برخورد دوگانه سران امریکا و غرب نسبت به دولت و کشورهای مختلف، بر هیچ صاحب خردی پوشیده نیست. چنانچه به تکرار یاد آور شده ایم اندیشه و رفتار قدرت های زورمند بر اساس منافع تعریف شده آنان در برابر دولت و ملت ها شکل می گیرد.
آنجا که جنگ تامین کننده منافع استعماری و غیر انسانی آنها باشد، به جنگ و آتش افروزی دامن می زنند و در این جهت ابداً جان و مال و آسایش انسان های دیگر برای آنان اهمیت و ارزشی ندارد و حتی اگر کشتار و تخریب بیشتر و فجیع تر بتواند آنان را به مقاصد توسعه طلبانه و دخالت جویانه شان در سطح منطقه و جهان، نزدیک تر کند، با کمال خونسردی و وقاحت، به شعله ور کردن هر چه بیشتر و و یرانگر تر آن همت می گمارند.
نمونه های این بر خورد دوگانه و پارادوکسیکال سران امریکا و غرب را در مواجهه با دولت و ملتهای مختلف جهان شاهدیم.
به عنوان نمونه این روزها که نوار غزه در فلسطین اشغالی با سبع ترین و وحشیانه ترین حملات هوایی و زمینی ارتش تا به دندان مسلح صهیونیستی مواجه است و جنگنده های آهنین اسرائیل و البته در سایه سکوت و تائید قدرتهای استعماری و عوامل منطقه ای عرب آنان، هر دم و لحظه ای خانه و کاشانه مردم ملکی و بی گناه نوار غزه را بر سر آنان آوار می کنند و زن و کودک و پیر و جوان را به خون و آتش می کشند، در کمی دور تر از فلسطین و در افغانستان، سران امریکا و بر اساس منافع نامشروع خویش، نقش دایه های مهربان تر از مادر را بازی می کنند!.
با تاسف باید معترف بود که در سایه سار عدم کفایت و درایت سیاسی رهبران و سیاستمداران وابسته ما، مقامات امریکایی و با استفاده از بستر به وجود آمده در عرصه انتخابات ریاست جمهوری، به خود اجازه می دهند تا در قامت قیم و سر پرست دولت و ملت افغانستان، قد بر افراشته و برای دولت و نظام آینده این آب و خاک، تکلیف معین کنند!.
پس از کشمکش و معضل به وجود آمده در زمینه انتخابات ریاست جمهوری و نفهمیدن هیچ یک از رقبای انتخاباتی حرفها و دغدغه های یکدیگر را، وزیر امور خارجه امریکا و البته بدون دعوت و درخواست دولت و رهبران دو تیم انتخاباتی، طیاره او وارد فضای افغانستان شده و جان کری را به ارگ ریاست جمهوری پایین می کند!.
از بدو ورود کری در صبحگاه روز جمعه به کابل، نشستها و دیدارهای داغ و متکثری میان او و رئیس جمهور و دو رهبر دو تیم رقیب انتخاباتی، صورت گرفته و هنوز نیز این دیدارها و رایزنی های مهم و حیاتی ادامه دارد.
صرف نظر از آنکه چه نتیجه از این نشستها و دیدارها گرفته شده و چه مقدار از گره کور انتخابات ریاست جمهوری در کشور گشوده شود یا نه، یک چیز مسلم است و آن ژست و پُز بشر دوستی مقامات کاخ سفید نسبت به دولت و مردم افغانستان است که گویا به دولت و ملت افغان می خواهند این پیام را مخابره کنند که ما دوست و غمخوار دولت و ملتها هستیم و نمی توانیم شاهد درد و رنج و تباهی آنان در هر گوشه و کنار این جهان باشیم!.
ادعای بشر دوستی مقامات امریکایی و اروپایی زمانی بیشتر جالب می نماید و هر انسان خردمند و عاقلی را به لبخند وا می دارد که از موضع گیری همیشگی آنها نسبت به جنایتهای هولناک دولت نامشروع صهیونیستی علیه مردم مظلوم فلسطین و به ویژه مسلمانان در بند غزه در این شب و روزهای سخت، مطلع شویم.
بسیار شگفت و تاسف بار است که دولت بشر دوست و متمدن ایالات متحده امریکا و بیشتری از دول اروپایی همصدا با واشنگتن، از تجاوز وحشیانه ارتش اسرائیل به نوار غزه تجلیل کرده و آن را دفاع از دولت و مردم اسرائیل می دانند!.
در این میان موضع خاموش و مرگبار و ننگین دولتهای عربی از همه رقتبار تر و مشمئز تر می نماید. به نظر می رسد حملات وحشیانه هر از گاه رژیم سفاک و جانی اسرائیل علیه مردم فلسطین در تبانی و هماهنگی کامل با دولتهای عربی منطقه، صورت می پذیرد و مقامات اسرائیل پیش از هر حمله هوایی و زمینی به سنگرهای مقاومت و نیز شهرهای بی دفاع فلسطین، رضایت دول عربی در منطقه را جلب می کند.
دلیل بر تحلیل بالا، سکوت ننگین و مرگبار دول بی خاصیت عربی در برابر حملات هوایی اخیر اسرائیل به نوار غزه و مردم بی دفاع آن است. حمام خونی که این شب و روزها، ارتش نامشروع یهود در غزه به راه انداخته است، دل هر انسانی را به درد می آورد؛ کودکان معصوم و زیبایی که در زیر آوارها و یا در آغوش پدران و مادران و برادران شان، مثل گل پر پر می شوند؛ قلب هر کسی که ذره ای از انسانیت و آدمیت بهره برده باشد را تحت تاثیر قرار می دهد.
در هر حال، گمان نمی رود در دنیا دولت و ملتی وجود داشته باشد که از بر خورد دوگانه امریکا و غرب در قبال کشورها و دولت های مختلف جهان، اطلاع نداشته و مقامات این قدرت های برتر استعماری را به رسمیت نشناسد.
همه می داند که دوگانگی برخورد با دولت و ملتها از ناحیه امریکا و اروپا، برخاسته از سیاست استعماری آنها در قبال دولت و کشورهای مختلف است که به اقتضای منافع استکباری و استعماری شان، در معرض تغییر و تحول است.
نویسنده: سیدفاضل محجوب، سردبیر روزنامه انصاف
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل