هر چند رسانه های بزرگ دنیای غرب و مخصوصا امریکا که البته صبغه صهیونیستی دارند همواره بر قدرت روزافزون و تثبیت هر چه بیشتر موقعیت اسرائیل در منطقه خاورمیانه و نظام بین الملل سخن گفته اند ولی واقعیت این است که روزگار طلایی اسرائیل سپری شده است و مقطع کنونی را می توان عصر زوال و افول اسرائیل قلمداد کرد.
از سال 2000 میلادی که نیروهای اسرائیلی از جنوب لبنان عقب نشستند نشانه های این زوال روز به روز واضح تر شده است. خروج از جنوب لبنان در قدم اول ناشی از ضعف رژیم صهیونیستی در برابر مقاومت سرسختانه جنبش حزب الله بود و در قدم بعد ناشی از بروز برخی بحران های داخلی که در سال های بعد کاملا عیان شدند. بعد از حوادث سال 2000 در سال 2003 میلادی حزب لیکود به عنوان راست افراطی اسرائیل دچار انشعاب شد و آریل شارون از این حزب کناره گیری کرد و حزب کادیما را تشکیل داد. این انشعاب حاکی از شکاف های متعدد در درون راست های افراطی بود و در نهایت به تجزیه حزب قدرتمند لیکود منجر شد.
سال 2006 میلادی را می توان سال ضعف اسرائیل نامید، انجام موفقیت آمیز عملیات الوعد الصادق و ربودن چند سرباز اسرائیلی و آغاز جنگ سی و سه روزه که در نهایت اسرائیل را وادار به آتش بس کرد. رزمندگان حزب الله نزدیک به چهار هزار موشک و راکت به مناطق اسرائیلی شلیک کردند و حیفا به عنوان پایتخت اقتصادی و دومین شهر بزرگ اسرائیل تقریبا خالی از سکنه شده بود. شکل واحد پول اسرائیل به شدت سقوط کرد و برای اولین بار در طول تاریخ اسرائیل شهرهای اسرائیل هدف موشک قرار گرفتند.
بعد از شکست جنگ سی و سه روزه در سال 2006 در سال 2007 اسرائیل جنگ 22 روزه را در نوار غزه آغاز کرد، جنگی که برای تصرف باریکه ای 300 کیلومتری آغاز شد ولی حماس، جهاد اسلامی و دیگر گروه های مقاومت علی رغم تحمل چند سال محاصره و تحریم، مقاومت شدیدی را از خود نشان دادند و در نهایت این شد که اسرائیل آتش بس را پذیرفت. گفته می شود در دو جنگ 22 روزه و 33 روزه نیمی از سرزمین های اشغالی، هدف موشک ها و راکت های مقاومت قرار گرفتند.
شکست های دوگانه فوق باعث شکست حزب کادیما در انتخابات پارلمانی اسرائیل شد و این بار لیکود با ائتلافی مرکب از احزاب کار، شاس و ... کابینه را تشکیل دادند. کابینه ای که با گرایش های افراطی و حضور چهره های افراطی صهیونیستی مانند لیبرمن وزیر خارجه حاکی از مشت آهنین رژیم صهیونیستی در رویارویی با تحولات منطقه بود ولی باز هم این وضعیت راه به جایی نبرد و اسرائیل در پروسه صلح هیچ دستاوردی نداشت.
ظهور انقلابات عربی در تونس، مصر، لیبی و ... نیز فصل دیگری از ناکامی های اسرائیل در خاورمیانه و نظام بین الملل محسوب می شود. انقلاباتی که از یک سو به سقوط متحدان اسرائیل منجر شد و از سوی دیگر به روی کار آمدن اسلامگرایان بر اریکه قدرت انجامید و چشم انداز و آینده اسرائیل را در یک ابهام بی سابقه فروبرده است.
اسرائیلی ها در شرایط جدید تصمیم به تشکیل یک دولت وحدت ملی گرفتند، دولتی که در طول تاریخ اسرائیل فقط یکبار آن هم چند دهه قبل تشکیل شده بود و البته این بار میان لیکود و کادیما شکل گرفت که البته این دولت وحدت ملی چند هفته بیشتر دوام نیاورد و در نهایت فروپاشید. اوضاع اقتصادی اسرائیل هم، درحال حاضر رونق گذشته را ندارد و امواج اعتراضات اجتماعی در درون سرزمین های اشغالی آغاز شده است. قاطبه کارشناسان بر این باورند که اگر اوضاع به همین منوال پیش برود سقوط دولت نتانیاهو در آینده نزدیک حتمی است کما اینکه هم اکنون پارلمان اسرائیل با انحلال کنست موافقت کرده است و این البته سرآغاز برای رژیم صهیونیستی در منطقه خاورمیانه خواهد بود، عصری که قرار گرفتن اسرائیل در یک سیر قهقرایی از ویژگی های آن خواهد بود. ادامه دارد
نویسنده: سید محمد رضا موسوی
از سال 2000 میلادی که نیروهای اسرائیلی از جنوب لبنان عقب نشستند نشانه های این زوال روز به روز واضح تر شده است. خروج از جنوب لبنان در قدم اول ناشی از ضعف رژیم صهیونیستی در برابر مقاومت سرسختانه جنبش حزب الله بود و در قدم بعد ناشی از بروز برخی بحران های داخلی که در سال های بعد کاملا عیان شدند. بعد از حوادث سال 2000 در سال 2003 میلادی حزب لیکود به عنوان راست افراطی اسرائیل دچار انشعاب شد و آریل شارون از این حزب کناره گیری کرد و حزب کادیما را تشکیل داد. این انشعاب حاکی از شکاف های متعدد در درون راست های افراطی بود و در نهایت به تجزیه حزب قدرتمند لیکود منجر شد.
سال 2006 میلادی را می توان سال ضعف اسرائیل نامید، انجام موفقیت آمیز عملیات الوعد الصادق و ربودن چند سرباز اسرائیلی و آغاز جنگ سی و سه روزه که در نهایت اسرائیل را وادار به آتش بس کرد. رزمندگان حزب الله نزدیک به چهار هزار موشک و راکت به مناطق اسرائیلی شلیک کردند و حیفا به عنوان پایتخت اقتصادی و دومین شهر بزرگ اسرائیل تقریبا خالی از سکنه شده بود. شکل واحد پول اسرائیل به شدت سقوط کرد و برای اولین بار در طول تاریخ اسرائیل شهرهای اسرائیل هدف موشک قرار گرفتند.
بعد از شکست جنگ سی و سه روزه در سال 2006 در سال 2007 اسرائیل جنگ 22 روزه را در نوار غزه آغاز کرد، جنگی که برای تصرف باریکه ای 300 کیلومتری آغاز شد ولی حماس، جهاد اسلامی و دیگر گروه های مقاومت علی رغم تحمل چند سال محاصره و تحریم، مقاومت شدیدی را از خود نشان دادند و در نهایت این شد که اسرائیل آتش بس را پذیرفت. گفته می شود در دو جنگ 22 روزه و 33 روزه نیمی از سرزمین های اشغالی، هدف موشک ها و راکت های مقاومت قرار گرفتند.
شکست های دوگانه فوق باعث شکست حزب کادیما در انتخابات پارلمانی اسرائیل شد و این بار لیکود با ائتلافی مرکب از احزاب کار، شاس و ... کابینه را تشکیل دادند. کابینه ای که با گرایش های افراطی و حضور چهره های افراطی صهیونیستی مانند لیبرمن وزیر خارجه حاکی از مشت آهنین رژیم صهیونیستی در رویارویی با تحولات منطقه بود ولی باز هم این وضعیت راه به جایی نبرد و اسرائیل در پروسه صلح هیچ دستاوردی نداشت.
ظهور انقلابات عربی در تونس، مصر، لیبی و ... نیز فصل دیگری از ناکامی های اسرائیل در خاورمیانه و نظام بین الملل محسوب می شود. انقلاباتی که از یک سو به سقوط متحدان اسرائیل منجر شد و از سوی دیگر به روی کار آمدن اسلامگرایان بر اریکه قدرت انجامید و چشم انداز و آینده اسرائیل را در یک ابهام بی سابقه فروبرده است.
اسرائیلی ها در شرایط جدید تصمیم به تشکیل یک دولت وحدت ملی گرفتند، دولتی که در طول تاریخ اسرائیل فقط یکبار آن هم چند دهه قبل تشکیل شده بود و البته این بار میان لیکود و کادیما شکل گرفت که البته این دولت وحدت ملی چند هفته بیشتر دوام نیاورد و در نهایت فروپاشید. اوضاع اقتصادی اسرائیل هم، درحال حاضر رونق گذشته را ندارد و امواج اعتراضات اجتماعی در درون سرزمین های اشغالی آغاز شده است. قاطبه کارشناسان بر این باورند که اگر اوضاع به همین منوال پیش برود سقوط دولت نتانیاهو در آینده نزدیک حتمی است کما اینکه هم اکنون پارلمان اسرائیل با انحلال کنست موافقت کرده است و این البته سرآغاز برای رژیم صهیونیستی در منطقه خاورمیانه خواهد بود، عصری که قرار گرفتن اسرائیل در یک سیر قهقرایی از ویژگی های آن خواهد بود. ادامه دارد
نویسنده: سید محمد رضا موسوی
منبع : خبرگزاری آوا- کابل