تاریخ انتشار :سه شنبه ۱۹ جوزا ۱۳۸۸ ساعت ۲۳:۱۴
کد مطلب : 8865
لبنان كوچك عرصه ي رقابت هاي بزرگ
و نحوه ي تقسيم وزارت خانه ها چالش و مشكل ديگري است که در آينده اي نزديك بازهم فضاي سياسي لبنان را تحت الشعاع قرار خواهد داد
لبنان يكي از كوچك ترين كشورهاي خاورميانه است كه در معادلات منطقه اي از نقش بي بديلي برخوردار است. كشوري كه در همجواري اسرائيل قرار گرفته و سال هاي سال است كه يكي از مهم ترين مامن هاي جنبش هاي آزادي خواه و ضد اسرائيلي جهان عرب به شمار مي رود. به غير از سال هاي دهه ي 1960 ميلادي كه از آن به دوران طلايي تاريخ لبنان ياد مي كنند، اين كشور در ساير برهه هاي تاريخي خود يكي از كانون هاي بزرگ بحران در منطقه ي خاورميانه محسوب مي شده است كه قسمت زيادي از مناقشات و منازعات خاورميانه را بايد با محوريت اين كشور تجزيه و تحليل كرد. به جرات مي توان ادعا كرد كه از زمان جنگ سي و سه روزه و بي نيتجه ماندن عمليات نظامي ارتش اسرائيل در اين كشور، اهميت و جايگاه اين كشور در منطقه نيز افزايش يافته و به همان ميزان بر اهميت و حساسيت تحولات سياسي دروني اين كشور افزوده است.
آن چه كه اين روزها لبنان را در كانون توجهات رسانه اي جهاني قرار داده است هيجدهمين دوره ي انتخابات پارلماني اين كشور است كه هفدهم جوزاي سال جاري در سراسر اين كشور برگزار شد و ظاهرا نمايندگان وابسته به جريان 14 مارس توانسته اند به پيروزي برسند. اين انتخابات در حالي به پايان رسيد كه از قبل بسياري از تحليل گران واقع بين به نحوي نتيجه ي اعلام شده را پيش بيني مي كردند. دلايل اين امر نيز تا حد زيادي روشن است، بافت فرقه اي و طائفه اي لبنان از يك سو و حمايت هاي فراوان و سرسام آور برخي قدرت هاي خارجي از جريان 14 مارس به طرز كاملا محسوسي، آراء را به نفع اين گروه جهت دادند. رسانه هاي خبري از اين انتخابات به عنوان گران ترين و پر هزينه ترين انتخابات پارلماني جهان ياد كرده اند، انتخاباتي كه ائتلاف چهارده مارس به طور گسترده اي به سياست خريد آراء در سراسر كشور دست زد به گونه اي كه قيمت خريد يك رأي به مرز هشتصد دلار رسيده بود.
از چند مدت قبل از برگزاري انتخابات، قدرت هاي حامي چهارده مارس سفرهاي متعددي را به لبنان داشتند كه از جمله ي آن ها مي توان به سفر عبدالعزيز خوجه ( وزير تبليغات عربستان و سفير اسبق اين كشور در لبنان )، جو بايدن معاون اول باراك اوباما وسفر اخير باراك اوباما را به منطقه ياد كرد كه با هدف تقويت جريان 14 مارس صورت گرفتند و در نتيجه حمايت هاي مالي و سياسي فراواني از اين جريان به عمل آمد.
به هر حال از 128 كرسي پارلمان لبنان در حدود 71 كرسي به ائتلاف 14 مارس و 53 كرسي به ائتلاف 8 مارس اختصاص پيدا كردند كه نشان مي دهد اكثريت 14 مارسي ها نسبي است و باز هم بايد به تشكيل يك دولت ائتلافي با حضور جريان مخالف تن در دهند. ظاهرا در اين انتخابات حزب الله لبنان توانسته است تمام يازده نماينده ي مد نظر خود را به مجلس بفرستد كه در كنار 42 كرسي ديگر ائتلاف هشتم مارس از پتانسيل بالايي برخوردار خواهد بود كه در كنار يكديگر قادرند تاثير غير قابل انكاري بر معادلات سياسي لبنان داشته باشند.
اما آن چه كه باعث مي شود پيروزي جريان 18 مارس را در اين انتخابات تا حد زيادي بي اثر بر موقعيت جريان 8 مارس بدانيم در اين نكته است كه بر اساس آن چه كه در توافقات دوحه در گذشته به تصويب رسيد يك سوم صندلي هاي كابينه بايد به نيروهاي هشتم مارسي واگذار شود و از سوي ديگر حزب الله از امتياز وتوي مصوبات كابينه ي دولت در لبنان برخوردار شده است كه مقاومت را قادر مي سازد سياست هاي كابينه را كاملا دگرگون كند. در واقع اگر چهارده مارس هم نمي توانست به اكثريت دست يابد و در موقعيت فعلي 8 مارس قرار مي گرفت از همين امتيازات برخوردار مي گشت و اين در وهله ي اول ناشي از بافت و ساختار استثنايي اين كشور كوچك و پراهميت منطقه است. اما با تمام اين ها آن چه كه باعث مي شود جريان هاي سياسي 8 مارس و چهارده مارس براي كسب اكثريت آراء اين گونه تلاش نمايند كه حتي سياست خريد آرا را نيز در دستور كار قرار دهند در افزايش پرستيژ و مشروعيت نسبي اين جريانات در عرصه ي سياسي لبنان خلاصه مي گردد و گرنه بر اساس توافقات قبلي دو طرف از قدرت سياسي نسبتا يكساني در امور تقنيني و اجرايي كشور برخوردارند.
به هر حال با پايان يافتن انتخابات پارلماني در لبنان به نظر مي رسد تا حدي اوضاع سياسي اين كشور در يك وضعيت عادي قرار بگيرد ولي با تمام اين ها تشكيل دولت ائتلافي و نحوه ي تقسيم وزارت خانه ها چالش و مشكل ديگري است که در آينده اي نزديك بازهم فضاي سياسي لبنان را تحت الشعاع قرار خواهد داد و دو جريان يك بار ديگر با تمام قوا رودر روي يكديگر قرار خواهند گرفت. مسئله اي كه يك بار ديگر قدرت هاي عربي و اروپايي حامي چهارده مارس را به دخالت در امور لبنان وا خواهد داشت و همين امر لبنان كوچك را به ميدان جديدي براي تصفيه حساب هاي منطقه اي تبديل خواهد كرد و در اين ميان آن چه كه بيش از سايرين ذي نفع به شمار مي روند، اسرائيل و سياستمداران صهيونيست خواهند بود و بس. 
نویسنده: سید محمد رضا موسوی
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - مشهد مقدس
https://avapress.com/vdci.qavct1avwbc2t.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما