تاریخ انتشار :دوشنبه ۹ دلو ۱۴۰۲ ساعت ۱۵:۲۴
کد مطلب : 285014
غرب کابل تسلیم استراتژی فساد و فحشای آمریکا نشد/ اهداف و بهانه‌های هجمۀ اخیر علیه بنده و مرکز تبیان/ جنجال‌آفرینان بازیچۀ دست صهیونیسم شدند
رئیس مرکز تبیان در سخنانی بسیار مهم و روشن‌گرایانه در کابل، در مورد مطالبی همچون تلاش همیشگی دشمنان در برابر فرهنگ علوی و ترویج‌کنندگان آن، برنامه‌های دشمن و شاهد مثال بودن هجمه‌های اخیر علیه مرکز تبیان در این راستا، اهداف صهیونیسم و عوامل آن از فضاسازی‌های اخیر علیه این مرکز، اشاره به سوءاستفاده‌کنندگان از این فضاسازی‌ها، بهانه‌های جنجال‌آفرینان از هجمه علیه ایشان، توضیحاتی پیرامون مقصود اصلی وی از سخنان اخیر در مورد فساد و فحشای دوران جمهوریت، سیاست آندلس‌سازی استکبار،‌ ترویج شدید اعتیاد در دوران جمهوریت،‌ ارائه‌ی مصداق‌هایی کاملا عینی از مظاهر فساد در حکومت قبلی و پرسش از چرایی سکوت جنجال‌آفرینان در قبال آنها، تاکید بر موج‌سازی و پرهیز از فعالیت‌های فردی در برابر استراتژی آمریکا و علت تمرکز بیشتر غرب بر مردم متدین و حاضر در صحنه، به ایراد سخن پرداخت.
خبرگزاری صدای افغان(آوا)- کابل: نشست سازمانی تحت عنوان «فرهنگ علوی و برنامه‌های دشمن در مقابله با آن» روز جمعه ۶ دلو به مناسبت فرا رسیدن ۱۳ رجب، سالروز میلاد امام علی (ع) در بیت‌الشهداء دفتر مرکزی مرکز فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی تبیان در کابل برگزار شد.
رئیس مرکز تبیان در این نشست که جمعی از مسئولین، کادرها و اعضای فعال این مرکز حضور داشتند، حول موضوع برنامه و نیز فضاسازی‌های اخیری که در فضای مجازی علیه مرکز تبیان و شخص ایشان شکل گرفته بود، سخن گفته، در مورد اهداف، عوامل و بهانه‌های این فضاسازی به تفصیل صحبت و روشنگری نمود.
حجت‌الاسلام والمسلمین حسینی مزاری در بخشی از سخنان خود، حرکت سازمان‌یافته‌ی مرکز تبیان در فضای رسانه‌ای و مجازی افغانستان به حمایت از فلسطین را حرکتی کاملا منطبق با فرهنگ علوی دانست و از شکستن فضای رسانه‌ایِ حمایت از فلسطین در افغانستان، تضعیف امارت اسلامی به عنوان یک حکومت حامی فلسطین و تضعیف مرکز تبیان، به عنوان سه هدف مهم صهیونیسم و عوامل آن از هجمه‌های اخیر علیه این مرکز نام برد.
وی با بیان اینکه صهیونیست‌ها و عوامل آن آغازگر حرکت و جنجالی بودند که علیه مرکز تبیان شکل گرفت، افزود: «ببینید دشمنِ ما دشمن اندکی نبود. حرکتِ علیه ما هم یک حرکت پیش پا افتاده و سطحی نبود. شاید بعضی‌ها فکر بکنند که بله آقای مزاری یک حرف توهین‌آمیزی زد و مردم علیه او قیام کردند و موضع گرفتند. نخیر! یک چنین چیزی نبود. اولین حرکت را تلویزیون صهیونیستی افغانستان انترنشنال روی دست گرفت که با برنامه‌ریزی اربابان خود یعنی صهیونیزم جهانی جنجال ایجاد کرد تا بتواند کاری را که ما در افغانستان می‌کنیم تحت‌الشعاع قرار بدهد و افکار مردم را به انحراف بکشاند.
متن کامل و مشروح سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین حسینی مزاری در این جلسه را در ادامه مطالعه می‌کنید:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و به نستعین. ثم الصلاة والسلام علی سیدنا محمد (ص) و آله الاطیبین. رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یفْقَهُواْ قَوْلِی. و أُفَوِّضُ أَمْری إِلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ. اما بعد قال الله تعالی فی کتابه الکریم: «ٱلَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسالَاتِ ٱللَّهِ وَ يَخشَونَهُۥ وَلَا يَخشَونَ أَحَدًا إِلَّا ٱللَّهَ وَكَفَی باللَّهِ حَسِيبا.»
اگر به فرهنگ علوی که همان برنامه معصومین (ع) است عمل کنیم سعادتمند می‌شویم
ابتدا سالروز میلاد با سعادت مولای موحدین حضرت امام علی(ع) را به محضر شما آقایان و خانم‌ها تبریک و تهنیت عرض می‌کنم. جلسه کنونی با حضور مجموعه‌ای اعم از همکاران و اعضای تشکیلات در کابل برای تجلیل از این سالروز برگزار شده است. با استفاده از این فرصت نکاتی در رابطه با مسایل روز خدمت عزیزان عنوان می‌کنم. عنوان جلسه «فرهنگ علوی و برنامه‌های دشمن در مقابله با آن» است. همه می‌دانید که فرهنگ علوی همان برنامه قرآن در زندگی انسان‌‌ها است. فرهنگ علوی همان برنامه پیامبر اسلام (ص)، برنامه امام علی (ع) و برنامه تمام ائمه معصومین (ع) است. اگر مسلمان‌ها و همه انسان‌ها مطابق این فرهنگ عمل کنند، قطعا زندگیِ با عزت خواهند داشت.
فرهنگ علوی همواره دشمنان قدرتمندی داشته و خواهد داشت
با توجه به اینکه از ابتدا تاکنون در برابر فرهنگ علوی دشمنان قوی و قدرتمندی وجود داشته و حالا هم وجود دارد و تا قیامت هم وجود خواهد داشت، لذا در زندگی انسان انحرافات و مشکلات و معمولاً معضلاتی را شکل می‌ دهد. حالا باید بدانیم که برنامه دشمن یا به اصطلاح امروز استراتژی او در مقابله با فرهنگ علوی چیست؟ طبعا برنامه‌های متفاوت و متعددی وجود دارد که در این فرصت کوتاه علاقه ندارم که به همه آن‌ها بپردازم چون نه امکان و نه فرصت آن است و بنده هم عاجز هستم از توجه به همه مسایل ریز و درشت موضوعات. اما آنچه در این جلسه قابل توجه است، چند تا از برنامه‌های معدود دشمن است که همواره در برابر فرهنگ علوی و ترویج‌کنندگان آن قرار دارد.
برنامه‌های دشمن در راستای مقابله با فرهنگ علوی و مروجان این فرهنگ
یکی بحث کشتن است. دوم بحث تخریب زیرساخت‌ها است که معمولا از طرف دشمنان در برابر فرهنگ علوی و دست‌اندرکاران ترویج رسالات خدا قرار دارد، و در کنارش ترویج لاابالی‌گری و بی‌بندوباری و جا انداختن ادیان و مکاتب انحرافی اخصاً و بویژه بنیان‌گذاری و ترویج و تعمیق فساد است که این فساد هم شامل فساد اداری، فساد مالی و فساد اخلاقی می‌شود. این چند تا برنامه و استراتژی دشمن خیلی مهم و خیلی آشکار بوده و حالا هم است و در آینده هم قطعاً خواهد بود. خوب طبیعی است که دست‌اندرکاران ترویج و تعمیق فرهنگ علوی همواره در برابر این برنامه‌ها قرار داشته‌اند و دشمن هم حتماً این دست‌اندرکاران را مورد آماج حملات خود قرار خواهد داد، هم ترور فیزیکی و هم ترور شخصیتی.
جنجال‌های اخیر علیه مرکز تبیان، شاهد مثالی برای مقابلۀ دشمن با مروجان فرهنگ علوی
شاهد مثال یک چنین روندی هم جنجال‌های اخیری است که در برابر برنامه‌های مرکز تبیان اتفاق افتاد. حتماً همه‌تان در جریان هستید که در فضای مجازی و در میدان حقیقی، در داخل و خارج از کشور، چه هیاهویی برپا کردند و چه حرف‌ها و حدیث‌ها و مطالبی علیه مرکز تبیان و به خصوص شخص اینجانب مطرح شد. خوب من با استفاده از این فرصت سعی می‌کنم که حول این موضوع بیشتر متمرکز شوم و با توجه به اینکه حضرات حاضر در اینجا از عناصر فرهنگی فرهیخته و همکاران نهایت پرتلاش ما هستند، بهتر است که در جریان قرار بگیرند و اگر زوایایی از نظرشان پنهان است، روشن و آشکار شود. اما هدف جنجال‌های اخیر چه بود؟
مرکز تبیان تنها تشکیلات افغانستانی در فضای مجازی بود که علیه اسرائیل موج‌سازی کرد
شما حتماً در جریان هستید که از ۷ اکتوبر به این طرف تنها تشکیلاتی در کشور که به صورت حجیم و گسترده و متمرکز به جنگ بین حماس و سازمان جهاد اسلامی و اسرائیل پرداخت مرکز تبیان بود. شما وقتی وارد فضای مجازی افغانستان می‌شدید غیر از بحث غزه و اسرائیل و مظلومیت مردم غزه و فراخوان افکار عمومی در حمایت از این مردم و افشای چهره‌های مختلفِ رژیم منحط و کودک‌کش اسرائیل و جنایاتی که انجام می‌داد و سیاست‌هایی که در پیش گرفته بود، چیز دیگری نمی‌دیدید.
حرکت سازمان‌یافتهٔ مرکز تبیان به حمایت از فلسطین با فرهنگ علوی مطابق بود
این خیلی جالب و خیلی هم مهم است که در یک کشور اسلامی و از یک بستر متدینِ مسلمان حرکتی این‌چنین سازمان‌یافته و جدی روی دست گرفته شود. این حرکت مطابق با فرهنگ علوی بود. امام علی(ع) می‌فرماید «کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا» اگر ما پیرو این فرهنگ و سرباز این مسیر هستیم طبیعتا نباید بی‌تفاوت می‌نشستیم که برادران و خواهران ما در فلسطین قلع و قمع شوند و ما راحت بنشینیم. نخیر! ما بر اساس فرهنگ علوی وارد عرصه شدیم و کار کردیم. اما دشمن صهیونیستی با این جنجال‌ها چه اهدافی را دنبال می‌کرد؟

اهداف صهیونیسم و عوامل آن از فضاسازی‌ اخیر علیه مرکز تبیان:

هدف اول: شکستن فضای رسانه‌ایِ حمایت از فلسطین در افغانستان
هدف اصلی و اول دشمن این بود که سعی کرد کاری بکند که فضای حمایت از غزه در کشور را بشکند. صهیونیست‌ها و عوامل آن آغازگر حرکت و جنجالی بودند که علیه ما شکل گرفت. ببینید دشمنِ ما دشمن اندکی نبود. حرکتِ علیه ما هم یک حرکت پیش پا افتاده و سطحی نبود. شاید بعضی‌ها فکر بکنند که بله آقای مزاری یک حرف توهین‌آمیزی زد و مردم علیه او قیام کردند و موضع گرفتند. نخیر! آقایان و خانم‌ها! یک چنین چیزی نبود. اولین حرکت را تلویزیون صهیونیستی افغانستان انترنشنال روی دست گرفت که با برنامه‌ریزی اربابان خود یعنی صهیونیزم جهانی جنجال ایجاد کرد تا بتواند کاری را که ما در افغانستان می‌کنیم تحت‌الشعاع قرار بدهد و افکار مردم را به انحراف بکشاند.
هدف دوم: تضعیف امارت اسلامی به عنوان حکومتی حامی فلسطین
هدف دوم صهیونیست‌ها هم تضعیف امارت اسلامی بود. در دنیا بعد از جمهوری اسلامی ایران و کشور سوریه، افغانستان سومین کشوری بود که با صراحت و با جدیت و با قاطعیت علیه رژیم منحط اسرائیل موضع گرفت. این یکی از نشانه‌های واضح و آشکاری است که نشان می‌دهد این حاکمیت یک حاکمیت استکبارستیز است.
موضع‌گیری امارت اسلامی علیه اسرائیل یک جواب بسیار دندان‌شکن به آن‌هایی است که داد و بیداد راه می‌اندازند که امارت اسلامی یک حاکمیت آمریکایی است. این عده می‌گویند که آمریکایی‌ها حکومت را دودستی به امارتی‌ها تقدیم کردند، نخیر آقا! خط قرمز آمریکا و کل غرب موجودیت اسرائیل است، در این مسئله با کسی شوخی ندارند. آمریکا و غربی‌ها حتی حاضر نیستند که کسی به شوخی علیه اسرائیل حرفی بزند، چه برسد به اینکه یک حاکمیت از طرق مختلف، از راه‌های رسمی و غیر رسمی، اعلام وجود بکند و علیه اسرائیل موضع بگیرد و از مردم مسلمان غزه حمایت به عمل بیاورد.
حمایت قاطع افغانستان از فلسطین برای استکبار بسیار سنگین بود
این برای آمریکا و غربی‌ها و صهیونیسم جهانی خیلی سنگین بود که در کنار ایران و سوریه یک کشور اسلامی دیگر که بیش از ۴۵ سال درگیر جنگ و خشونت بود و در طول ۲۰ سال در برابر آمریکا قرار داشت و بلکه کشوری بود که تحت اشغال آمریکا و غربی‌ها بود، حالا بدون حضور غرب و حتی یک کشور خارجی و بدون حمایت قدرت دیگری یک‌چنین ساختاری شکل بدهد و بیاید در برابر اسرائیل به عنوان نور چشم آمریکا و تمام هستی و موجودیت کل غرب در منطقه‌ی ما موضع بگیرد و حرف بزند. این برای استکبار خیلی سنگین بود.
بنابراین استکبار در پی تحت‌الشعاع قرار دادن مواضع حمایتی امارت اسلامی از فلسطین برآمد
باید فضا و موجی ایجاد می‌شد تا امارت اسلامی و مواضعی که گرفته و کارهایی که در این عرصه انجام داده و می‌دهد تحت شعاع قرار بگیرد و دیده نشود، چون از طریق حرکت تبلیغاتی وسیع و موج سنگینی که ما راه انداخته بودیم، امارت اسلامی در بحث حمایت از فلسطین در کل دنیا مطرح شده بود، چرا که ما این موضوع را در متن تبلیغات و حرکت‌های رسانه‌ای خود قرار داده بودیم. به هر حال کارهای رسانه‌ایِ قوی و قدرتمند مرکز تبیان در سطح افغانستان و در سطح منطقه و در سطح کل دنیا موج خیلی عجیبی را ایجاد کرد و غربی‌ها در نهایت آمدند چنین حرکتی را به سمت ما روانه کردند و شکل دادند تا اینکه این موج و این حرکت آسیب ببیند.
هدف سوم: تضعیف مرکز فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی تبیان
مرکز تبیان از حداقل ابتدای ۲۰ سال اشغال افغانستان تا پایان سقوط حکومت جمهوریت، علیه فرهنگ غربی فعالیت می‌کرد و در محور ترویج و تعمیق و گسترش فرهنگ علوی حضور جدی داشت. شما اگر خبر ندارید بروید تحقیق بکنید و در گوگل و سایر موتورهای جستجو سرچ نمایید خواهید دید که مرکز تبیان در بحث ترویج تفکر اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) و در راستای ترویج فرهنگ علوی چه کارهای بزرگ و ارزشمند و عمیق و گسترده‌ای انجام داده است.
مرکز تبیان طی دو دهه گذشته در برابر استکبار ایستاد و بهای آن را هم پرداخت
همکاران ما در طول ۲۰ سال در داخل افغانستان و در خارج از کشور و در منطقه و دنیا خوش درخشیدند و در برابر استکبار خوب کار کردند و بر اساس وظایف دینی و اسلامی خود‌شان در این عرصه قاطع و با شهامت و با صراحت عمل نمودند. ما در این مسیر بها هم دادیم. همین دفتر در همین سالن مورد هجمه انتحاری آمریکایی قرار گرفت و ۵۲ نفر از همکاران ما شهید و بیش از ۱۴۰ نفر مجروح شدند و فشارهای عجیب و غریبی که در طول ۲۰ سال گذشته بر ما تحمیل شد اما ما کمر خم نکردیم و نه تنها شکست را نپذیرفتیم بلکه این روند و این حرکت را برای خود پیروزی پنداشتیم و قدرتمندانه و قاطعانه تا حالا در صحنه حضور داریم.
مرکز تبیان، پرچم‌دار ترویج فرهنگ اهل‌بیت (علیهم السلام) در دو و نیم سال گذشته
در دو و نیم سال اخیر هم که شما حتماً در جریان هستید که پرچم‌دار ترویج فرهنگ عصمت و طهارت (علیهم السلام) در افغانستان ما هستیم و این برای مرکز تبیان افتخار است. اگر فرهنگ اهل‌بیت(علیهم السلام) در جامعه زنده باشد و ترویج شود آن جامعه سعادتمند خواهد شد. فرهنگ اهل‌بیت(علیهم السلام) فرهنگی است که مورد قبول شیعه و سنی است. این فرهنگ، فرهنگی نیست که مورد مخالفت پیروان سایر مذاهب باشد. نه، این فرهنگ، محور منفعت مشترک بین کل مسلمانان است. ما الحمدلله و المنة در طول این دو و نیم سال در این عرصه حرکت کردیم و این پرچم در دست ما بوده و حالا هم است و تا آخر هم خواهد بود و از خداوند متعال می‌خواهیم که ما را با داشتن این پرچم محشور بکند و شهادت در این مسیر را نصیب ما بگرداند.
قطعا در آینده هم با مشکلات و چالش‌ مواجه می‌شویم اما خدا حامی ما خواهد بود
خوب طبیعی است که این روند برای استکبار سنگین بوده است. اینکه یک چنین جریانی در طول ۳۲ سالِ موجودیتش خطی را که شروع کرده است تا حالا مستقیم و صریح و شفاف آمده باشد و سعی‌اش بر این باشد که در راه خدا و ائمه معصومین (علیهم السلام) حرکت بکند و فرهنگ اهل‌بیت(علیهم السلام) را هم ترویج بکند، دشمن این توقع و این تحمل را ندارد و در آینده هم نخواهد داشت. این را هم بدانید که قطعاً ما در مسیر مبارزات‌مان در برابر موانع و چالش‌های مختلف قرار خواهیم گرفت، اما مطمئن باشید که خدای متعال حمایت‌گر ما خواهد بود.
هیاهوی دشمن موجب ریزش افراد سست‌ایمان می‌شود ولی در نهایت خداباوران باقی می‌مانند
کید دشمن دیگر رنگی ندارد. ممکن است در یک لحظه‌ای و یک فرصتی هیاهو و غوغای عجیب و غریبی ایجاد بکند و باعث فروپاشیدن و فروریزی و فرار عناصر سست‌ایمان شود، اما در نهایت می‌شکند و دنبال کار خود می‌رود و تنها خداباوران و تنها ولایی‌ها هستند که در صحنه می‌مانند و کار خواهند کرد. لذا اینجاست که دشمن این حرکت را شکل داد تا به این سه هدف برسد: یک؛ از بین بردن موج حمایت از مردم غزه و مقابله با اسرائیل، دو؛ تضعیف امارت اسلامی و سه؛ تضعیف مرکز تبیان.

سوءاستفاده کنندگان از فضای شکل‌گرفته علیه مرکز تبیان:

هرچند پیش‌تر هم گفتم که آغازگر این حرکت صهیونیست‌ها بودند، اما برخی از عناصر و جریان‌های دیگر هم از این فضا سوءاستفاده کردند. بنابراین اول: عامل خیلی قدرتمند صهیونیست جهانی بود. دوم: عوامل صهیونیستی در داخل افغانستان و در منطقه. سوم: مخالفان امارت اسلامی، حالا چه کسانی که در زمان جمهوریت بودند و چه کسانی که نبودند ولی به هرحال حالا به خارج فرار کرده‌اند و تلاش دارند که مشکلاتی ایجاد بکنند. چهارم: عوامل محلی فساد و فحشا در افغانستان که دست‌وپاچه شدند. من یک سخنرانی در مشهد در رابطه با مهاجرین داشتم و یک گریزی هم به مسایل افغانستان زدم و به بیان استراتژی آمریکا ورود کرده و بحث فساد و مراکز فحشا را در کابل و در مناطق مختلف افغانستان مطرح کردم، خوب معلوم است که عوامل فساد و فحشا و کسانی که دست‌اندرکار ایجاد شبکه‌های فساد در افغانستان بودند و هستند بیایند علیه ما حرف بزنند.
پنجم: ساکتین. یک عده از عناصر و آدم‌ها و یک عده از جریان‌ها در افغانستان بودند و حضور داشتند که پیش چشم‌شان فساد و فحشا و مشکلات اخلاقی وجود داشت ولی ساکت بودند و حرفی نزدند و زیر ریش آنان این جنایات انجام می‌شد و حالا به خاطر اینکه خود را تبرئه بکنند و خود را متهم ندانند، باید علیه حسینی مزاری حرف بزنند، باید علیه مرکز تبیان بیانیه بدهند، باید حکم قذف مطرح بکنند و باید به اصطلاح محکوم نمایند و علیه اینجانب و سایر اعضای فعال مرکز تبیان حرف‌های بی‌ارزش و بی‌مقدار بزنند.
ششم: حسودان. کسانی که نسبت به فعالیت‌های ما حسادت دارند. خود‌شان نمی‌توانند چون دست‌نارسند، توانش را ندارند، جرأتش را ندارند و شهامتش را ندارند، در خانه نشسته‌اند از نام و نان و یال و کوپالی هم برخوردارند، می‌گویند خوب ما نشسته باشیم این مرکز تبیان کی باشد و این حسینی مزاری کی باشد که اینقدر در عرصه مطرح باشد و کار بکند و چرا ما نباشیم! خوب این‌ها هم از این فضا سوءاستفاده کردند.
هفتم: متحجرین و متعصبین قومی. شما دیدید که چگونه مسئله را قومی مطرح کردند و گفتند آقای مزاری علیه فلان قوم اتهام ناروا بسته است! در حالی که من در طول ۴۵ سال مبارزه‌ی خود، حتی یک کلمه در دفاع از قوم‌گرایی حرف نزدم. شما اگر در نوشته‌ها و سخنرانی‌های من حرفی پیدا کردید، اگر در جلسات عمومی یا حتی خصوصی در این رابطه یک کلمه در مبحث قومی مطلبی پیدا کردید، من حاضرم که بیایید من را محاکمه بکنید! حرکت بر محور قوم شرک است. کسانی که حول عنوان قومی حرکت می‌کنند این‌ها آدم‌هایی احمق و نادان‌اند. معنا ندارد که خدا را رها کنید، قرآن را رها کنید، پیامبر(صلوات الله علیه) و ائمه معصومین (علیهم السلام) را رها کنید، فرهنگ علوی را رها کنید و بیایید حول محور قومیت حرکت کنید! یعنی چه؟
قوم‌دوستی اشکالی ندارد ولی قوم نباید بُت و هدف شود
بله دوست داشتنِ قوم اشکال ندارد، بهره‌برداری از قوم در راه رسیدن به اهداف و ارزش‌های دینی اشکال ندارد، اما اگر هدف قوم شد و قوم به عنوان بت مطرح شد، برادران و خواهران! این شرک است. هر کسی که دارای این اندیشه و این تفکر است بهتر است نماز نخواند و نام خود را مسلمان و شیعه نگوید و بهتر است ظاهر خود را تغییر بدهد و چهره اسلامی به خود نگیرد. اگر کسی نامش آیت‌الله است، اگر حجت‌الاسلام است، اگر ثقةالاسلام است، اگر هر چیزی و هر کسی با هر عنوانی باشد مسلمان نیست. چنین افرادی جامعه اسلامی را به سمت انحراف می‌برند.
چنین شخصیت‌هایی اگر در دانشگاه هستند، اگر در حوزه علمیه هستند و اگر هر عنوان دیگری دارند، مردم را به انحراف می‌برند و اسلام و دین را از مردم می‌گیرند و به جای اسلام و خدا و پیامبر (صلوات الله علیه) و ائمه معصومین (علیهم السلام)، عنوان قومیت را می‌گذارند. این چیزی است که دشمن می‌خواهد و اساسا کار دشمن است. من را متهم کردند که آقای مزاری بحث قومی را مطرح کرده است و سعی کردند از این فضا و از این موج برای دکان و دستک خود‌شان مفاد و سودی به دست بیاورند.
هشتم: ناآگاهان. کسانی که آگاهی درست و حسابی از مسائل ندارند. خوب این‎ها هم فکر کردند واقعاً آقای مزاری یک چنین برنامه‌ای دارد. یک دقیقه از سخنرانی‌ای که ۳۷ دقیقه بود را تقطیع کردند و آوردند جا زدند که بله حسینی مزاری آمده فقط فلان قوم را مطرح کرده که این‌ها فاحشه هستند و فساد اخلاقی و فلان و بهمان دارند. نهم: و همچنن آگاهان دلسوز هم موضع گرفتند، اما این‌ها سطحی‌نگر بودند و اگر هر دلیل دیگری داشت اما برداشت من این است که این‌ها آدم‌های سطحی‌نگر بودند و متاسفانه وارد این بحث شدند و موضع گرفتند و گپ زدند.

اما جنجال‌آفرینان چه چیزهایی را بهانه قرار دادند؟

بهانه اولِ جنجال‌آفرینان: حسینی مزاری به مردم دشت برچی توهین کرده است!
اولین بهانه این بود که آقای مزاری به مردم دشت برچی توهین کرده است چرا که وقتی بحث فساد و فحشا مطرح شد، آقای مزاری بحث را روی دشت برچی متمرکز کرد و به این مردمِ مسلمان توهین روا داشت. اولا برای شما خواهران و برادران و برای تمام کسانی که فیلم سخنرانی را می‌بینند و گزارش آن را از خبرگزاری و شبکه‌های اجتماعی مطالعه می‌کنند عنوان می‌کنم که زبان آن کس بریده باد، قلم‌اش شکسته باد، گام‌هایش سست و بی‌بُنیه باد و اراده‌اش ضعیف و بی‌قوت باد، اگر علیه مردم متدین و ولایی و مجاهد و مبارز کل افغانستان به خصوص کل کابل و اخصاً مردم غرب کابل و به ویژه دشت برچی توهین و بی‌حرمتی روا بدارد.
من ۲۰ سال در دشت برچی زندگی کردم و اکثر همکارانم از این منطقه هستند
دوما مگر امکان دارد که من به عنوان کسی که ۲۰ سال در این منطقه زندگی کرده‌ام و اکثر همکارانم از مردم غرب کابل‌اند و بیشتر شهدای همکار من که در همین دفتر جان خود را تقدیم راه دین و مذهب و مکتب کردند، از مردم همین منطقه و دیارند و بیش از ۱۴۰ نفری که زخمی راه اسلام و دین و مذهب و مکتب شدند مربوط به همین مردم و از همین جایگاه و پایگاه و مرکز هستند، چطور من نسبت به این مردم بی‌حرمتی کرده باشم؟ چطور امکان دارد به این مردم توهین بکنم؟ اگر من می‌گفتم که بحث فساد و فحشا در ذات این مردم است و خود این مردم با استقبال این مراکز را دایر کرده بودند و در راستای ترویج این حرکت کار می‌کردند، بله این توهین بود.
صحبت من بیان برنامه و استراتژی غرب در افغانستان بود
ولی من آمدم استراتژی آمریکا و غرب را در افغانستان مطرح کردم، برنامه غربی‌ها را بیان نمودم که آن‌ها این استراتژی‌ها را در راستای شکستاندن اراده و به اسارت بردن مردم ما داشتند. مردم ما را کشتند، زیرساخت‌های ما را تخریب کردند، لاابالی‌گری و بی‌بندوباری و بی‌دینی و بی‌مذهبی را ترویج کردند، می‌خواستند دین انحرافی مسیحیت را جاسازی بکنند، به همین خاطر صدها و هزاران کلیسای خانگی در افغانستان دایر نمودند.
اینکه گفتم امارت اسلامی استراتژی غرب را جمع کرد بد است؟
آن وقت بعضی‌ها آمدند نقد کردند که آقای مزاری گفته است که در کابل پنجصد تا کلیسای خانگی وجود داشته در حالی که مثلا در هالند که یک کشور مسیحی است این تعداد کلیسا وجود ندارد! خوب اول ببین من چه گفتم، من گفتم ممکن است در یک کوچه پنج تا ده تا کلیسای خانگی باشد، این کجایش منافات دارد با این که مثلا در غرب فلان و بهمان! شما مگر ندیدید که خانم رولا غنی کلیسای ارگ را ساخت و افتتاح کرد و رسانه‌ای کرد؟ آیا شما جنجال‌هایی که در این رابطه در رسانه‌ها ایجاد می‌شد را نمی‌دیدید؟ به هر حال ما در رابطه با بحث استراتژی آمریکا صحبت کردیم که آمریکایی‌ها در راستای به بند کشیدن مردم این کار را کردند، اما گفتم امارت اسلامی آمد جمع کرد. این کجایش بد است؟
وظیفه‌ی یک روحانی بیان آسیب‌های اجتماعی است و اول هم به منطقه سکونت خود می‌پردازد
در ایران علمای بزرگ آمدند سخنرانی کردند که قبل از انقلاب در فلان جای مشهد، در فلان خیابان این تعداد فاحشه‌خانه و مرکز فساد و روسپی‌خانه فعالیت می‌کرد. آیا مردم مشهد آمدند علیه آن عالم اعلام جهاد کردند؟ آیا مردم آن منطقه و محله آمدند اعتراض کردند؟ خوب کارِ یک روحانی و یک مبلغ این است که آسیب‌های اجتماعی را بیان کند و اول هم‌ می‌آید از محیط خانه خود‌ش مطرح می‌کند. وقتی من در دشت برچی حضور دارم و زندگی می‌کنم، اگر شاهد مثال را از اینجا مطرح نکنم، بیایم از قلعه فتح‌الله و فلان جای دیگر کابل بگویم؟ خوب یک کسی نمی‌گوید که تو کجا زندگی می‌کنی اول ببین پیرامون و دور و بر خودت چه خبر است و چرا می‌آیی اول از جاهای دیگر می‌گویی؟! به هر حال تحت هیچ شرایطی و به هیچ وجه بحث توهین به مردم دشت برچی و غرب کابل مطرح نیست.
بهانه دومِ جنجال‌آفرینان: برچی دارالمومنین بود، حسینی مزاری آن را بدنام کرد!
ببینید بعضی آدم‌ها چقدر از افکار مردم عوام سوءاستفاده می‌کنند! برخی‌ها آمدند در نماز جمعه صحبت کردند و علیه بنده بیانیه دادند. بهانه دوم آنان هم این بود که ما دشت برچی را دارالمومنین می‌دانستیم، ما دشت برچی را مرکز مساجد و حسینیه‌‌ها می‌دانستیم، ما دشت برچی را مرکز مراکز آموزشی و فرهنگی و محرم و عاشورا و تاسوعا می‌دانستیم و می‌دانیم؛ اما آقای مزاری آمد و یک چنین مکانی را بدنام و به آن توهین کرد. آقای محترم! اولا که بحث توهین در کار نیست. دوما اگر دشمن توجه می‌کند به یک منطقه‌ای، خودش نشانگر وجود تدیُن و مذهب و مکتب در آن منطقه است. اگر دشت برچی و مردم دشت برچی از اول لاابالی و بی‌دین می‌بودند و مشکلات اخلاقی می‌داشتند، چه نیازی به توجه آمریکا و غرب به آنان بود؟!
مگر شما قرآن نخواندید که شیطان به خدا می‌گوید «فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ‌‏إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِين» شیطان قسم می‌خورد که من این‌ها را اغوا می‌کنم. اغوا برای چه؟ حتما یک راه راستی وجود دارد و حتما یک دینی وجود دارد، منتها وقتی شیطان وارد می‌شود، کوشش می‌کند برای اغوای کسانی که سست‌ایمان‌ و ضعیف‌الایمان هستند. بلی بلاخره وادادگی پیدا می‌شود و عده‌ای تحت تاثیر اغوای شیطان قرار می‌گیرند. اما آن‌هایی که دین دارند، آن‌هایی که عبادت خالص می‌کنند، آن‌هایی که نسبت به دین و مذهب و مکتب مخلص‌اند، به هیچ وجه در دام شیطان نمی‌افتند و مقاوم حضور خواهند داشت.
غرب بر مناطق شیعه‌نشین تمرکز بیشتری دارد/ مردم دشت برچی تسلیم استراتژی غرب نشدند
مردم دشت برچی مثل کل کابل و مثل کل افغانستان قطعا در معرض اجرای توطئه‌های دشمن قرار داشتند و مورد بغض و کینه‌ شیطان بزرگ آمریکا بودند و شاید هم تمرکز بیشتر آمریکا روی منطقه غرب کابل بود؛ چنانچه من در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های مختلف گفته‌ام که در زمان جمهوریت غربی‌ها بیشترین تمرکز و بیشترین کار را روی شیعیان افغانستان و در مناطق شیعه‌نشین انجام می‌دادند. این جای شکی نیست و مستند است و در این رابطه گزارش هم داریم. اما شیعیان چه کار کردند؟ آیا در دام این توطئه‌ها گیر ماندند؟ آیا غربِ کابل تسلیم اراده غرب شد؟ آیا مردم دشت برچی تسلیم غربی‌ها شدند؟ نخیر! این مردم، انقلابی و مبارز بودند. ما در طول جهاد از این منطقه صدها و بلکه هزاران شهید در دفاع از فرهنگ اهل‌بیت و طهارت (علیهم السلام) داریم.
کسانی که علیه مرکز تبیان جنجال آفریدند، از این کار چیزی به دست نمی‌آورند
آقایانی که جنجال به پا کردید بروید روزی‌تان را از جای دیگری در بیاورید! شما از این حرکت‌ها و تلاش‌های خیانت‌آمیز چیزی به دست آورده نمی‌توانید. شما می‌آیید در برابر تشکیلاتی قرار می‌گیرید که تمام هست و بودش فدای دین و مکتب و اسلام و مردم مسلمان افغانستان است. تشکیلاتی که دستش به خون مردم آغشته نیست. تشکیلاتی که فساد سیاسی ندارد. تشکیلاتی که فساد اخلاقی ندارد. تشکیلاتی که فساد اداری و مالی ندارد. تشکیلاتی که در برابر دشمن و محافظ دین است. شما آمدید علیه چنین تشکیلاتی قرار بگیرید؟ آیا شده است که در طول چهل و پنج سال مبارزه‌ی ما یکبار یک بیانیه داده باشید که احسنت بارک‌الله آقای مزاری خوب کار می‌کنی؟ در طول سی و دو سال عمر مرکز تبیان آیا شما چه در صحنه، چه در میدان، چه در فضای مجازی، گفتید که احسنت بارک‌الله مرکز تبیان کار خوب می‌کند؟
جنجال‌آفرینان بازیچۀ دست صهیونیست‌ها شدند
آیا ما در طول این ۴۵ سال و یا ۳۲ سال عمر مرکز تبیان هیچ کار خوب و مثبتی انجام ندادیم که شما آمدید یک نکته را محکم گرفتید و شروع کردید به بمباردمان و ایجاد فشار علیه مرکز تبیان؟! چقدر شما ناسالمید! چقدر شما بی‌انصافید! چقدر تحت تاثیر توطئه‌های دشمن قرار گرفتید! چقدر بی‌عقل بودید که بازیچه‌ میدان و دامی شدید که صهیونیست‌ها ایجاد و پهن کردند و شما هم یا گرفتار شدید و یا هم نه، می‌فهمیدید و عمدا خواستید که عقده‌های خود‌تان را خالی بکنید!
بهانه سومِ جنجال‌‌آفرینان: حسینی مزاری با طرح بحث فساد در غرب کابل به تکفیری‌ها حربه داد!
بهانه‌ بعدی هم این بود که آقای مزاری با مطرح کردن فساد و فحشا در غرب کابل، به دست تکفیری‌ها حربه داد. برادر و خواهر من! اولا گفتم که روند صحبت من چگونه بوده است. حالا بر فرضِ صحت ادعای شما، آیا تکفیری‌ها را در طول این بیست سال گذشته دیده‌اید که کدام جایی را که مرکز فساد و فحشا باشد منفجر کرده باشند؟ آیا کدام کنسرتی را منفجر کرده‌اند؟ آیا کدام آدم لاابالی را مورد هجمه قرار داده‌اند؟ نخیر! تکفیری‌ها تیغه‌ی دیگر قیچی‌ای هستند که آن تیغه‌اش سکولاریزم است. دشمن با دو تیغه‌‌ی قیچی در افغانستان وارد عمل شد که یکی سکولاریزم و یکی افراطیت مذهبی بود و دسته‌‌ی این قیچی هم در دست خود استکبار قرار داشت.
مردم غرب کابل به خاطر تدین و حضورشان در صحنه مورد هجمه تکفیری‌ها بوده‌اند
اما استکبار و عوامل آن با این قیچی در برابر چه کسانی عمل می‌کردند؟ در برابر افراد متدین و جریان‌های دینی و مذهبی. اگر غرب کابل و دشت برچی تا هنوز مورد هجمه و تهدید بوده و شهدای متعددی را تقدیم کرده‌اند، به خاطر این نبوده که چون این مردم فاحشه بوده‌اند پس تکفیری‌ها این‌ها را مورد هجمه قرار داده‌اند. نخیر! به خاطر این مورد هجمه بودند که مردمی متدین و انقلابی و حاضر در صحنه بودند و هستند. از این به بعد هم اگر یک فرد حتی بینی‌اش در غرب کابل خون شود، به خاطر داشتن اعتقادات و باورهای مکتبی و مذهبی‌‌اش است. در غیر این صورت اگر خدای نخواسته خدای نخواسته منطقه‌ی دشت برچی یا کل غرب کابل در معرض فساد و فحشای گسترده قرار بگیرد، شما مطمئن باشید که امنیت برپا می‌شود و کسی مزاحم این مردم نخواهد شد. پس بنابراین توجه تکفیری‌ها، انفجار مساجد، انفجار مکاتب، انفجار مراکز فرهنگی، انفجار مراکز ورزشی، همه‌‌ی این‌ها به خاطر تدین این مردم و به خاطر باورهای دینی و مذهبی و مکتبی این مردم است.
شما ببینید کسانی که وارد این فضا شدند و علیه من و مرکز تبیان موج‌سازی کردند، چقدر آدم‌های بی‌عقل و بی‌منطق بودند! من از ابتدای این موج تا انتها سخنان و مطالب هر کسی که بیانیه داده بود و هر کسی که پست‌های فیسبوکی و سایر شبکه‌های اجتماعی گذاشته بود و هرکسی که کامنت نوشته بود و نظر داده بود را دیدم و مطالعه کردم، این‌ها متاسفانه یا دشمن بودند، یا عوامل دشمن بودند و یا جزو همین چند تا دسته‌ای که من بیان کردم بودند. آدم‌هایی که ظاهرا خود را نشان می‌دادند که من دلسوز هستم، این‌ها آدم‌های سطحی‌نگری بودند که از ناآگاه‌ها هم کرده ناآگاه‌تر بودند. پس بنابراین بهانه‌هایی که توسط این افراد مطرح شد بهانه‌هایی بسیار بسیار آبکی و سطحی بود.
بهانه چهارمِ جنجال‌آفرینان: حسینی مزاری بدون مدرک حرف زده است!
بهانه چهارم هم اینکه آقای مزاری بی‌مدرک حرف می‌زند! اولا تمام کسانی که بیانیه دادند، پست گذاشتند و بنده را به اصطلاح مورد غضب قرار دادند و حکم قذف اعلام کردند که باید جاری شود و از امارت اسلامی خواستند که دفاتر ما در افغانستان بسته شود و بنده هم مورد محاکمه قرار بگیرم و از جمهوری اسلامی ایران هم خواستند که دفاتر ما آنجا بسته شود و بنده آنجا هم به محکمه کشانده شوم، همه‌ این‌ها خودشان می‌دانند که وضعیت فسق و فجور و فساد و فحشا در افغانستان در چه وضعی بود و در کجای از اوج و بلندی قرار داشت. خودشان می‌دانستند و نیازی به مدرک ندارد. شما به همین‌ها بگویید آقایان اگر به قرآن اعتقاد دارید سوگند بخورید و دست‌تان را روی قرآن بگذارید که آیا سیاست آمریکایی‌ها به فساد کشاندن کل افغانستان بود یا نبود؟!
آندلس‌سازی سیاست جدی استکبار است
مگر شما تاریخ اسلام را مطالعه نکرده‌اید؟ مگر سرنوشت مسلمانان در آندلس را نخوانده‌اید؟ آندلس‌سازی، سیاست جدی استکبار است. اگر حواس ما جمع نباشد حتی بدتر از آندلس خواهند کرد. در زمان جمهوریت اکثر شخصیت‌ها و احزاب و جریان‌ها در این عرصه کاری نکردند، اکثر حوزات علمیه، اکثر روحانیت، اکثر شخصیت‌های به ظاهر متدین در این عرصه منفعل عمل کردند. اگر می‌گویید درست عمل کرده‌اند که بفرمایید عنوان کنید.
همه‌ شما اهل رسانه و فضای مجازی هستید، یک سند برای من بیاورید که یک جمعی در کابل یا در ولایات دیگر سینه‌ی خود را در برابر هجمه‌های استکبار سپر کرده و با فریاد رسا حرف زده و کار کرده باشد! من که نمی‌بینم و نمی‌شناسم اما اگر شما‌ها چنین فردی را می‌شناسید به من معلومات دهید تا در جریان قرار بگیرم که چنین آدم‌ها و جریان هایی در زمان جمهوریت وجود داشته و یا اکنون وجود دارند که بر اساس مصالح دینی و اسلامی و مذهبی و مکتبی و با در نظر داشت منافع ملی در افغانستان حضور جدی داشته باشند و در کنار مردم خود کار بکنند و به مبارزه ادامه بدهند.
خبرگزاری‌ها در دوران جمهوریت گزارش‌های متعددی در مورد فساد و فحشا منتشر کردند
علاوه بر این اصلا نیازی به مدرک نیست. شما بفرمایید در گوگل جستجو بکنید، ده‌ها سند و صدها سند و بلکه هزاران سند در زمان خودِ جمهوریت از ناحیه‌ی رسانه‌های خارجی و خبرگزاری‌های بین‌المللی در گوگل پیدا می‌شود که از وجود مراکز فساد و فحشا در گوشه‌گوشه‌ی افغانستان به خصوص کابل حکایت دارد. از همین دشت برچی هم گزارش وجود دارد، چرا نمی‌بینید؟ اگر شمای جناب شیخ یا شمای جناب طلبه بلد نیستید خوب یک آدم دیپلوم مکتبی را پیدا بکنید و به او بگویید بیاید همین موضوع را برای شما در گوگل جستجو بکند و ببینید که چقدر راست و چقدر دروغ است و واقعا آنقدری که آقای مزاری بحث را گسترده و جدی مطرح کرده، همانقدر جدی است یا نیست؟ چه نیازی است که شما من را متهم بکنید که آقای مزاری بحثی را مطرح کرده که سند و مدرکی ندارد؟ اصلا نیازی به مطرح کردن سند و مدرک نیست.
بنده به عنوان عنصر رسانه‌ایِ فداییِ دین یک مدرک زنده هستم
گذشته از همه، خودم مدرک زنده و حی و حاضر هستم که در طول بیست سالِ جمهوریت اینجا حضور داشتم، تشکیلات داشتم، صدها نفر کارمند و خبرنگار و نویسنده و محقق داشتم، برخی‌ها را به گوش خود شنیدم، تعدادی را به چشم خود دیدم، همکارانم شاهد وجود مراکز فساد و فحشا در داخل افغانستان بوده‌اند.
شما مهم‌تر از این مدرک پیدا می‌توانید که یک عنصر رسانه‌ای، یک عنصر فرهنگی، یک کسی که مدافع ولایت باشد، یک کسی که فدایی دین و جانش در خطر باشد و از ابتدای جمهوریت تا آخر در برابر سیاست‌های آمریکا و در برابر تمام برنامه‌های آن ایستاده و کار کرده باشد، مدرکی مثل این پیدا می‌توانید؟ ما در همان زمان مراکز فحشا را پیدا نموده و گزارش تهیه کردیم. بروید در خبرگزاری ما جستجو بکنید سریع پیدا می‌شود. مطلب مهم دیگر اینکه بله اسناد و مدارک هم است، اما زیاد به دنبال اسناد و مدارک نگردید چرا که آبروی خودتان در خطر قرار می‌گیرد و خودتان در معرض محاسبه قرار خواهید گرفت.
آیا اثبات ماجرای دامن زدن به گسترش اعتیاد در دوران جمهوریت نیاز به سند دارد؟
حالا فرض را بر این بگیریم که هیچ مدرکی در بحث فحشا و فساد وجود ندارد، ولی هزاران معتادی که در سطح کابل بودند چه؟ آیا این‌ نیاز به اسناد و مدارک دارد؟ گَردی‌ها و معتادان در زیر پل سوخته و از قسمت سیلو وسط بلوار پل کوته‌سنگی تا میدان پل سوخته، از میدان پل سوخته تا قسمت تلگراف نشسته بودند، سه سه نفر، چهار چهار نفر، سر‌شان یک پارچگکِ کشیده مشغول زدن بودند. آیا شما این‌ها را نمی‌دیدید؟ اگر شما این‌قدر انقلابی و مسلمان هستید و این‌قدر به دنبال عزت مردم‌تان بودید و آبرو و حیثیت مردم‌ برایتان مهم بود، چرا در برابر عوامل این وضعیت اقدام نکردید؟
چرا در برابر بنیان‌گذاران و حامیان پروژه گسترش اعتیاد در کشور کاری نکردید؟ چرا راحت نگاه می‌کردید تا جوان‌های ما در آنجا پر پر شوند؟ کاش که تنها پسران می‌بودند، دختران هم بودند! کاش که تنها مردان می‌بودند، زنان هم بودند! کاش که همه بی‌سواد می‌بودند، فوق لیسانس و دکتور هم بودند! شما کجا بودید؟ چرا خواب بودید؟ شما شخصیت‌هایی که ادعای رهبری جامعه تشیع را داشتید، حداقل روزی دو بار از همین پل سوخته عبور می‌کردید، صبح می‌رفتید سر کار و شب برمی‌گشتید، شما چی، آیا ندیدید؟ چرا اقدام نکردید؟!
هدف جنجال‌آفرینان دفاع از عزت و شرافت مردم‌ نبوده و نیست
پس بدانید این موجی که علیه من ایجاد کردید، به خاطر عزت و شرافت مردم‌تان نیست بلکه به خاطر این است که یا تو عامل دشمن بودی و علیه یک جریان صد درصد دینی و مذهبی و مکتبی و ملی اقدام کردی و یا اینکه عقده‌های خود را خالی کردی، یا رقیب بودی، یا آدم جاهل بودی، یا هر بلایی که بودی، ولی آدم حقی نبودی که در برابر ما اقدام می‌کردی! اگر شما حقیقتا مسلمان می‌بودید، اگر حقیقتا به دنبال شرف و عزت خود و مردم‌تان می‌بودید، که منم عضو همین مردم هستم، یک نفر‌تان به من زنگ می‌زدید می‌گفتید آقای مزاری! همین قسمت از صحبتی را که کردی و بولد شده را هرچند درست است و ما قبول داریم همه‌‌ی این‌ها وجود داشته ولی چون بازتاب بدی دارد سریع حذف کن! من می‌گفتم به چشم! من صد در صد قبول می‌کردم.
اما این‌ها بعد از اینکه هیاهو درست کردند و بیانیه دادند، بنده را تهدید کردند که آقا حتما عذرخواهی کن و اگر عذرخواهی نکنی ما فلان و بهمان می‌کنیم! تو غلط کردی! من وقتی به این مردم توهین نکرده باشم و مطالب حق و حقیقت را گفته باشم، چرا باید عذرخواهی بکنم؟ من اشتباهی نکرده‌ بودم.
من مُبلغ دین هستم و وظیفه‌ام بیان آسیب‌های اجتماعی است
من به عنوان مُبلغ دین آمدم آسیب‌های اجتماعی را مطرح کردم. اگر شما آسیب‌های گذشته را مطرح نکنید، در حال حاضر نمی‌توانید استراتژی و برنامه درستی را روی دست بگیرید. در این صورت شما نمی‌فهمید که دشمن چکار خواهد کرد و در آینده هم نخواهید فهمید. برادران و خواهران! گذشته، آینه‌ی راه حال و آینده‌ی ماست. اگر ما گذشته را درست بررسی نکنیم و آسیب‌ها را درست نشناسیم، در شرایط موجود نمی‌توانیم سیاست درستی را روی دست بگیریم و در آینده هم نمی‌توانیم این جامعه را به مصونیت حقیقی برسانیم و باز آمریکایی‌ها و غربی‌ها طرح‌های خود را تکرار خواهند کرد.
کار مهمی که امارت اسلامی کرد جمع کردن فساد و فحشا و کلیساهای خانگی بود؛ اما باید هوشیار باشد که این توطئه‌ی آمریکایی‌ها از یک راه و یا مسیر دیگر دوباره شکل نگیرد.
جمهوریت کذایی به خاطر فساد شکست خورد/ عناصر سالم در حکومت قبلی اصل ‌کار نبودند
اگر جمهوریت کذایی آمریکایی شکست خورد و اگر افغانستان در اختیار امارت اسلامی و طالبان قرار گرفت، به خاطر وجود فحشا و فساد گسترده‌ی مالی و اداری و اخلاقی بود. این فساد اخلاقی از خود ارگ شروع می‌شد و وزارتخانه‌ها و تمام مراکز و زیرمجموعه‌های حکومت را شامل می‌شد. همه‌ی سیستم درگیر این فساد بود. البته نمی‌گویم که هیچ آدم خوب و مسلمانی در جمهوریت نبود بلکه آدم‌های خوب و انقلابی هم خیلی بودند، اما این‌ها اصل کاره نبودند. اصل کار دست کسانی بود که فاسد بودند، اصل کار دست کسانی بود که با پول بالا آمده بودند و با فساد اخلاقی و اداری کار‌شان را پیش می‌بردند.
این وضعیت در سطح کشور گسترده بود و دشمن می‌خواست از مردم ما دمار جدی دربیاورد و آنان را به زمین بکوبد که خب الحمدلله نتوانست. اما امارت اسلامی باید متوجه این روند باشد. اگر هوش و حواس امارت اسلامی و مسئولان این حکومت جدی نباشد، مطمئن باشید که باز این حکومت دچار گرفتاری‌های حکومت قبلی خواهد شد و همانگونه که آن حکومت در اثر فساد فرو ریخت، امارت اسلامی هم در اثر فساد فرو خواهد ریخت. ما در برابر انواع فساد، هم فساد مالی، هم فساد اداری و هم فساد اخلاقی باید خیلی جدی باشیم.
چرا از منابر برای مبارزه با فساد در دوران جمهوریت استفاده نکردید؟
خطاب به جنجال‌آفرینان می‌گویم شما در زمان جمهوریت مگر ندیدید که دختری از مردم ما برای خود زره‌ای از فلز درست کرد و آن را پوشید و مانور رفت و آبرو و حیثیت مردم ما را برد، چرا شما آن زمان حساس نبودید؟ چرا جلو این حرکت را نگرفتید؟ یا پوشیدن لباس بدن‌نما توسط خانم‌ها که با مدیریت و هدایت موسسات خارجی صورت می‌گرفت و برای هر خانم ماهی سه‌صد دالر پول داده می‌شد که فقط این لباس را بپوشد و در فلان خیابان رژه برود و کار دیگری نداشته باشد! شما چرا آن زمان لال‌مانی گرفته بودید؟ چرا بیانیه صادر نکردید؟ چرا واکنش نشان ندادید؟ چرا با خانواده‌ها صحبت نکردید؟ چرا از منابر در رابطه با مبارزه با این روند استفاده نکردید؟
چرا در مقابل پروژه‌ی ستاره افغان که مهم‌ترین مرکز ترویج فحشا بود ایستادگی نکردید؟
شما مگر ستاره افغان را ندیدید؟ وظیفه ستاره افغان این بود که نخبه‌ترین دختران ما را از ولایات مختلف جمع می‌کرد و می‌آورد آنجا، دختر اول خیلی آدم محجب و متدین و مسلمان اما تا می‌آمد به استدیوی ستاره افغان در کابل به اصطلاح رژ لب یا لب سیرین می‌زد و یا لباس‌های آنچنانی و به هر حال آهسته آهسته می‌دیدیم که ادای رقص را در می‌آورد و صدها مشکل دیگر. چرا شما آن زمان علیه ستاره افغانی که در راستای به فساد کشاندن جوانان ما کار می‌کرد، بیانیه ندادید؟ چرا جوانان خودتان را و جوانان ما را مانع نشدید که به خاطر پر کردن جیب تلویزیون طلوع یا ستاره افغان اس‌ام‌اس نفرستند برای فلان خانم که پیروز شود در این مسابقه؟ آن هم در چه مسابقه‌ای؟ در مسابقه پیشی گرفتن در مسیر فحشا، پیشی گرفتن در مسیر فساد! آقای ملا! آقای آیت‌الله! آن زمان کجا بودی؟ چرا بیانیه ندادی؟ چرا جلوی ستاره افغانی که مهم‌ترین مرکز ترویج فساد و فحشا بود را نگرفتی؟ تازه از خواب بیدار شده‌ای؟
چرا در برابر شبکه‌های ماهواره‌ای،‌ ویدیوکلوپ‌ها و پخش سی‌دی‌های مستهجن کاری نکردید؟
و یا ماهواره‌هایی که در کابل وارد شده بود. شما اگر ماهواره‌های معمولی را هم می‌گرفتید، فلان شبکه‌های فاسد دالری بود، اما ماهواره‌ها و دیش‌آنتن‌هایی وارد افغانستان شد که بیست تا شبکه‌ی کاملا فاسد آزاد و رایگان توسط آنها قابل دریافت بود و با پول بسیار کم هم فروخته می‌شد. چرا شما در برابر آن موضع نگرفتید؟ یا مثلا انترنت‌کلپ‌ها و ویدیوکلوپ‌ها که مرکز ترویج و فروش فساد و فحشا بودند و فروش هزاران نسخه‌‌ایِ سی‌دی‌های مستهجن در کنار خیابان‌ها. ما یک وقت در جاده نادر پشتون رفتیم در کنار خیابان‌ سی‌دی‌‌ها مثل کود خربوزه و تربوز همین‌طور افتاده بود، همه هم مستهجن. آقایان روحانیت، آقایان ملا، آقایان دانشگاهی، آقایانی که به دنبال عزت مرد‌م‌تان بودید، چرا آن زمان حرف نزدید؟ ما که حرف می‌زدیم. من که حالا با زبان دراز، رنگ سرخ و قد رسا به شما می‌گویم، به خاطر این است که ما در طول بیست سال در برابر همه این‌ مظاهر فساد ایستاده بودیم و کار می‌کردیم. اما شما کجا بودید؟ چرا یک بیانیه ندادید، چرا حرف نزدید؟
چرا شریان‌های شبکه توزیع انتشار فیلم‌های فحشا را قطع نکردید؟
یکی از همکاران ما که حالا در هامبورگ آلمان است آمده بود اینجا در کابل. گفت: «رفتم دشت برچی در یکی از مغازه‌ها، دنبال یک فلش بودم. فلش را گرفتم و گفتم قیمتش چند است؟ گفت: ده افغانی، گفتم این فلش که در آلمان حداقل قیمتش بیست یورو است، چطور می‌شود که در اینجا ده افغانی است؟ گفت: آقا تازه همین ده افغانی را هم من می‌گیرم، آن کسی که برایم آورده یک کارتن فلش آورده و گفته شما به جوان‌ها بده و مجانی توزیع بکن تا حالش را ببرند. گفتم داخل اینها چی است؟ گفت: داخل‌شان مملو از فیلم‌های غیر اخلاقی است، برو هرچه که دلت خواست نگاه کن!» خوب ببینید که دشمن داشت چکار می‌کرد، شما کجا بودید؟ آن زمان کجا بودید که در برابر این شبکه کار می‌کردید و شریان‌های آن را قطع می‌کردید و مردم را آگاه می‌ساختید و جوانان ناآگاه ما که فروشنده و تکثیرکننده این‌گونه فلش‌ها بودند را متوجه می‌کردید؟
چرا در مقابل پخش سریال‌های ترکی سکوت کردید؟
مگر شما فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی را شاهد نبودید؟ فیلم‌های ترکی که آموزش می‌داد یک زن شوهردار با چند تا پسر به عنوان دوست پسر ارتباط داشته باشد! یا یک دختر دوشیزه چگونه به اصطلاح در راستای پیدا کردن دوست پسر فعالیت بکند! مگر شما نمی‌دیدید؟ اگر خودتان نمی‌دیدید خب جامعه چه؟ سایر خانواده‌ها چه؟ چرا در برابر چنین تلویزیون‌ها و رسانه‌هایی حرف نزدید و موضع نگرفتید؟ اگر گفتید و اگر زدید به من یک مدرک و یا یک سند نشان بدهید که شما در برابر تلویزیون‌ها و در برابر آنهمه کثافت‌کاری‌ موضع گرفتید و سینه‌تان را سپر قرار دادید و به دنبال آبرو و عزت و حیثیت خودتان نبودید و می‌خواستید خودتان را فدای این مردم و فدای فرهنگ دینی و عزت مومنین بکنید!
فعالیت‌های فردی پراکنده صورت گرفته، ولی در برابر سیاست‌های استکبار نیاز به موج‌سازی داریم
من که در طول بیست سال در افغانستان و در همین کابل بودم، یک ملا، یک روحانی و یک شخصیت دینی را هم ندیدم که با این صراحت موضع گرفته باشد. البته من نمی‌گویم که شخصیت‌های عالم روحانی در افغانستان کار نکردند، کار کردند شاید شیوه‌های متفاوتی را روی دست داشته و مطابق سلایق و سیاست‌های خودشان زیر پوستی کار کرده باشند. اما حرف من این است که ما در مبارزه با سیاست‌های استکبار نیاز به موج‌سازی داریم. موج‌سازی هم نیاز به صحبت و مبارزه‌ی صریح دارد. نیاز به صحبت و سخنرانی و ارائه مطالب واضح دارد. زیر لحاف که نمی‌شود ما بگوییم آقا مبارزه‌ی ما خیلی قاطع بود!
به هر حال من یک چنین حرکت صریح و وسیعی را به غیر از حرکت رسانه‌ای و تبلیغی که مرکز تبیان یا مجموعه‌های مرتبط با آن داشت، از کس دیگری ندیدم. اگر من خبر ندارم شما خبر بکنید که در فلان جای فلان شخصیت این کار را کرده است. البته من از برخی از امامان جمعه و برخی از روحانیون و برخی از علما تشکر می‌کنم که ولو در حد محدود و در سطح اجتماعات بدون فعالیت‌های رسانه‌ایِ وسیع و گسترده کارهای خیلی اثرگذار و مثبتی کردند، اما اینها در آن زمان کافی نبود.
چرا اجازه دادید کنسرت‌های مبتذل برگزار شود؟
و یا مثلا کنسرت‌های خیلی مبتذلی که در کابل دایر می‌شد، به خصوص یکی از کنسرت‌ها که از آمریکا آمده بودند، آنقدر این کنسرت مبتذل بود که شاید با این ابتذال در خود آمریکا هم دایر نمی‌شد، اما در کابل دایر شد، آن هم با حضور زنان و دختران و جوانان ما. آقای محترم چرا آن زمان موضع نگرفتید؟ یا مثلا کنسرت‌هایی که در بامیان تحت عنوان گل کچالو برگزار می‌شد! شما حتما خبر دارید که به خصوص در این اواخر چقدر متاثرکننده بود. یک خانم خواننده‌‌ی فاسدالاخلاق به بامیان می‌رود و مسئولان آن ولایت با یک اشپلاق هزاران دختر و پسر را پای بت‌های بامیان جمع می‌کنند و زیر حرکات و سکنات آن خانمِ بدنامِ بدفعلِ بداخلاق می‌نشینند و ساعت‌های خودشان را می‌گذرانند و از صبح تا به شب رقص دسته‌جمعی و پایکوبی می‌کنند! این فحشا و فساد نیست؟
چرا در برابر بی‌حرمتی به تاسوعا و عاشورا در بامیان اقدامی جدی نکردید؟
چقدر باید فساد از این بیشتر می‌شد تا شما آقای آیت‌الله و آقای روحانی به وسط صحنه می‌آمدید و حکم جهاد صادر می‌کردید؟ اینجا جایش بود که شما حکم جهاد صادر نمایید! حوزات علمیه آن زمان کجا بودید؟ البته گاه و بی‌گاه شورای علمای بامیان بندگان خدا بیانیه می‌دادند، اما محدود بود و از طرف سایر مجامع و محافل حمایت نمی‌شد. شما آن زمان که برخی والی‌های بامیان به خصوص در این اواخر در به فحشا کشاندن مردم با جدیت کار می‌کردند کجا بودید؟ شما حتما متوجه هستید که چه مشکلات و معضلاتی را به بار آوردند! مگر شما نشنیدید که در همان بامیان پرچم امام حسين(ع) را در روز عاشورا و تاسوعا پایین آوردند و به زمین زدند؟ آن زمان کجا بودید که یک موضع می‌گرفتید و بیانیه می‌دادید و کار جدی می‌کردید؟
مکاتب ترویج‌دهنده ابتذال، عروسی‌های مبتذل و تجاوز به زنان در اردوی ملی؛ چرا کاری نکردید؟
و یا مکاتبی که در افغانستان و کابل وجود داشت و به مرکز ابتذال و به فحشا کشاندن دختران و پسران و بی‌دین ساختن جوانان تبدیل شده بود. این مکاتب در همین دشت برچی هم بودند، چرا شما جلوی آنها را نگرفتید؟ چرا اقدام نکردید؟ و یا مراسم عروسی‌های مبتذلی که خودم اینجا شاهد بودم، آقایان چرا شما برای روشنگری کاری نکردید که مراسم‌های عروسی آن‌قدر مبتذل دایر نشود؟ عروسی و ازدواجی که آجر‌های آغازین زندگی در آن گذاشته می‌شود و باید با معنویت و روحانیت باشد، اما این مراسم با ابتذال برگزار می‌شد که پایه‌گذار تمام خرابی‌ها و بدبختی‌های جامعه افغانستان است. آن زمان شما کجا بودید و چرا کاری نکردید؟ مگر صدای زنان مردم را در اردوی ملی نشنیدید؟ مگر مصاحبه‌ها و شکایت‌های آنان را در پولیس ملی نشنیدید؟ اگر نشنیدید بروید در گوگل و انترنت فراوان پیدا می‌شود که در اردو و پولیس ملی وضعیت زنان چگونه بود؟ چرا شما در این زمینه موضع نگرفتید؟
چرا در برابر ابتذال مدعیان رهبری جامعه تشیع سکوت کردید؟
مگر شما ندیدید که در سفارت یکی از کشورهای خارجی جشن ملی برپا شد و صف اول اکثرا رهبران جهادی اعم از شیعه و سنی نشسته‌ بودند و در روی سِن دخترکان ۲۲ تا ۲۵ سال با وضعیت لباس نامناسب آمدند رقص کردند و حضرات هم نشسته‌ بودند! شما آقایان کجا بودید که اعتراض می‌کردید و بیانیه می‌دادید و نسبت به این حضراتی که ادعای رهبری جامعه تشیع را داشتند حرف می‌زدید؟ مگر شما دست دادن برخی ملا‌ها و مدعیان رهبری جامعه شیعه را با زنان نامحرم ندیدید؟ عکس‌هایش را ندیدید؟ فیلم‌هایش را مشاهده نکردید؟ اگر کردید چرا موضع نگرفتید؟ چرا بیانیه ندادید؟ چرا تذکر ندادید؟ چرا هیاهو نکردید؟ در حالی که دست دادن یک مرد با یک زن نامحرم مطابق نظر مراجع مطلقا حرام است. آیا شما ندیدید که برخی از رهبران مدعی جامعه شیعه زنان خود را با تمام برجستگی‌های بدنش به نمایش می‌گذاشتند و با افتخار هم عکس خودشان را در فیسبوک با خانم خود پست می‌کردند؟ شما این را ندیدید؟ چرا شما به عنوان یک روحانی و به عنوان یک بزرگ جامعه شیعه موضع نگرفتید؟ چرا حرف نزدید؟
این همه را ندیدید، ولی یک کلمه حسینی مزاری به رگ غیرت‌تان برخورد؟!
این‌ها همه‌اش سوال است! چطور شد که یک کلمه‌ی آقای مزاری این قدر حساسیت برانگیز شد و به رگ غیرت شما برخورد که حکم قذف جاری بکنید؟ و یا مرتدینی که در گذشته بودند! مگر ما کم مرتد داشتیم که البته تا حالا هم فعالیت دارند و کار می‌کنند؟ کدام‌تان صدای تان بیرون شد؟ آنها علیه پیامبر ما (صلوات الله علیه) علیه ائمه ما (علیهم السلام) علیه امام زمان ما (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و علیه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) حرف می‌زنند و معصومیتش را زیر سوال می‌برند و کتاب می‌نویسند و حتی برخی از مدعیان مرجعیت هم پای آن در مقدمه کتاب یادداشت می‌نویسند! شما چرا در برابر این مرتدین حرف نمی‌زنید؟ آیا حرفی که من زدم سخت‌تر از آن حرف مرتدی است که در برابر خدا و ائمه معصومین (علیهم السلام) قرار دارد؟ همچنین است معضلات مختلفی که در وضعیت بازارها و دیگر ناهنجاری‌های اجتماعی در مجموع در کشور وجود داشت.
اجرای استراتژی غرب بر روی مردم ما بهایی بود که به خاطر تدین و پایبندی‌‌شان پرداخت کردند
به هر حال دشمن با این کار فرهنگی و رسانه‌ای خود تلاش داشت که هر خانه‌ی ما را فاحشه‌خانه و مرکز فساد درست بکند، ولی چون مردم افغانستان متدین بودند مقاومت کردند. این کارِ تازه که نیست، مردم ما در مبارزه با سه قدرت این آسیب‌ها را دیدند و با این هجمه‌ها مواجه بودند، چه در برابر انگلیس، چه در برابر روس‌ها و اخیرا هم در برابر آمریکایی‌ها. اصولا تدین و پایبندی مردم ما به مذهب و مکتب این بها را داشت که آن‌ها بیایند اینگونه با مردم ما برخورد بکنند. اینکه آن‌ها با این ابزار‌ها و با این برنامه‌ها در برابر ما آمدند، بخاطر تدیُن و پایبندی مردم ما بود و به همین خاطر این مردمِ متدین در برابر توطئه‌های آنان به زمین نخوردند و در برابر آنها ایستادند.
اگر عده‌ای خیانت کردند و ساکت بودند، اما عده‌ی زیادی در مسیر تبلیغ رسالات خدا کار کردند
اگر یک عده‌ای ساکت بودند، اگر یک عده‌ای خائن بودند، اگر یک عده‌ای از نام و نان و مقام خود ترسیدند و کاری برای دین و مذهب و مکتب نکردند؛ اما عده ی زیاد دیگری در این کشور کار کردند و زحمت کشیدند و در مسیر تبلیغ رسالات خدا از هیچ کس نترسیدند و واهمه‌ای نداشتند و این بود که جنگ ما در برابر آمریکا پیروز شد. برادران طالب ما در سنگرهای گرم و سخت و مردم ما در سنگر‌های نرم و سرد و عرصه فرهنگی و فکری و تبلیغی کار کردند. من همیشه گفته‌ام برادران طالب نگویند که در برابر آمریکا تنها ما مبارزه کردیم، نخیر! بقیه مردم هم بودند. همه مردم افغانستان به تناسب توان‌ و امکانات‌شان حضور داشتند و مبارزه و جهاد کردند تا زمینه شکست آمریکا فراهم شد.
به هیچ وجه در مسیر افشاگری کوتاه نخواهیم آمد
ان‌شاءالله ما این روند را تا پیروزی کامل ادامه خواهیم داد. ما، هم در راستای تبلیغ و ترویج فرهنگ علوی کار خواهیم کرد و هم در راستای بیدار نمودن مردم، تا اینگونه مصئونیت کامل ایجاد شود که در دام قدرت‌های استکباری قرار نگیرند، و هم در برابر دسایس استکبار خواهیم ایستاد و در جهت افشاگری به هیچ وجه کوتاهی نخواهیم کرد؛ ولو اینکه دشمن یا عوامل دشمن و یا دسته‌جات دیگر در برابر ما فرافکنی و دسیسه بکنند. ما در این راه فقط از خشیت خدا واهمه داریم و از هیچ فرد دیگری در هر موقعیتی و در هر مقامی هراسی نداریم. وقتی ما در زمان جمهوریت در برابر بیش از چهل کشور خارجی در رأس آمریکا ایستادیم و مبارزه کردیم و حرف زدیم ترسی نداشتیم، حالا که جای خود دارد.
ما قدر مردم متدین افغانستان بویژه مردم دشت برچی را می‌دانیم
ما قطعا و قطعا به حول و قوه الهی در مسیر مبارزات خود قدرتمندتر و جدی‌تر از همیشه پیش خواهیم رفت و قدر مردم مبارز خود را هم می‌دانیم. ما قدر مردم متدین تمام افغانستان بخصوص کابل و اخصا غرب کابل و بویژه دشت برچی را می‌دانیم. ما در خدمت دین و مذهب و مکتب و مردم هستیم و سعی خواهیم کرد که تحت هیچ شرایطی از احکام دین و مذهب نه تنها خارج نشویم بلکه مطابق این معیار و مرکزیت عمل بکنیم و کار خود را به نتیجه مطلوب برسانیم.
بیش از این مزاحم عزیزان نمی‌شوم و اگر همکاران ما باز در این رابطه سوال و یا حرف و حدیثی داشتند بنده شخصا در خدمت‌شان هستم که پاسخ بگویم و روشنگری کنم. از همه‌ شما عزیزان و همکاران مرکز تبیان، چه در دفتر کابل، چه در سایر دفاتر داخل و چه در خارج از کشور و چه در سطح دنیا تشکر و سپاس‌گذاری می‌کنم که در مسیر حق حرکت می‌کنید. ان‌شاءالله حرکت در این مسیر پیروزی به دنبال خواهد داشت و اسلام و مذهب و مکتب و مردم پیروز خواهند شد و دشمنان و عوامل دشمن شکست خواهند خورد.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته!
تصاویر جلسه فوق را در این لینک مشاهده کنید.
https://avapress.net/vdchzmnik23n6vd.tft2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما