تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۴ اسد ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۱۰
کد مطلب : 190068
اشرف‌غنی و امریکا، نجیب و شوروی

اشرف غنی اخیرا در دیدار با نیروهای امنیتی گفت، نیازی به بستن پیمان جدید با امریکا و ناتو نیست.
 
او گفت، آنهایی‌که فکر می کنند، دوران پس از سرنگونی دولت دکتر نجیب‌الله تکرار خواهد شد، خواب و خیال می‌بینند.
 
آقای غنی گفت: "من به شما قول می‌دهم که با آینده نیروهای امنیتی و دفاعی معامله نخواهم کرد. شما خواهید ماند. ما هیچ توافقی را که هویت و اقتدار ملی نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان در آن محافظت نشود، قبول نمی‌کنیم."
 
او افزود: "هرکسی که فکر می‌کند دوران بعد داکتر نجیب را سر قوای مسلح افغانستان تکرار می‌کند، خواب است و خیال است و این خیال را به گور ببرد."
 
آقای غنی این سخنان را در حالی بیان کرد که روز سه‌شنبه نیوزویک گزارش داد که نیروهای امریکایی در افغانستان عملیات خود را علیه طالبان کاهش داده یا متوقف کرده‌اند.
 
مجله امریکایی نیوزویک گفته است که این اقدام پس از آن صورت گرفته که دور هشتم مذاکرات بین هیات امریکایی و هیات طالبان در دوحه قطر به نتایجی رسیده است.
 
این نخستین بار نیست که آقای غنی نسبت به عدم تکرار دوران پس از سرنگونی نجیب؛ آخرین رییس جمهوری کمونیست افغانستان هشدار می دهد؛ دورانی که نظام کمونیستی ساقط شد و یک نظم ناآرام و بی ثبات جدید، جایگزین آن شد.
 
یکی از مهم ترین دگردیسی هایی که پس از فروپاشی رژيم کمونیستی نجیب به وقوع پیوست تلاشی کامل زیرساخت های ارتش بود؛ ارتشی که با توجه به کمک های نظامی و آموزش های پیشرفته ای که از شوروی دریافت کرده بود، یکی از مقتدرترین نیروهای نظامی در سطح منطقه بود؛ اما با غلبه مجاهدین، کاملا منهدم شد و تمامی سرمایه ها، امکانات و تجهیزاتش از سوی پاکستان و گروه های تحت حمایت آن در داخل به تاراج رفت.
 
با فروپاشی ارتش، بحران، هرج و مرج، جنگ های شدید قدرت میان جریان های شبه نظامی جهادی و بی قانونی اوج گرفت و کابل، صحنه درگیری های خونین کوچه به کوچه میان دسته های شبه نظامی کوچک و آماتوری واقع شد که در ارتکاب جنایت و کشتار و فساد و غارت از هیچ اقدامی فروگذار نمی کردند.
 
با این حال، اگرچه ارتش ملی کنونی افغانستان از نظر سطح آمادگی، برخورداری از تجهیزات و تسلیحات و دریافت آموزش های نظامی، هرگز با ارتش کمونیستی، قابل مقایسه نیست؛ اما دوران کنونی اشرف غنی از دید شماری از ناظران، شباهت های چشمگیری با دوران آخر داکتر نجیب دارد.
 
رژيم داکتر نجیب هم زمانی ساقط شد که شوروی تصمیم گرفت نیروهایش را از افغانستان خارج کند – تصمیمی که حالا روی میز مقام های امریکایی است- و به دنبال آن، کمک های مالی و حمایت های نظامی مسکو از رژيم کابل به میزان قابل توجهی کاهش یافت.
 
در مقابل، گروه های جهادی فاتح جنگ با شوروی و کمونیست ها روز به روز از سوی امریکا و اعراب و پاکستان و ایران و دیگر کشورهای جهان، حمایت می شدند و قوی تر می گشتند – وضعیتی که اکنون به نحوی طالبان در آن قرار دارند- .
 
اکنون نیز از نظر کارشناسان به نظر می رسد که آقای غنی از جهات فراوانی خود را در وضعیت داکتر نجیب می بیند. ارتش و نیروهای امنیتی، روز به روز ضعیف تر می شوند؛ ارتشی که از همان آغاز هم بنا نبود قدرتمند باشد؛ زیرا کشورهای کمک کننده از واگذاری تسلیحات سنگین، فعال کردن نیروی هوایی و توسعه ارتش به لحاظ نفرات و... عمدا خودداری می کردند.
 
از سوی دیگر، در صورت خروج نیروهای امریکایی و خارجی از افغانستان، معلوم نیست که میزان حمایت های مالی و تسلیحاتی و آموزشی از نیروهای امنیتی افغانستان، در همین سطح باقی می ماند یا خیر.
 
در این میان اما یک تهدید بزرگتر هم وجود دارد و آن، عزم طالبان برای تلاشی و فروپاشی ارتش و نیروهای امنیتی افغانستان است.
 
بعید به نظر می رسد که طالبان، تن به صلحی بدهند که دست کم یکی از پیامدهای آن، انحلال نیروهای مسلحی نباشد که ۱۸ سال با آن گروه جنگیده اند. همین اکنون نیز طالبان با تمام توان در راستای تضعیف و نابودی نیروهای امنیتی افغانستان، تقلا می کنند. بر این اساس، آیا می توان اطمینان داشت که در صورت صلح با آن گروه، ارتش و سایر نیروهای مسلح همچنان به حیات خود ادامه دهند؛ اما در برابر، طالبان خلع سلاح را بپذیرند، تن به آتش بس بدهند و بی هیچ پیش شرطی به یک فرایند سیاسی و مدنی صلح آمیز، مدغم شوند؟
 
 
 
 
 
 
 
https://avapress.net/vdcb0gb8wrhb9gp.uiur.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما