عبدالله عبدالله؛ رئیس اجرایی در دیدار با رئیس جمهور آلمان در کابل، گفت که تاکنون شاهد تغییر بنیادی در سیاست پاکستان در حمایت از طالبان و شبکه حقانی نیستیم.
در این نشست دو مقام، در باره روابط منطقهای افغانستان و نقش پاکستان در حمایت از طالبان و تروریستها بحث و تبادل نظر کردند.
در این نشست همچنین دوطرف، در باره روند صلح و مذاکرات با مخالفان صحبت کردند و طرفین بر اصل برقراری صلح و همکاری کشورهای منطقه تاکید کردند.
در این دیدار همچنین، بر اصل ثبات سیاسی استوار بر مشارکت در افغانستان و همکاری و تعاون در حکومت وحدت ملی در این مقطع از زمان تاکید شد و رییس اجرایی، ثبات سیاسی را محور اساسی توسعه و سرمایه گذاری در افغانستان خواند.
آقای غنی هم در دیدار با همتای آلمانی خود، با اشاره به نقش کشورهای منطقه، به ویژه همسایههای افغانستان، گفت تاثیر این کشورها در افغانستان میتواند در زمینه تأمین صلح پایدار یا تخریب این کشور باشد. او گفت:"آنها مسؤولیت بزرگی را نسبت به آینده این کشور دارند".
کارشناسان مسایل امنیت منطقه ای نیز با اشاره به سخنان آقایان عبدالله و غنی می گویند که اکنون زمان آن فرارسیده است که افغانستان یکبار دیگر تعهدات نخستین قدرت های جهان نسبت به امنیت و ثبات خود و مبارزه با تروریزم در منطقه را به آنها یادآوری کند.
به باور آنها در این شکی نیست که افغانستان عمیقا نیازمند اصلاحات سیاسی و انتخاباتی، تأمین حقوق بشر، انتخابات دموکراتیک، نهادینه سازی دموکراسی و صلح است؛ اما اینها هیچکدام جزو تعهدات اصلی و اولیه قدرت های بین المللی دارای نیروی نظامی در افغانستان نبوده و نیست.
از جانب دیگر، افغانستان تنها زمانی می تواند به این مهم دست پیدا کند که تروریزم ریشه کن شده باشد و تهدیدهای خارجی علیه تمامیت ارضی، استقلال و حاکمیت ملی کشور به تمامی، منهدم گشته باشد.
صاحب نظران می گویند که کشورهای خارجی و از جمله قدرت های اروپایی و آلمان به طور خاص، پیش از هر چیزی باید به این تعهد خود در چارچوب ناتو در افغانستان عمل کنند که با تروریزم، صادقانه و فارغ از بازی های پیدا و پنهان مبتنی بر استندردهای دوگانه، مبارزه می نمایند و در این میان، هیچ توفیر و تفکیکی میان قلمروهای مورد استفاده تروریزم بین المللی در این یا آنسوی مرز با پاکستان، قایل نباشند.
لازمه تحقق چنین امری، بازنگری جدی در روابط قدرت های خارجی با پاکستان است. پاکستان حامی شناخته شده تروریزم بین المللی است و سیاست های این کشور در این زمینه، نه تنها موجب بی ثباتی، ناامنی و گسترش و استمرار جنگ و ترور در افغانستان شده و دولت و مردم افغانستان را با چالش ها و درد سرهای بزرگی مواجه ساخته است؛ بلکه چالشی عظیم در قبال مأموریت ناتو و کشورهای غربی در عرصه امنیت و ثبات و صلح و دموکراسی نیز ایجاد کرده است.
به اذعان بسیاری از تحلیلگران، امروزه اگر نیک نگریسته شود، یکی از اصلی ترین عوامل شکست مأموریت نظامی ناتو و امریکا در افغانستان و به بن بست خوردن پروژه های سیاسی آنها، مداخلات بی وقفه و گسترده پاکستان و حمایت های بی دریغ رژیم اسلام آباد از تروریزم است.
البته اینها مواردی نیست که ناتو و اتحادیه اروپا از آنها بی خبر باشند؛ اما افغانستان به عنوان کشوری که با ناتو، اتحادیه اروپا و امریکا، قراردادهای صریح سیاسی و امنیتی دارد، همزمان از این حق هم برخوردار است که رویکرد آنها در حوزه مبارزه با تروریزم و رابطه با پاکستان را به طور جدی به چالش بکشد و این پرسش مهم را مطرح کند که کشورهای اروپایی و امریکا، در شرایطی که به بهانه مبارزه با تروریزم مورد حمایت پاکستان، ۱۶ سال تمام است که افغانستان را جولانگاه حضور نامحدود نظامی، سیاسی و استخباراتی خود قرار داده اند، بی آنکه در این زمینه کمترین توفیقی کسب کنند، بر پایه چه توجیهی، ارتباطات همه جانبه سیاسی، نظامی، استخباراتی و اقتصادی خود را با کشوری حفظ کرده اند که مسؤول اصلی وضعیت نابسامان و آشفته امنیت و ثبات در افغانستان است و بی پروا از تروریزم بین المللی در همه اشکال و انواع آن، پشتیبانی می کند؟
تصور می شود که اکنون زمان آن فرارسیده است که کشورهای اروپایی و امریکا، از این دو راه دشوار، یکی را برگزینند؛ یا مبارزه با تروریزم و یا رابطه با پاکستان؛ زیرا همزمان نمی توان هم به بهانه مبارزه با تروریزمی که وسیعا از سوی پاکستان حمایت و تقویت و تجهیز می شود، در افغانستان، حضور سنگین نظامی و اطلاعاتی داشت و هم با یک رژيم تروریست پرور و مخل امنیت و صلح در ابعاد بین المللی، ارتباطات تنگاتنگ و همه جانبه برقرار کرد.