اندرو شایرو؛ معاون وزیر خارجه امریکا در امور سیاسی و نظامی باری اعلام کرد که قرارداد ۶۰ میلیارد دالری فروش تسلیحات امریکا به عربستان سعودی نهایی شده است. این تسلیحات که طی ۱۵ تا ۴۰ سال تحویل عربستان سعودی خواهد شد شامل ۸۴ جت جنگنده اف ۱۵، ۷۰ فروند بالگرد آپاچی، ۷۲ فروند بالگرد جنگی «بلک هاوک» و ۳۶ بالگرد سبک «لیتل برد» خواهد بود.
وزارت دفاع امریکا اعلام کرده است که هدف از فروش این تسلیحات به عربستان سعودی افزایش توان دفاعی و بازدارندگی این کشور است و در عین حال تاکید کرد که این مبادله تسلیحاتی تاثیری بر برتری نظامی اسرائیل در منطقه نخواهد داشت.
این تنها بخشی از بازی نظامی و تسلیحاتی امریکا در منطقه حساس خاور میانه است. خاور میانه مهم ترین و بزرگ ترین بازار فروش تسلیحاتی امریکایی است.
یک پرسش کلیدی که در این میان وجود دارد این است که چرا این تصمیم امریکا هیچگاه با مخالفت صریح رژیم اسراییل مواجه نشد؟
این در حالی است که امریکا حتی حین موافقت با یکی از بزرگ ترین قراردادهای فروش تسلیحات به عربستان سعودی نیز بر تعهد خویش در زمینه حفظ برتری نظامی اسراییل در منطقه حساس خاور میانه تاکید کرد؛ اما این امر هم سبب نشد که سعودی های مسلط بر عربستان نسبت به سوء نیت امریکا از فروش این حجم سنگینی از تسلیحات به آن کشور، تردیدی به خود راه دهند؛ زیرا امریکا برای گمراهی اعراب از توجه به این حقیقت آشکار، یک بهانه مهم تر را در برابر عربستان قرار داده و آن بزرگنمایی خطر ایران برای اعراب است.
این سیاست ایالات متحده است که همواره با توسل به تئوری توطئه، سعی می کند برای کشورهای جهان، دشمنان فرضی ایجاد کند و به این ترتیب، بازار فروش تسلیحات انبارشده خود را رنگ و رونق ببخشد.
ثروت سرشار نفتی عربستان را باید سلاح های مرگبار امریکایی ببلعد و این آسان ترین شیوه ای است که می توان به چنین مامولی دست یافت.
امریکا اما به این هم بسنده نمی کند؛ بلکه با استقرار نیروهای نظامی اش در عربستان سعودی، چنین وانمود می کند که دوست و هم پیمان سعودی است؛ غافل از آنکه این امر، نقض صریح حاکمیت ملی سعودی است.
عربستان سعودی در سال ۲۰۰۳ میلادی تحت فشار گروه های اسلامگرا مجبور شد نیروهای نظامی امریکا را از خاک خود بیرون براند و امریکا پایگاه های خود را از عربستان به قطر منتقل کرد. این بیشتر به این دلیل بود که برای گروهی از مسلمانان، حضور نیروهای کفر در سرزمین های اسلام و شهرهای مقدس، غیرقابل توجیه بود.
اما سال گذشته، روزنامه انگلیسی دیلی تلگراف از وجود یک پایگاه هوایی مربوط به هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی در خاک عربستان و در نزدیکی مرز یمن پرده برداشت.
یمن یکی از قربانیان اصلی هواپیماهای بی سرنشین امریکایی است. چندی پیش دو گروه حقوق بشری بین المللی نسبت به این امر شدیدا اعتراض کردند و آن را از مصادیق جنایت علیه بشریت تلقی کردند؛ این در حالی است که به نظر می رسد عربستان نیز در این خون ریزی ها و کشتارها دست دارد؛ زیرا براساس ادعای دیلی تلگراف، میزبان پایگاه هوایی امریکاست.
جز این موارد، هیچ رفتار دیگری که نشان دهد ایالات متحده دوست واقعی اعراب است وجود ندارد.
یکی از نمونه های آن، ماجرای فلسطین و اسراییل است که امریکا همواره در برابر جنایت های آشکار رژیم اسراییل در زمینه کشتار اعراب یا سکوت کرده و یا آن را به صورت بی شرمانه ای توجیه نموده است؛ این در حالی است که همه اعراب در خاور میانه با سلاح های امریکایی کشته می شوند!
از سوی دیگر، عربستان سعودی یکی از غیردموکراتیک ترین و سرکوبگرترین رژیم های سیاسی در منطقه است. نقض سیستماتیک حقوق بشر مورد ادعای امریکا، تبعیض شدید طبقاتی و مذهبی، عیاشی و خوشگذرانی شاهزاده های آل سعود به نام مذهب و با استفاده از ثروت سرشار حاصل از فروش ارزان طلای سیاه به امریکا و غرب و... نمونه هایی از این ادعاست؛ اینهمه اما از چشم امریکا دور مانده تنها به یک دلیل ساده و آن اینکه سعودی، گوش به فرمان امریکا و میزبان پایگاه های نظامی آن کشور است. تصور کنید اگر ثروت سرشار و سرسام آور طلای سیاه سعودی، همگی برای مردم آن کشور هزینه می شد، آیا عربستان همان کشوری بود که اکنون است؟
وزارت دفاع امریکا اعلام کرده است که هدف از فروش این تسلیحات به عربستان سعودی افزایش توان دفاعی و بازدارندگی این کشور است و در عین حال تاکید کرد که این مبادله تسلیحاتی تاثیری بر برتری نظامی اسرائیل در منطقه نخواهد داشت.
این تنها بخشی از بازی نظامی و تسلیحاتی امریکا در منطقه حساس خاور میانه است. خاور میانه مهم ترین و بزرگ ترین بازار فروش تسلیحاتی امریکایی است.
یک پرسش کلیدی که در این میان وجود دارد این است که چرا این تصمیم امریکا هیچگاه با مخالفت صریح رژیم اسراییل مواجه نشد؟
این در حالی است که امریکا حتی حین موافقت با یکی از بزرگ ترین قراردادهای فروش تسلیحات به عربستان سعودی نیز بر تعهد خویش در زمینه حفظ برتری نظامی اسراییل در منطقه حساس خاور میانه تاکید کرد؛ اما این امر هم سبب نشد که سعودی های مسلط بر عربستان نسبت به سوء نیت امریکا از فروش این حجم سنگینی از تسلیحات به آن کشور، تردیدی به خود راه دهند؛ زیرا امریکا برای گمراهی اعراب از توجه به این حقیقت آشکار، یک بهانه مهم تر را در برابر عربستان قرار داده و آن بزرگنمایی خطر ایران برای اعراب است.
این سیاست ایالات متحده است که همواره با توسل به تئوری توطئه، سعی می کند برای کشورهای جهان، دشمنان فرضی ایجاد کند و به این ترتیب، بازار فروش تسلیحات انبارشده خود را رنگ و رونق ببخشد.
ثروت سرشار نفتی عربستان را باید سلاح های مرگبار امریکایی ببلعد و این آسان ترین شیوه ای است که می توان به چنین مامولی دست یافت.
امریکا اما به این هم بسنده نمی کند؛ بلکه با استقرار نیروهای نظامی اش در عربستان سعودی، چنین وانمود می کند که دوست و هم پیمان سعودی است؛ غافل از آنکه این امر، نقض صریح حاکمیت ملی سعودی است.
عربستان سعودی در سال ۲۰۰۳ میلادی تحت فشار گروه های اسلامگرا مجبور شد نیروهای نظامی امریکا را از خاک خود بیرون براند و امریکا پایگاه های خود را از عربستان به قطر منتقل کرد. این بیشتر به این دلیل بود که برای گروهی از مسلمانان، حضور نیروهای کفر در سرزمین های اسلام و شهرهای مقدس، غیرقابل توجیه بود.
اما سال گذشته، روزنامه انگلیسی دیلی تلگراف از وجود یک پایگاه هوایی مربوط به هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی در خاک عربستان و در نزدیکی مرز یمن پرده برداشت.
یمن یکی از قربانیان اصلی هواپیماهای بی سرنشین امریکایی است. چندی پیش دو گروه حقوق بشری بین المللی نسبت به این امر شدیدا اعتراض کردند و آن را از مصادیق جنایت علیه بشریت تلقی کردند؛ این در حالی است که به نظر می رسد عربستان نیز در این خون ریزی ها و کشتارها دست دارد؛ زیرا براساس ادعای دیلی تلگراف، میزبان پایگاه هوایی امریکاست.
جز این موارد، هیچ رفتار دیگری که نشان دهد ایالات متحده دوست واقعی اعراب است وجود ندارد.
یکی از نمونه های آن، ماجرای فلسطین و اسراییل است که امریکا همواره در برابر جنایت های آشکار رژیم اسراییل در زمینه کشتار اعراب یا سکوت کرده و یا آن را به صورت بی شرمانه ای توجیه نموده است؛ این در حالی است که همه اعراب در خاور میانه با سلاح های امریکایی کشته می شوند!
از سوی دیگر، عربستان سعودی یکی از غیردموکراتیک ترین و سرکوبگرترین رژیم های سیاسی در منطقه است. نقض سیستماتیک حقوق بشر مورد ادعای امریکا، تبعیض شدید طبقاتی و مذهبی، عیاشی و خوشگذرانی شاهزاده های آل سعود به نام مذهب و با استفاده از ثروت سرشار حاصل از فروش ارزان طلای سیاه به امریکا و غرب و... نمونه هایی از این ادعاست؛ اینهمه اما از چشم امریکا دور مانده تنها به یک دلیل ساده و آن اینکه سعودی، گوش به فرمان امریکا و میزبان پایگاه های نظامی آن کشور است. تصور کنید اگر ثروت سرشار و سرسام آور طلای سیاه سعودی، همگی برای مردم آن کشور هزینه می شد، آیا عربستان همان کشوری بود که اکنون است؟