پایگاه بگرام از جمله قلمروهای اختصاصی و ورود ممنوع و از محلات اصلی استقرار نیروهای امریکایی در افغانستان است، این پایگاه برای نیروها و مقام های ارشد سیاسی و نظامی واشنگتن اهمیتی حیاتی داشته و به شدت از آن محافظت میگردد.
چند روز قبل دو راکت به درون پایگاه بگرام اصابت کرد که یکی از آنها خساراتی به طیاره جنرال مارتین دمپسی، لوی درستیز اردوی امریکا بوده است.
دُکتور محمد علی بهمنی قاجار، محقق و كارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه امریکایی ها تصور می کردند که به یک تفاهم نانوشته با طالبان دست پیدا کرده اند، گفت: در طول یک سال و نیم گذشته و به موازات بیداری اسلامی در کشورهای عربی، میان امریکا و گروههای سلفی یک نوع تفاهم نانوشته ای به وجود آمد که در واقع واسطهی اصلی آن دولت قطر بود.
وی در ادامه تصریح کرد: شاهد بودیم که طالبان به تاسیس دفتری در قطر دست زدند و امریکا با القاعده به همسویی هایی در سوریه و لیبی دست پیدا کرد و به موازات آن با افغانستان پیمان استراتژیک را منعقد و اعلام کرد که نیروهای خود را در سال 2014 از این کشور خارج و در عوض پایگاه های نظامی خود را تقویت میکند و از سویی دیگر، برنامهی واگذاری امنیت به نیروهای افغان را در دست داشت.
این تحلیلگر مسائل سیاسی در تکمیل مطلب فوق با اشاره به سیاست های از قبل تعیین شده امریکا خاطر نشان کرد: امریکا یک پروسه سیاسی - نظامی را در افغانستان مدیریت می کند که در نتیجهی آن یک نوع تفاهمی را بین گروههای سلفی و طالبان در کشور به دست آورد تا مسئولیت خود را کمتر سازد و از طرفی دیگر زمینهی حضور ماندگار و دوام دار خویش را در افغانستان تضمین نماید.
دکتور بهمنی در ادامهی گفتگو با خبرگزاری آوا، حملهی هوایی به پایگاه بگرام را عجز و ناتوانی امریکا در هدایت و کنترول اوضاع سیاسی – نظامی در افغانستان عنوان کرد و گفت: با وجود این حملات می توان گفت که امریکا در انجام پروژه ای که در افغانستان دنبال می کرد، ناکام مانده، چرا که اگر این پروسه با موفقیت انجام می شد، طالبان باید از این اقدامات خصمانه علیه امریکا دست بر میداشت.
این کارشناس مسائل خاورمیانه با بیان اینکه حمله به پایگاه نظامی بگرام از سوی طالبان را می توان از دو منظر مورد بررسی قرار داد، اذعان نمود: یک دیدگاه اینکه بگوییم در سیاست اصلی، امریکا و طالبان با یکدیگر تفاهم دارند، اما گروههایی بطور خودسرانه به میدان می آیند و وضعیت را بهم می زنند و دیدگاه دیگر اینست که طالبان به نقش حاشیه ای خود در افغانستان قانع نیست و با انجام این حملات می خواهد به امریکا بفهماند که ما قدرت کامل را می خواهیم و در صورت عدم واگذاری آن، به هیچ صلح و سازش و تفاهمی پایبند نیستیم.
وی در بخش دیگری از این گفتگو به ادامهی همکاری نیروهای ناتو در ماموریت آموزشی و تربیتی نیروهای افغان اشاره کرد و افزود: احتمالاً این همکاری ها کاهش می یابد، چنانکه در چند روز اخیر شاهد خروج نیروهای فرانسوی از افغانستان بودیم.
بهمنی در ادامه با تاکید بر اینکه دولت افغانستان باید از فرصت های باقی مانده، جهت آموزش نیروهای خود استفاده کند، گفت: افغانستان باید نیروهای خود را مسلح سازد و برنامه های آموزشی را به اتمام برساند، چرا که تهدیدات علیه آن روز به روز بیشتر میگردد، چنانچه می بینیم، طالبان هر ماه چندین عملیات را علیه این کشور انجام می دهند.
این کارشناس سیاسی در پاسخ به این سوال که این رویداد بر خروج نیروهای امریکایی از افغانستان تاثیر گذار خواهد بود یا خیر، اظهار داشت: "این حوادث به خروج سریعتر نیروهای امریکایی نمی انجامد و از سویی دیگر برای امریکا مناسب نیست که حضور فیزیکی خود را در این کشور دوام دار سازد، زیرا ادامهی این حضور، منجر به تنش میان امریکایی ها و افغانها می گردد".
بهمنی قاجار بر این باور است که این رویدادها و حملات، امریکا را مجبور به باج دهی و امتیاز دادن بیشتر به طالبان کرده و قدرت امتیازگیری آنها را افزایش می دهد.
مقامات امریکایی این روزها بیشتر بر افزایش و تجهیز نیروهای پولیس محلی افغانستان تاکید دارند و به دنبال آنند تا این نیروها را به سلاح های سنگین مجهز سازند.
این اقدام جدید امریکا به دنبال افزایش تنش ها و حملات نیروهای نظامی افغان علیه سربازان قوای آیساف و بخصوص امریکایی ها اتخاذ گردیده است و در تازه ترین گزارشات، امریکا میخواهد با حمایت از پولیس محلی افغانستان، تعداد آنان از 16 هزار عسکر به 32 هزار نفر افزایش دهد.
دکتور بهمنی با بیان اینکه امریکا به دنبال آنست تا از پولیس محلی به عنوان اهرم فشاری بر طالبان استفاده کند، گفت: واشنگتن میخواهد از قدرت نیروهای محلی که مجاهدین نیز در آن نفوذ قابل توجه ای دارند و عمدتا مستقل از طالبان و در ستیز با آنها هستند، برای خاموش کردن و مهار نمودن آنها استفاده کند.
بسیاری از کارشناسان سیاسی بر این باورند که پروژه تجهیز پولیس محلی از سوی امریکا مانند پروژهی جنرال پيتريوس که حدود یک سال از آن ميگذرد، پروسه ای ناکام خواهد بود و چیزی جز هرج و مرج را برای افغانستان به ارمغان نخواهد آورد.
بهمنی نیز بر این عقیده است که با وجود نیروهای محلی و فعال شدن آنها، نه تنها صلح و ثبات در افغانستان برقرار نمی گردد، بلکه ممکن است، بی نظمی ها، ناامنی ها و جنگ قدرت ها در کشور روز به روز افزایش یابد.
وی با تاکید بر اینکه دولت واشنگتن تمایل دارد با طالبان مصالحه کند، خطاب به دولت کابل گفت: دولت افغانستان باید قدرت نیروهای نظامی و پولیس و اردوی ملی خود را افزایش دهد، زیرا اگر دولت افغانستان از خود قدرتی نداشته باشد و به امریکا و نیروهای ناتو وابسته باشد، این امکان وجود دارد که میان امریکا و ناتو و طالبان بر سر دولت و ملت افغانستان مصالحه صورت گیرد.
این تحلیلگر ایرانی در تکمیل مطلب فوق، افزود: چنانچه افغانستان از قدرت کافی برخوردار باشد، مسلماً هر نوع مصالحه و همسویی میان امریکا و طالبان نمی تواند، منجربه فروپاشی این کشور گردد، از این رو افغانستان باید خطرات را درک کند و با سرعت و کیفیت بالا نیروهای نظامی خود را مجهزتر و قوی تر سازد.
چند روز قبل دو راکت به درون پایگاه بگرام اصابت کرد که یکی از آنها خساراتی به طیاره جنرال مارتین دمپسی، لوی درستیز اردوی امریکا بوده است.
دُکتور محمد علی بهمنی قاجار، محقق و كارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه امریکایی ها تصور می کردند که به یک تفاهم نانوشته با طالبان دست پیدا کرده اند، گفت: در طول یک سال و نیم گذشته و به موازات بیداری اسلامی در کشورهای عربی، میان امریکا و گروههای سلفی یک نوع تفاهم نانوشته ای به وجود آمد که در واقع واسطهی اصلی آن دولت قطر بود.
وی در ادامه تصریح کرد: شاهد بودیم که طالبان به تاسیس دفتری در قطر دست زدند و امریکا با القاعده به همسویی هایی در سوریه و لیبی دست پیدا کرد و به موازات آن با افغانستان پیمان استراتژیک را منعقد و اعلام کرد که نیروهای خود را در سال 2014 از این کشور خارج و در عوض پایگاه های نظامی خود را تقویت میکند و از سویی دیگر، برنامهی واگذاری امنیت به نیروهای افغان را در دست داشت.
این تحلیلگر مسائل سیاسی در تکمیل مطلب فوق با اشاره به سیاست های از قبل تعیین شده امریکا خاطر نشان کرد: امریکا یک پروسه سیاسی - نظامی را در افغانستان مدیریت می کند که در نتیجهی آن یک نوع تفاهمی را بین گروههای سلفی و طالبان در کشور به دست آورد تا مسئولیت خود را کمتر سازد و از طرفی دیگر زمینهی حضور ماندگار و دوام دار خویش را در افغانستان تضمین نماید.
دکتور بهمنی در ادامهی گفتگو با خبرگزاری آوا، حملهی هوایی به پایگاه بگرام را عجز و ناتوانی امریکا در هدایت و کنترول اوضاع سیاسی – نظامی در افغانستان عنوان کرد و گفت: با وجود این حملات می توان گفت که امریکا در انجام پروژه ای که در افغانستان دنبال می کرد، ناکام مانده، چرا که اگر این پروسه با موفقیت انجام می شد، طالبان باید از این اقدامات خصمانه علیه امریکا دست بر میداشت.
این کارشناس مسائل خاورمیانه با بیان اینکه حمله به پایگاه نظامی بگرام از سوی طالبان را می توان از دو منظر مورد بررسی قرار داد، اذعان نمود: یک دیدگاه اینکه بگوییم در سیاست اصلی، امریکا و طالبان با یکدیگر تفاهم دارند، اما گروههایی بطور خودسرانه به میدان می آیند و وضعیت را بهم می زنند و دیدگاه دیگر اینست که طالبان به نقش حاشیه ای خود در افغانستان قانع نیست و با انجام این حملات می خواهد به امریکا بفهماند که ما قدرت کامل را می خواهیم و در صورت عدم واگذاری آن، به هیچ صلح و سازش و تفاهمی پایبند نیستیم.
وی در بخش دیگری از این گفتگو به ادامهی همکاری نیروهای ناتو در ماموریت آموزشی و تربیتی نیروهای افغان اشاره کرد و افزود: احتمالاً این همکاری ها کاهش می یابد، چنانکه در چند روز اخیر شاهد خروج نیروهای فرانسوی از افغانستان بودیم.
بهمنی در ادامه با تاکید بر اینکه دولت افغانستان باید از فرصت های باقی مانده، جهت آموزش نیروهای خود استفاده کند، گفت: افغانستان باید نیروهای خود را مسلح سازد و برنامه های آموزشی را به اتمام برساند، چرا که تهدیدات علیه آن روز به روز بیشتر میگردد، چنانچه می بینیم، طالبان هر ماه چندین عملیات را علیه این کشور انجام می دهند.
این کارشناس سیاسی در پاسخ به این سوال که این رویداد بر خروج نیروهای امریکایی از افغانستان تاثیر گذار خواهد بود یا خیر، اظهار داشت: "این حوادث به خروج سریعتر نیروهای امریکایی نمی انجامد و از سویی دیگر برای امریکا مناسب نیست که حضور فیزیکی خود را در این کشور دوام دار سازد، زیرا ادامهی این حضور، منجر به تنش میان امریکایی ها و افغانها می گردد".
بهمنی قاجار بر این باور است که این رویدادها و حملات، امریکا را مجبور به باج دهی و امتیاز دادن بیشتر به طالبان کرده و قدرت امتیازگیری آنها را افزایش می دهد.
مقامات امریکایی این روزها بیشتر بر افزایش و تجهیز نیروهای پولیس محلی افغانستان تاکید دارند و به دنبال آنند تا این نیروها را به سلاح های سنگین مجهز سازند.
این اقدام جدید امریکا به دنبال افزایش تنش ها و حملات نیروهای نظامی افغان علیه سربازان قوای آیساف و بخصوص امریکایی ها اتخاذ گردیده است و در تازه ترین گزارشات، امریکا میخواهد با حمایت از پولیس محلی افغانستان، تعداد آنان از 16 هزار عسکر به 32 هزار نفر افزایش دهد.
دکتور بهمنی با بیان اینکه امریکا به دنبال آنست تا از پولیس محلی به عنوان اهرم فشاری بر طالبان استفاده کند، گفت: واشنگتن میخواهد از قدرت نیروهای محلی که مجاهدین نیز در آن نفوذ قابل توجه ای دارند و عمدتا مستقل از طالبان و در ستیز با آنها هستند، برای خاموش کردن و مهار نمودن آنها استفاده کند.
بسیاری از کارشناسان سیاسی بر این باورند که پروژه تجهیز پولیس محلی از سوی امریکا مانند پروژهی جنرال پيتريوس که حدود یک سال از آن ميگذرد، پروسه ای ناکام خواهد بود و چیزی جز هرج و مرج را برای افغانستان به ارمغان نخواهد آورد.
بهمنی نیز بر این عقیده است که با وجود نیروهای محلی و فعال شدن آنها، نه تنها صلح و ثبات در افغانستان برقرار نمی گردد، بلکه ممکن است، بی نظمی ها، ناامنی ها و جنگ قدرت ها در کشور روز به روز افزایش یابد.
وی با تاکید بر اینکه دولت واشنگتن تمایل دارد با طالبان مصالحه کند، خطاب به دولت کابل گفت: دولت افغانستان باید قدرت نیروهای نظامی و پولیس و اردوی ملی خود را افزایش دهد، زیرا اگر دولت افغانستان از خود قدرتی نداشته باشد و به امریکا و نیروهای ناتو وابسته باشد، این امکان وجود دارد که میان امریکا و ناتو و طالبان بر سر دولت و ملت افغانستان مصالحه صورت گیرد.
این تحلیلگر ایرانی در تکمیل مطلب فوق، افزود: چنانچه افغانستان از قدرت کافی برخوردار باشد، مسلماً هر نوع مصالحه و همسویی میان امریکا و طالبان نمی تواند، منجربه فروپاشی این کشور گردد، از این رو افغانستان باید خطرات را درک کند و با سرعت و کیفیت بالا نیروهای نظامی خود را مجهزتر و قوی تر سازد.
منبع : خبرگزاری آوا_ مشهد مقدس