تاریخ انتشار :سه شنبه ۱۱ دلو ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۲۶
کد مطلب : 264667
راه خلاصی افغانستان از امریکا «توجه به منابع داخلی و اولویت‌دهی به همسایگان» است
حجت‌الاسلام و المسلمین حسینی مزاری در گفتگو با خبرگزاری تحلیلی خبری «تحولات جهان اسلام» به بررسی روابط شیعیان و امارت اسلامی، شکل‌گیری جریان‌های جدید مخالف امارت در تاجیکستان، مقایسه حکومت پیشین و حکومت امارت اسلامی، ایجاد دولت فراگیر و مشارکت شیعیان در حکومت آینده افغانستان پرداخت. همچنین فعالیت‌های اخیر امریکا در تاجیکستان و چیستی تهدیدات جدید آنها علیه افغانستان و راهکارهای مقابله با آن مورد تحلیل قرار گرفت.
خبرگزاری صدای افغان(آوا) -قم: متن کامل گفتگوی حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری، رئیس عمومی مرکز فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی تبیان را با مجموعه‌ی تحلیلی خبری «تحولات جهان اسلام» در ادامه مطالعه می‌کنید:

۱- روابط شيعيان و امارت اسلامی، پس از روی کار آمدن امارت در افغانستان چگونه است؟ نظر شما درباره گزارش‌های مختلف رسانه‌ها از کوچ اجباری، بازداشت‌ها و بی توجهی امارت اسلامی به حقوق شیعیان چیست و راهکار آن را چه می‌دانید؟
حسینی مزاری در پاسخ به این سوال با تاکید بر روابط سالم و خوب شیعیان افغانستان و حکومت امارت اسلامی گفت: ما به عنوان تنها تشکیلات ملی شیعی در افغانستان، تاکنون مشکل خاصی از جانب حکومت احساس نکرده‌ایم و در موارد حقوقی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی و حتی بحث محاکم تعامل و همکاری وجود دارد و سعی می‌شود که مطابق احوال شخصی شیعیان رفتار شود. صحبت‌ها در رابطه با رسمیت مذهب شیعه بوده است و این دغدغه از گذشته تاکنون وجود دارد و حکومت سرپرست امارت اسلامی تاکنون اظهارنظری در مخالفت با شیعیان نداشته است و قرار است پس از پایان دوره حکومت سرپرست و هنگام استقرار نظام بحث حقوق و رسمیت مذهب شیعیان و سایر مذاهب اقدام مناسب و مثبتی صورت گیرد.

۲- درباره موضوع مولوی مهدی مجاهد و درگیری‌هایی که در بلخاب رخ داد، نظر شما چیست؟
مولوی مهدی ربطی به شیعیان ندارد. مولوی مهدی از سربازان و فرماندهان کوچک امارت اسلامی بود. در زمان جمهوریت نیز در خدمت طالبان بود و بعد از تسلط امارت بر کشور به عنوان رئیس استخبارات بلخاب منصوب شد و بعد از برکناری و انتقال به کابل از دستور تمرد کرد و در سطح بلخاب خودسرانه عمل کرد و طبیعی است که امارت حرکت‌های خودسرانه نیروی خودش
را برنمی‌تابد لذا وارد اقدام شدند. اول طالبان و افرادی که با او مرتبط بودند سعی بر مجاب کردن او بر تغییر مسیر وی کردند که یا به کابل برای مسئولیت دیگری برود یا در بلخاب با زندگی عادی خود کاری با طالبان نداشته باشد. اما او حاضر به تعامل با امارت اسلامی نشد که البته این به تحریک عناصر مرتبط با انگلیسی‌ها و جاهای دیگر بود که می‌خواستند از طریق مولوی مهدی مسائل را بین شیعیان و امارت اسلامی بکشانند که الحمدلله شیعیان آگاه بودند و خودشان را درگیر نکردند. لذا جنگ امارت با مولوی مهدی، جنگ یک قومندان متمرد با امارت بود و ربطی یه شیعه ندارد.
 
۳- نظر شما درباره استقرار گروه‌های ضد امارت اسلامی از جمله نیروهای احمد مسعود یا همان جبهه مقاومت ملی در تاجیکستان چیست؟ نظر شما درباره شورای اسلامی انسجام مقاومت در برابر امارت اسلامی که توسط محمد اسماعیل خان در مشهد تشکیل شده، چیست؟
کسانی که به عنوان مخالف امارت اسلامی در کشورهای خارجی تشکل‌هایی ایجاد کرده و سروصدا و هیاهویی دارند، از نظر من از اهمیت زیادی برخوردار نیستند، چرا که این افراد و این شخصیت‌ها قبلا در بیست سال حکومت جمهوریت حضور و مسئولیت داشتند، صدها میلیارد پول دولت و ده‌ها طیاره و صدها تانک و بیش از سیصد هزار نیروهای ارتش ملی و پلیس و امنیت ملی در اختیارشان بود، دهها کشور خارجی اینها را به رسمیت می‌شناخت و از همه مهم‌تر تمام ناتو و اعضایش به رهبری آمریکا از اینها حمایت می‌کردند. اینها نتوانستند در افغانستان کاری کنند و مدیریت درستی برای ایجاد افغانستان یکپارچه و متحد داشته باشند و کشور در اثر فساد و سوءمدیریت اینها از هم پاشید و طالبانی که یک کلاشنیکف و نهایتا یک موترسیکلت داشت و بیشترین داشته آنها موترهای رنجری بود که آن هم از سربازهای حکومت به غنیمت گرفته بودند، توانست بر ارتش کاملا مجهز اینها پیروز شود. معنای این چیست؟ معنایش این است که کسانی که در زمان جمهوریت مسئولیت داشتند افراد بسیار بی کفایت و ضعیفی بودند. حالا که کشور را نیز ترک کرده و دست خالی هستند چطور می‌توانند کاری انجام بدهند و تاثیرگذار باشند؟
کشورهایی مثل تاجیکستان که سعی می‌کنند زمینه حضور این افراد را در خاک خود فراهم کنند بیشتر به آبرو و اعتبار خودشان ضربه می‌زنند و بیشتر روابط خود با افغانستان را خراب می‌کنند. ما مطمئن هستیم که کشورهای قدرتمند منطقه هم علاقه‌ای
ندارند که افغانستان که قلب آسیاست و امنیتش بر امنیت روسیه، چین، هند و ایران تاثیرگذار است، ناامن باشد. لذا تاجیکستان به عنوان یک کشور فرعی که تحت تأثیر روسیه است و عضو پیمان امنیتی آسیای مرکزی، کار زیادی نمی‌تواند بکند.

۴- همان طور که جنابعالی هم در صحبت های پیشین خود اشاره کردید، اخیرا حضور آمریکاییها در تاجیکستان افزایش یافته است. موضوع را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ این مسئله چه تهدیدات و مسائل امنیتی را برای افغانستان در پی دارد؟
آمریکایی‌ها صرفا مزاحمت ایجاد می‌کنند. آنها با تمام اعضای ناتو بیست سال در افغانستان حضور داشتند و جولان دادند. با صدها میلیون دالر آمریکایی و با بیش از ۱۴۰ هزار نیروی نظامی و صدها هزار جاسوس و مشاور فرهنگی و… و صدها رسانه در داخل افغانستان حضور داشتند و چه گلی بر سر افغانستان زدند؟ جز اینکه از ملت ما قربانی گرفتند و زیرساخت‌های آن را تخریب کنند، کار دیگری نکردند و پس از بیست سال مفتضحانه شکست خوردند. حالا آمدند در تاجیکستان یا قرقیزستان یا جاهای دیگر سعی می‌کنند حضور پیدا کنند.
در واقع آمریکایی‌ها برای جبران شکست در افغانستان، و با استفاده از خلاءیی که در منطقه بخاطر عدم حضور جدی روسها و ایرانیها به دلیل مسائل جنگ اوکراین و مشغله‌های داخلی ایران به وجود آمده، تلاش می‌کنند جای پایی باز کرده و به احتمال قوی به دنبال ایجاد پایگاه‌های نظامی در تاجیکستان یا قرقیزستان یا برخی کشورهای آسیای میانه هستند. طبعا نفس وجود پایگاه نظامی آمریکا در آسیای مرکزی به معنای ادامه ناامنی‌ها در افغانستان است و به نفع افغانستان و کل منطقه نیست و امیدوار هستیم که روسها به فکر بیافتند. بالاخره تاجیکستان مرتبط و تحت تأثیر و حوزه نفوذ و عمق استراتژیک آنهاست. همچنین ایران، هند و چین و سایر کشورهای منطقه باید حواسشان را جمع کنند تا آمریکا از غفلت آنها سوءاستفاده نکند.

۵- از نظر شما مدل حکومتی مناسب برای آینده افغانستان چه نوع حکومتی است؟ و چگونه می‌توان آن را در افغانستان برقرار کرد؟
ما در گذشته نظر خود را در این باره گفتیم. حکومت باید حکومت اسلامی باشد اما بر اساس انتخاب آرای عموم مردم. قوانین و ضوابط اسلامی باشد ولی مردم باید در تعیین زعیم (رهبر) خود مشارکت داشته باشند.
 
۶- نقاط ضعف و قوت حکومت پیشین افغانستان و همچنین حکومت فعلی طالبان را چگونه تحلیل می‌کنید؟
حکومت گذشته سرتاسر ضعف بود و چیز مثبتی در این حکومت گذشته ندیدیم. ما بیشت سال حکومت جمهوریت در کابل و دیگر شهرهای
افغانستان بودیم و کار کردیم. متاسفانه ضایعاتی که حکومت جمهوری در افغانستان داشت، بسیار برای مردم سنگین بود و علاوه بر اینکه ۱۷۰ هزار نفر از مردم ما توسط آمریکایی‌ها کشته شدند و صدها زیرساخت اقتصادی، فرهنگی و نظامی افغانستان توسط آمریکایی‌ها و مزدورانشان تخریب شد، آسیب‌های سنگین فرهنگی به خانواده است که ما شاید نتوانیم تا دهها سال دیگر این نواقص و مشکلات را جبران کنیم. در مجموع آمریکایی‌ها در سال‌های گذشته از افغانستان به عنوان یک سکو علیه ایران، چین، هند و روسیه استفاده کردند و منافع افغانستان برای آنها هیچ اهمیتی نداشت و مورد سوءاستفاده قرار گرفتند. در یک کلام بگویم اگرچه نامش جمهوری اسلامی بود ولی از اسلام اصلا خبری نبود. تمامی افعال و حرکات این حکومت، از رئیس‌جمهور تا پایین ترین سطح اکثرا بر مبانی غیراسلامی و حتی ضداسلامی استوار بود.
اما در رابطه با امارت اسلامی وجوهات مثبت زیادی وجود دارد. به نظر من این وجوهات مثبت بیش از ۷۰ درصد است. حداقلش این است که شما وقتی وارد کشور افغانستان می‌شوید احساس می‌کنید وارد یک کشور اسلامی شده‌اید ولی در گذشته اینطوری نبود و تمام مظاهر فسق و فجور و شرک و نفاق در حکومت جمهوری وجود داشت.
الان علیه فساد مبارزه می‌شود، علیه فساد اقتصادی، فساد اداری، فساد اخلاقی و از ابتذالات فرهنگی و رسانه‌ای جلوگیری می‌شود. امنیت نسبت به گذشته در سرتاسر افغانستان برقرار است و با موتر شخصی خود می‌توانید از یک طرف کشور به طرف دیگر سفر کنید. اما یک‌سری نواقص وجود دارد که من این وجوهات مثبت و نواقص را در یک جزوه در خبرگزاری خودمان و در جلسات با رسانه‌ها منتشر و چاپ کردم. مواردی مثل آزادی بیان، آزادی احزاب، انتخابات و مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود و…
 
۷- به نظرشما افغانستان چگونه می‌تواند از تهدیدات آمریکا خلاص شود؟ آمریکا هنوز حملات هوایی به افغانستان می‌کند و مدعی هست که القاعده در افغانستان فعالیت دارند.
راه خلاصی ما از تهدیدات آمریکا توجه به منابع داخلی است. یعنی امارت اسلامی باید به مردم تکیه کند و از امکانات مردم استفاده بکند و در توسعه پایگاه اجتماعی خود تلاش بکند و هماهنگی بین
مردم و حکومت به صورت جدی ایجاد شود. دوما امارت اسلامی باید از امکانات و فرصت های کشورهایی که تاکنون با امارت همسو بودند، استفاده بکند. امارت اسلامی باید با کشورهای منطقه از چینی‌ها، روس‌ها، ایرانی‌ها تا هند و پاکستان که روابط خوبی با امارت داشتند، تعامل کنند و توجه و حمایت آنها را جلب کنند و اگر چنین کاری کنند آمریکایی‌ها کاری نمی‌توانند بکنند. اگر امارت اسلامی نسبت به کشورهای همسایه بی توجه باشد، اگر کل دنیا هم برای برقراری امنیت در افغانستان متحد شوند باز هم محال است چنین شود، چنانکه در بیست سال گذشته کل غرب و کل اعضای ناتو در افغانستان حضور داشتند. البته من نمی‌گویم که با دنیا تعامل نداشته باشیم امارت می‌تواند مطابق منافع ملی با تمام کشورهای دنیا به استثنای اسرائیل تعامل داشته باشد اما اولویت را باید به کشورهای همسایه بدهند. اگر این دو تا مولفه رعایت شود آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند.

۸- حکومت طالبان چگونه می‌تواند از شیعیان در حکومت خود استفاده کند؟ آیا ایده حکومت فراگیر با طالبان ممکن است؟
 بله، امارت به این ایده رسیده و اگر هم نرسیده باشد حتما خواهد رسید که بدون حضور و همکاری شیعیان در افغانستان، هیچ حکومتی پا نخواهد گرفت. شیعیان در افغانستان یک مجموعه منفعل، ضعیف و بی تاثیر نیستند. شیعیان امروز بیش از ده میلیون نفر و بیش از ۳۰ درصد جمعیت افغانستان را تشکیل می‌دهند. خب طبیعی است هر حاکمیتی که در افغانستان به وجود می‌آید بدون در نظر گرفتن سهم این جمعیت، حکومت مقتدر و مستحکمی به وجود نخواهد آورد. این را حکومت درک می‌کند و ما می‌دانیم کشور در چه شرایطی قرار دارد. در حکومت آینده حضور شیعیان حتمی خواهد بود و حکومت فراگیر با حضور شخصیت های شیعه، البته نه به عنوان سهم فلان حزب و فلان شخص و سهم فلان ولایت که حتی ما هم مخالف آن هستیم. در حکومت گذشته از این سهم بندی ها بود و افرادی داخل حکومت می‌رفتند که فقط خودشان را چاق می‌کردند و هیچ خدمتی و هیچ کاری برای جامعه شیعه و مردم انجام ندادند. شخصیت‌های لایق، متخصص، متعهد و متدین در چارچوب حکومت حضور پیدا کنند و یک حکومت فراگیر را تأسیس بکنند.

۹- مجموعه تبیان چه فعالیت هایی دارد؟ آیا ادعاهای برخی رسانه‌ها درباره فعالیت نظامی مرکز
تبیان و جذب نیرو برای فاطمیون صحت دارد؟

مرکز تبیان تشکیلاتی است که ۳۱ سال پیش در ۱۵ سنبله برای ارتقای فرهنگ مردم تأسیس شده است. چون ما ۳۱ سال پیش به این نتیجه رسیدیم که ضعف فرهنگ بومی در افغانستان باعث مشکلات و معضلات مختلف شده است لذا طی این مدت کارهای خیلی بزرگی در قالب چهارده بخش در ولایات مختلف کار کردیم. مثلا بخش زنان، جوانان، دانشجویی، طلاب و علما، تربیت بدنی و ورزش، آموزش، انتشارات و… که تشکیلات آن جدای از رسانه‌ی ما (خبرگزاری صدای افغان آوا) و جزء مرکز تبیان است. ما هم در مباحث فکری و فرهنگی کار گسترده‌ای انجام دادیم و هم در فضای رسانه‌ای یک حرکت مقتدر و فراگیر انجام دادیم. ما در بحث آموزش، ۸۸ هزار نفر را به صورت کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت در رشته های مختلف آموزش دادیم و صدها نفر را در دانشگاه‌های ایران بورسیه کردیم. ما در بحث رسانه‌ای بیش از ۵۰۰ نفر نیرو تربیت کردیم و صد نفر آن در خبرگزاری خودمان فعال هستند و بقیه در سایر رسانه‌های داخلی و بین المللی از BBC تا جاهای مختلف فعال هستند.
مرکز تبیان در بیست سال گذشته بزرگترین تشکلی بوده است که در افغانستان کار کرده و اهل سنت و شيعيان چنین تشکیلاتی را به این حجم نداشته است. ما در طول تمام کارهایمان ولایتمدار بوده‌ایم و بر اساس اندیشه ولایت در افغانستان کار کردیم. منتقد حکومت جمهوریت بودیم و علیه اشغالگران افغانستان کار کردیم. این روحیه و رویکرد ما باعث شد که دشمن ما را تحمل نکند و در معرض هجمه آمریکایی قرار گرفتیم و حملات انتحاری علیه دفتر مرکزی ما شکل دادند و بیش از ۵۰ نفر از همکاران ما را شهید و بیش از ۱۴۰ نفر هم زخمی شد. ما بهای سنگینی را در مبارزه ضد آمریکایی پرداختیم و در کابل و جاهای مختلف به طالبان گفتیم که شما نگویید که ما تنها علیه آمریکا جنگیدیم، بالاخره در افغانستان یک نهضت ملی ضد آمریکا وجود داشت و شیعیان نقش پررنگی در آن داشتند به خصوص مرکز تبیان که در جبهه جنگ نرم علیه آمریکا حضور داشت. منتها ما در عرصه نظامی کار نکردیم، اگرچه در سال ۱۳۵۷ وارد پایگاه نظامی شدیم اما همچنان کار فرهنگی می‌کردیم. و از آن زمان تا حالا ین روند ادامه داشته و در افغانستان هیچ فعالیت نظامی نداشتیم و این رویکرد را هم نمی‌پسندیم و کسی را هم تشویق به این مسیر نمی‌کنیم و به شدت از این روند برحذر می‌داریم.
 
https://avapress.net/vdciq5aryt1aqq2.cbct.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما