وجدانهای بیدار مردم ما بابت این همه سهل انگاری، بی توجهی و یا تصمیم های مشکوک و عمدی پاسخگو خواهند بود، اما واقعیت امر این است که مقصران اصلی خود ما هستیم، رهبران جامعه، بزرگان و دلسوزان این مردم.
پس برای اینکه بار دیگر در معرض اجحاف های بزرگتری قرار نگیریم، بایستی یکی شویم و دست از اختلافات سلیقه ای برداریم و از همه مهمتر به فکر اقتصاد و زندگی این جهانی مردم گردیم تا بتوانیم راه تضعیف ملی را ببندیم و کمکی به استقلال، آزادی و خدا خواهی جدی تر مردم کنیم.
شایان ذکر است که تنها مناطق مرکزی شیعه نشین در محرومیت مضاعف به سر نمی برند که هستند مناطق بسیار زیاد حتی پشتون نشین که نگاه به وضعیت زندگی ساکنین آن، این ذهنیت را پدید می آورد که گویا در عصر کنونی یعنی قرن ۲۱ انسانهایی پیدا می شوند که بویی از زندگی این عصر نبرده بلکه در قرون قبلی زندگی می کنند. محرومیت در جای جای افغانستان مشاهده می شود اما اینکه همواره صحبت از مردم مناطق مرکزی است، بیشتر به این دلیل است که مردم این مناطق یکبار در تاریخ، در معرض یک قتل عام تاریخی قرار گرفته، تمام هست و بودشان را به تاراج برده اند و اگر اکنون بار دیگر کمر راست کرده اند ولو با هزاران مشکل، می طلبد تا تمهیداتی روی دست گرفته شود تا بار دیگر ستم کاران، علیه ستم سوزان توطئه دیگر روا مدارند.
اینجانب تصمیم کابینه را در خصوص تغییر مسیر پروژه تاپی و انحراف آن از بامیان به سمت سالنگ را غیر کارشناسانه، غیرملی و بلکه ضد آن دانسته، تقاضای آن را دارم تا هرچه سریعتر آقایان اشرف غنی و عبدالله به فکر تصحیح اتخاذ تصمیم و مصوبه اشتباه کابینه، اقدامات عاجل و عاقلانه ای را روی دست گرفته، زمینه های حضور مردم در صحنه در راستای حمایت از حکومت وحدت ملی را فراهم کنند. در غیر آن بایستی منتظر ازدیاد و بالا رفتن بحران ملی بود.
از مردم عزیز به خصوص جریان ها و محافل دلسوز اسلامی و ملی نیز تقاضامندم که اولا در برابر این تصمیم عجولانه کابینه ایستادگی نموده و تا انصراف حکومت وحدت ملی از اتخاذ تصمیم اشتباه، از پای ننشینند و در ثانی، آغاز و ادامه هماهنگی و همسویی ملی را که به بهانه سهم خواهی برای مردم بامیان و حومه از ناحیه پروژه توتاپ به وجود آمده است، مغتنم شمرده، در راستای پی ریزی وحدت و یک پارچگی سراسری، تصمیم های تاریخ ساز بگیرند تا نه تنها در آینده، میدانی برای غارتگران و سوء استفاده کنندگان داده نشود بلکه با یک عزم ملی، برای ساختن کشور چه مناطق مرکزی و یا غیر آن سهم بارز و شایسته ای بگیریم.
به امید روزی که در افغانستان تعصب و تبعیض جای خود را به قسط و عدل بدهد.
سیدعیسی حسینی مزاری
کابل- افغانستان- ۱۵-۲-۹۵