عمل دقیق به احکام اسلام اهل بیتی، حب وطن و خدمت به خلق، از خصوصیات بارز پیروی از رسول گرامی اسلام(ص) است

درمراسمی که با حضور هزاران تن از عزاداران مهاجر مقیم شهر کاشان جمهوری اسلامی ایران، برگزارگردیده بود، حجت الاسلام والمسلمین سید عیسی حسینی مزاری، نماینده تام الاختیار حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در افغانستان و رئیس عمومی مرکزفعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان، سخنان مهمی ایراد کرد و با تحلیل زیبا وکارشناسانه، خصوصیات بارز پیروی از رسول گرامی اسلام(ص) ونیز برخی از وظایف جمهوری اسلامی ایران درقبال مهاجرین افغانی و مسؤلیت های مهاجرین مقیم ایران در قبال افغانستان و خودشان و ایران را برشمرد. این مراسم، که در آن بیش از 3000 تن از شخصیت های مختلف به ویژه رئیس اداره اتباع و مهاجرین خارجی وزارت کشور و تعدادی دیگر از ایرانی ها، علمای حوزه ودانشگاه، دانشجویان، دانش آموزان، فرهنگیان، اعضای هیئات عزاداری و متنفذین اجتماعی مهاجرین افغانی، مسؤلین و کادرهای تشکیلاتی مرکزبیان درقم و کاشان شرکت داشتند، از سوی انجمن فرهنگی و ورزشی قهرمانان مهاجر و به مناسبت تجلیل از سالروز رحلت پیامبرگرامی اسلام(ص) و شهادت سبط اکبرش، حضرت امام حسن مجتبی(ع) برگزارگردید. متن سخنان حجت الاسلام والمسلمین سید عیسی حسینی مزاری به شرح زیر است: 

اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدللله رب العالمین، الصلوه والسلام علی سیدنا محمد و آله الاطیبین. ربی اشرح لی صدری ویسرلی امری، واحلل عقده من لسانی، یفقهو قولی یاکریم.
اما بعد: قال الحکیم فی کتابه الکریم: لقد كان لكم في رسول الله أسوة حسنة
قبل از هر چیز، سالروز شهادت پیامبر گرامی اسلام(ص) و همچنین سبط اکبرش، حضرت امام حسن مجتبی (علیهم الصلواه والسلام) و نیز سالروز شهادت حضرت امام رضا (ع) را به محضر حضرت ولی عصر (عج) و نائب برحقش حضرت امام خامنه ای و شما حضار محترم و گرامی تسلیت می گویم.
جلسه، بسیار پرشکوه و با عظمت است و موضوعی را که در چنین جلسه ای می توان مطرح کرد، متعدد و زیاد است. مثل مطالبی در رابطه با مسایل افغانستان، در رابطه با موضوعات منطقه و مطالبی که درسطح بین المللی مربوط به افغانستان است. 

طرح دوموضوع
اما طرح دو موضوع در این مجلس بیشتر لازم به نظر می رسد. موضوع اول؛ در رابطه با مناسبت امروز است. و موضوع دوم هم، در رابطه با مسایل مهاجرین افغانی در جمهوری اسلامی ایران و به خصوص شهر کاشان است.

موضوع اول: خصوصیات افراد متأسی به پیامبربزرگواراسلام(ص)
موضوع اول اینکه مسلمان واقعی کسی است که اسوه و الگوی او پیامبر رحمت حضرت محمدمصطفی(ص) باشد. و الگو بودن و اسوه بودن پیامبر اسلام هم، در قرآن مطرح است. آیه ای که در طلیعه ای سخنم قرائت کردم، در همین رابطه است و همچنان مطالبی دیگری در قرآن داریم و روایاتی متعددی از زبان معصومین (علیهم السلام ) نیز موجود است که پیامبر اسلام را الگوی بسیار خوب و نیکو و حسنه برای مسلمان ها گفته اند. کسانی که پیامبر الگوی آنها باشد خصایص متعدد و مختلف دارد. منتها با توجه به برداشتی که من از مطالعات اندک و تحقیقات متون اسلامی دارم، در این فرصت کوتاه چند تا از این خصوصیات را برمی شمارم و بعد می پردازم به موضوع دوم. 

اولین خصوصیت؛ عمل دقیق به احکام اسلام
اولین خصوصیت فردی که پیامبر اسلام اسوه او هست و معتقد است که پیرو پیامبر اسلام هست، پیرو هر آنچه که پیامبر اسلام گفته است، در زندگی خود بوده و در آینده هم خواهد بود، عملا این است، که این فرد واقعا پیرو تمام ملاک ها و معیارها و احکام و شرایط دین مبین اسلام باشد. تنها به زبان نمی شود گفت که من پیرو رسول گرامی اسلام(ص) هستم. من دوستدار و طرفدار ایشان هستم. خیر! یک چنین افرادی باید عملا ثابت بکنند که در تمام زندگی فردی و اجتماعی خودشان، اولا معتقد به اسلام هستند و بعد به تمام دستورات اسلام مو به مو عمل می کنند.
منتها اینکه می گویم افراد پیرو پیامبر اسلام، باید معتقد به اسلام و پیرو احکام اسلام باشند. اسلام به معنای عام نیست.

منظور ازاسلام، اسلام اهل بیتی
منظورم از اسلام، اسلام به معنای خاص است، اسلام اصیل، اسلامی که حضرت امام خمینی (ره) فرمودند؛ یعنی اسلام ناب. اسلام ناب، کدام اسلام است؟ اسلام ناب، اسلامی است که توسط اهل بیت (علیهم السلام) تفسیر و مطرح شده باشد و ما این اسلام را از زبان اهل بیت(ع) پذیرفته باشیم. 

• اسلام اهل بیتی، محور وحدت شیعه وسنی
وقتی من بحث اسلام اهل بیتی را مطرح می کنم، معنایش این نیست که مخاطب من، فقط شیعیان است. بلکه مخاطب من عام است. هم شیعیان است و هم اهل سنت و جالب است بدانیم که؛ اگر ما اعتقاد به اسلام اهل بیتی پیدا کردیم، آن وقت محور واقعی وحدت امت مسلمه را مطرح و زمینه یکپارچگی مسلمین را فراهم کردیم. چون اهل سنت واقعی هم، اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) را نه تنها قبول دارند بلکه از آن پیروی نیز می کنند. در نمازهای جمعه این برادران، اگر اسامی اهل بیت(ع) برده نشود، نمازهای جمعه شان قابل قبول نیست و این چیزی است که خود اهل سنت می گویند. چندی قبل، مراسمی به منظور افتتاح دفتر نمایندگی مرکز تبیان در شهرهرات داشتیم. جمع زیادی از علمای تشیع و تسنن در این مراسم حضور داشتند و دو سه نفر از آنها در این محفل سخنرانی کردند و مولوی سید احمد آخوند زاده، رییس شورای اخوت این ولایت، یکی از این سخنران ها بود، و مطالبی در ضمن سخنان خود در باره اهل بیت(ع) مطرح و عنوان نمود که من واقعا حظ کردم، به گونه ای که این مولوی اهل سنت، اهل بیتی تر از من تبارز یافت و برای بسیاری روشن شد که اهل بیت(ع) اختصاص به تشیع ندارد. اتفاقا اگر ما طرفدار وحدت شیعه و سنی هستیم، باید اسلام اهل بیتی را مطرح کنیم. اگر ما طرفدار یکپارچگی امت اسلامی در سطح افغانستان و دنیا هستیم، بحث اسلام اهل بیتی را مطرح بکنیم. اسلام اهل بیتی اسلام اصیل است. اسلام مبارز است. اسلام ستیزه گر است، در برابر همه ای مستکبران عالم. اسلام منسجم کننده و انگیزه دهنده ای پیروان خودش است. اسلام رهبری کننده ای کل دنیای اسلام و دنیای مسلمین است. این اسلام، مورد نظرماست. 

• اسلام اهل بیتی، شکل دهنده تفکربین الملل اسلامی
وقتی ما معتقد به یک چنین اسلامی شدیم، در دایره یک چنین اسلامی است که تفکر بین الملل اسلامی برای یک فرد مسلمان به وجود می آید. در یک چنین حالتی است که یک فرد مسلمان، خود را مربوط به یک خاک و جغرافیای خاصی احساس نمی کند. برای این فرد مسلمان، افغانی وعراقی و ایرانی و لبنانی و امثال اینها دیگر جایگاهی ندارد.
در اسلام اهل بیتی، برای یک مسلمان، قومیت، رنگ، نژاد، زبان و...، هیچکدام از این ها به عنوان هدف، اهمیت پیدا نمی کند. هیچ کدام این ها، دیگر، جای اهل بیت(ع) را در نزد یک مسلمان نمی گیرد. هیچگاه ملیت و آن ضد ارزش هایی که امروز در برخی از کشورها و مناطق رواج است، جای اهل بیت(ع) را نمی گیرد.
بنابراین، یک مسلمان با این نگاه، خود را عضو امت مسلمه دانسته و در غم وشادی دنیای اسلام شریک می داند و همواره این احساس مسؤلیت برایش پیدا خواهد شد که اگر بخشی از دنیای اسلام مورد تجاوز قراربگیرد، خود را مکلف به دفاع از آن خواهد دانست و به اندازه توان و با هرشیوه ممکن به این وظیفه عمل خواهد کرد. 

• ولایت فقیه، تداوم بخش اسلام اهل بیتی
در این حوزه است که ادامه خط اهل بیت(ع) به وسیله اندیشه ولایت فقیه مطرح می شود و این فرد مسلمان معتقد است که خط اهل بیت(ع) به وسیله ی اندیشه ی ولایت فقیه ادامه پیدا می کند. در این حوزه است که علمای اسلامی در چارچوب یک کشور نمی گنجند. این جاست که من افغانی از آن گوشه دور افغانستان، شخصیتی مثل امام خمینی (ره) را به عنوان رهبر خود از دل و جان قبول می کنم. من شخص افغانی در سرزمین افغانستان به عنوان سرباز این شخصیت بزرگ و خدایی عمل می کند. برای من دیگر مهم نیست که این آقا از افغانستان نیست. شخص افغانی نیست. و باز وقتی من از یک چنین شخصیتی پیروی می کنم، نه به خاطر اینکه ایرانی است. ایرانیت این شخص برای من مهم نیست. چون گفتم در حوزه این تفکر، کشورها اهمیت پیدا نمی کنند. من به خاطر شخصیت الهی ی این مرد که باعث احیای دین اسلام شد، شیفته او شده ام. چون اسلام اهل بیتی تا قبل از قیام حضرت امام خمینی (ره) مرده بود و اصولا اسلام اهل بیتی نداشتیم. اسلام. 

• امام خمینی"ره" احیاگر اسلام اهل بیتی 

اما این اسلام اهل بیتی، توسط حضرت امام خمینی"ره" حدود ۳۵ سال قبل احیا شد و آورده شد در متن زندگی مردم، تا مردم مسلمان از یک چنین اسلامی پیروی بکنند. حالا ۳۵ سال است که این اسلام درعرصه های ملی و بین المللی کشورها و دنیا مطرح است و این اسلام است که امروز در برابر همه ای استکبار قد علم کرده است. پیروان این اسلام است که امروز در جبهه بزرگ اسلامی در سرتاسر کشورهای اسلامی حضور دارند و غرب از یک چنین اسلامی می ترسد. والا تمام غربی ها و نیز بلوک شرق آن زمان و تمام دنیای مادی، در ۳۵ سال پیش راحت بودند و مشکل خاصی نداشتند و بر همه ای مقدرات و هست و بود ملتهای مسلمان مسلط بودند و همه را هم غارت می کردند. اما بعد از انقلاب اسلامی ایران به رهبری این ابر مرد و بت شکن تاریخ "حضرت امام خمینی (ره)" استکبار مضطرب و دست و پاچه شد و با استفاده از ترفند های مختلف و توطئه های گوناگون، وارد عرصه شد و امروز هم که شما در دنیا جنگ می بینید، در دنیا نبرد می بینید، همه ی اینها علیه این اسلام است. علیه اسلام غیر اهل بیتی نیست. علیه اسلام اهل بیتی است و امروز در مرکز این تفکرنیز، در مرکز جوشش این اندیشه نیز، جمهوری اسلامی ایران است و این جای شک و شبهه ای نیست و سایر کشورهای اسلامی که امروز در حوزه ای این تفکر قرار گرفته و از این اسلام پیروی می کنند اینها هم جزو جبهه مقابل استکبار در سطح دنیا هستند. با این نگاه است که من افغانی، یک مرجع غیر افغانی را به عنوان مرجع تقلید خود می پذیرم، چون این تفکر از خود ملاک هایی دارد، از خود شرایطی دارد، معیارهای دینی، و فکری دارد، دیگر معیارهای ملی نیست. من مسلمان پیرو اسلام اهل بیتی، هیچ وقت این موضوع را مطرح نمی کنم که خوب، من از مجتهدی باید تقلید کنم که حتما افغانی باشد. نه! من بررسی می کنم که آیا این مجتهد، آن معیارهای دینی و فقهی را دارد که از آن تقلید بکنم یا خیر؟ حالا ممکن است این مجتهد اعلم در ایران نباشد، اصلا در امریکا باشد، در یک کشور دیگر باشد، فرق نمی کند. منتها امروز خیلی از مجتهدین ما در این سرزمین است و ولی امر مسلمین در این سرزمین است. 

• با وصف حمایت از تمامیت ارضی، نظام مرکزی و ساختاراداری افغانستان، ولی امرما حضرت امام خامنه ای
 
من افغانی به عنوان یک طلبه مسلمان در کابل زندگی می کنم، رییس جمهور دارم، تشکیلات اداری مملکتم در آنجا هست، موضوعات ملی در آنجا مطرح است، مسایل سیاسی در آنجا مطرح است، با وصف اینکه همه را قبول دارم، از حاکمیت مرکزی افغانستان هم حمایت می کنم، از تمامیت ارضی کشورم دفاع می کنم، تمام ساختارهای تشکیلاتی و اداری آنجا را با وصف وجود معضلات و مشکلات و نیز انتقاداتی که بر آن ها وارد می دانم، قبول دارم، اما این ولی فقیه را که امروز در تهران حضور دارد، به عنوان ولی امر مسلمین خود قبول می کنم. پیرو این تفکر هستم. تازه آیت الله العظمی هم نمی گویم. آیت الله العظمی امام خامنه ای می گویم، این روند برداشت، در حوزه این تفکر، معنا پیدا می کند. حالا شاید دوستانی اینجا باشند و در بینشان سوالاتی مطرح شود که در کل ایران کسی امام خامنه ای نمی گوید و این آقای مزاری چرا امام خامنه ای می گوید؟ من در این رابطه پاسخ های خیلی روشن و متقن دارم. گاهی بعضی دوستان می گویند که اینها کاسه از آش داغترند، ما در جوابشان می گوییم؛ بابا ما خود، آشیم. اصلا کاسه ای در اینجا مطرح نیست. ما خودمان از ابتدا مطرح کننده ی این تفکر نه فقط در افغانستان بلکه در کل دنیا هستیم. قبل تر از ما و زودتر از ما بحث امام خامنه ای را در دنیا کسی مطرح نکرده که ما پیرو و مقلد او باشیم. ما در این بحث خودمان مجتهدیم. ما در این بحث، خود، مطرح کننده ای این تفکر حتی در خود ایران هم هستیم. در مجالس مختلف، در محافل گوناگون، در اجتماعات متعدد، این موضوع را مطرح کردیم. در دانشگاه تهران صحبت کردیم. در اکثر مجالسی که اینجا برگزار می شود، صحبت می کنیم، در سوریه صحبت کردیم، در لبنان رفتیم صحبت کردیم، در عراق و در سایر کشورها، در هر مجلس و محفل که حضور داشتیم این موضوع را مستدل، مطرح کردیم و هر زمانی برای دوستان سوالی در این زمینه وجود داشت و چرایی این موضوع را می خواستند بدانند، با ما مستقیم در تماس شوند، ایمیلم را از همکاران ما بگیرند که من برای دوستان با استدلال بگویم که چرا ما معتقد به گفتن امام خامنه ای هستیم. چون ما زودتر از حزب الله لبنان معتقد به این موضوع بودیم و مطرح کردیم و حالا هم این موضوع را در سرزمینی مثل افغانستان مطرح می کنیم.
 
• انحراف یافتگان از اسلام اهل بیتی، چه شیعه و یا سنی، همه پیرو اسلام امریکایی
کسانی که انحراف یافته از اسلام اهل بیتی هستند، چه منتسب به اهل سنت و چه منتسب به اهل تشیع باشند، این ها، همه پیرو اسلام امریکایی هستند. پیرو اسلام انگلیسی هستند. اسلامی که قبل از ۳۵ سال بوده و حالا هم در برخی از کشورها وجود دارد و برخی از مسلمان ها هم معتقد به این اسلام هستند. این اسلام، اسلام اصیل نیست. اسلام امام خمینی"ره" نیست. اسلام فقهای ما نیست. اسلام مجتهدین برجسته و اعلم ما نیست. اسلام امام خامنه ای نیست. اسلام آیت الله العظمی مکارم شیرازی نیست. اسلام سایر مجتهدین نیست. این اسلام، اسلام امریکایی است. 

• الله یاری؛ نمونه بارز پیرو اسلام امریکایی اما منتسب به شیعه
مسلمانی که انحراف یافته از اسلام اهل بیتی است، اگر منتسب به شیعه ها باشد، می شود مثل آن آدم کثیف و پلیدی مثل الله یاری که در راس یک تلویزیون منتسب به شیعه هست، پول خود را از "سی آی ای" امریکا می گیرد، ولی بر علیه هست و بود مسلمانان کار می کند. امروز ضرباتی که حرکت آدم هایی مانند "الله یاری" علیه جبهه امت مسلمه وارد می کند، خود امریکایی ها نمی توانند وارد بکنند. مشکلاتی را که امروز حرکات رذیلانه و پلیدانه ای این آدم در افغانستان به وجود آورده، برای ما خیلی غیر قابل جبران هست. در راستای ایجاد اختلافات مذهبی، رکیک ترین و بدترین صحبت ها را علیه برادران اهل سنت ما می کند که به هیچ وجه به صلاح امت اسلامی نیست. شیعه غیر اهل بیتی، مسلمانی که منتسب به شیعه باشد اما غیر اهل بیتی باشد مثل این آقا افراطی می شود. امثال الله یاری در جهان اسلام به خصوص در سطح شیعیان ما زیاد هستند. در همین ایران زیاد هستند، در همین شهر قم، نزدیکی شما زیاد هستند. حتی شخصیت های بزرگی هستند که با این تفکر در صحنه حضور دارند که به جای کمک به وحدت امت مسلمه، ضربه به وحدت امت مسلمه می زنند. 

• وهابی ها، نمونه های شاخص پیروان اسلام امریکایی، ولی منتسب به اهل سنت
اگر فرد و یا جریان غیر اهل بیتی، منتسب به اهل سنت باشند، این فرد و جریان غیر اهل بیتی هم، می شوند وهابی. وهابی هایی که امروز در صحنه حضور دارند، مدعی هستند مسلمان اصیل ما هستیم، اما اسلام آن ها اسلام امریکایی است، اسلام انگلیسی است و اسلام غیر اهل بیتی است. کسانی که امروز در جبهه النصره هستند، کسانی که امروز به عنوان القاعده در صحنه حضور دارند، در افغانستان، در پاکستان، در کشمیر، در سوریه، در لبنان، در عراق و... صدها و بلکه هزاران نفر جوان و پیر و زن ومرد وکودک مسلمان چه از شیعیان و یا اهل سنت وحتی ازپیروان سایر فرقه ها و مذاهب را تا امروز به کام مرگ فرستاده اند، مسلمانان غیر اهل بیتی هستند. مشکلاتی که امروز مسلمانان غیر اهل بیتی برای جهان اسلام به وجود آورده اند، خود غربی ها نتواستند طی ۳۵ سال گذشته به وجود بیاورند. ضرباتی که امروز"مسلمانان غیر اهل بیتی منتسب به شیعه و مسلمانان غیر اهل بیتی منتسب به اهل سنت" به عنوان دولبه قیچی که دسته آن به دست استکبار است، علیه جبهه امت اسلامی وارد کردند و نیز در حال وارد کردن هستند، کل دنیای مادی توان وارد کردن این ضربه را نداشته است. 

• پیروی از اسلام اهل بیتی موجب عزت و اقتداردنیا و سعادت اخرای
بنابراین، فرد پیرو پیامبر اسلام(ص)، باید دارای یک چنین روحیه ای باشد، دارای یک چنین اسلامی باشد که مفسر آن و محور هدایت کننده مسلمانان، اهل بیت(ع) باشند و کل دنیای اسلام از یک چنین اسلامی پیروی بکند. اگر ما می خواهیم در دنیا آقا باشیم و براساس وظایف دینی خود عمل بکنیم و ائمه معصومین (علیم السلام) به ویژه حضرت امام زمان(عج) از ما خشنود باشند و به خصوص مولا ومقتدای ما حضرت ولی عصر(ارواحنا لمقدمه الفدا)بخواهد که ما به عنوان سرباز او عمل بکنیم، باید براساس یک چنین اسلامی عمل بکنیم.

حب وطن؛ دومین خصوصیت بارز پیروان واقعی پیامبر گرامی اسلام(ص)
خصوصیت دوم انسانی که واقعا پیامبر اسلام(ص) را دوست دارد، این است که حب وطن داشته باشد. هر مسلمانی بعد از اینکه عامل به تمام احکام اسلام بود و پیرو اهل بیت عصمت وطهارت(علیهم السلام) و سرباز اندیشه ولایت فقیه، باید وطنی داشته باشد و آن وطن خود را هم باید دوست داشته باشد. 

• وحدت ملی؛ پیامد حب وطن
وحدت ملی یکی از پیامد های حب وطن است و بعد در حوزه این تفکر است که بحث وحدت ملی پیش می آید. وقتی ما افغانستان را که وطن ماست، دوست داشتیم، قطعا در حول این موضوع، افغانی خود را دوست داریم. حتما افغانی باید افغانی خود را دوست داشته باشد. این یکی از شرایط اسلامی است،. ما باید هرکجای دنیا که هستیم افغانی خود را دوست داشته باشیم. امروز که من صدها کیلومتر را پیمودم و آمدم اینجا در کاشان تا اینکه در محضر شما افغانی های مهاجر باشم. نه کس به من پولی داده، نه امکاناتی وعده کرده، نه پذیرایی آنچنانی دیدم و فقط آقای سیدمحمد حسینی"رئیس انجمن فرهنگی ورزشی قهرمانان مهاجر" و همکاران ایشان، ازدوماه قبل از من وعده گرفته بودند که ما درکاشان جلسه ای داریم و مهاجرین جمع می شوند، حتما بیایید و برای آن ها صحبت کنید. من از کابل برنامه ریزی کردم تا بیایم اینجا و خدمت شما باشم. این از حس افغان دوستی من است. همه باید این حس در وجودشان باشد. 

• دفاع از تمامیت ارضی واهتمام به آزادی و ساختن کشور از دیگر پیامدهای حب وطن
در حوزه ی این تفکر و اندیشه است که بحث وحدت ملی پیش می آید. موضوع حمایت از تمامیت ارضی کشور پیش می آید. تلاش در راستای سازندگی کشور مطرح می شود و همیشه به فکر کشور بودن پیش می آید. حتی اگر ما در داخل افغانستان هم نباشیم و در خارج کشور زندگی کنیم، مثل شماها در این جا مهاجر باشیم، شب و روز، باید به فکر وطن خود باشیم. با این دیدگاه است که افغانی در هر کجای دنیا باشد به فکر آزادی وطن خودش است. 

• حب وطن؛ تاثیر گذار در مخالفت با مصؤنیت قضایی سربازان امریکایی و حمایت از حرکت های دینی آزادی خواه
 
امروز کشور ما و شما در ابعاد مختلف گرفتار است. از نظر اعتقادی، اقتصادی، نظامی، از نظر فرهنگی و اجتماعی و از نگاه سیاسی گرفتار است، مشکلات متعدد داخلی داریم، مشکلات مختلف خارجی داریم، امروز غربی ها به خصوص امریکایی ها در افغانستان آمدند که با گرفتن مصؤنیت قضایی برای سربازان خود، کشورما را تا سال های سال به عنوان برده و اسیر خود نگه دارد، بر تمام مقدرات ما حاکم شوند و وقتی اگر مصؤنیت قضایی امضا شود، شما می دانید که یک سربازامریکایی صلاحیت ارتکاب هر جرم و جنایتی را دارد، ولی هیچ یک از نهادها و ارگان های افغانستان و هیچ قدرتی در این کشور صلاحیت محاکمه آن فرد مجرم امریکایی را نخواهند داشت. بحث پیرامون این مصؤنیت قضایی زیاد است. امروز افغانستان در معرض اسیرشدن و برده شدن است. امروز افغانستان در معرض خطراتی بسیار مهم و جدی قرار دارد. ازاین رو است که اتباع افغانستان در هر جایی که هستند، مسوولیت دارند تا به داد کشور خود برسند. به خصوص مهاجرین افغانستانی که در خارج از افغانستان هستند، چه در ایران و چه در سایر کشورها، این ها نباید کشور خودشان را تنها بگذارند. اینها نباید جریان های اسلامی را که امروز در افغانستان در عرصه های مختلف، مبارزه و جهاد می کنند، را تنها بگذارند. اینها نباید علمای خودشان را درافغانستان تنها بگذارند. از طرق مختلف باید به حمایت کشور و شخصیت ها و جریان های اسلامی و دینی پرداخته شود. این است که ما در حوزه ای بحث حب وطن و دوست داشتن وطن، این موضوعات را داریم که یک فرد مسلمان باید یک چنین احساسی را در خود داشته باشد و اگر این احساس ضعیف است، باید تقویه شود و باقوت و قدرت از کشور خودش دفاع بکند و از حیثیت کشور خودش، از تمامیت ارضی کشور خودش، از شرف کشور خودش و از تمام هست و بود کشور خودش، به عنوان یک وظیفه اسلامی و الهی دفاع بکند و حمایت بکند واگر یک فرد افغانی نسبت به کشور خودش بی توجه باشد، بی حال باشد، بی خیال باشد و اصلا در فکر وطن خودش نباشد، معلوم است که یکی از خصوصیات تاسی کردن به پیامبر اسلام (ص) را ندارد. 

خدمت به خلق؛ سومین خصوصیت بارز فرد متأسی به پیامبربزرگواراسلام(ص)
خصوصیت سوم فرد مسلمانی که مدعی است پیرو پیامبر اسلام(ص) است، اینست که باید خدمت به خلق بکند. فرد مسلمان این چنینی، باید بخشی اززندگی اش، بخشی از کارش و بخشی از درآمد اقتصادی اش، در راستای خدمت به خلق اختصاص داشته و مصرف شود. ما داریم برخی از مسلمان ها را که در جایی و در خانه ای زندگی می کنند که حتی از همسایه ای خود خبر ندارند که حال و اوضاع آن چگونه است؟ برای فردی مشکلی پیش می آید، دستی به سوی مسلمان دیگر دراز می کند اما به جمله به من چی و یا به من ربطی ندارد، مواجه می شود. این به من ربطی ندارد، به من چه، خصوصیات یک فرد مسلمان نیست. یک فرد مسلمان همیشه به فکر برادر و خواهر دینی خودش است. همیشه به فکر مردم است. حالا فرق نمی کند این مردم، اهالی کشورما باشند و یا نباشند، هم دین ما باشند یا نباشند. هم مذهب ما باشند و یا نباشند. خدمت به خلق گفته، نگفته است خدمت به مسلمان ها، نگفته است خدمت به پیروان دین اسلام، خدمت به خلق خدا و این سومین خصوصیت از خصوصیات یک فرد مسلمان است و امیدوارهستم که ما و شما به عنوان افراد مسلمان از این خصوصیات بهره مند باشیم و اگر از این خصوصیات بهره مند شدیم، مطمئن باشید که خداوند، هم در این دنیا حامی ما خواهد بود و آنگاه در این دنیا افراد اثر گذار، افراد خدمتگذار و افرادی خواهیم بود که هم به درد خود و هم به درد خانواده خود، فامیل خود و اقوام و خویشاوندان خود و مردم خود خواهیم خورد و مطمئنا امروز اگر در هر کشوری که شما آدم های تاثیر گذار را مشاهده می کنید، چه در ایران، در افغانستان، در لبنان، در عراق، همه ای این کشورهای اسلامی، مطمئنا از این خصوصیات بهره مندند. و خداوند هم به سراغ یک چنین آدم ها و مجموعه هایی خواهد رفت و حمایت خواهد کرد و در آخرت هم ما مورد لطف و مرحمت الهی قرار خواهیم داشت و با ائمه معصومین خود (علیهم السلام) محشور خواهیم شد. 

موضوع دوم؛ وضعیت مهاجرین افغانی درایران
موضوع مهاجرین صحبت زیادی را می طلبد، اما باتوجه به کمبود وقت، سعی می کنم که خیلی گذرا در این رابطه اشاراتی داشته باشم. 

• مخاطب اول؛ نظام جمهوری اسلامی ایران
صحبت من در رابطه با موضوع مهاجرین دو مخاطب دارد: مخاطب اول من نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است. من سال ها در جریان زندگی مهاجرین افغانیمقیم ایران بوده وهستم، وضعیت مهاجرین افغانی در اروپا را هم از نزدیک بررسی کردم و و شرایط زندگی مهاجرین در پاکستان و برخی کشورهای دیگر را هم مطالعه کردم. طبیعی به نظر می رسد که شرایط زندگی مهاجرین مقیم ایران به صورت نسبی به مراتب بهتر از زندگی مهاجرین افغانی مقیم درسایر کشورهاست.
 
۱- قدردانی از نظام جمهوری اسلامی ایران
از این رو لازم به نظر می رسد از نظام جمهوری اسلامی ایران به خصوص از حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعاله) و مجموع دست اندرکاران این کشور تشکر تقدیر کنم که در طی بیش از سی سال، تحمل حضور میلیون ها مهاجر افغانی را داشتند و با وصف اینکه خود این کشور و خود این ملت، مشکلات متعددی داشتند، اما بازهم با کمال خوشی، از مهاجرین ما در ابعاد مختلف پذیرایی و ظرفیت های خیلی خوب و بزرگی را فراهم کردند تا مردم ما از موهبات و نعماتی که در جمهوری اسلامی ایران است، بهره مند شوند، و طی بیش از سه دهه، برای عموم مهاجرین، به ویژه در عرصه های آموزش و پرورش، تحصیلات عالی، آموزش های کوتاه مدت، بهداشت، اجتماعی و سیاسی، حوزه علمیه، و... خدمات فراموش ناشدنی ی از ناحیه نظام مقدس جمهوری اسلامی و مردم مسلمان ایران، صورت گرفت. 

۲- حضورمهاجرین افغانی درایران، فرصت است نه تهدید
ولی خوب، طبیعی است که با وصف همه ای خدماتی که تا هنوز جمهوری اسلامی برای مهاجرین کرده و با وصف همه ی نعماتی که اینجا از طرف نظام فراهم شد، توقعات دیگری هم داریم، توقعات ما بازهم مبنی بر این است که نظام جمهوری اسلامی ایران از ظرفیت حضورمهاجرین باید در ابعاد مختلف استفاده اعظمی و احسن بکند. امروز حضور مهاجرین در ایران، به عنوان یک فرصت است، نه به عنوان یک تهدید، حضور مهاجرین در شهرهای مختلف ایران شرایط خوبی را فراهم کرده است تا نظام جمهوری اسلامی ایران توجه جدی تر و بیش تر و فراگیر تر از قبل در رابطه با مهاجرین داشته باشد. 

۳- توجه بیشتر به مهاجرین و کمک جدی تر به آغاز و ادامه تحصیل متوسطه و دانشگاهی تمام جوانان مهاجر
 
به خصوص در بحث تحصیل، همیشه و در هرجلسه، چه در تهران، در مشهد، حالا امروز در کاشان، با مقامات مختلف به خصوص آقای میرکاظمی، رئیس کل اداره اتباع ومهاجرین خارجی وزارت کشور ایران، با رییس اداره اتباع قم و با آقای عجمی درمشهدمقدس نشست هایی که داشتم، بحث تحصیل را واقعا به صورت جدی مطرح کردم و برای دوستان و عزیزان عنوان نمودم که در خصوص تحصیل بچه های مهاجر باید توجه بیشتر شود. 

۴- نباید راضی و راحت باشیم که یک بچه مهاجر وارد درس و مدرسه نشود و در زمان برگشت به افغانستان، بی سواد و یا کم سواد از ایران برگردد
نوجوانان و جوانان ما، سرمایه های کشور ما هستند و تحت هر شرایطی که شده است باید اینها در ایران تحصیل بکنند و به هیچ وجه نباید راضی و راحت باشیم که یک بچه مهاجر وارد درس و مدرسه نشود و در زمان برگشت به افغانستان، بی سواد، یا کم سواد از ایران برگردد. توجه به آغاز وادامه تحصیل اتباع مهاجر در ایران، بزرگترین کاری است که نظام جمهوری اسلامی ایران از قبل انجام داده است و این چیزی نیست که ما بگوییم تا هنوز این کار نشده است. نه تنها هزارها جوان مهاجر، بلکه صدها هزار دانش آموز و هزاران دانشگاهی در ایران، قبلا داشتیم و حالاهم داریم، منتها یاد آوری من به این خاطر است که حتی المقدور سعی شود حتی اگر کمترین مشکلی در راه تحصیل بچه های مهاجر چه درمقطع متوسطه وچه دانشگاهی وجود دارد، برطرف شود. بحث من روی این موضوع نیست که جمهوری اسلامی ایران باید در رابطه با فاقدین مدرک چی کار بکند و چی کار نکند. در رابطه با موضوع اسکان مهاجرین چی کار بکند و چه کار نکند. این سیاست های خود جمهوری اسلامی ایران است که خودشان می فهمد که با افراد فاقد مدرک و یا غیر قانونی و یا مسایل مختلف چگونه برخوردی قانونی و دوستانه و برادرانه و اسلامی را انجام بدهد و این در حیطه اختیارات و وظایف بنده هم نیست که در این حوزه صحبت خاص داشته باشم، منتها مهاجرینی که اینجا سکونت دارند، تحت هرشرایطی، در بحث تحصیل بچه های خود، چه در بخش آموزش متوسطه و چه در بخش تحصیلات عالی و دانشگاهی، باید توجه ویژه بکنند. البته امسال به خصوص در بخش تحصیلات دانشگاهی، نسبت به سالهای قبل تسهیلات بیشتری رونما شد و با عنایت نظام جمهوری اسلامی ایران، معدل پذیرش بچه های مهاجر در کنکور پایین تر آمد. یعنی قبلا معدل پذیرش بالای ۱۵ و ۱۶ بود ولی حالا فکر می کنم پایینتر از ۱۴ هم قابل پذیرش است و می توانند در امتحان کانکورشرکت کنند و نمره بیاورند و در دانشگاه ها مشغول تحصیل شوند.

مخاطب دوم؛ مهاجرین افغانی مقیم ایران به ویژه درکاشان
مخاطب دوم من در باره مهاجرین، خود مهاجرین است. مهاجرین هم بایستی از فرصت حضور در جمهوری اسلامی ایران نهایت بهره برداری و استفاده را بکنند. 

۱- مهاجرین باید به فکر وطن باشند
اولین بحث این است که مهاجرین ما به فکر وطن باشند. چون یک امر مسلم است که ایران وطن ما نیست. از این رو هریک از اتباع افغانستان در هر کشوری که مهاجر هستند، به خصوص مهاجرین ساکن در جمهوری اسلامی ایران، باید به فکر وطن آبایی و اجدادی خود افغانستان باشند. 

• ایران وطن ما نیست؛ چون اسلام از نظر اعتقادی مرز ندارد، ولی از نظر جغرافیایی حتما مرز دارد
شاید بین دوستان گفته شود اسلام مرز ندارد و من قبل از ظهر با جمعی از برادران مهاجر درکاشان، صحبت داشتم و گفتم بله اسلام از نظر اعتقادی مرز ندارد، ولی از نظر جغرافیایی حتما مرز دارد. از خانه شخصی ما که حساب بکنیم تا ولسوالی، تا ولایت، تا خود کشور، مرز وجود دارد. بنابراین، خانه ما و جغرافیای ما درافغانستان است و مطمئنا باید به فکر کشور باشیم و آرزوی بازگشت به کشور و افغانستان را هم باید داشته باشیم.
 
۲- کسانی که توان رفتن به افغانستان را دارند، بایستی حتما برگردند
کسانی که توان رفتن به افغانستان را دارند، باید برگردند. به خصوص نیروهای متخصص و نیروهایی که در افغانستان به درد می خورند و کسانی که توانایی حضور و کار در افغانستان را دارند، لازم و واجب است که باید برگردند، چون امروز خلاء وجود و حضور شما مهاجرین در افغانستان خطرات متعددی را متوجه هست و بود مردم مسلمان ما کرده است. ما در داخل افغانستان هستیم و می دانیم که اگر نیروهای توانمند، نیروهای اثرگذار و موثر مهاجر، در داخل افغانستان حضور داشته باشند چه قدر کارا هستند، چه قدر در بحث سازندگی افغانستان، تامین امنیت افغانستان و مسایل مختلف افغانستان می توانند اثر گذار باشند و کمک گر این کشور برای آزادی و استقلال باشند. 

۳- کسانی که صد درصد توان رفتن به کشور را ندارند، بخشی از کارخود را منتقل کنند
کسانی که صد در صد توان رفتن ندارند تا دست زن و بچه ای خود را بگیرند و بروند به افغانستان، حداقل مثل بعضی ها که در افغانستان کار دارند، مرکزی برای فعالیت دارند، عمل بکنند، یعنی بخشی از کار خودشان را منتقل بکنند به افغانستان و آنجا خدماتی را ارائه بکنند، تااینکه آهسته آهسته باعث شود زمینه بازگشت صد در صد فراهم شود.

۴- مهاجرینی که به هیچ وجه شرایط بازگشت به کشور را ندارند، حداقل در ایران، زندگی پویا و زنده داشته باشند
 
دسته سوم، مهاجرینی هستند که اصلا توانایی حضور در افغانستان را ندارند، حالا به خاطر ضعف اقتصادی است یا به خاطر اینکه روحیات اینها در داخل کشور همخوانی با شرایط افغانستان ندارد، چون در ایران متولد شدند، اینجا بزرگ شدند، اینجا ازدواج کردند و اینجا بچه آوردند، اینها هم، اگر در جمهوری اسلامی ایران زندگی می کنند، واقعا باید زندگی زنده داشته باشند. مهاجرین زنده باشند. مهاجرین پویا باشند. مهاجرین باشعور باشند. اینها به گونه ای نباشند که صبح وقت، از خانه بیرون شوند، بروند سرکار، شب هم برگردند به خانه خود و مشغول کار و پر کردن شکم خود و مشغول تکثیر نسل باشند. خوب یک چنین زندگی، به درد کی می خورد؟ یک چنین مهاجری به درد کی می خورد؟ اصلا نظام جمهوری اسلامی ایران چه نیازی دارد به یک چنین مهاجر بی حال و یک چنین مهاجر بی خیال و یک چنین مهاجری که نه به درد خود می خورد و نه به درد جامعه افغانی و نه به درد جامعه ایرانی، تا با آنها برخورد خوب و برای آنها ارائه خدمات مختلف بکند؟ بنابراین مهاجر مقیم اینجا وظایف متعدد دارد.
وظایف مهاجرین افغانی در ایران که قادر به بازگشت نیستند.
 
۱- مهاجرین باید با خوشی های مردم ایران خوش و با غم مردم آن غمگین باشند
اولین وظیفه مهاجرین افغانی درایران اینست که مهاجرین با خوشی های مردم ایران خوش و با غم مردم ایران غمگین باشند. حالا مثلا از شما مهاجرین عزیز سوال می کنم که شما آیا شده است در کدام روز از دهه فجر انقلاب اسلامی جشنی برپا بکنید، مجالس کوچک و بزرگ بگیرید، آن هم با مشخصات شاخص و پرچم افغانستان، که هم به مردم ایران بگویید: مردم مسلمان ایران! ما هوادار شما هستیم. ما دوستدارشما هستیم. ما در کنار شما هستیم. چون شما خوش هستید ما هم خوش هستیم و به مردم دنیا هم اعلام بکنید: انقلاب اسلامی ایران مربوط به فقط ایرانی ها نیست، بلکه انقلاب اسلامی ایران مربوط به کل امت مسلمه است، مربوط به مردم مسلمان کل دنیا است، ما به عنوان افغانی اگر از این انقلاب تجلیل می کنیم، نه به خاطر خوشی دل فقط ایرانی ها، بلکه به خاطر خدا این کار را می کنیم؟، نمیدانم شما در کاشان این کار را کردید یا نکردید، ولی ما در کابل در حالی که بیش از۴۰ کشور خارجی ضد دین و ضد ولایت فقیه در آنجا حضور دارند، از دهه فجر انقلاب اسلامی ایران تجلیل می کنیم. از سالروز پیروزی انقلاب اسلامی تجلیل می کنیم، تمام شخصیت های شیعه و سنی در بسیاری از ولایات افغانستان، به خصوص در ولایات اصلی و مرکزی، از این انقلاب تجلیل می کنند و اظهار خوشی می نمایند. شما در چند روز قدس، با پرچم افغانی، وارد صحنه شدید؟ مهاجرین باید این کار را انجام دهند. ما درافغانستان روز قدس را با آن وضعیت خطر و تهدیداتی که وجود دارد، با حضور دهها هزار نفر، با عکس امام خامنه ای، با عکس امام خمینی"ره"، با عکس سید حسن نصرالله و باهمه ای اوصافی که در اینجا برپا می شود، تجلیل می کنیم. بنابراین مهاجرین ما باید در صحنه باشند و در عرصه های مختلف، حضور جدی داشته باشند. در محافل مختلف، در مجالس مختلف و همکار و هم فکر با مردم مسلمان ایران باشند، با ار گانهای انقلابی ایران، به خصوص با وزرات کشور که مرتبط با کار شماست و اداره اتباعی که مرتبط با کار شماست. بالاخره این هماهنگی، این ارتباط و این هم نظری وجود داشته باشد که کارهای مهاجرین افغانی در ولایات مختلف ایران درست سامان پیدا بکند. 

۲- حمایت از حرکت های دینی در داخل افغانستان
وظیفه دومی که مهاجرین ساکن در ایران دارند، این است که بایستی به فکر افغانستان باشند. شما مهاجرین، اعضای ستاد حمایتی حرکت های دینی در داخل افغانستان باشید. شما درابعاد مختلف باید حامی مردم افغانستان باشید. از نظر تبلیغی باید زبان حرکت های اسلامی و دینی مردم افغانستان باشید. هر کدام شما باید مبلغ باشید. 

۳- تبلیغ از آرمان های مردم افغانستان و معرفی چهره حقیقی و اصلی کشور و مردم آن به ایرانی ها و دنیا/ مردم افغانستان قهرمان است/ مردم افغانستان سپر دنیای اسلام و همسایه ها است/ افغانستان و مردم آن از نظر مادی مدیون هیچ فرد، جریان و کشوری نیست 
شما مهاجرین عزیز در عرصه تبلیغ، حداقل چهره مردم ما را برای مردم ایران درست معرفی بکنید. امروز چهره افغانستان در بین مردم ایران به عنوان یک چهره ای که مواد مخدر در آنجا تولید می شود، به عنوان یک چهره ای که مردم افغانی قاتل اند، مردم افغانی خونخوارند، مردم افغانی، سر می برند و دست قطع می کنند، مطرح است. چرا مطرح است؟ این ضعف مردم ایران نیست، حالا ممکن است رسانه های جمهوری اسلامی ایران در این زمینه کوتاهی کرده باشند و نیز برخی از ارگان های ایرانی، در این رابطه بی توجهی و یا کم توجهی داشته باشند، ولی مقصرین اصلی، نهادهای افغانی ومردم خود مهاجراست، که امروز نتوانستند چهره ی مردم و کشور افغانستان را به عنوان یک کشور قهرمان در کل دنیا مطرح بکنند. امروز افغانستان یک افغانستان قهرمان است که مثل این کشور در کل دنیا وجود ندارد. می دانید که مردم افغانستان بزرگترین بلوک شرق را در هم شکست. دیوار برلین را جمع کرد و شرایطی را به وجود آورد که دنیای استکبار دارد از این شرایط استفاده می کند، اما دنیای اسلام استفاده نمی کند. امروز مردم افغانستان برای کل دنیای اسلام افتخار است. مردم افغانستان سپر مردم ایران است. مردم افغانستان سپر پاکستان استو سپر کل دنیای اسلام است. امروز اگر افغانستان مشکلاتی دارد، این مشکلات فقط به خاطر خود مردم افغانستان نیست. عزیزان من! این موضوعات را برای مردم ایران بفهمانید و بگویید:
آی مردم ایران! آی شخصیت های ایرانی! آی ارگان های ایرانی! آی بزرگان ایرانی! ما امروز در افغانستان در برابر توطئه هایی می ایستیم که اگر ما نباشیم، تیر این توطئه ها مستقیم به کشور شما اصابت می کند. اگر ما در افغانستان سنگر نداشته باشیم، اگر من روحانی و صدها روحانی دیگر آنجا با قد رسا در برابر توطئه های استکبار ایستاده نباشند، آن توطئه ها و آن تیرها مستقیم به جمهوری اسلامی ایران اصابت می کند. این شرایط و این موقف مردم افغانستان را برای مردم ایران و مردم جهان مطرح بکنید. ما امروز خوش آمد گوی هیچ کس نیستیم. ما مدیون مسایل مادی هیچ کس نیستیم. بلی از نظر معنوی، ما مدیون جمهوری اسلامی ایران هستیم، سرباز حضرت امام خامنه ای هستیم، پیرو این رهبر در افغانستان هستیم، اما مردم افغانستان چه در داخل کشور و چه درخارج کشور مدیون هیچ جریان، هیچ کشور و هیچ قدرتی نه تنها نبوده ونخواهند بود که کل دنیا مرهون خدمات مردم افغانستان، مدیون مبارزات و مجاهدات و جان فشانی های مردم افغانستان است. این چهره را برای مردم ایران مطرح بکنید و بشناسانید. این وظیفه شما مهاجرین افغانستان است. اگر شما چهره واقعی و روشن شخصیت های افغانستان و حرکت های مبارزات دینی کشور را درست معرفی کنید، حداقل فایده ای که دارد این است که جایگاه خود شما مهاجرین درایران بهتر و برجسته تر می شود. خود شما دراین کشور قدر وعظمت پیدا می کنید. چون مردم ایران مردم فهیم، آگاه و مردم دین دوست هستند و اگر بدانند که مردم افغانستان در راستای حفاظت از دین، در راستای صیانت از مذهب، در جهت مبارزه با استکبار، این قدر شهامت دارند و اینقدر زحمت کشیدند و در این راه میلیون ها شهید و معلول و آواره دادند، شما را قدر می کنند و از افغانستان تجلیل می کنند.
 
پیشنهاد دیگر به مهاجرین افغانی مقیم ایران
پیشنهاد آخر من برای مهاجرین این است که آقایان و خانم ها! از این فرصتی که در ایران دارید خوب استفاده بکنید، به صورت درست بهره برداری بکنید. بیشترین نعمات، بیشترین موهبت ها و بیشترین فضا و بیشترین فرصت دراختیار شماست. از این فرصت استفاده بکنید، برای قدرتمند ساختن خودتان، هم دربعد معنوی، هم دربعد فرهنگی وسیاسی و هم دربعد اقتصادی، به ویژه در عرصه آموزش وپرورش وتحصیلات عالی. در جهت تحصیل به قدری کوشا باشید که اگر یک وقتی احتمال می دهید که گرسنه بمانید و حتی اگر مجبور شوید در خیابان ها راه بروید و پوست موز(کیله) بخورید، بخورید اما دست از تحصیل نکشید و حتما تحصیل تان را ادامه بدهید که افغانستان امروز نیاز به تحصیل کردگان شما دارد، نیازی به پول داران شما دارد، نیاز به مبلغین شما دارد، نیاز به توانمندان شما دارد و ما در دفاترخود درکابل، مزارشریف وهرات و سایر ولایات آماده همکاری با مجموعه های فرهنگی، با شخصیتها واساتید دانشگاه وعلمایی که برگردند برای خدمت به وطن، می باشیم. همچنان نمایندگی های ما در مشهدمقدس وتهران ونیز نماینده ما درشهرقم مقدسه، جناب حجت الاسلام والمسلمین سید محسن سجادی، آماده همکاری با آن عده ای هستند که علاقه دارند به افغانستان برگردند و جهت ساختن کشور وتامین ثبات وامنیت وطن، فعالیت نمایند. 

بحث دیگر انتخابات است
انتخابات این دوره بسیار مهم وسرنوشت ساز است. شما به بستگان خود درداخل افغانستان توصیه بکنید که انتخابات را جدی بگیرند و به صورت فعال در عرصه انتخابات حضور پیدا بکنند و آرای خود را به صندوق های رای بریزند و البته سعی این است که انتخابات درایران هم دایر شود تا عزیزان مهاجر هم در این امر مهم وسرنوشت ساز سهیم باشند و برای رقم زدن اینده بهتر برای کشور تاثیرگذارعمل نمایند. فرصت تمام است. وظایفی دیگری نیز متوجه مهاجرین عزیز است که انشالله درفرصت های مناسب دیگر به بیان آن ها خواهم پرداخت. امیدوارم که با داشتن خصوصیاتی که در ابتدای سخن و وظایفی را که برای مهاجرین در ادامه آن برشمردم، افراد مناسبی برای تاسی به اعمال، رفتار و گفتار پیامبراسلام(ص) و تداوم حقیقی راه ائمه معصومین(ع) و پیرو راستین ولایت فقیه و سربازی واقعی حضرت امام خامنه ای باشیم. والسلام 

گفتنی است که آقای حسینی مزاری وهیئات همراه طی دو روز اقامت در کاشان، مورد استقبال گروه ها، جریان ها و شخصیت های مختلف افغانی مقیم کاشان قرارگرفته و با حضور درجمع متعدد آن ها، پیرامون موضوعات مختلف، به ویژه ضرورت حضور درصحنه های افغانستان، نیازمندی مردم کشور به وجود افراد توانمند مهاجر دررشته های مختلف، ظرفیت های افغانستان برای پذیرش دستجات و شخصیت های مختلف فعال با تخصص های مختلف و اثرگزاری آن ها در میادین متنوع داخل و آمادگی همکاری مرکزتبیان با گروه های برگشت کننده به افغانستان و آمادگی برای اشتغال زایی جهت مشغول شدن آنانی که مایل به برگشت به افغانستان هستند، صحبت های مفصل و مبسوطی نمودند. در این دیدار ها اکثر مهاجرین دیدارکننده با آقای حسینی مزاری، جهت همکاری نزدیکتر با مرکزتبیان اعلام همکاری نموده و برخی نیز تقاضای عضویت تشکیلاتی به تشکیلات ولایی مرکزتبیان نمودند و عده ی دیگر نیز ابراز داشتند که در اسرع وقت ممکن آماده حضوریافتن درداخل افغانستان می باشند و به این ترتیب خواستار همکاری با مرکزتبیان در داخل وخارج در عرصه های مختلف شدند. برنامه ریزی دعوت آقای مزاری به کاشان و حضور ایشان در مراسم بیش از سه هزارنفری و سخنرانی ایشان با همکاری ومیدانداری انجمن فرهنگی ورزشی قهرمانان مهاجر به ریاست استاد سیدمحمدحسین حسینی صورت گرفت. این انجمن فعلا با هدایت و همکاری مرکزتبیان مشغول فعالیت درشهرکاشان، قم وتهران می باشد.