مجلس، سه موافقتنامه همکاری کشورهای اسلامی و منطقه ای با افغانستان را با اکثریت آرا تایید کرد.
کنوانسیون همکاری کشورهای اسلامی مبارزه علیه تروریزم یکی از این موافقتنامه ها بود که با اکثریت آرای نمایندگان مجلس مورد تایید قرار گرفت.
کنوانسیون همکاری کشورهای اسلامی مبارزه علیه تروریزم که در قالب یک قطعنامه شامل یک مقدمه و ۴۹ ماده ترتیب شده است، به مجلس پیشنهاد شده بود.
هدف این کنوانسیون، جلب همکاری و مشارکت کشورهای اسلامی در مبارزه با تروریزم است.
بر پایه آنچه در این کنوانسیون مورد تاکید قرار گرفته، کشورهای اسلامی معتقد اند که از تروریزم به گونه یک ابزار برای سیاه جلوه دادن دین مقدس اسلام کار گرفته می شود و مبارزه با این پدیده، نیازمند هماهنگی و همکاری جدی کشورهای اسلامی است.
کارشناسان نیز بارها بر این نکته تاکید کرده اند که جهان اسلام و کشورهای مهم و بزرگ اسلامی، غایب بزرگ مبارزه با تروریزم در افغانستان هستند.
به اعتقاد آنها، در حالی که تروریست ها اعمال ضد انسانی و ضد اسلامی شان را به اسلام و آموزه های اسلامی منسوب می کنند و با پرچم هایی حاوی کلمه الله اقدام به اعمال و رفتارهای منافی دستورات صریح دین رؤوف و حنیف اسلام می کنند؛ اما جامعه مسلمانان جهان، کشورها و قدرت های بزرگ اسلامی و علمای دینی یا در برابر این اعمال و رفتارها سکوت می کنند و یا با موضع گیری لفظی صرف، مسؤولیت و دین واقعی خود در قبال برخورد با این رفتارها را مورد چشم پوشی قرار می دهند.
به عنوان نمونه، گروه تروریستی و تکفیری داعش، چالش تازه ای را در برابر کلیت جهان اسلام به ویژه علما که میراث داران انبیا و پاسبانان و پاسداران دین هستند ایجاد کرده است.
خطری که داعش در برابر دنیای اسلام ایجاد کرده و این خطر، مسؤولیت های علما را نیز چندین برابر افزایش داده است، تنها محدود به سنی یا شیعه نمی شود؛ بلکه تهدیدی فراگیر است که کیان اعتقادات اسلامی و اصول اصلی دین را نشانه رفته است.
داعش با سوء استفاده بی رحمانه از نام دین و با پرچم سیاهی که نشانگر بی رحمی، خشونت، تصلب، تاریک اندیشی و تحکم است، اصول اساسی و بنیادین اسلام را نشانه رفته و تلاش می کند تصویری از این دین رؤوف و حنیف ارائه کند که حتی برای خود مسلمانان نیز بیگانه و ناآشنا و غریب است.
این در واقع دین جدیدی است که براساس قرائت داعش و باداران خارجی اش از اسلام ارائه می شود و هدف از آن، همانگونه که کارگزاران داعش می خواهند، بدنامی بین المللی اسلام، تبدیل فرصت اسلام خواهی جهانی انسان ها به تهدیدی مخوف و خوف انگیز به نام تروریزم و افراط گرایی و در نتیجه خدمت به دشمنان قسم خورده اسلام و انسانیت برای سرکوب موج اسلام خواهی و اعمال محدودیت بر مسلمانان در کشورهای غیر مسلمان است.
داعش دین جدیدی ارائه کرده؛ بدون آنکه نام جدیدی نیز روی آن بگذارد و اعلام نماید که این دین، درست در نقطه مقابل اسلام محمدی(ص) قرار دارد و این همان خطری است که داعش علیه اسلام ایجاد کرده است.
شاید اگر امروز جامعه مسلمانان در برابر یک تهدید خارجی به نام صهیونیزم یا مسیحیت صهیونیستی قرار می گرفتند تا این اندازه، احساس ضعف و استیصال و فروماندگی نمی کردند؛ اما پرورندگان و تولیدکنندگان داعش، با استفاده از نام اسلام، توسط داعش، اصل اسلام را هدف قرار داده اند و این امر است که مسلمانان را در برابر این خطر فراگیر و همگانی، دچار ضعف و تردید و استیصال کرده و در آنسوی دیگر به تشجیع و تشویق و صف آرایی دشمنان اصلی و رسمی اسلام، منجر شده و به آنها برای لشکرکشی به جوامع اسلامی، بهانه فراهم کرده است.
در چنین وضعیت خطیری، این مسؤولیت اصلی علمای بزرگ و تاثیرگذار جهان اسلام و کشورهای اسلامی است که راه اسلام را از راه دین جدیدی که داعش ایجاد کرده است جدا کنند و به مسلمانان و دیگر جهانیان اعلام کنند که آنچه داعش می گوید و عمل می کند هیچ ربطی به اصل و گوهر اسلام اصیل ندارد.
با این حال برای دست یافتن به این هدف، باید ابتدا چنین اراده ای در دستگاه های سیاسی و دولتی کشورهای مسلمان ایجاد شود.
انتظار نمی رود کنوانسیون تازه ای که به تایید نمایندگان مجلس رسیده، در این خصوص معجزه کند؛ اما اگر در چارچوب استراتژی امنیتی و سیاست خارجی افغانستان، هدفی به منظور مسؤولیت پذیر کردن کشورهای اسلامی در مبارزه با تروریزم، در نظر گرفته شود، شاید با تکیه بر این کنوانسیون بتوان نخستین جرقه ها در این راستا را به وجود آورد.
کنوانسیون همکاری کشورهای اسلامی مبارزه علیه تروریزم یکی از این موافقتنامه ها بود که با اکثریت آرای نمایندگان مجلس مورد تایید قرار گرفت.
کنوانسیون همکاری کشورهای اسلامی مبارزه علیه تروریزم که در قالب یک قطعنامه شامل یک مقدمه و ۴۹ ماده ترتیب شده است، به مجلس پیشنهاد شده بود.
هدف این کنوانسیون، جلب همکاری و مشارکت کشورهای اسلامی در مبارزه با تروریزم است.
بر پایه آنچه در این کنوانسیون مورد تاکید قرار گرفته، کشورهای اسلامی معتقد اند که از تروریزم به گونه یک ابزار برای سیاه جلوه دادن دین مقدس اسلام کار گرفته می شود و مبارزه با این پدیده، نیازمند هماهنگی و همکاری جدی کشورهای اسلامی است.
کارشناسان نیز بارها بر این نکته تاکید کرده اند که جهان اسلام و کشورهای مهم و بزرگ اسلامی، غایب بزرگ مبارزه با تروریزم در افغانستان هستند.
به اعتقاد آنها، در حالی که تروریست ها اعمال ضد انسانی و ضد اسلامی شان را به اسلام و آموزه های اسلامی منسوب می کنند و با پرچم هایی حاوی کلمه الله اقدام به اعمال و رفتارهای منافی دستورات صریح دین رؤوف و حنیف اسلام می کنند؛ اما جامعه مسلمانان جهان، کشورها و قدرت های بزرگ اسلامی و علمای دینی یا در برابر این اعمال و رفتارها سکوت می کنند و یا با موضع گیری لفظی صرف، مسؤولیت و دین واقعی خود در قبال برخورد با این رفتارها را مورد چشم پوشی قرار می دهند.
به عنوان نمونه، گروه تروریستی و تکفیری داعش، چالش تازه ای را در برابر کلیت جهان اسلام به ویژه علما که میراث داران انبیا و پاسبانان و پاسداران دین هستند ایجاد کرده است.
خطری که داعش در برابر دنیای اسلام ایجاد کرده و این خطر، مسؤولیت های علما را نیز چندین برابر افزایش داده است، تنها محدود به سنی یا شیعه نمی شود؛ بلکه تهدیدی فراگیر است که کیان اعتقادات اسلامی و اصول اصلی دین را نشانه رفته است.
داعش با سوء استفاده بی رحمانه از نام دین و با پرچم سیاهی که نشانگر بی رحمی، خشونت، تصلب، تاریک اندیشی و تحکم است، اصول اساسی و بنیادین اسلام را نشانه رفته و تلاش می کند تصویری از این دین رؤوف و حنیف ارائه کند که حتی برای خود مسلمانان نیز بیگانه و ناآشنا و غریب است.
این در واقع دین جدیدی است که براساس قرائت داعش و باداران خارجی اش از اسلام ارائه می شود و هدف از آن، همانگونه که کارگزاران داعش می خواهند، بدنامی بین المللی اسلام، تبدیل فرصت اسلام خواهی جهانی انسان ها به تهدیدی مخوف و خوف انگیز به نام تروریزم و افراط گرایی و در نتیجه خدمت به دشمنان قسم خورده اسلام و انسانیت برای سرکوب موج اسلام خواهی و اعمال محدودیت بر مسلمانان در کشورهای غیر مسلمان است.
داعش دین جدیدی ارائه کرده؛ بدون آنکه نام جدیدی نیز روی آن بگذارد و اعلام نماید که این دین، درست در نقطه مقابل اسلام محمدی(ص) قرار دارد و این همان خطری است که داعش علیه اسلام ایجاد کرده است.
شاید اگر امروز جامعه مسلمانان در برابر یک تهدید خارجی به نام صهیونیزم یا مسیحیت صهیونیستی قرار می گرفتند تا این اندازه، احساس ضعف و استیصال و فروماندگی نمی کردند؛ اما پرورندگان و تولیدکنندگان داعش، با استفاده از نام اسلام، توسط داعش، اصل اسلام را هدف قرار داده اند و این امر است که مسلمانان را در برابر این خطر فراگیر و همگانی، دچار ضعف و تردید و استیصال کرده و در آنسوی دیگر به تشجیع و تشویق و صف آرایی دشمنان اصلی و رسمی اسلام، منجر شده و به آنها برای لشکرکشی به جوامع اسلامی، بهانه فراهم کرده است.
در چنین وضعیت خطیری، این مسؤولیت اصلی علمای بزرگ و تاثیرگذار جهان اسلام و کشورهای اسلامی است که راه اسلام را از راه دین جدیدی که داعش ایجاد کرده است جدا کنند و به مسلمانان و دیگر جهانیان اعلام کنند که آنچه داعش می گوید و عمل می کند هیچ ربطی به اصل و گوهر اسلام اصیل ندارد.
با این حال برای دست یافتن به این هدف، باید ابتدا چنین اراده ای در دستگاه های سیاسی و دولتی کشورهای مسلمان ایجاد شود.
انتظار نمی رود کنوانسیون تازه ای که به تایید نمایندگان مجلس رسیده، در این خصوص معجزه کند؛ اما اگر در چارچوب استراتژی امنیتی و سیاست خارجی افغانستان، هدفی به منظور مسؤولیت پذیر کردن کشورهای اسلامی در مبارزه با تروریزم، در نظر گرفته شود، شاید با تکیه بر این کنوانسیون بتوان نخستین جرقه ها در این راستا را به وجود آورد.