افغانستان یکی از کشورهایی است که در دنیای معاصر امروز بیشترین پیمانهای استراتژیک را با کشورهای جهان به امضاء رسانده است.
پیمان های متعددی را با کشورهایی همچون؛ هند، امریکا، آلمان، انگلیس و فرانسه به امضا رسانده و در حالی قصد امضای پیمان استراتژیک با پاکستان را دارد که پیش از آن با هندوستان چنین پیمانی را به امضاء رسانده است.
مسئله اینجاست که آیا افغانستان خواهد توانست با توجه به اختلافات شدیدی که میان این دو کشور بر سر مسائل کشمیر وجود دارد، میان منافع دو کشور تعادل ایجاد کند و هر دو را راضی نگه دارد.
پیر محمد ملازهی، کارشناس مسائل خاورمیانه با بیان اینکه افغانستان در موقعیت و شرایطی نیست که بتواند در جهت حل مشکلات هند و پاکستان گام بردارد، گفت: هدف اصلی دولت کابل از امضای پیمان استراتژیک با اسلام آباد، رفع مشکلات داخلی افغانستان است، چرا که از دیدگاه افغانستان، عامل اصلی ادامه جنگ و بحران در کشور، دخالت های دولت پاکستان می باشد.
وی در تکمیل مطلب فوق به خبرگزاری آوا، گفت: کابل تا زمانیکه نتواند با پاکستان به یک تفاهم و توافق کلی برسد، پایان یافتن جنگ در افغانستان امری ناممکن خواهد بود، از این رو است که درصدد امضای پیمان استراتژیک با اسلام آباد برآمده است.
وی در ادامه عامل اصلی دخالت پاکستان در افغانستان را مسئلهی خط دیورند عنوان کرد و اظهار داشت: مشکل دو کشور مسئله خط دیورند است، چرا که افغانستان تاکنون مرز دیورند را به رسمیت نشناخته، در نتیجه پاکستان با ایجاد نا امنی در افغانستان، به دنبال آنست تا این کشور را مجبور سازد که خط مزری دیورند را به عنوان مرز بین المللی به رسمیت بشناسد.
بر اساس داده های دانش ژئوپولتیک، مرز دیورند از نوع مرزهای تحمیلی است که میان یک قوم جدایی افکنده که این نوع مرز بدترین خط مرزی در دانش جغرافیا تلقی شده که همواره از آن بحران ساطع می شود، از این زاویه قومیت پشتون در افغانستان و پاکستان بیشترین خسارت را از ناحیه خط دیورند متحمل شده اند، چرا که این خط عملا میان پشتون ها افتراق افکند و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان از تشکیل دولت پشتونستان بزرگ جلوگیری کرد.
معاهده دیورند بارها و بارها روابط افغانستان و پاکستان را به تیرگی کشاند و حتی باعث شده است که در برهه هایی از تاریخ برخی حکام افغانستان از به رسمیت شناختن پاکستان به عنوان یک کشور مستقل خودداری کنند.
این کارشناس مسائل خاورمیانه و شبه قاره در ادامهی گفتگو با خبرگزاری آوا به معاهده های استراتژیک هند و چین با افغانستان اشاره و اذعان نمود: امضای پیمان استراتژیک هند و چین با افغانستان می تواند به منزله پلی در جهت ایجاد تعادل در ارتباط افغانستان با دنیای غرب، اروپا و امریکا به حساب آید که مسلماً ایران باید از آن استقبال کند، زیرا این مسئله به نفع ایران می باشد.
وی در تکمیل مطلب فوق، خاطر نشان کرد: یک جانبه بودن روابط افغانستان با امریکا و اروپا به زیان ایران است، چرا که آنها به دنبال اهداف سیاسی - نظامی خاص خود هستند، اما ورود چین و هند که بییشتر جنبه اقتصادی و سیاسی در آن مطرح است و نیز مناسبات خوبی با ایران دارند، امضای چنین پیمانی با افغانستان از سوی این دو کشور می تواند تعادل ایجاد کند و افغانستان را از فشارهای یک جانبه ای که غرب به آن وارد می آورد، خارج ساخته و این از امتیازات وروود کشورهای هند و چین در افغانستان به شمار می رود که می تواند به نفع ایران نیز باشد .
این صاحبنظر ایرانی در ادامه گفت: چنانچه ایران بخواهد با توجه به فرهنگ و دین مشترکی که با افغانستان دارد، نقش اساسی را در این کشور ایفا نماید، باید معاهده استراتژیک را تحت شرایط خاصی با افغانستان به امضاء برساند، در غیر اینصورت با توجه به شرایط فعلی افغانستان که تحت اشغال کشورهای اروپایی و امریکا و ناتو است، ایران در منطقه به کشور منزوی تبدیل خواهد شد.
وی با بیان اینکه، ایران با توجه به زمینه های مشترکی که با افغانستان دارد، باید به گونه ای رفتار کند که به عنوان بازیگر اصلی منطقه ای حضور خود را در این کشور به اثبات برساند، تصریح کرد: هر چه حضور کشورهایی مانند ایران، هند و چین در افغانستان بیشتر شود ، نفوذ امریکا و ناتو در این کشور کاهش می یابد.
داکتر زلمی رسول، وزیر خارجه افغانستان، که برای حضور در نشست مجمع عمومی سازمان ملل به نیویارک سفر کرده بود، در دیدار با کلینتون، همتای امریکایی اش از تعیین سفیر کشورمان در واشنگتن و معاون نماینده امریکا در امور افغانستان و پاکستان، برای آغاز و پیشبرد مذاکرات در مورد توافقنامه همکاریهای امنیتی – نظامی دو جانبه میان کابل و واشنگتن خبر داد.
این تحلیلگر سیاسی پیمان نظامی- امنیتی امریکا را برای حاکمیت فعلی افغانستان، مثبت ارزیابی کرد و گفت: افغانستان احساس می کند که نمی تواند بدون حمایت کشورهای خارجی قدرتش را حفظ کند و احتمال اینکه طالبان مجددا قدرت بگیرند، وجود خواهد داشت، از این رو باید این مسئله را در نظر بگیریم که منافع دولت حاکم در افغانستان هم اکنون متفاوت با منافع ایران است و این واقعیت را نمی توان انکار کرد.
وی در ادامه افزود: نمی توان گفت که اگر بعد از سال 2014 امریکایی ها به طور کامل از افغانستان خارج شوند، طالبان حاضر با مصالحه با دولت کرزی می شوند، چرا که دیدگاه های آنها کاملا با هم متفاوت است، بنابراین برای حفظ قدرت موجود در افغانستان که امریکا سالیانه هزینهی هنگفتی را متقبل شده است، اینطور نیست که به سادگی بروند و طالبان قدرت را بدست بگیرند .
این کارشناس سیاسی با بیان اینکه بر اساس این توافقنامه، چگونگی حضور نظامیان امریکایی در افغانستان بعد از سال 2014 تثبیت خواهد شد، تصریح کرد: زمانی که امریکا در افغانستان پایگاه نظامی به دست آورد، برای مدتی طولانی خواهد توانست آنجا باقی بماند، در نتیجه حضور امریکا در پایگاههای نظامی در بلند مدت به زیان منافع امنیتی ایران می باشد.
دوکتور ملازهی در ادامهی گفتگو با خبرگزاری آوا به پیمان های نظامی – امنیتی امریکا در کشورهای متعدد اشاره و خاطر نشان ساخت: بعد از جنگ جهانی دوم که انگلیس سقوط کرد و امپراطوری آن تحت تاثیر این جنگ از هم پاشید، امریکا قدرت اول جهان شد و چون در جنگ شرکت کرده بود به عنوان جناح پیروز بود و هیچ هزینه ای را هم متقبل نشد، از این رو اقتصاد آنها به سرعت رشد کرد.
وی در تکمیل مطلب فوق گفت: امریکا با کشورهایی همچون آلمان غربی، ژاپن، فلیپین، کوریای جنوبی، یونان ترکیه و دیگر کشورها چنین قراردادهای نظامی و امنیتی را پس از جنگ جهانی دوم به امضا رساند که بر اساس آن، پایگاههای نظامی خویش را در این کشورها مستقر ساخت.
این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه این نوع معاهدات نظامی از دید امریکایی ها، حافظ صلح و ثبات منطقه ای تلقی می شود، اذعان نمود: امریکایی ها به ازای پایگاه نظامی، هزینه ای را نیز به این کشورها پرداخت می کردند و از این طریق به اقتصاد این کشورها هم کمک می شد، زیرا حاکمیت ها در آن کشورها، مدافع پایگاههای امریکایی بودند، اما جناح مخالفی هم وجود دارد که سعی می کنند که پایگاههای نظامی در این کشورها تعطیل شوند.
پیمان های متعددی را با کشورهایی همچون؛ هند، امریکا، آلمان، انگلیس و فرانسه به امضا رسانده و در حالی قصد امضای پیمان استراتژیک با پاکستان را دارد که پیش از آن با هندوستان چنین پیمانی را به امضاء رسانده است.
مسئله اینجاست که آیا افغانستان خواهد توانست با توجه به اختلافات شدیدی که میان این دو کشور بر سر مسائل کشمیر وجود دارد، میان منافع دو کشور تعادل ایجاد کند و هر دو را راضی نگه دارد.
پیر محمد ملازهی، کارشناس مسائل خاورمیانه با بیان اینکه افغانستان در موقعیت و شرایطی نیست که بتواند در جهت حل مشکلات هند و پاکستان گام بردارد، گفت: هدف اصلی دولت کابل از امضای پیمان استراتژیک با اسلام آباد، رفع مشکلات داخلی افغانستان است، چرا که از دیدگاه افغانستان، عامل اصلی ادامه جنگ و بحران در کشور، دخالت های دولت پاکستان می باشد.
وی در تکمیل مطلب فوق به خبرگزاری آوا، گفت: کابل تا زمانیکه نتواند با پاکستان به یک تفاهم و توافق کلی برسد، پایان یافتن جنگ در افغانستان امری ناممکن خواهد بود، از این رو است که درصدد امضای پیمان استراتژیک با اسلام آباد برآمده است.
وی در ادامه عامل اصلی دخالت پاکستان در افغانستان را مسئلهی خط دیورند عنوان کرد و اظهار داشت: مشکل دو کشور مسئله خط دیورند است، چرا که افغانستان تاکنون مرز دیورند را به رسمیت نشناخته، در نتیجه پاکستان با ایجاد نا امنی در افغانستان، به دنبال آنست تا این کشور را مجبور سازد که خط مزری دیورند را به عنوان مرز بین المللی به رسمیت بشناسد.
بر اساس داده های دانش ژئوپولتیک، مرز دیورند از نوع مرزهای تحمیلی است که میان یک قوم جدایی افکنده که این نوع مرز بدترین خط مرزی در دانش جغرافیا تلقی شده که همواره از آن بحران ساطع می شود، از این زاویه قومیت پشتون در افغانستان و پاکستان بیشترین خسارت را از ناحیه خط دیورند متحمل شده اند، چرا که این خط عملا میان پشتون ها افتراق افکند و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان از تشکیل دولت پشتونستان بزرگ جلوگیری کرد.
معاهده دیورند بارها و بارها روابط افغانستان و پاکستان را به تیرگی کشاند و حتی باعث شده است که در برهه هایی از تاریخ برخی حکام افغانستان از به رسمیت شناختن پاکستان به عنوان یک کشور مستقل خودداری کنند.
این کارشناس مسائل خاورمیانه و شبه قاره در ادامهی گفتگو با خبرگزاری آوا به معاهده های استراتژیک هند و چین با افغانستان اشاره و اذعان نمود: امضای پیمان استراتژیک هند و چین با افغانستان می تواند به منزله پلی در جهت ایجاد تعادل در ارتباط افغانستان با دنیای غرب، اروپا و امریکا به حساب آید که مسلماً ایران باید از آن استقبال کند، زیرا این مسئله به نفع ایران می باشد.
وی در تکمیل مطلب فوق، خاطر نشان کرد: یک جانبه بودن روابط افغانستان با امریکا و اروپا به زیان ایران است، چرا که آنها به دنبال اهداف سیاسی - نظامی خاص خود هستند، اما ورود چین و هند که بییشتر جنبه اقتصادی و سیاسی در آن مطرح است و نیز مناسبات خوبی با ایران دارند، امضای چنین پیمانی با افغانستان از سوی این دو کشور می تواند تعادل ایجاد کند و افغانستان را از فشارهای یک جانبه ای که غرب به آن وارد می آورد، خارج ساخته و این از امتیازات وروود کشورهای هند و چین در افغانستان به شمار می رود که می تواند به نفع ایران نیز باشد .
این صاحبنظر ایرانی در ادامه گفت: چنانچه ایران بخواهد با توجه به فرهنگ و دین مشترکی که با افغانستان دارد، نقش اساسی را در این کشور ایفا نماید، باید معاهده استراتژیک را تحت شرایط خاصی با افغانستان به امضاء برساند، در غیر اینصورت با توجه به شرایط فعلی افغانستان که تحت اشغال کشورهای اروپایی و امریکا و ناتو است، ایران در منطقه به کشور منزوی تبدیل خواهد شد.
وی با بیان اینکه، ایران با توجه به زمینه های مشترکی که با افغانستان دارد، باید به گونه ای رفتار کند که به عنوان بازیگر اصلی منطقه ای حضور خود را در این کشور به اثبات برساند، تصریح کرد: هر چه حضور کشورهایی مانند ایران، هند و چین در افغانستان بیشتر شود ، نفوذ امریکا و ناتو در این کشور کاهش می یابد.
داکتر زلمی رسول، وزیر خارجه افغانستان، که برای حضور در نشست مجمع عمومی سازمان ملل به نیویارک سفر کرده بود، در دیدار با کلینتون، همتای امریکایی اش از تعیین سفیر کشورمان در واشنگتن و معاون نماینده امریکا در امور افغانستان و پاکستان، برای آغاز و پیشبرد مذاکرات در مورد توافقنامه همکاریهای امنیتی – نظامی دو جانبه میان کابل و واشنگتن خبر داد.
این تحلیلگر سیاسی پیمان نظامی- امنیتی امریکا را برای حاکمیت فعلی افغانستان، مثبت ارزیابی کرد و گفت: افغانستان احساس می کند که نمی تواند بدون حمایت کشورهای خارجی قدرتش را حفظ کند و احتمال اینکه طالبان مجددا قدرت بگیرند، وجود خواهد داشت، از این رو باید این مسئله را در نظر بگیریم که منافع دولت حاکم در افغانستان هم اکنون متفاوت با منافع ایران است و این واقعیت را نمی توان انکار کرد.
وی در ادامه افزود: نمی توان گفت که اگر بعد از سال 2014 امریکایی ها به طور کامل از افغانستان خارج شوند، طالبان حاضر با مصالحه با دولت کرزی می شوند، چرا که دیدگاه های آنها کاملا با هم متفاوت است، بنابراین برای حفظ قدرت موجود در افغانستان که امریکا سالیانه هزینهی هنگفتی را متقبل شده است، اینطور نیست که به سادگی بروند و طالبان قدرت را بدست بگیرند .
این کارشناس سیاسی با بیان اینکه بر اساس این توافقنامه، چگونگی حضور نظامیان امریکایی در افغانستان بعد از سال 2014 تثبیت خواهد شد، تصریح کرد: زمانی که امریکا در افغانستان پایگاه نظامی به دست آورد، برای مدتی طولانی خواهد توانست آنجا باقی بماند، در نتیجه حضور امریکا در پایگاههای نظامی در بلند مدت به زیان منافع امنیتی ایران می باشد.
دوکتور ملازهی در ادامهی گفتگو با خبرگزاری آوا به پیمان های نظامی – امنیتی امریکا در کشورهای متعدد اشاره و خاطر نشان ساخت: بعد از جنگ جهانی دوم که انگلیس سقوط کرد و امپراطوری آن تحت تاثیر این جنگ از هم پاشید، امریکا قدرت اول جهان شد و چون در جنگ شرکت کرده بود به عنوان جناح پیروز بود و هیچ هزینه ای را هم متقبل نشد، از این رو اقتصاد آنها به سرعت رشد کرد.
وی در تکمیل مطلب فوق گفت: امریکا با کشورهایی همچون آلمان غربی، ژاپن، فلیپین، کوریای جنوبی، یونان ترکیه و دیگر کشورها چنین قراردادهای نظامی و امنیتی را پس از جنگ جهانی دوم به امضا رساند که بر اساس آن، پایگاههای نظامی خویش را در این کشورها مستقر ساخت.
این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه این نوع معاهدات نظامی از دید امریکایی ها، حافظ صلح و ثبات منطقه ای تلقی می شود، اذعان نمود: امریکایی ها به ازای پایگاه نظامی، هزینه ای را نیز به این کشورها پرداخت می کردند و از این طریق به اقتصاد این کشورها هم کمک می شد، زیرا حاکمیت ها در آن کشورها، مدافع پایگاههای امریکایی بودند، اما جناح مخالفی هم وجود دارد که سعی می کنند که پایگاههای نظامی در این کشورها تعطیل شوند.
منبع : خبرگزاری آوا_ مشهد مقدس