خانواده مهدوی، نمونه یک خانوادهی کامل است که در آن تجلی خداوند به وضوح مشاهده میشود و افراد خانواده در پرتو تعلیم و تربیت مهدوی رنگ خدایی میگیرند. این خانواده توسط یک انسان نمونه و دارای فضایل اخلاقی، اداره میشود، از آن جایی که افراد خانواده، حبّ واقعی و اعتقاد راسخ به سرپرست و امامشان دارند، یک خانوادهای را تشکیل میدهند که در آن اخلاق و معنویت و تربیت و عدالت به تمام معنا وجود دارد. از طرف دیگر، وعدههای قطعی الله است که خیر و برکت از آنِ متّقین است، افرادِ خانواده مهدوی از این خیر و برکت، برخوردار میباشند، زیرا آنان مظهر تقوا و نماد ایمان هستند.
مقدمه
خانواده دینمدار، ارزشگرا و معتقد به دیانت محمدی و جانشینانش، خانواده زنده و پرتحرک، فعال و پر ثمر است. این فعال بودن و پر ثمر بودن، ریشه در یک الگوی زندهای دارد که این الگوی زنده، همواره برای پیروان خودش، انرژی و تحرک و پویایی هدیه میکند. افراد این خانه، با الهام گرفتن از ولی زمانش پا به پای زمان، در حرکت است و در هیچ یکی از زمینههای زندگانی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی ایستایی و توقف ندارد؛ در قدم اول خانواده و بالتبع آن جامعه مهدویتگرا و منتظر، با آرمان و اهداف انتظار در حرکت است؛ حرکتِ تدریجی که میتواند زمینهسازِ یک حکومت واحدِ عدل جهانی باشد. درست است که رهبرِ یک خانواده، باید در تمام ابعاد زندگی معنوی، نمونه باشد، ولی خانواده نمونه نیز شرط لازمِ تشکیل یک حکومتِ واحد خواهد بود.
هر چند که این موضوع به بحث و بررسی بیشتری نیاز دارد و در این نوشتار مختصر مجال آن نیست، اما تلاش میشود تا ترسیمی از اخلاق و تربیت و سبک زندگی مهدوی در خانوادهای مهدوی ارائه شود:
ضرورت انتخاب سبک در زندگی
پرسش مهمی که در راستای طرح سبک زندگی مطرح است این است که چرا باید روشمند و با سبک زندگی کنیم؟ به راستی اگر کسی در زندگی خود سبک و شیوه کلی نداشته باشد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
در این باره باید گفت: اولاً، عمر و سرمایههایی که هماکنون در اختیار ما قرار گرفته است از جهت کمی و کیفی محدود و موقت بوده و «فرصت، همانند ابر بارانزایی میگذرد»؛ این سرمایهها تنها، زمینهای است که در صورت بهرهبرداری درست از آن باعث دستیابی ما با آرزوهای ما خواهد شد و در غیر این صورت چه از آن استفاده نکنیم و چه بد استفاده کنیم، موجب ناکامی و نابودی ما خواهد شد. از سفارش پیامبر اسلام (ص) به امیرالمؤمنین علی (ع) است که: «چهار را قبل از چهار چیز دریاب، جوانی قبل از پیر شدنت و صحت قبل از بیماری ات و بی نیازی قبل از فوت و حیات قبل از مرگت». بحارالأنوار، ج ۷۶، ص ۲۹۳٫
ثانیاً، سبک زندگی که در اصطلاح امروزی بر مجموعه رفتارهای برآورده از باورهای خاص، اطلاق میشود، ناظر بر رفتارها و جلوههای ظاهری بوده و آن نیز نمایانگر نوع بینشها و گرایشها و در نتیجه نشاندهنده هویت ماست. همانگونه که پوشیدن پیراهن مشکی در ایام محرم، عشق ما به امام حسین (ع) و فرهنگ عاشورا را بیان میکند، استفاده از نمادهایی که متعلق به فرهنگ ضد دینی غرب است، نشانه اعلام علاقه و وفاداری نسبت به آن فرهنگ بوده و نوعی اعلام آمادگی برای عضویت در جبهه آنهاست. به همین علت بوده که پیامبر اکرم (ص) به امت خود سفارش فرمود: «لَا تَتَشَبَّهُوا بِالْیهُودِ وَ النَّصَارَی؛ ظاهر خود را شبیه یهود و نصارا نکنید». الغدیر، ج ۲، ص ۲۹۵٫
مفهوم سبک زندگی مهدوی
تبیین سبک زندگی، بررسی مفهوم «سبک زندگی مهدوی» را تا حدودی سهل مینماید. اما آنچه که در وضوح این اصطلاح به ما کمک میکند قید «مهدوی» است؛ به همین خاطر این کلیدواژه باید به درستی شناسایی شود.
واژه مهدوی که گاهی به صورت مهدویت نیز استعمال میشود از نسبت یک چیز با مجموع معارف مربوط به امام مهدی (عج) حکایت میکند که د بحث حاضر این نسبت، بین نوعی از سبک زندگی ما در ارتباط با این معارف است. بنابراین مقصود این اصطلاح در مقاله جاری، شیوه زندگی شخصی امام مهدی نیست. اما معارف مهدوی نیز به مجموعه باورها و آموزههایی گفته میشود که با حضرت مهدی امام دوازدهم شیعیان ارتباط دارد و البته میتواند به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم به امام زمان (عج) مربوط باشد.
با این توضیح به هر حال اگر بخواهیم تعریفی از سبک زندگی مهدوی ارائه دهیم باید بگوییم «سبک زندگی مهدوی، عبارتند از انتخاب روشی کلی و نسبتاً پایدار در رفتار، توسط فرد یا جمع که بر پایه فرهنگ اسلامی با محوریت نظر و رضایت حضرت مهدی (عج) نسبت به هستی، انسان و زندگی استوار بوده و در تعامل با جامعه و برای رسیدن به اهداف امام زمان که همان اهداف حقیقی زندگی ماست، به ظهور میرسد.»
اهمیت سبک زندگی مهدوی
درباره اهمیت سبک و شیوه زندگی نکاتی بیان شد لکن میتوان از منظر سبک زندگی مهدوی نیز به آثار و کارکردهای آن اشاره نمود که عبارتند از:
انحصار سرنوشت سعادتمندانه در سبک زندگی مهدوی
شاید بتوان مهمترین اثر در مسیر درک اهمیت سبک زندگی مهدوی را حصول عاقبتی خوش و سرنوشتی نیک، دانست. این مطلب به روشنی در حدیث معروف «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» به دست آورد؛ زیرا در این سخن نورانی، عاقبت کسی که معرفت امام زمانش را نیافته و او را پیشوا و واجبالاطاعة در طول زندگیش و در تمام عرصههایش نداند، خروج از دنیا با حالت غیرمسلمان معرفی کرده است و اعمال چنین فردی مورد قبول حضرت حق نخواهد بود.
معلوم است که از طرفی کسی به مرگ جاهلی و غیر اسلامی میمیرد که به صورت غیر اسلامی زندگی کرده باشد و از طرف دیگر دین به عنوان برنامه زندگی موفق، تنها به وسیله امام معصوم به دست میآید؛ بنابراین خروج از محور رضایت امام عصر حتی در رفتارهای ظاهری زندگی به نوعی خروج از زندگی اسلامی محسوب شده که نتیجه آن، همان مردن به گونه جاهلی یعنی عصر قبل از اسلام خواهد بود.
عقیده و معنویت
خداوند درباره انسان چنین میفرماید: هُوَ الَّذی خَلَقَ لَكُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً؛ سوره بقره، آیه 29. اوست که آنچه را در زمین است، برای شما آفریده است.
طبق این آیه شریفه، انسان غایت خلقت زمین و دنیاست و همه آنها به خاطر انسان و برای انسان آفریده شدهاند. پس انسان، خود هدفی والاتر و بالاتر از دنیا و ارزشهای زمینی دارد.
در آیه 13 از سوره مبارکه «جاثیه» میفرماید:سَخَّرَ لَكُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی أَرْضِ؛
آنچه که در آسمانها و زمین است، برای شما (به خاطر شما) تسخیر و آفریده شده است.
«لَا تَجْهَلْ نَفْسَكَ فَإِنَّ الْجَاهِلَ بِمَعْرِفَةِ نَفْسِهِ جَاهِلٌ بِكُلِّ شَیْء؛ (غرر الحكم و درر الكلم»، قم، دارالکتب اسلامی، ص 755.) نسبت به خویش جاهل نباش، که هرکس نسبت به خویش جاهل باشد، هیچ چیز را نمیشناسد.»
ادامه دارد...
نویسنده: لیلا مهدیار