تاریخ انتشار :شنبه ۱۱ قوس ۱۳۹۱ ساعت ۱۸:۵۲
کد مطلب : 53167
از حقوق بشر اسلامی تا حقوق بشر غربی
نقض حقوق انسان ها، یکی از مصائب همیشگی بشر بوده و هست. دفاع از آن نیز همواره مدعیان راستین و دروغینی داشته است. در این میان سندی معروف به اعلامیه جهانی حقوق بشر و چند میثاق دیگر، با تعریف و تفسیر با خاستگاه اومانیستی و سکولاریستی، مانیفیست چرا ناپذیر حقوق بشر خوانده می‌شود. 

در حالی که در نگاه دینی و براساس فرموده امام علی(ع) "انسان ها از دو دسته هم کیش یا همانندی درخلقت" خارج نیستند و بی‌تردید از هر دو منظر دینی و انسانی، از حقوق واجب الاحترام برخوردار اند. که می‌توان آن ها را در اصولی مانند حق حیات، تحصیل و حق امنیت، حقوق شهروندی و نیز حقوق دینی، اخلاقی و... به عنوان بارزترین مصادیق حقوق بشری دینی دانست.
در آن‌سو، علی‌رغم میثاق ها و نهادهای متعدد حقوق بشری، شاهد بیشترین نقض حقوق بشر از جانب تدوین کنندگان غربی آن هستیم که اقلیت سرمایه دار حاکم برجهان به یمن بهره مندی از رسانه های قدرتمند و در اختیار داشتن نهادهای بین‌المللی با وجود نقض‌های مستمر و فاحش حقوق بشر، مدعی دفاع از آن نیزهستند. 

به هرحال، ماهیت و خاستگاه سیاسی و فکری مدونان اعلامیه حقوق بشر و دیگر میثاق ها، نیاز به بازخوانی مجدد دارد، تا در پرتو آن تفاوت شرایط خاستگاهی، تعریف ها و تفسیرها، مولفه ها و مبانی ارزشی، فرهنگی، سیاسی و جغرافیایی غربی، از جهات جهان شمول آن میسور گردد؛ تا بتوانیم با توجه به مبانی فلسفی و دینی خود، تعریف و قرائت همگون با مبانی و ارزش های دینی، ملی و فرهنگی جامعه خویش را سامان دهیم.
 
اینکه در قانون اساسی کشور ما (ماده3)"هيچ قانونی نمی تواند مخالف معتقدات واحکام دين مقدس اسلام باشد." و از سوی دیگر درماده(7) رعایت اعلامیه جهانی حقوق بشر و دیگر میثاق های بین المللی را پذیرفته، حاکی از حاکم بودن مطلق ارزشهای دینی و فرهنگی بومی ما برهر قانون و میثاقی است و تا جایی که به نقض این ارزش ها منجر نگردد، حقوق مذکور در اعلامیه و سایر اسناد پذیرفته شده محترم شمرده می‌شود. براین اساس دین منبع حقوق بشر در اسلام است و تعالیم دینی و متون فقهی و تقنینی ما مثبت این معناست. 

متاسفانه، قدرتها ومکتب هایی که عناد با دین دارند، تلاش می‌کنند، هر حادثه ای را به گونه ای پوشش دهند که به پای دین بنویسند و ظلم در حق انسانها را ناشی از فضا و جفای دینی تبلیغ کنند.
حال آنکه درهیچ دینی و مکتبی و هیچ میثاقی غربی و شرقی به اندازه دین اسلام، از حقوق انسان ها، حمایت و دفاع صورت نگرفته است. اصل حق حیات، اصل برابری، اصل کرامت انسانی، اصل آزادی و اصل مالکیت، اصول پنج گانه حقوق بشر در اسلام است. 

دین اسلام تمام برنامه زندگی و به منظور فراهم آوردن سعادت دنیوی و اخروی، به تمام ابعاد مادی و معنوی انسان توجه و اهتمام ویژه دارد و برتری و جامعیت آن نسبت به حقوق بشر نیز کاملا روشن است. زیرا، حقوق بشر مورد استناد داعیه داران دفاع از حقوق بشر با خاستگاه اومانیستی و سکولاریستی بوده و محصول معرفت محدود انسانی است که ناتوانی آن از شناخت خویش و نظام هستی، امر مجهولی نیست و به همین دلیل انسان نیازمند وحی است، تا از طریق خالق انسان به تعریف و تعیین حقوق واقعی نائل آید. 

نخستین حقی که قرآن کریم برای انسان بر شمرده حق حیات است. حیات انسان، به دو گونه حیات مادی و حیات معنوی است. طبق آموزه های قرآن سلب حق حیات معنوی به وسیله گمراه سازی صورت می‌گیرد، کسی که دیگران را گمراه کند، حیات معنوی او را از بین می برد و سعادت و کرامت را از او می گیرد.
سلب حق حیات مادی نیز با قتل تحقق می یابد. در دیدگاه قرآن این کار برابر با نابود سازی همه اعضای جامعه است. دین مقدس اسلام با چنین نگرشی برای حیات انسان‌ها ارزش والایی قائل و همه انسان ها را شایسته و برخوردار از حق حیات می داند، مگر به دلایلی نظیر تجاوز به جان و مال مردم که دین به منظور سالم سازی و مصئون سازی جامعه و اجرای عدالت،‌ متجاوز،مستلزم عقوبت و مجازات شناخته است. 

در تعریف دین از انسان، جنین نیز برخوردار از تعریف و حقوق انسان است و سقط آن ممنوع گردیده و نه تنها دیگر کشی که خود کشی یعنی سلب حق حیات از خود نیز ممنوع شده است.
از این‌رو، شکنجه و تعذیب و قتل انسان ها و رفتارهای مذموم و غیر مشروع از این دست را نه دین مجاز می‌داند و نه می‌توان به پای دین نوشت. تردستی ی که در عصر ما از سوی رسانه های مسلط انجام می‌شود این است که تلاش می‌کنند، تا اجحاف و تجاوز به حقوق دیگران را به نام دین در افکار عمومی تزریق کنند و با فریب آنان چهره تابناک دین را ترور نمایند. 

از این‌رو بایسته است که متفکران و صاحب نظران دینمدار ما در هرکسوت و مسندی که هستند، جرایمی که در جامعه اتفاق می‌افتد و آنچه را که مدعیان دفاع از حقوق بشر، به نام دین می نویسند، در خصوص بی‌ارتباطی آنها با دین، روشنگری کنند و سناریوی دامنه دار تخریب اندیشه دینی و اهداف عیان و نهان آنرا به افکار عمومی توضیح دهند. تا نسل فرهیخته و نوخاسته ما بدانند که پروژه سکولاریزاسیون و لائیک سازی که امروز با عناوین مختلف در حال پیگیری است، به هدف محروم سازی جوامع از آموزه های حیات بخش دین و تعقیب پروژه های استعماری است.

نویسنده: سیدآقا موسوی نژاد


منبع : خبرگزاری آوا- کابل
https://avapress.net/vdcbz8bs.rhbf0piuur.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما