مردم افغانستان، امام خمینی"ره" را تنها رهبری درعصر خودش می دانند که بیشترین دلسوزی ها را به مردم ومجاهدین مسلمان افغانستان ومهاجرین افغانی مقیم درایران داشت
تاریخ انتشار :جمعه ۱۲ جوزا ۱۳۹۱ ساعت ۲۳:۲۲
کد مطلب : 42362
یکی از ملت های انقلابی وبه به پاخواسته ای که بیشترین عشق وارادت را به حضرت امام خمینی"ره" درقلوب خود نگاه داشته و دردهه های متوالی پیرو مخلص و رهرو همیشگی آن عروج کرده مانده است و درطول روزها وماه ها وسالها، همواره به آن امام اقتدا دارد، ملت مسلمان افغانستان است، اما هرسال، همزمان با فرارسیدن "چهاردهم جوزا" (خرداد)، امام دوستی مردم افغانستان ظهور وبروز قابل توجهی پیدا می کند و امسال نیز شورو شوق پرداختن به موضوع امام خمینی"ره" بیش از هرسال دیگری احساس می شود.
امسال، استقبال از گرامیداشت سالروز ارتحال حضرت امام(ره) در حالی در گوشه گوشه ولایات کشور به ویژه شهرکابل زایدالوصف است که فضای افغانستان در چندماه اخیر بیش از گذشته مسموم معلوم می گردید. چه اینکه محافل مختلف خارجی وداخلی، جهت آماده کردن شرایط عقد پیمان استراتیژیک، جو رعب ووحشتی ایجادکرده بودند و با پیش دستی، سعی کردند که از یکطرف جلو اطلاع رسانی شفاف رابگیرند وازسوی دیگر نمایندگان مجلس را بترسانند تا مبادا به امضای پیمان، رای ندهند، بلکه از روی اجبار و عدم رغبت هم که شده، آرای گسترده ای برای حمایت ازعقد پیمان فراهم گردد.
کاملا واضح به نظر می رسید که در چنین شرایطی، زدن برچسپ وابستگی به ایران، راحت ترین حربه ای است که می بایست مورد استفاده قرارمی گرفت. تجربه گذشته نیز استفاده از چنین حربه ای را نشان می دهد، اما این بار احساس محافل غربی این بود که این حربه کارآیی بیشتری خواهدداشت. ازهمین رو تبلیغات سؤ علیه رسانه های ارزش گرای داخلی و نیز بستن اتهامات ناروا به عده ای نمایندگان پارلمان و برپایی هیاهو وجنجال علیه سفیر کبیر تازه ازراه رسیده جمهوری اسلامی ایران، درکابل و متهم کردن وی به گفتن مطالبی که آقای سفیر آن را کذب محض می داند، همه وهمه به این دلیل بود تا درپناه این جنجال تبلیغاتی، در یکی از نیمه شب های ماه ثور، پیمان استراتیژیک میان افغانستان و امریکا امضا شود ودریکی از روزهای ماه جوزا نیز متن این پیمان در پارلمان مورد بحث قرارگرفته و بدون درد سر وبارای بالا به تصویب برسد. که چنین نیز شد و دسته ای از نمایندگان پارلمان که ازته دل راضی به دادن رای نبودند نیز مرعوب فضا سازی ها گردیده و به اذعان اینکه با این کار اتهام وابستگی به ایران را ازخود بزدایند، تن به رای اجباری داده و نام خود را درلیست کسانی درج کردند که مسلما به زودی درنزد خدا و وجدان های بیدار ملت پاسخگو خواهند بود.
در این گیرودار، سالروز ارتحال حضرت امام خمینی"ره" از راه رسید. منتقدین که بیشتر ازعناصرغربی و وابستگان جدی آن ها هستند و یا کاسه لیسان داخلی و کوته نظران سطحی نگر، گمان کردند که وجود فضای مسموم باعث خواهد شد، جوضد ایرانی درافغانستان بیش از هرزمانی اوج گرفته، متاثر از آن، امام خمینی"ره" که اگرچه به اعتقاد دوست و دشمن یک شخصیت سیاسی مذهبی بین المللی است، اما به دلیل ایرانی بودنش، در کشور، رنگ باخته و سالروز ارتحال ایشان یا اصلا برگزار نخواهد شد و یا مورد استقبال بسیار ضعیف قرارخواهد گرفت. اما غافل از اینکه از یک طرف فضاسازی های اخیر نه تنها تاثیر سوئی برمردم افغانستان نگذاشته که بیش از گذشته این زمینه را فراهم نمود تا مردم مسلمان این آگاهی را پیداکنند که دست های پشت پرده این فضا سازی ها، اجانبی اند که از دشمنان قسم خورده دین ودیانت مسلمانان اند.
از طرف دیگرمسلمانان افغانستان درک کرده اند که اگر امروز اجانب توفیق پیدا کنند، آنان را ازامام خمینی"ره" به نام ایرانی بودن، جدا کنند، فردا خواهند گفت؛ پیامبر اسلام هم از افغانستان نیست، بلکه از سرزمین حجاز است، پس چه ربطی به افغانها دارد تا از آن بزرگوار پیروی کنند و همچنان ائمه معصومین ما نیز هیچکدام از سرزمین افغانستان نیستند و آنگاه آهسته آهسته اتهامات وتهمت های دیگری را حتی علیه خود خدا هم وارد خواهند کرد.
چنانچه تا کنون نیز برخی حلقات استفراغ شده شرق وغرب درکشور، یک چنین اراجیفی را نشخوار نموده و گاه وبیگاهی، اقدام به ترویج یک چنین تفکراتی نموده اند. اما خوشبختانه مردم افغانستان ازهرزمان دیگر بیدارترشده اند و هرمقدار که علیه دین ومذهب وشخصیت های بلند آوازه مذهبی شان تبلیغات دروغین صورت بگیرد، هشیارترگردیده و مصمم تر از هرزمانی به سوی دین وایمان شان رو می آورند ودقیقا به همین دلیل که درماه های اخیر علیه ارزش های اسلامی توهیناتی صورت گرفت و به جمهوری اسلامی ایران (که تنها نظام اسلامی دردنیا است وبه سفیر کبیر آن درکابل، که نماینده این نظام مقدس است و حق دارد مانند هرسفیردیگری ازنگرانی های دولت وملت خود صحبت کند)، بی احترامی رواداشته شد، مردم مسلمان افغانستان در حد پاسخ مختصر هم که شده، با استقبال بیشتر ازهرسال، به سمت گرامیداشت سالروز ارتحال حضرت امام خمینی"ره" رفتند و با عشق وارادت وصف ناشدنی و با صرف هزینه های شخصی وداخلی، به برپایی مجالس و همایش های با عظمتی در گوشه گوشه ولایات کشور به ویژه شهرکابل پرداختند.
بنابراین، منتقدین ومعاندان، یا از حسن روابط مردم ما با ایران اسلامی خبرندارند ویا به خاطر کمک به تاثیرگذاری جو مسموم ذکرشده، سخن پراگنی و تبلیغات زهرآگین دیگری را درپیش گرفتند. این درحالی است که رابطه مردم مسلمان افغانستان به عنوان قدرتمندترین و پابرجاترین مبارزان ومجاهدان راه حق، آنانی که بزرگترین امپراتوری انگلیس و بلوک قدرتمندشرق به رهبری شوروی سابق را ازپادرآوردند، با مردم مسلمان ایران، بسیار عمیقتر از آن است که در تصور خام و کوچک عده ای سبک سر از خدابی خبر ضد منافع ملت ها، گنجیده شود. چه اینکه نگاه مردم افغانستان به کشور ایران، صرفا به عنوان یک سرزمین محدود در چارچوب جغرافیایی خاص نیست، بلکه نگاه واعتقادشان این است که؛ امروزه جمهوری اسلامی ایران، ام القرای جهان اسلام است. نگاه به مردم ایران، مانند نگاه عادی به سایر ملل مسلمان نیست، بلکه این نگاه درنزد مردم افغانستان نسبت به مردم ایران مطرح است که این مردم حداقل درعصر حاضر، بیشترین جانفشانی ها را درراستای احیای دین مبین اسلام و حفاظت وحراست از اسلام انقلابی، متقبل شدند ودراین مسیر صدها هزار شهید تقدیم راه اسلام نمودند. دید مردم افغانستان به نظام اسلامی ایران نیز مانند دید به دیگر دولت ها نیست، بلکه این نظام را میوه و ثمره یک عمر خدمات وجانفشانی های نایب برحق امام زمان(عج)، حضرت امام خمینی"ره" می دانند و به عنوان موهبت ونعمت بزرگ خداوند به همه مسلمانان، به این نظام ارج می گذارند و حمایت از آن را برخود فرض می دانند. مردم مسلمان افغانستان، حتی به رئیس جمهور این کشور به عنوان یک رئیس جمهورسرزمین خاص و محدود دریک جغرافیای مشخص نگاه نمی کنند، بلکه معتقدند؛ آقای دکتراحمدی نژاد، سرباز اسلام است ومدافع منافع ومصالح کلیه مسلمین و حتی نگهبان تمامیت ارضی همه کشورهای اسلامی. اومطیع رهبر و پیرو مخلص سکاندار کشتی انقلاب، حضرت امام خامنه ای"ادام الله بقائه" می باشد.
نگاه مردم افغانستان به حضرت امام خامنه ای، به عنوان رهبر تنها جمهوری اسلامی ایران نیست، بلکه معظم اله را از فقهای بزرگ ومرجع جهانی خود دانسته، معتقدند؛ ایشان خلف صالح حضرت امام خمینی"ره" وراهنمای هدایت کشتی انقلاب در سطح جهان است. امام خامنه ای، هم اکنون نایب برحق امام زمان(عج) بوده ودست خدا برسرایشان و نظام تحت امرایشان و ده ها میلیون مردم پیرو ایشان است.
و درنهایت، مردم افغانستان امام خمینی"ره" را تنها بنیان گذار یک حکومت دریک سرزمین خاص مانند ایران نمی دانند، بلکه معتقدند ایشان نظامی را بنیان نهادند که امروزه درخدمت دین اسلام وامت محمدرسول الله"ص" است. او اسلام را احیا کرد و احکام آن را بار دیگر وبلکه بیشتر ازهرزمان دیگر درمتن زندگی انسانها آورد. امام راحل، مسلمانان را با حق وحقوق شان آشنا ساخت و به همه اعتماد به نفس داد که می توانند دراین دنیا زندگی مستقل وقدرتمندانه ای داشته باشند. او راه مبارزه با استکبار را آموزش داد و فهماند که اگر ملت ها بخواهند کاری بکنند، هیچ قدرتی را یارای رویارویی با ملت ها نیست. و ازهمه مهمتر، مردم افغانستان، امام خمینی"ره" را تنها رهبری درعصر خودش می دانند که بیشترین دلسوزی ها را به مردم ومجاهدین مسلمان افغانستان ومهاجرین افغانی مقیم درایران داشت.
نگاه مردم ما به ایرانیها نگاه به برادراست، نگاه به کسانی است که همرزمان صادق و جانفشان مردم ما، حامیان مجاهدین ما و کمک گران مقاومت ما علیه تحجر وعقب گرایی و پشتیبانان ملت ما در ده سال اخیر هستند.
وقتی این نگاه در مردم افغانستان نسبت به سرزمین، مردم، نظام، رئیس جمهور ورهبر جمهوری اسلامی ایران وجود داشته باشد، چطور می توان تصور کرد که (با فعالیت های ایذایی تبلیغی حالا چه ازطریق رسانه های جمعی غرب و یا صرف پول های ولو ملیاردی و تحت پوشش قراردادن حلقات اراذل واوباش جهت سنگ اندازی درمسیر پیشرفت فکری واعتقادی افغانها)، رابطه مردم ما بادین ومذهب و نمادهای دینی ومذهبی از هرسرزمینی که باشند حتی ازایران اسلامی که مورد بغض ونفرت استکبارجهانی است، به این راحتی خراب شود و مطابق میل اجانب خوش خیال، از سالروز ارتحال حضرت امام خمینی"ره" استقبال پرشکوهی صورت نگیرد.
اینجاست که با قاطعیت می توان گفت؛ رابطه مردم افغانستان با ایران اسلامی، آنقدرعمیق، گسترده وفراگیر است که از گذشته ها تاکنون، مستبدترین حاکمان نتوانسته اند کوچکترین خدشه در آن ایجادکنند و ازاین پس نیز هیچ قدرتی را یارای آن نیست که دراین مسیر اندک ترین مانعی ایجادنماید.
نویسنده: سیدعیسی حسینی مزاری
امسال، استقبال از گرامیداشت سالروز ارتحال حضرت امام(ره) در حالی در گوشه گوشه ولایات کشور به ویژه شهرکابل زایدالوصف است که فضای افغانستان در چندماه اخیر بیش از گذشته مسموم معلوم می گردید. چه اینکه محافل مختلف خارجی وداخلی، جهت آماده کردن شرایط عقد پیمان استراتیژیک، جو رعب ووحشتی ایجادکرده بودند و با پیش دستی، سعی کردند که از یکطرف جلو اطلاع رسانی شفاف رابگیرند وازسوی دیگر نمایندگان مجلس را بترسانند تا مبادا به امضای پیمان، رای ندهند، بلکه از روی اجبار و عدم رغبت هم که شده، آرای گسترده ای برای حمایت ازعقد پیمان فراهم گردد.
کاملا واضح به نظر می رسید که در چنین شرایطی، زدن برچسپ وابستگی به ایران، راحت ترین حربه ای است که می بایست مورد استفاده قرارمی گرفت. تجربه گذشته نیز استفاده از چنین حربه ای را نشان می دهد، اما این بار احساس محافل غربی این بود که این حربه کارآیی بیشتری خواهدداشت. ازهمین رو تبلیغات سؤ علیه رسانه های ارزش گرای داخلی و نیز بستن اتهامات ناروا به عده ای نمایندگان پارلمان و برپایی هیاهو وجنجال علیه سفیر کبیر تازه ازراه رسیده جمهوری اسلامی ایران، درکابل و متهم کردن وی به گفتن مطالبی که آقای سفیر آن را کذب محض می داند، همه وهمه به این دلیل بود تا درپناه این جنجال تبلیغاتی، در یکی از نیمه شب های ماه ثور، پیمان استراتیژیک میان افغانستان و امریکا امضا شود ودریکی از روزهای ماه جوزا نیز متن این پیمان در پارلمان مورد بحث قرارگرفته و بدون درد سر وبارای بالا به تصویب برسد. که چنین نیز شد و دسته ای از نمایندگان پارلمان که ازته دل راضی به دادن رای نبودند نیز مرعوب فضا سازی ها گردیده و به اذعان اینکه با این کار اتهام وابستگی به ایران را ازخود بزدایند، تن به رای اجباری داده و نام خود را درلیست کسانی درج کردند که مسلما به زودی درنزد خدا و وجدان های بیدار ملت پاسخگو خواهند بود.
در این گیرودار، سالروز ارتحال حضرت امام خمینی"ره" از راه رسید. منتقدین که بیشتر ازعناصرغربی و وابستگان جدی آن ها هستند و یا کاسه لیسان داخلی و کوته نظران سطحی نگر، گمان کردند که وجود فضای مسموم باعث خواهد شد، جوضد ایرانی درافغانستان بیش از هرزمانی اوج گرفته، متاثر از آن، امام خمینی"ره" که اگرچه به اعتقاد دوست و دشمن یک شخصیت سیاسی مذهبی بین المللی است، اما به دلیل ایرانی بودنش، در کشور، رنگ باخته و سالروز ارتحال ایشان یا اصلا برگزار نخواهد شد و یا مورد استقبال بسیار ضعیف قرارخواهد گرفت. اما غافل از اینکه از یک طرف فضاسازی های اخیر نه تنها تاثیر سوئی برمردم افغانستان نگذاشته که بیش از گذشته این زمینه را فراهم نمود تا مردم مسلمان این آگاهی را پیداکنند که دست های پشت پرده این فضا سازی ها، اجانبی اند که از دشمنان قسم خورده دین ودیانت مسلمانان اند.
از طرف دیگرمسلمانان افغانستان درک کرده اند که اگر امروز اجانب توفیق پیدا کنند، آنان را ازامام خمینی"ره" به نام ایرانی بودن، جدا کنند، فردا خواهند گفت؛ پیامبر اسلام هم از افغانستان نیست، بلکه از سرزمین حجاز است، پس چه ربطی به افغانها دارد تا از آن بزرگوار پیروی کنند و همچنان ائمه معصومین ما نیز هیچکدام از سرزمین افغانستان نیستند و آنگاه آهسته آهسته اتهامات وتهمت های دیگری را حتی علیه خود خدا هم وارد خواهند کرد.
چنانچه تا کنون نیز برخی حلقات استفراغ شده شرق وغرب درکشور، یک چنین اراجیفی را نشخوار نموده و گاه وبیگاهی، اقدام به ترویج یک چنین تفکراتی نموده اند. اما خوشبختانه مردم افغانستان ازهرزمان دیگر بیدارترشده اند و هرمقدار که علیه دین ومذهب وشخصیت های بلند آوازه مذهبی شان تبلیغات دروغین صورت بگیرد، هشیارترگردیده و مصمم تر از هرزمانی به سوی دین وایمان شان رو می آورند ودقیقا به همین دلیل که درماه های اخیر علیه ارزش های اسلامی توهیناتی صورت گرفت و به جمهوری اسلامی ایران (که تنها نظام اسلامی دردنیا است وبه سفیر کبیر آن درکابل، که نماینده این نظام مقدس است و حق دارد مانند هرسفیردیگری ازنگرانی های دولت وملت خود صحبت کند)، بی احترامی رواداشته شد، مردم مسلمان افغانستان در حد پاسخ مختصر هم که شده، با استقبال بیشتر ازهرسال، به سمت گرامیداشت سالروز ارتحال حضرت امام خمینی"ره" رفتند و با عشق وارادت وصف ناشدنی و با صرف هزینه های شخصی وداخلی، به برپایی مجالس و همایش های با عظمتی در گوشه گوشه ولایات کشور به ویژه شهرکابل پرداختند.
بنابراین، منتقدین ومعاندان، یا از حسن روابط مردم ما با ایران اسلامی خبرندارند ویا به خاطر کمک به تاثیرگذاری جو مسموم ذکرشده، سخن پراگنی و تبلیغات زهرآگین دیگری را درپیش گرفتند. این درحالی است که رابطه مردم مسلمان افغانستان به عنوان قدرتمندترین و پابرجاترین مبارزان ومجاهدان راه حق، آنانی که بزرگترین امپراتوری انگلیس و بلوک قدرتمندشرق به رهبری شوروی سابق را ازپادرآوردند، با مردم مسلمان ایران، بسیار عمیقتر از آن است که در تصور خام و کوچک عده ای سبک سر از خدابی خبر ضد منافع ملت ها، گنجیده شود. چه اینکه نگاه مردم افغانستان به کشور ایران، صرفا به عنوان یک سرزمین محدود در چارچوب جغرافیایی خاص نیست، بلکه نگاه واعتقادشان این است که؛ امروزه جمهوری اسلامی ایران، ام القرای جهان اسلام است. نگاه به مردم ایران، مانند نگاه عادی به سایر ملل مسلمان نیست، بلکه این نگاه درنزد مردم افغانستان نسبت به مردم ایران مطرح است که این مردم حداقل درعصر حاضر، بیشترین جانفشانی ها را درراستای احیای دین مبین اسلام و حفاظت وحراست از اسلام انقلابی، متقبل شدند ودراین مسیر صدها هزار شهید تقدیم راه اسلام نمودند. دید مردم افغانستان به نظام اسلامی ایران نیز مانند دید به دیگر دولت ها نیست، بلکه این نظام را میوه و ثمره یک عمر خدمات وجانفشانی های نایب برحق امام زمان(عج)، حضرت امام خمینی"ره" می دانند و به عنوان موهبت ونعمت بزرگ خداوند به همه مسلمانان، به این نظام ارج می گذارند و حمایت از آن را برخود فرض می دانند. مردم مسلمان افغانستان، حتی به رئیس جمهور این کشور به عنوان یک رئیس جمهورسرزمین خاص و محدود دریک جغرافیای مشخص نگاه نمی کنند، بلکه معتقدند؛ آقای دکتراحمدی نژاد، سرباز اسلام است ومدافع منافع ومصالح کلیه مسلمین و حتی نگهبان تمامیت ارضی همه کشورهای اسلامی. اومطیع رهبر و پیرو مخلص سکاندار کشتی انقلاب، حضرت امام خامنه ای"ادام الله بقائه" می باشد.
نگاه مردم افغانستان به حضرت امام خامنه ای، به عنوان رهبر تنها جمهوری اسلامی ایران نیست، بلکه معظم اله را از فقهای بزرگ ومرجع جهانی خود دانسته، معتقدند؛ ایشان خلف صالح حضرت امام خمینی"ره" وراهنمای هدایت کشتی انقلاب در سطح جهان است. امام خامنه ای، هم اکنون نایب برحق امام زمان(عج) بوده ودست خدا برسرایشان و نظام تحت امرایشان و ده ها میلیون مردم پیرو ایشان است.
و درنهایت، مردم افغانستان امام خمینی"ره" را تنها بنیان گذار یک حکومت دریک سرزمین خاص مانند ایران نمی دانند، بلکه معتقدند ایشان نظامی را بنیان نهادند که امروزه درخدمت دین اسلام وامت محمدرسول الله"ص" است. او اسلام را احیا کرد و احکام آن را بار دیگر وبلکه بیشتر ازهرزمان دیگر درمتن زندگی انسانها آورد. امام راحل، مسلمانان را با حق وحقوق شان آشنا ساخت و به همه اعتماد به نفس داد که می توانند دراین دنیا زندگی مستقل وقدرتمندانه ای داشته باشند. او راه مبارزه با استکبار را آموزش داد و فهماند که اگر ملت ها بخواهند کاری بکنند، هیچ قدرتی را یارای رویارویی با ملت ها نیست. و ازهمه مهمتر، مردم افغانستان، امام خمینی"ره" را تنها رهبری درعصر خودش می دانند که بیشترین دلسوزی ها را به مردم ومجاهدین مسلمان افغانستان ومهاجرین افغانی مقیم درایران داشت.
نگاه مردم ما به ایرانیها نگاه به برادراست، نگاه به کسانی است که همرزمان صادق و جانفشان مردم ما، حامیان مجاهدین ما و کمک گران مقاومت ما علیه تحجر وعقب گرایی و پشتیبانان ملت ما در ده سال اخیر هستند.
وقتی این نگاه در مردم افغانستان نسبت به سرزمین، مردم، نظام، رئیس جمهور ورهبر جمهوری اسلامی ایران وجود داشته باشد، چطور می توان تصور کرد که (با فعالیت های ایذایی تبلیغی حالا چه ازطریق رسانه های جمعی غرب و یا صرف پول های ولو ملیاردی و تحت پوشش قراردادن حلقات اراذل واوباش جهت سنگ اندازی درمسیر پیشرفت فکری واعتقادی افغانها)، رابطه مردم ما بادین ومذهب و نمادهای دینی ومذهبی از هرسرزمینی که باشند حتی ازایران اسلامی که مورد بغض ونفرت استکبارجهانی است، به این راحتی خراب شود و مطابق میل اجانب خوش خیال، از سالروز ارتحال حضرت امام خمینی"ره" استقبال پرشکوهی صورت نگیرد.
اینجاست که با قاطعیت می توان گفت؛ رابطه مردم افغانستان با ایران اسلامی، آنقدرعمیق، گسترده وفراگیر است که از گذشته ها تاکنون، مستبدترین حاکمان نتوانسته اند کوچکترین خدشه در آن ایجادکنند و ازاین پس نیز هیچ قدرتی را یارای آن نیست که دراین مسیر اندک ترین مانعی ایجادنماید.
نویسنده: سیدعیسی حسینی مزاری
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل
avapress.net/vdcgxw9t.ak9x34prra.html
پربازدیدترین
مطالب مرتبط
[۱۸ جوزا ۱۳۹۵] 
[۱۳ جوزا ۱۳۹۵] 
[۱۵ جوزا ۱۳۹۴] 
[۲۳ ثور ۱۳۹۱] 
[۱۹ جوزا ۱۳۹۲] 
