عاشورا؛ در شرایطی به وقوع پیوست که نابودی انسانیت و به زنجیر کشیدن آزادی و اراده ی مردم و به تحقیر کشاندن دیانت و به تحریف گرفتن قرآن، افتخار بود و عاشورا در چنین شرایط خفت بار و خفقان زمانه، به حیات مردمی آبرو و به حرکتی حیات مجدد بخشید که کثیری از مردم آن سامان به ذلت و خواری تفتیده افتیده و ناگزیر، همداستان با دستگاه شام به منحرف کردن مسیر محمدی و تحریف قرآن رو آورده بودند.
عاشورا؛ زمانی به وقوع پیوست که محور چرخش حرکت اجتماعی و اخلاقی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی به دست یزید و جلادان پیرامونش قرار داشتند و این روند تباهگر، اوضاع را نابسامان و فضای شهر را سیاه و بر اذهان و افکار سلطه شده بود.
عاشورا؛ در فضای تار تاریخ و در اوج ظلمت برخاسته از ظلم ظالمان و جلادان و جنایت پیشگان و خیانت ورزان و منافقان تاریخ به وقوع پیوست تا به جریان سیاه و ویرانگر طاغوت فرعونی استکباری که با لباس خلافت دروغین اسلامی، اراده ی مردم را قبضه و به قدرت رسیده و سلطه ی ستمگری پیشه کرده و به آزادی و انسانیت و عزت و عدالت و حقیقت قید زده و مردم را برده وار به بازار باز تباهی کشانده؛ خط بطلان بکشد.
عاشورا، به وقوع پیوست تا نه تنها نسل زیر ذلت زمانش را با صدای رسای "هیهات من الذلة" درس آزادانه اندیشیدن و عزتمندانه زیستن بدهد و خط بطلان به دستگاه خون آشام شام بکشد. بلکه حسین برخاست و عاشورا به وقوع پیوست تا بر همه ی عصرها و نسل ها بیاموزاند که تهدید و تطمیع و تزویر یزیدی در هر عصری و در میان هر نسلی برای نابودی و رسوا کردن عالمان و روشنفکران و نخبگان و معلمان و مردم باورمند به آزادی و انسانیت و عدالت وجود دارد و بایستی همه آگاه و بیدار باشند تا فریب دغل بازان یزیدی های زمانه را نخورند. زیرا دستگاه های مرتبط با استکبار در گام نخست تلاش دارند با برنامه های تخدیر آمیز، اذهان را مخدر سازند و با استحمار مردم، بزرگترین سرمایه و شاخص ترین ویژگی انسانی که اراده است را به دست گیرند و با به دست گرفتن اراده های مردم، سلطه ی ستمگری و استکباری خویش را چیره ی شهر نمایند.
اینک که حسین در نبرد حق و باطل و در پیشگاه خدا و خلق به جهت احیای آزادی و عزت به شهادت رسیده، ما هستیم که به عنوان رهروان خط سرخ عاشورا از پیام عاشورا درس آزادگی و عزت طلبی بگیریم و زینب بزرگ را که قهرمانانه و با شجاعت و آن هم تحت اسارت و مصیبت، پیام خون شهدای به خون غلتیده ی نبرد نابرابر طف را جهانی ساخت، سرمشقی حرکتی قرار دهیم که امام حسین رهبری آن را به عهده داشت و پیامبر بنیانگذار این حرکت حیات بخش الهی و انسانی بود که در ادامه ی خط مشی ابراهیمی داشت مسیر طی می نمود.
امام حسین با تمام توان و قدرت وقوت منطق انسانی الهی مسؤولیت ثقل و سنگین خویش را انجام داد و به پایان رساند.
اما اکنون ما هستیم که نیازمند راه و آرمان حسین ایم تا زندگی خویش را حسینی بسازیم و مسؤولیت ما نیز حسینی فکر کردن و زینبی گام برداشتن است. ما در شرایطی مسؤول تبلیغ و ترویج آموزه های عاشورایی هستیم که مزدوران ابزاری و اجیران بیچاره و درمانده ی استکبار برای کم رنگ کردن آرمان و اهداف قیام امام حسین و پررنگ کردن برنامه های عاشورایی ستیز تلاش می نمایند و کمر همت بسته اند و بردگی و سرسپردگی ذلت بار شان را به نمایش گذارده تا به پیروزی دست یابند، ولی رهروان عاشورای حسینی همواره در صحنه ی حق و باطل حضور داشته و اجازه نمی دهند که خط حسینی به کمرنگی تفسیر شوند.
امام حسین در دقایق آخر نبرد که همه ی یاران جان نثارش را در راه خدا و خلق و در پیشگاه تاریخ در قربانگاه دید و خود تنها مانده بود، با ندای تاریخی اش "آیا کسی هست مرا یاری کند" عصرها و نسل های آینده ی تاریخ را مخاطب قرار داد تا تاریخ آینده ی بشر بداند که حسین برای نسل عصر خود نه و بلکه برای نجات و رهایی نسل های همیشه ی تاریخ، فریاد برآورده و به میدان آمده است.
امروز ما مخاطب سخنی هستیم که امام در اوج تنهایی، نسل های آینده ی تاریخ را مخاطب قرار داد و ما بایستی راهی را برویم که امام حسین در کربلا و در عین هیاهوی ذلالت و قساوت، در آن راه قدم زد و با وجودی که دشمن کینه توز غارتگر قاتل در تعقیب بود، همچنان آزادی و عزت را فریاد می کرد.
ما که مخاطب پیام قیام کربلا هستیم، شایسته است که آزادانه بیاندیشیم و آزاد از دستور استکبار و عمال آن زندگی کنیم و در برابر جباران و جلادان و خائنان و منافقان درونی و بیرونی بایستیم و نگذاریم عاشورا به فراموشی سپرده شود و بل سرمشق سرنوشت ما گردد و این گونه است که می توانیم حسینی بودن خویش را به نمایش بگذاریم.
عاشورا؛ زمانی به وقوع پیوست که محور چرخش حرکت اجتماعی و اخلاقی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی به دست یزید و جلادان پیرامونش قرار داشتند و این روند تباهگر، اوضاع را نابسامان و فضای شهر را سیاه و بر اذهان و افکار سلطه شده بود.
عاشورا؛ در فضای تار تاریخ و در اوج ظلمت برخاسته از ظلم ظالمان و جلادان و جنایت پیشگان و خیانت ورزان و منافقان تاریخ به وقوع پیوست تا به جریان سیاه و ویرانگر طاغوت فرعونی استکباری که با لباس خلافت دروغین اسلامی، اراده ی مردم را قبضه و به قدرت رسیده و سلطه ی ستمگری پیشه کرده و به آزادی و انسانیت و عزت و عدالت و حقیقت قید زده و مردم را برده وار به بازار باز تباهی کشانده؛ خط بطلان بکشد.
عاشورا، به وقوع پیوست تا نه تنها نسل زیر ذلت زمانش را با صدای رسای "هیهات من الذلة" درس آزادانه اندیشیدن و عزتمندانه زیستن بدهد و خط بطلان به دستگاه خون آشام شام بکشد. بلکه حسین برخاست و عاشورا به وقوع پیوست تا بر همه ی عصرها و نسل ها بیاموزاند که تهدید و تطمیع و تزویر یزیدی در هر عصری و در میان هر نسلی برای نابودی و رسوا کردن عالمان و روشنفکران و نخبگان و معلمان و مردم باورمند به آزادی و انسانیت و عدالت وجود دارد و بایستی همه آگاه و بیدار باشند تا فریب دغل بازان یزیدی های زمانه را نخورند. زیرا دستگاه های مرتبط با استکبار در گام نخست تلاش دارند با برنامه های تخدیر آمیز، اذهان را مخدر سازند و با استحمار مردم، بزرگترین سرمایه و شاخص ترین ویژگی انسانی که اراده است را به دست گیرند و با به دست گرفتن اراده های مردم، سلطه ی ستمگری و استکباری خویش را چیره ی شهر نمایند.
اینک که حسین در نبرد حق و باطل و در پیشگاه خدا و خلق به جهت احیای آزادی و عزت به شهادت رسیده، ما هستیم که به عنوان رهروان خط سرخ عاشورا از پیام عاشورا درس آزادگی و عزت طلبی بگیریم و زینب بزرگ را که قهرمانانه و با شجاعت و آن هم تحت اسارت و مصیبت، پیام خون شهدای به خون غلتیده ی نبرد نابرابر طف را جهانی ساخت، سرمشقی حرکتی قرار دهیم که امام حسین رهبری آن را به عهده داشت و پیامبر بنیانگذار این حرکت حیات بخش الهی و انسانی بود که در ادامه ی خط مشی ابراهیمی داشت مسیر طی می نمود.
امام حسین با تمام توان و قدرت وقوت منطق انسانی الهی مسؤولیت ثقل و سنگین خویش را انجام داد و به پایان رساند.
اما اکنون ما هستیم که نیازمند راه و آرمان حسین ایم تا زندگی خویش را حسینی بسازیم و مسؤولیت ما نیز حسینی فکر کردن و زینبی گام برداشتن است. ما در شرایطی مسؤول تبلیغ و ترویج آموزه های عاشورایی هستیم که مزدوران ابزاری و اجیران بیچاره و درمانده ی استکبار برای کم رنگ کردن آرمان و اهداف قیام امام حسین و پررنگ کردن برنامه های عاشورایی ستیز تلاش می نمایند و کمر همت بسته اند و بردگی و سرسپردگی ذلت بار شان را به نمایش گذارده تا به پیروزی دست یابند، ولی رهروان عاشورای حسینی همواره در صحنه ی حق و باطل حضور داشته و اجازه نمی دهند که خط حسینی به کمرنگی تفسیر شوند.
امام حسین در دقایق آخر نبرد که همه ی یاران جان نثارش را در راه خدا و خلق و در پیشگاه تاریخ در قربانگاه دید و خود تنها مانده بود، با ندای تاریخی اش "آیا کسی هست مرا یاری کند" عصرها و نسل های آینده ی تاریخ را مخاطب قرار داد تا تاریخ آینده ی بشر بداند که حسین برای نسل عصر خود نه و بلکه برای نجات و رهایی نسل های همیشه ی تاریخ، فریاد برآورده و به میدان آمده است.
امروز ما مخاطب سخنی هستیم که امام در اوج تنهایی، نسل های آینده ی تاریخ را مخاطب قرار داد و ما بایستی راهی را برویم که امام حسین در کربلا و در عین هیاهوی ذلالت و قساوت، در آن راه قدم زد و با وجودی که دشمن کینه توز غارتگر قاتل در تعقیب بود، همچنان آزادی و عزت را فریاد می کرد.
ما که مخاطب پیام قیام کربلا هستیم، شایسته است که آزادانه بیاندیشیم و آزاد از دستور استکبار و عمال آن زندگی کنیم و در برابر جباران و جلادان و خائنان و منافقان درونی و بیرونی بایستیم و نگذاریم عاشورا به فراموشی سپرده شود و بل سرمشق سرنوشت ما گردد و این گونه است که می توانیم حسینی بودن خویش را به نمایش بگذاریم.
