تاریخ انتشار :سه شنبه ۲ ثور ۱۳۹۳ ساعت ۱۸:۵۷
کد مطلب : 90083
پاپ همه را شرمنده کرد؛ مفتی ها همچنان دربند جهادنکاح
 پاپ فرانسیس اول، در نهایت لطف و مهربانی، پاهای‌ یک مسلمان را شست‌ و بوسید. مفتی ها همچنان به فتواهای سکسی یا تکفیر شیعیان فکر می کنند.
یک خبر چند سطری از واتیکان و چند عکس ساده که از چهار روز پیش، به شکل گسترده ای در رسانه ها بازتاب داده می شود، پیامی تاثیرگذار تر از چندین پروژه بزرگ اجتماعی را به میلیون ها نفر از مردم جهان منتقل کرده است؛ "در حالی که مسلمانان، وحشیانه یکدیگر را می کشند و می خورند و آرزوی نابود کردن غربی ها و تمدنش را دارند و کلیساها را ویران کرده و کشیش ها و راهبه ها را گروگان می گیرند، پاپ فرانسیس اول، همچون مسیح، در نهایت لطف و مهربانی، پاهای‌ یک مسلمان را شست‌ و بوسید." این پیامی است که از پنجشنبه گذشته تا امروز از طریق رسانه ها به مردم جهان القا می شود.
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا) به نقل از شبکه خبر ایران، در نخستین روز پس از پایان تعطیلات عید جمعه مسیحیان و یهودیان، رسانه های مختلف غربی به بازگویی اقدام پاپ فرانسیس اول در شستن پاهای یک پیرمرد درمانده مسلمان پرداختند و خبرگزاری واتیکان تصاویر جدیدی از این مراسم را منتشر کرد. 
فرانسیس پیش از این نیز پاهای ۱۱ نفر از پیروان ادیان مختلف با تابعیت‌های متفاوت را شسته بود، اما هیچ یک از آنها به این اندازه مورد توجه قرار نگرفته و احساس و اشک جاری نکرده بودند و اتفاقا پس از شستن پاهای این مسلمان بود که مردم از آن ۱۱ مورد دیگر باخبر شدند.
همین اقدام را در عید پاک سال گذشته به روشی غیر مرسوم انجام ‌داده بود؛ او به یکی از زندان‌های حومه رم رفته، پاهای جوانان ۱۴ تا ۲۱ سال را شسته و سپس بوسیده بود. یکی از آنها یک دختر صربستانی بود؛ اقدامی که برای نخستین بار در تاریخ واتیکان صورت می‌گرفت؛ چرا که قوانین واتیکان انجام این سنت را تنها برای مردان مرسوم می‌داند و تاکنون رهبر کاتولیک‌ها پاهای زنان را نشسته و نبوسیده بود. 
روشن است که اقدام سال قبل پاپ بسیار ماجراجویانه تر و پرخبرتر بود، اما مخاطبان زیادی از آن مطلع نشدند تا این که به لطف فراگیری خبر امسال، مردم از اقدام هیجان انگیز سال قبل هم مطلع شدند.
علت اهتمام رسانه های غربی به پوشش وسیع این خبر و بازتاب فراوان آن در میان مردم و شبکه های اجتماعی، فقط به مسلمان بودن شخصیت دوم داستان ربط دارد و نه تنها کسی منکر این امر نیست، بلکه رسانه های جریان ساز غربی به شدت روی مسلمان بودن این فرد تاکید می کنند.
آنها بخوبی می دانند تصویری که در یکی دو سال اخیر از مسلمانان ساخته اند، در ذهن مخاطب، ترسیم می شود و مردم اگر بر زبان هم نرانند، در ذهن خود تفاوت را تجسم خواهند کرد.
موج گرایش به اسلام در میان جوانان مسیحی، به ویژه پس از حوادث ۱۱ سپتمبر به قدری شدت یافت که نه تنها بزرگان مذهبی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جوامع مسیحی را نگران کرده بود، بلکه حتی برای خانواده ها و مردم عادی نیز تبدیل به سوال شده بود.

بسیاری از جوانان غربی کنجکاو شدند این دین را بشناسند و به جستجو و مطالعه پرداختند و با قدم گذاشتن بر همین نخستین پله، تضادهای شگفت انگیزی میان واقعیت و آنچه شنیده بودند دیدند و بر اساس روح حقیقت جو و فطرت انسانی، آرام آرام مشتاق تر شدند و علاوه بر آشنایی با اصول و معانی مترقی، عقلانی و انسانی این آئین آسمانی، با آگاهی و عشق، اسلام را پذیرفتند.
یک سال پس از ماجرای ۱۱ سپتامبر، روزی نبود که خبر مسلمان شدن یکی از چهره ها و شخصیت های مطرح جوامع غربی منتشر نشود و اسم ها از فرانک و الکس و مایکل به بلال و محمد و علی تغییر نکند.

این امر برای مردم، مایه کنجکاوی بود و برای بزرگان جوامع غربی مایه نگرانی. تنها پاسخ و توضیحی که از زبان جامعه شناسان غربی مطرح می شد تا مردمان بیشتری کنجکاو نشوند و به سراغ اسلام نروند، این بود که؛ مسلمان شدن یک "مد" جدید است و مثل سوسیالیست شدن و سبیل گذاشتن دهه های قبل، بزودی از رواج خواهد افتاد.

اما بزودی از رواج نیافتاد و مردم مدام می شنیدند که اسلام واقعی با آنچه که رسانه های حاکمان و غیر مسلمان می گویند تفاوت دارد.



دو سال بعد، فقط در امریکا، ۲۴ مؤسسه مطالعاتی شروع به تحقیق در این زمینه کردند و پس از ۳ سال مطالعه، یک پیام کوتاه به مقامات اروپایی داده و تاکید کردند " برای جلوگیری از اسلامی شدن اروپا، فورا "از خواب بیدار شوید."
آنها پیش بینی کردند اگر رشد اسلام در کشورهای اروپایی به همین منوال ادامه ابد ۳۹ سال بعد، فرانسه به یک جمهوری اسلامی تبدیل خواهد شد و خیلی زودتر از آن، در بلژیک و هلند مسلمانان در اکثریت خواهند بود.

آنها از خواب بیدار شدند و "وهابیت" غده چرکین در پیکره جهان اسلام را به یاری گرفتند. باوجود معرفی شدن القاعده به عنوان دشمن شماره یک امریکا و غرب، راه های تغذیه و تقویت این سازمان تروریستی باز شد.
اسناد منتشر شده در ویکیلیکس به روشنی نشان می دهد که در گزارش های سیا و سازمان اطلاعاتی امریکا به وزارت خارجه، نه تنها اطلاعات مربوط به فعالیت مراکز خیریه و مدارس مذهبی در بلوچستان و وزیرستان و شبکه های گسترده مالی، تسلیحاتی و ترانسفر عناصر القاعده وجود دارد، بلکه حتی جزئیات دقیق تری همچون میزان پول های پرداخت شده به یک شیخ وهابی در مسجدی در یکی از شهرهای کوچک منطقه بالکان نیز ذکر می شود.


وهابیت به یاری گرفته شد و به لطف ثروت نفتی چند کشور عربی و مشاوره و راهنمایی سازمان های اطلاعاتی کشورهای ماهر در استعمار، القاعده تغییر ماهیت داد و از شاخه نظامی طالبان، تبدیل به سازمانی جهانی شد.

فرماندهان و عناصر سازمان جهانی القاعده به عنوان تروریست های بدون مرز، در تمام مناطقی که شیوخ وهابی به مساجد آن راه یافته و مراکز خیریه و مدارس آموزشی وهابی در آن دایر شده بود، خلافت اسلامی تاسیس کردند و خیلی زود، اوضاع سوریه، عراق، نیجریه، سودان، سومالی، لیبی، چچن، داغستان و قفقاز و حتی کریمه به حالتی در آمد که افغانستان در برابر آنها یک منطقه آرام و امن بود.

رسانه های جریان ساز غربی، بدون اشاره به این که این لکه چرکین در پیکره جهان اسلام، ساخته و پرداخته چه کسانی است و چقدر از تاریخ و تمامیت جهان اسلام را شامل می شود، اخبار وحشیگری های آنها را به تصویر کشیده و آنان را به عنوان نماد اسلام و مسلمانان واقعی در ذهن مخاطبان جای دادند.

در عرض این دو سال، تقریبا همه کسانی که به رسانه های تصویری دسترسی دارند، لااقل یک بار صحنه سر بریدن، اعدام کردن و حتی به دندان کشیدن قلب انسان ها توسط مردانی با نمادهای اسلام و شعار الله اکبر را دیده اند.
اگرچه در برخی مناطق، به ویژه در سوریه، برای توجیه حمایت های خود و ارسال سلاح و مهمات برای تروریست ها، آنها را جنگجویان راه آزادی و مبارزان ضد دیکتاتوری معرفی می کنند، اما از به تصویر کشیدن وحشیگری های آنها به عنوان مسلمانان واقعی نیز غافل نمی شوند.
دولت ها و سازمان ها هیچ اصراری به بسته شدن شبکه های ماهواره ای تروریست ها و یا سایت ها و صفحات اینترنتی آنها ندارند و حتی خدمات ویژه ای برای پخش شدن تصاویر سر بریدن و اعدام ها با صدای شفاف الله اکبر ارائه می دهند تا همه، براحتی اسلام را از زبان مسلمانان بسیار معتقد! بشناسند و دیگر کسی به فکر مسلمان شدن نیافتد.
به همان اندازه، خدمات رسانه ای در اختیار مفتی های پرشمار وهابی، به عنوان بزرگان و رهبران اسلام قرار داده می شود تا مردم، حتی مسلمانان مادرزادی، با شنیدن فتواها و استدلال های عجیب و غریب و با مزه آنها، از خنده گُرده درد و به حال اسلام و پیروان این رهبران تاسف بخورند.

به همین دلیل است که درست در زمانی که خبرهای مربوط به کشتن کشیش ها، ربودن راهبه ها و ویران کردن کلیساها به دست مسلمانان تمام سایت های خبری و رسانه های مختلف را پر کرده، خبر اقدام پرمهر و محبت پاپ به شکلی گسترده و مکرر بازتاب داده می شود تا مردم به تفاوت ها فکر کنند و درباره اش بنویسند و حرف بزنند.
در ادامه خبر اصلی و اولیه ای که رسانه های جریان ساز غربی به طور همزمان آن را منتشر کردند، رفتارهای تحسین برانگیز پاپ در سال های گذشته یادآوری شده است.
چندی پیش پاپ فرانسیس اول، روی «صندلی اعتراف» واتیکان نشست و در مقابل یکی از کاهنان زانو زد و طلب توبه کرد. او خواست تا از گناهان و اشتباهاتش که در زندگی انجام داده درگذرد، از جمله از یک فقره دزدی که در جوانی انجام داد بود. 
تاکنون هیچ پاپی اقدام به اعتراف نکرده بود، چرا که پاپ معصوم به شمار می‌آید و او است که برکت رسولی را عطا کرده و اعتراف‌ها را می‌شنود.
پاپ فرانسیس همچنین اعتراف کرد که به یکی از آموزه‌های مسیح عمل نکرده، آموزه‌ای که می‌گوید «هرکس به طرف راست صورتت ضربه زد طرف چپ را به هم به او نشان ده.» او گفت که هیچ وقت این کار را نکرده است.
این قسمت، درخشان ترین بخش از خبر اقدام پاپ است.
مخاطب حتی اگر قبل از رسیدن به این جمله، هنگام دیدن تصویر شستن پاهای مرد مسلمان به آن فکر نکرده باشد، حالا دیگر قطعا به این نتیجه رسیده که پاپ با شستن پاهای مرد مسلمان همین کار را انجام داده است.
پاپ دیروز، سه روز بعد از شستن پاهای مرد مسلمان، گفت: " پیامی که مسیحیان به جهان می دهند این است؛ عیسی مسیح، عشق مجسم، بر روی صلیب برای گناهان ما مرد، اما خدای پدر او را بلند کرد. در آئین مسیح، عشق بیش از نفرت، بیش از گناه و شر است و زندگی، یعنی خوبی و رحمت.
بیایید همه با هم به او بگوییم "بیا و ببین وضعیت بشر را که پر شده از گناه و مرگ، به دست آنهایی که از تو پیروی نمی کنند!
و بیایید به آنها بگوییم " عشق قوی تر است ، عشق زندگی می دهد، عشق مثل شکوفه در بیابان امید می سازد.
بیایید به ویژه برای سوریه دعا کنیم، سوریه عزیز، که تمام افراد آن مبتلا به درگیری شده اند و به کمک نیاز دارند و هیچ یک از دو طرف درگیری حاضر نیستند سلاح های مرگبار خود را کنار بگذارند.
بیایید از خدا بخواهیم که خشونت ها در عراق پایان یابد و دعا کنیم این امیدی که با از سرگیری مذاکرات میان اسرائیل و فلسطین زنده شده، حفظ شود.
ما برای پایان دادن به درگیری ها در جمهوری آفریقای مرکزی و توقف حملات تروریستی وحشیانه در بخش هایی از نیجریه و اعمال خشونت آمیز در جنوب سودان دعا می کنیم.
ما می خواهیم که در ونزوئلا آشتی و توافق برادرانه حاکم شود.
بیایید برای ترویج صلح و پرهیز از خشونت در اوکراین دعا کنیم و برای همه کسانی که با حمایت جامعه بین المللی برای جلوگیری از خشونت تلاش می کنند یاری بخواهیم."

رفتار متین و اقدام قابل تحسین پاپ را به احتمال فراوان مفتی ها به ویژه آن دسته از مفتی هایی که در ماهواره ها و شبکه های اجتماعی، آبروی علمای اسلام را می برند، دیده اند. امید می رود آنها که علمای شیعه را به علت پویا دانستن فقه و اعتقاد به لزوم بروز کردن آموزه ها و قوانین اسلام، رافضی و بدعت گذار می دانند، از پاپ الگو بگیرند و لااقل از صدور فتواهایی که جان و مال و ناموس مسلمانان غیر وهابی را حلال می داند، دست بردارند.


https://avapress.net/vdcjtyeh.uqeyozsffu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما