ضربالمثل معروفی در زبان فارسی وجود دارد که میگوید: « چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی» اگر فرض را بر این بگذاریم که مقامات و نیروهای خارجی حاضر در افغانستان، انسانهای هوشمند و عاقلی هستند، پس چرا در کشوری که می دانند مردم آن، بپاس حراست و صیانت از باورهای دینیشان، از فدا کردن جانهای شیرین خود و از دادن مالهای ارزشمند و فراوان خویش، باکی ندارند، نه یکبار که بلکه تکرار در تکرار، به مقدس ترین باورهای دینی آنان بیحرمتی کرده و به سوزاندن قرآنی، همت میگمارند که ریشههای دوستی و محبت و احترام نسبت به آن، در اعماق روح و جسم یک میلیارد مسلمان ریشهدوانیده است؟!
انسانهای عاقل و خردمند، یک اشتباه را حتی برای بار دوم هم مرتکب نمیشوند، چه رسد به تکرار آن در طول هر ماه و سال و برای همیشه!! برخی از رسانههای وابسته به بنگاههای خبری شرق و غرب، با انتقاد از تظاهراتهای اخیرِ دفاع از حریم قدسی قرآن کریم در کشور، ملت مسلمان افغانستان را متهم به تاثیرپذیری از کشورهای همسایه و غیر آن می کنند.
محض اطلاع این گونه از رسانه ها و گردانندگان آنان، باید گفته شود که ایمان و اسلام ملت افغانستان به هزار و چهارصد سال پیش بر میگردد و در ایمان آوردن به دین حنیف اسلام، ملت مؤمن افغانستان اگر از همسایگان پیشی نگرفته باشد، قطعا عقب نیر نماندهاند.
به امروز افغانستان نباید مکث و نگاه کرد. همین کشوری که امروز حتی تظاهرات دینی مردم آن به تاثیرپذیری از تلقینات همسایه ها نسبت داده میشود، به اعتراف بزرگانی از کشورهای همسایه، زمانی مهد تمدن اسلام و صدور فلسفه و عرفان به اقصی نقاط جهان اسلام بود.
به هر حال، ملت افغانستان اگر به هر چیزی به کشورهای دیگر، وابستگی داشته باشد، قطعا از جهت مسایل اسلامی و گزینه های متفاوت آن، نیازی به تاثیرگیری و اثرپذیری از کشور خاصی ندارد. بلی ممکن است تعاملاتی در عرصه فرهنگ، دین و زبان مشترک، با همسایگان و غیر همسایگان داشته باشد که این نیاز و ضرورت طبیعی بسیاری از ملت و کشورها نسبت به یکدیگر است.
در شگفتیم از برخی رسانه ها و گردانندگان آن، آیا اینها چه توقعی از مردم مسلمان افغانستان و جهان دارند؟ آیا انتظار آنان این است که در یک کشور اسلامی، به قرآن کریم هتاکی و بی حرمتی شود و کسی صدایش را هم بلند نکند؟ ما به عنوان یک افغان مسلمان، ابدا طرفدار ایجاد بحران و تشنج در کشور نیستیم و به هیچ کسی هم توصیه یک چنین رفتارهایی را نمیکنیم؛ اما این دلیل نمیشود که در برابر هر گونه جسارت و اهانتی نسبت به باورهای دینی مسلمانان، سکوت ننگین را پیشه کنیم.
نشریات وابسته مطمئن باشند که مردم مسلمان افغانستان، تکالیف شرعی، عقلی و عرفی شان را به مراتب بهتر از آنان درک میکنند و در این راستا ابدا منتظر نمیمانند تا از طرف کشورها و دولتهای همسایه و غیر آن، به آنان امر و دستور داده شود. بلی ممکن است به دلیل وابستگیها و ضرورتهای مذهبی، بسیاری از هموطنان شیعه و سنی ما ارتباطاتی با مراجع دینی شان در ایران، عربستان، پاکستان و مصر داشته باشند و مسائل شرعیشان را با آنان در میان گذاشته و از آنان کسب تکلیف کنند؛ اما این بدان معنی نیست که چشم و گوش بسته، هر حرف و فتوایی را ولو مخالف منافع ملی افغانها باشد، بپذیرند و به آن تن دردهند.
از آنطرف، مراجع دینی و مذهبیای هم که در آن سوی مرزها قرار دارند، تماما انسانهای وارسته، متدین و دلسوز برای امت اسلامی هستند. آنها را به هیچ عنوان با دولتمردان و رهبران سیاسی امریکایی و غربی، که با اشاره ای جهان را به آتش و خون میکشند، نمی توان مقایسه کرد.
در اندیشهاسلامی آنان، کشتن یک انسان بیگناه به مثابه کشتن تمام بشریت است! آنان نسبت به رهبران غربی، بمراتب کمتر اشتباه میکنند و اشتباه آنان نیز، آنقدر سنگین و خطرناک نیست که باعث خرابی کشور و تباهی ملتها شود! مراجع و رهبران دینی – مذهبی مسلمانان، در قدم نخست به مصلحت ها و منافع جمعی امت اسلامی میاندیشند و فتواهایی که کمترین ضرر جانی و مالی را برای مسلمانان و کشورهای آنان داشته باشد، از زبان آنان صادر نمیشود؛ یعنی باید این چنین باشد و اگر غیر از این باشد، که برای هیچ مسلمان صاحب خردی، معقول و پذیرفته نیست و نباید هم به آن فتاوی توجه و اعتنایی صورت بگیرد.
به چنان فتاوی، همواره، باید با شک و تردید و حتی تحریم نگریسته شود. نظیر فتاویای که به برخی از گروهها و افراد معلوم الحال، جهت اعمال تخریبی و انتحار و انفجار، در کشورهای اسلامی داده میشود! که صد البته صدور این گونه فتواهای ضد انسانی، منشاء و مبناء سیاسی داشته و خواستگاه واقعی آنها نیز دستگاه استخبارات جهانی و منطقه ای میباشد.
آنچه در پایان لازم است یاد آوری شود تاکید بر این نکته است که نشریات وابسته، نگران ملت مسلمان افغانستان نباشند؛ چرا که اتباع مسلمان کشور تکالیف شرعی خویش را میدانند و علاوه بر آن نگرانی امثال رسانههای وابسته نیز برای آنان قابل درک است؛ چرا که تشویش ذهنی این رسانه ها بیشتر از آن جهت است که با عدم انعقاد پیمان راهبردی با غرب و امریکا، رسانه های وابسته به افکارشیطانی غرب نیز از امتیازات کلان و بادآوردهِ حضور نیروهای خارجی در کشور محروم خواهند شد.
نویسنده: سید فاضل محجوب
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل