تاریخ انتشار :شنبه ۱۵ میزان ۱۳۹۱ ساعت ۱۸:۲۷
کد مطلب : 50083
شكست استراتژی های امریکا در افغانستان(4)
دولت افغانستان نه تنها در راستی ودرستی صلح باطالبان بلکه با مصلحان طالبان همیشه شک داشته وفریب خورده است. یک بار یک دوکان دار از پاکستان به نیابت از طالبان آمد و دولت افغانستان بازیچه یک بازی کودکانه شد. بار دیگر از طرف طالبان شخصی با عمامه پر از بمب برای مذاکره آمد ورئیس شورای عالی صلح را به سرای باقی فرستاد. جدای از این ها، معلوم نیست که دولت حالا با کدام طیف از برادران ناراضی اش مذاکره می کند. چه آنکه طالبان افغانستان، تمام مخالفان دولت نیست. بلکه طالبان خود چندین شاخه شده اند و حزب اسلامی خود به موازات طالبان برنامه های خودش را دارد. دراین میان نقش گروه حقانی وطالبان پاکستان را هم نباید نادیده گرفت. از همه مهمتر دولت پاکستان به خصوص آی اس آی یک ضلع مهم این بازی به حساب می آید. بدین طریق به یک هویت وماهیت واحد ومشخص برای طرف مذاکره کننده با دولت افغانستان نمی توان قایل شد. حتی حزب اسلامی با طالبان اراده مستقل و سیاست مستقل ولی موازی با طالبان دارد.
از همان ابتدا عیان بود که امریکا در پروسه صلح با طالبان ره بجایی نخواهد برد. چه آنکه کنار گذاشتن عربستان وبه خصوص پاکستان از بازی صلح با طالبان یک ریسک اساسی وسیاسی است. چه آنکه پاکستان بر طالبان و مسایل افغانستان دخالت ونفوذ عمیق دارد، اگر کنار گذاشته شود کاری نمی تواند ولی کاری هم پیش نمی رود. بسیار دشوار به نظر می ‌آید که رهبران طالبان بتوانند در کوتاه مدت جرأت کنند تا علایق‌شان را از پاکستان ببرند و به امریکا اعتماد کنند. زیرا هر نوع تصمیم خودسرانه رهبران طالبان، ممکن است به قیمت جان آنان تمام شود. اما اگر در دراز مدت چنین اتفاقی بیفتد، باز هم چیزی از نقش پاکستان در بحران افغانستان کاسته نمی‌شود. تیم ملا برادر در ابتدای سال 1389 همین کار را انجام داد اما پاکستان این مذاکرات رابه بن بست کشاند ونگذاشت که ادامه پیدا کند. سرانجام ملا برادر وهمکارانش را دستگیر کردند وبه زندان انداختند.

امریکا برای اجرای سیاست هایش در چند ماه اخیر در برابر پاکستان از سیاست تنبیهی استفاده می کند. به حاشیه گذاشتن دولت پاکستان از مسایل افغانستان به همین معناست. ولی پاکستان بیشتر از هردولتی بر طالبان کنترل واقتدار دارد. پاکستان پناه گاه طالبان و مرکز اندیشه وخاستگاه ایدئولوژیک طالبان است. طالبان در مراکز دینی پاکستان آموزش دیده و حتی آموزش های نظامی شان را در همین خاک فراگرفته اند. امریکا شاهراه اکمالاتی ناتو در منطقه است. از همه مهمتر همان اندازه که طالبان به پاکستان نیازمند اند، پاکستان نیز به طالبان نیازمند است. چه آنکه این مهره ها برای پاکستان قیمتی است وبه راحتی نخواهد گذاشت که امریکا از دستش برباید. زیرا پاکستان طالبان را نه تنها برای افغانستان که برای منطقه آسیا وجنوب آسیا تشکیل داده است وحتی در صورت حل فصل قضیه با افغانستان آنان را به خاطر کشمیر وهندوستان نگه خواهد داشت. پاکستان برای طالبان هزینه گزاف کرده وبه راحتی از دست نخواهد داد. به نظر می رسد که طرح مثلث پاکستان، افغانستان وعربستان در مذاکره با طالبان اگر از سوی دولت پاکستان نباشد حداقل یکی از همکاران مهم دولت کرزی در این قضیه بوده است. ولی به هر صورت دولت پاکستان توانست دوباره خودرا به قضیه افغانستان سهیم کند. سفر حنا ربانی به کابل نیز از هر لحاظ تقویت کننده این دیدگاه است. آنچه که حاصل کار است اینست که طالبان پس از ده سال نه تنها نابود نشدند که توسط بازی های امریکا دوباره مطرح می شوند وبه رسمیت می رسند. به دست رنج های افغانستان شریک می شوند. بازی، بعد از ده سال هیاهو دوباره به خط آغازین برگشته است. پاکستان دوباره براوضاع مسلط شده است. وبرد این بازی مصالحه، با پاکستان وطالبان وامریکا وشرکایش است، آنکس که با حسرت بدین بازی می نگرد ملت بیچاره افغانستان است. پایان
 جواد جاودان
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل
https://avapress.net/vdcfmxdt.w6dxcagiiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما