بدون تردید عصر حاضر، عصر تسلط رسانهها بر افکار و اذهان مردم است، و به دلیل توسعهی ارتباطات، دنیای امروز را دهکده جهانی نیز مینامند. از اینرو در مورد مهمترین موضوعات و مسائل جهانی، بزرگترین رسالت اطلاعرسانی به دوش اصحاب رسانههای جمعی است. چون رسانهها توانستهاند از همهی مرزهای جغرافیایی، فرهنگی و سیاسی عبور نمایند و هویت انسان معاصر را تحت تأثیر قرار دهند؛ به گونهای که میتوان هویت انسان امروز را هویت رسانهای نامید.
افزایش روز افزون نقش وسایل و امکانات جدید ارتباط جمعی در بخشهای مختلف زندگی بشر موجب شده که از آنها در عرصههای گوناگون استفاده شود. رسانهها به راحتی میتوانند افکار یا اندیشههایی را در جوامع مختلف تحکیم و تقویت نمایند، همانگونه که میتوانند اندیشهها و باورهایی را تضعیف نمایند.
با توجه به اینکه رسانههای جمعی میتوانند کارکردهای متنوعی داشته باشند، فعالیتهای وسیعی در جهت آگاهیبخشی و اطلاعرسانی، ایجاد همفکری، هماندیشی، انسجام و تعلقات اجتماعی، نظارت بر عملکرد ساختارهای قدرت و فراهمآوردن زمینههای مشارکت عمومی مردم در همهپرسیها و انتخاباتهای مهم و سرنوشتساز و ایجاد زمینههای نظارت همگانی بر نظام اجتماعی و مدیریت کلان جامعه، از مهمترین کارکردهای رسانههای جمعی به حساب میآید.
همچنان رسانهها میتوانند جایگاه قابل توجهی در تکامل شاخصها و عناصر بنیادین ساختارهای سیاسی جامعه داشته باشند. رسانههای خبری مانند روزنامهها، مجلات، کتابها، رادیوها، تلویزیونها، اینترنت و مانند آنها هرکدام به عنوان یکی از نهادهای مهم جامعه با تأثیری که بر افکار، عقاید و دیگر ابعاد زندگی انسانها دارند، قادر هستند جریانهایهای خاص سیاسی و اجتماعی را برای مردم به عنوان جریانهای مهم و مفید معرفی نمایند، و به خوبی میتوانند در رابطه به سرنوشت و آینده فعالیتهای جریانهای مدنظر، چشمانداز روشنی به مردم نشان دهند و افق روشنی به عنوان نتایج درخشان، پیش روی مردم قرار دهند.
یکی از ویژگیها و خصوصیات منحصر به فرد رسانهها این است که میتوانند فعالیتهای همهجانبه و فراگیری داشته باشند و کلاسهای بی در و دیوار با میلیاردها شنونده تشکیل دهند. رسانهها وظیفه حراست از مرزهای فکر و اندیشههای سالم را به عهده دارند؛ از اینرو باید با ایجاد اتحاد و همبستگی میان اجزاء جامعه، در پاسخ به نیازهای فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، مسئولیت انتقال میراثهای ارزشمندی را از نسلی به نسل دیگر، به عهده گیرند و سرلوحهی تعهداتشان قرار دهند.
لازم است رسانهها با استفاده از ابزارهای پیشرفته و تلاشهای بیوقفه و دلسوزانه، نشاط، پویایی و تحرک سازنده را در جامعه تولید و تقویت نمایند، و تنبلی، رخوت و سستی را ریشهکن نمایند. از جهت دیگر احساسهای عاطفی، محبت و صداقت را برانگیزند و با زشتیها، کینهها و کدورتها، بیاعتمادیها، خصومتها، دروغها و خشونتها به طور جدی و مستمر مبارزه نمایند.
چنین کارکردهایی، به طور طبیعی موجب رشد راستی و صداقت در جامعه خواهد شد و در مقیاسهای فردی و اجتماعی توسعه خواهد یافت.
با توجه به نقش اجتماعی و تأثیرگذاری رسانهها بر افکار عمومی، لزوم تعامل اساسی و عمیق بین علما، حوزات علمیه و رسانههای ارزشگرا، ضرورت اجتنابناپذیر امروز جامعه و مردم است، حوزات علمیه میتوانند اصحاب رسانه را در تربیت مدیر، خبرنگاران و گزارشگران مؤمن و انقلابی یاری نمایند.
در شرایط کنونی با توجه به تهاجم گسترده فرهنگی و جنگ نرم دشمنان اسلام، وجود رسانههای ارزشی، مؤمن، انقلابی و متعهد به آرمانها و اهداف شهدا، بسیار مهم و با ارزش است، این سنگر باید با تعامل سازنده، همکاریهای مستمر و همهجانبه علما و حوزات علمیه مورد حمایت قرار گیرد و تقویت شود.
پرواضح است که نقش فقه اسلامی در رسانهها، تاثیر مثبت و مفید رسانهها در توسعه و گسترش آموزههای دینی، نقش حوزات علمیه و علما در تولیدات خبری با محتوای دینی، ملی و انقلابی موجب غنای بیش از پیش محتواها و تأثیرگذاری مثبت و مضاعف رسانهها خواهد شد.
بنابراین علما، طلاب و کل جامعه روحانیت نباید از این فضاها دوری نمایند و نباید به طور ناخواسته موجب ورود نااهلان و مغرضان در عرصههای کار رسانهای و تولیدات خبری شوند.
در مورد تعیین تکالیف شرعی بر مبنای فقه اسلامی در مسائل مستحدثه، بررسی آموزههای دینی در خصوص خبر و نقل آن و همچنین چگونی برخورد و مواجهه معقول و منطقی با شبهات جدید، تخریب چهرهها و شخصیتهای انقلابی به وسیلهی رسانههای معاند، سئوالاتی است که علما و روحانیت باید پاسخگو باشند، اما راهکارهایی مبتنی بر معیارها و مبانی دینی در رسانهها و تولیدات خبری از سوی علما به خوبی میتواند پاسخگو باشد.
در صورت ایجاد تعامل سازنده بین علما و رسانهها، عدالتپیشگی، جلوگیری از هواهای نفسانی، بهرهگیری از مشورت نخبگان، دوری از استبداد رأی، کمک به فراهمسازی آسایش مردم، برقراری ارتباط عاطفی با مردم و مدیران، اطلاعرسانی سریع، صریح و مسئولانه، رعایت رفاقت، داشتن سعه صدر، زبان تقدیر و تشکر، حفظ حریمها و حرمتها و مهمترین انتظارات دیگر جامعه از رسانهها و اصحاب قلم برآورده و مرتفع خواهد شد.
نویسنده: هاشمی راستی
افزایش روز افزون نقش وسایل و امکانات جدید ارتباط جمعی در بخشهای مختلف زندگی بشر موجب شده که از آنها در عرصههای گوناگون استفاده شود. رسانهها به راحتی میتوانند افکار یا اندیشههایی را در جوامع مختلف تحکیم و تقویت نمایند، همانگونه که میتوانند اندیشهها و باورهایی را تضعیف نمایند.
با توجه به اینکه رسانههای جمعی میتوانند کارکردهای متنوعی داشته باشند، فعالیتهای وسیعی در جهت آگاهیبخشی و اطلاعرسانی، ایجاد همفکری، هماندیشی، انسجام و تعلقات اجتماعی، نظارت بر عملکرد ساختارهای قدرت و فراهمآوردن زمینههای مشارکت عمومی مردم در همهپرسیها و انتخاباتهای مهم و سرنوشتساز و ایجاد زمینههای نظارت همگانی بر نظام اجتماعی و مدیریت کلان جامعه، از مهمترین کارکردهای رسانههای جمعی به حساب میآید.
همچنان رسانهها میتوانند جایگاه قابل توجهی در تکامل شاخصها و عناصر بنیادین ساختارهای سیاسی جامعه داشته باشند. رسانههای خبری مانند روزنامهها، مجلات، کتابها، رادیوها، تلویزیونها، اینترنت و مانند آنها هرکدام به عنوان یکی از نهادهای مهم جامعه با تأثیری که بر افکار، عقاید و دیگر ابعاد زندگی انسانها دارند، قادر هستند جریانهایهای خاص سیاسی و اجتماعی را برای مردم به عنوان جریانهای مهم و مفید معرفی نمایند، و به خوبی میتوانند در رابطه به سرنوشت و آینده فعالیتهای جریانهای مدنظر، چشمانداز روشنی به مردم نشان دهند و افق روشنی به عنوان نتایج درخشان، پیش روی مردم قرار دهند.
یکی از ویژگیها و خصوصیات منحصر به فرد رسانهها این است که میتوانند فعالیتهای همهجانبه و فراگیری داشته باشند و کلاسهای بی در و دیوار با میلیاردها شنونده تشکیل دهند. رسانهها وظیفه حراست از مرزهای فکر و اندیشههای سالم را به عهده دارند؛ از اینرو باید با ایجاد اتحاد و همبستگی میان اجزاء جامعه، در پاسخ به نیازهای فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، مسئولیت انتقال میراثهای ارزشمندی را از نسلی به نسل دیگر، به عهده گیرند و سرلوحهی تعهداتشان قرار دهند.
لازم است رسانهها با استفاده از ابزارهای پیشرفته و تلاشهای بیوقفه و دلسوزانه، نشاط، پویایی و تحرک سازنده را در جامعه تولید و تقویت نمایند، و تنبلی، رخوت و سستی را ریشهکن نمایند. از جهت دیگر احساسهای عاطفی، محبت و صداقت را برانگیزند و با زشتیها، کینهها و کدورتها، بیاعتمادیها، خصومتها، دروغها و خشونتها به طور جدی و مستمر مبارزه نمایند.
چنین کارکردهایی، به طور طبیعی موجب رشد راستی و صداقت در جامعه خواهد شد و در مقیاسهای فردی و اجتماعی توسعه خواهد یافت.
با توجه به نقش اجتماعی و تأثیرگذاری رسانهها بر افکار عمومی، لزوم تعامل اساسی و عمیق بین علما، حوزات علمیه و رسانههای ارزشگرا، ضرورت اجتنابناپذیر امروز جامعه و مردم است، حوزات علمیه میتوانند اصحاب رسانه را در تربیت مدیر، خبرنگاران و گزارشگران مؤمن و انقلابی یاری نمایند.
در شرایط کنونی با توجه به تهاجم گسترده فرهنگی و جنگ نرم دشمنان اسلام، وجود رسانههای ارزشی، مؤمن، انقلابی و متعهد به آرمانها و اهداف شهدا، بسیار مهم و با ارزش است، این سنگر باید با تعامل سازنده، همکاریهای مستمر و همهجانبه علما و حوزات علمیه مورد حمایت قرار گیرد و تقویت شود.
پرواضح است که نقش فقه اسلامی در رسانهها، تاثیر مثبت و مفید رسانهها در توسعه و گسترش آموزههای دینی، نقش حوزات علمیه و علما در تولیدات خبری با محتوای دینی، ملی و انقلابی موجب غنای بیش از پیش محتواها و تأثیرگذاری مثبت و مضاعف رسانهها خواهد شد.
بنابراین علما، طلاب و کل جامعه روحانیت نباید از این فضاها دوری نمایند و نباید به طور ناخواسته موجب ورود نااهلان و مغرضان در عرصههای کار رسانهای و تولیدات خبری شوند.
در مورد تعیین تکالیف شرعی بر مبنای فقه اسلامی در مسائل مستحدثه، بررسی آموزههای دینی در خصوص خبر و نقل آن و همچنین چگونی برخورد و مواجهه معقول و منطقی با شبهات جدید، تخریب چهرهها و شخصیتهای انقلابی به وسیلهی رسانههای معاند، سئوالاتی است که علما و روحانیت باید پاسخگو باشند، اما راهکارهایی مبتنی بر معیارها و مبانی دینی در رسانهها و تولیدات خبری از سوی علما به خوبی میتواند پاسخگو باشد.
در صورت ایجاد تعامل سازنده بین علما و رسانهها، عدالتپیشگی، جلوگیری از هواهای نفسانی، بهرهگیری از مشورت نخبگان، دوری از استبداد رأی، کمک به فراهمسازی آسایش مردم، برقراری ارتباط عاطفی با مردم و مدیران، اطلاعرسانی سریع، صریح و مسئولانه، رعایت رفاقت، داشتن سعه صدر، زبان تقدیر و تشکر، حفظ حریمها و حرمتها و مهمترین انتظارات دیگر جامعه از رسانهها و اصحاب قلم برآورده و مرتفع خواهد شد.
نویسنده: هاشمی راستی