پس از عملیات موفقیتآمیز ناتو در لیبی و از میان برداشتن سرهنگ قذافی، برخی از تحلیلگران تئوری لیبیزاسیون (لیبیسازی) را مطرح مینمایند. درواقع فرض این است که آمریکا و ناتو مدل اجرا شده در لیبی را به عنوان یک الگوی مناسب برای اجرا در سایر کشورها مدنظر قرار دهند.
اگرچه باراک اوباما چنین چیزی را انکار نموده است اما نشانههایی وجود دارد که نشان از چنین عزمی از سوی آمریکا و غرب دارد. سخنانی که چندی پیش برخی از مقامات آمریکایی و نومحافظهکارانی چون جان مک کین دربارهی سوریه و الهام بخش بودن دستاورد ناتو در لیبی عنوان نمودند پیام مهمی را دربردارد و درواقع تاحدی بوی جنگ از آن به مشام میرسد.
از طرفی بشار اسد رئیس جمهور سوریه قویاً نسبت به حملهی نظامی به کشورش هشدار داده است. او در مصاحبههای اخیر خود به تفاوت سوریه با دیگر کشورهای خاورمیانه اشاره نموده و سوریه را به خط گسلی تشیبه نموده است که بازی کردن با آن به مثابهی وقوع زلزله در منطقه خواهد بود. نکتهی دیگری که اسد در روزهای اخیر اشاره نموده، حمایت روسیه از حکومت اوست و ظاهراً بشار اسد روی حمایت روسها حساب ویژهای باز کرده است.
در این میان معترضان اندک سوری نیز بر حجم و دامنهی مخالفتهای خویش افزودهاند. چندی پیش عدهای از تظاهرکنندگان سوری خواهان وضع «منطقه پرواز ممنوع» بر فراز آسمان سوریه از سوی شورای امنیت سازمان ملل شدند. صرف نظر از آنکه چه تعداد از معترضان چنین خواستهای دارند، گمان نمی رود این مسئله هوادار چندانی پیدا نماید.
در این میان نکات مهمی وجود دارد که غفلت از آن موجب اشتباه در تحلیل مسائل خواهد شد. نکتهی اول اینکه موقعیت استراتژیک سوریه تفاوت بسیار زیادی با موقعیت لیبی دارد. در حقیقت اشارات آقای اسد در مورد موقعیت استراتژیک سوریه و تشبیه آن به گسل زلزله تنها یک تهدید توخالی برای ترساندن غرب نیست و کاملاً واقعی به نظر میرسد. نکتهی دیگر اینکه همانطور که مصاحبهها و سخنان اخیر بشار اسد نشان میدهد تفاوت زیادی میان قذافی و اسد وجود دارد و آن توهمزدگی و لجاجتی که در رفتار قذافی مشاهده شد در وی وجود ندارد. نشانهی آن هم از یک سو اصلاحات و تغییراتی است که بشار اسد از زمان آغاز اعتراضات در کشورش انجام داده است و از سوی دیگر پذیرش طرح اتحادیه عرب مبنی بر مهار بحران در سوریه می باشد.
علیرغم این نکته ها که به نظر میرسد تاحدی کفه ترازو را به نفع سوریه سنگین مینماید، وضعیت فعلی نوعی هشیاری را برای دولتمردان سوری می طلبد که بشار اسد نیز اهتمام جدی به آن دارد.
کوتاه سخن اینکه شکی نیست حملهی ناتو و آمریکا به سوریه صرفنظر از دیگر جوانب آن به هیچ وجه به نفع مردم سوریه و آیندهی سیاسی این کشور نیست. اگرچه آمریکا اعلام داشته که چنین برنامهای ندارد اما آن طیف نومحافظهکار آمریکا و لابی صهیونیسم که در واقع اربابان جنگ و خونریزی به شمار میروند چنین اندیشهی احمقانهای را در سر میپرورانند و در صورت مهیا شدن شرایط، بعید نیست آن را به کرسی بنشانند. امید این است که روند تحولات سوریه و منطقه، که بسیار پرشتاب میگذرد، به چنین سمت و سویی نرود.
نویسنده:ابوالفضل فصیحی
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا)- کابل