محمدجواد ظریف؛ وزیر خارجه ایران که در اولین سفر خارجی خود پس از توافق جامع اتمی ایران و گروه ۱+۵ عازم کویت، قطر و عراق شده، خواستار اتحاد کشورهای خلیج فارس با ایران علیه افراطی گری در منطقه شده است.
آقای ظریف دوشنبه پس از دیدار با امیر و وزیر خارجه کویت گفت که تهدید علیه یک کشور، تهدید علیه همه است و هیچ کشوری نمی تواند مشکلات منطقه ای را بدون کمک دیگران حل کند.
سفیر ایران در کویت، سفر آقای ظریف را مرتبط با توافق اخیر اتمی دانسته و گفته:"آقای ظریف حامل پیام محبت و دوستی و مامور انتقال این پیام است که منطقه بیش از پیش به همکاری و همدلی در زمینه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و امنیتی نیاز دارد."
آقای ظریف در جریان مذاکرات اتمی وین و پیش از رسیدن به توافق نهایی در یک پیام ویدئویی از کشورها دعوت کرده بود تا با کمک به حل و فصل فوری پرونده اتمی که آن را "بحران غیر ضروری" خوانده بود به سراغ حل مشکلات جدی از جمله گسترش تهدید داعش در منطقه بروند.
کارشناسان مسایل خاور میانه هم به این سفر، نگاهی راهبردی و استراتژیک دارند و انتظار می رود کشورهای منطقه در برابر این پیام مثبت رییس دستگاه دیپلماسی ایران، سیگنال های متقابل مثبت ارسال کنند؛ زیرا به نظر می رسد منطقه بحرانی و ملتهت خاور میانه، اکنون بیش از هر زمان دیگری نیازمند راه حل ها و رهیافت های خردمندانه، دیپلماتیک و صلح جویانه است.
کشورهایی که بر طبل جنگ می کوبند اکنون باید به این نتیجه رسیده باشند که آنچه را آنها از مسیر جنگ و درگیری به دنبال دست یافتن به آن هستند، از راه های مسالمت آمیز و بسیار کم هزینه نیز قابل دسترسی است. یکی از نمونه های بارز و روشن این ادعا، برنامه اتمی ایران است؛ «بحرانی غیر ضروری» که به دلیل هیاهوی جنگ سالاران منطقه ای و بین المللی، به یکی از دردسرسازترین و خطرناک ترین بحران های تاریخ معاصر خاور میانه و چه بسا جهان بدل شده بود.
گاه به اندازه ای صدای دهل جنگ، نزدیک و قریب الوقوع به نظر می رسد که دیپلماسی و صلح و گفتگو در محاق، سقوط می کرد و تصور می شد روزهای سخت خاور میانه، در راه است و جنگی خانمان برانداز و بنیانکن، آینده این منطقه ملتهب و آشوب زده را تهدید می کند؛ اما سختکوشی، پیگیری، ممارست و تلاش شبانه روزی دیپلمات ها نشان داد که برای حل و فصل سخت ترین مسایل دنیای ما نیز راه های آسانی وجود دارد که هیاهوگران یا نمی خواهند و یا نمی توانند آن را ببینند.
نکته ای که سفر مسالمت جویانه جاری وزیر امور خارجه ایران نیز بر آن تاکید می کند و از واقعیت های انکار ناپذیر خاور میانه نیز هست و کسی نمی تواند آن را نادیده بگیرد این است که خاور میانه، سرزمینی برای همه است. همه کشورهایی که در این خطه جغرافیایی واقع شده اند و هم مردمانی که با تمام تنوع قومی، زبانی، عقیدتی و فرهنگی خود در این منطقه، زندگی می کنند.
هیچکس نمی تواند به حذف کامل یک قوم، مذهب یا ملیت از خاور میانه، فکر کند. این چیزی است که در طول قرن ها، ثابت شده و همچنان ثابت و پایدار خواهد ماند.
خاور میانه سرزمینی برای همه است و درست به همین دلیل، همه کشورها و قدرت های ساکن آن، می بایست در قبال امنیت و ثبات و صلح در این سرزمین و مبارزه با تروریزم و توسعه طلبی و نفاق افکنی و غصب و تجاوز و کشتار و تصفیه نژادی در این منطقه، احساس مسؤولیت کنند و این دین مشترک و جمعی همه کشورهای واقع در خاور میانه است.
ملت ها و دولت های مسلمان باید به این درک مشترک برسند که دشمن واقعی آنها و سرزمین خاور میانه کیست. چه کسی خود را چون وصله ای ناجور، بر خاور میانه تحمیل کرده و با غصب سرزمین های آبایی ساکنان بومی و باستانی این دیار، در صدد سلطه بر ملت های دیگر خاور میانه است.
این چیزی است که بر هیچکس پوشیده نیست؛ اما در کمال شگفتی و تعجب، برخی رژيم های سیاسی در دنیای اسلام، به جای درک این خطر عظیم و مبرهن، در پی دشمن تراشی از میان امت مسلمان و ایجاد نفرت و نفاق و فتنه و کینه در میان مسلمانان هستند و در این راستا حتی به تقویت تروریزم و همدستی با دشمن قسم خورده مسلمانان نیز مبادرت می کنند و این گره کور معمای خونین خاور میانه است.
آقای ظریف دوشنبه پس از دیدار با امیر و وزیر خارجه کویت گفت که تهدید علیه یک کشور، تهدید علیه همه است و هیچ کشوری نمی تواند مشکلات منطقه ای را بدون کمک دیگران حل کند.
سفیر ایران در کویت، سفر آقای ظریف را مرتبط با توافق اخیر اتمی دانسته و گفته:"آقای ظریف حامل پیام محبت و دوستی و مامور انتقال این پیام است که منطقه بیش از پیش به همکاری و همدلی در زمینه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و امنیتی نیاز دارد."
آقای ظریف در جریان مذاکرات اتمی وین و پیش از رسیدن به توافق نهایی در یک پیام ویدئویی از کشورها دعوت کرده بود تا با کمک به حل و فصل فوری پرونده اتمی که آن را "بحران غیر ضروری" خوانده بود به سراغ حل مشکلات جدی از جمله گسترش تهدید داعش در منطقه بروند.
کارشناسان مسایل خاور میانه هم به این سفر، نگاهی راهبردی و استراتژیک دارند و انتظار می رود کشورهای منطقه در برابر این پیام مثبت رییس دستگاه دیپلماسی ایران، سیگنال های متقابل مثبت ارسال کنند؛ زیرا به نظر می رسد منطقه بحرانی و ملتهت خاور میانه، اکنون بیش از هر زمان دیگری نیازمند راه حل ها و رهیافت های خردمندانه، دیپلماتیک و صلح جویانه است.
کشورهایی که بر طبل جنگ می کوبند اکنون باید به این نتیجه رسیده باشند که آنچه را آنها از مسیر جنگ و درگیری به دنبال دست یافتن به آن هستند، از راه های مسالمت آمیز و بسیار کم هزینه نیز قابل دسترسی است. یکی از نمونه های بارز و روشن این ادعا، برنامه اتمی ایران است؛ «بحرانی غیر ضروری» که به دلیل هیاهوی جنگ سالاران منطقه ای و بین المللی، به یکی از دردسرسازترین و خطرناک ترین بحران های تاریخ معاصر خاور میانه و چه بسا جهان بدل شده بود.
گاه به اندازه ای صدای دهل جنگ، نزدیک و قریب الوقوع به نظر می رسد که دیپلماسی و صلح و گفتگو در محاق، سقوط می کرد و تصور می شد روزهای سخت خاور میانه، در راه است و جنگی خانمان برانداز و بنیانکن، آینده این منطقه ملتهب و آشوب زده را تهدید می کند؛ اما سختکوشی، پیگیری، ممارست و تلاش شبانه روزی دیپلمات ها نشان داد که برای حل و فصل سخت ترین مسایل دنیای ما نیز راه های آسانی وجود دارد که هیاهوگران یا نمی خواهند و یا نمی توانند آن را ببینند.
نکته ای که سفر مسالمت جویانه جاری وزیر امور خارجه ایران نیز بر آن تاکید می کند و از واقعیت های انکار ناپذیر خاور میانه نیز هست و کسی نمی تواند آن را نادیده بگیرد این است که خاور میانه، سرزمینی برای همه است. همه کشورهایی که در این خطه جغرافیایی واقع شده اند و هم مردمانی که با تمام تنوع قومی، زبانی، عقیدتی و فرهنگی خود در این منطقه، زندگی می کنند.
هیچکس نمی تواند به حذف کامل یک قوم، مذهب یا ملیت از خاور میانه، فکر کند. این چیزی است که در طول قرن ها، ثابت شده و همچنان ثابت و پایدار خواهد ماند.
خاور میانه سرزمینی برای همه است و درست به همین دلیل، همه کشورها و قدرت های ساکن آن، می بایست در قبال امنیت و ثبات و صلح در این سرزمین و مبارزه با تروریزم و توسعه طلبی و نفاق افکنی و غصب و تجاوز و کشتار و تصفیه نژادی در این منطقه، احساس مسؤولیت کنند و این دین مشترک و جمعی همه کشورهای واقع در خاور میانه است.
ملت ها و دولت های مسلمان باید به این درک مشترک برسند که دشمن واقعی آنها و سرزمین خاور میانه کیست. چه کسی خود را چون وصله ای ناجور، بر خاور میانه تحمیل کرده و با غصب سرزمین های آبایی ساکنان بومی و باستانی این دیار، در صدد سلطه بر ملت های دیگر خاور میانه است.
این چیزی است که بر هیچکس پوشیده نیست؛ اما در کمال شگفتی و تعجب، برخی رژيم های سیاسی در دنیای اسلام، به جای درک این خطر عظیم و مبرهن، در پی دشمن تراشی از میان امت مسلمان و ایجاد نفرت و نفاق و فتنه و کینه در میان مسلمانان هستند و در این راستا حتی به تقویت تروریزم و همدستی با دشمن قسم خورده مسلمانان نیز مبادرت می کنند و این گره کور معمای خونین خاور میانه است.