خبرگزاری صدای افغان(آوا) ـ کابل: به مناسبت محکومیت هتک حرمت قرآن کریم از سوی دشمنان در سویدن و دنمارک و گرامی داشت هشتم محرم الحرام و فرارسیدن ایام شهادت سرور و سالار شهیدان، حضرت امام حسین(علیه السلام) و یاران با وفایش، محفل با شکوهی تحت عنوان «ثقلین؛ توسل پیروان و تعدی دشمنان، پیامها و پیامدها» روز چهارشنبه، ۴ سرطان از سوی دفتر مرکزی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در کابل، با حضور ریاست عمومی این مرکز، علما، دانشمندان، جوانان، فرهنگیان و اقشار مختلف مردم در کابل برگزار شد.
حجت الاسلام و المسلمین سید عیسی حسینی مزاری، رییس کل مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان و
خبرگزاری صدای افغان(آوا) در سخنانی در این محفل گفت: دشمنان اسلام و مسلمین و یا کسانی که تحت تاثیر توطئههای دشمنان قرار گرفتهاند و همچنین جریان های بی خبر و کم اطلاع از مکتب و مذهب، طیفهایی هستند که همواره در برابر قرآن و عترت ایستاده و موضع گرفتهاند.
به گفته وی، اما در این اواخر هجمههای گسترده علیه قرآن شدت گرفته است، چنانچه در سویدن و دنمارک پیهم و به صورت سازماندهی شده قرآن کریم مورد هتک حرمت قرار می گیرد و در برابر عترت پیامبر(ص) نیز با آمدن عاشورا تلاشهایی صورت میگیرد تا جریان عاشورا را نیز کم رنگ بسازند!
چرا در این عرصه تلاش میکنند؟ دلیلش ذلت و شکست دشمنان اسلام است که دست به چنین کارهای سخیف و غیر انسانی میزنند.
بر بنیاد سخنان رییس مرکز تبیان، دشمن طی چند دهه اخیر تلاش کرد تا بر مسلمانان و کشورهای اسلامی مانند افغانستان، عراق، یمن، سوریه، لبنان، فلسطین و... ضربات سنگینی وارد کند و ملت های مسلمان را تحت سلطه خود در بیاورد، اما تمام این توطئهها به خصوص در افغانستان با شکست مواجه شد.
رئیس خبرگزاری آوا در عین حال نسبت به توطئههای جدید امریکا و غرب به خصوص در افغانستان هشدار داد و افزود؛ یکی از شگردهای آمریکا برای جبران شکست خود در افغانستان، آمریکایی جاانداختن امارت اسلامی است و تلاش دارد وانمود کند که گویا در تبانی با طالبان، حکومت افغانستان را به آنها واگذار کرده، پس آنها نیز مزدوران و دست نشاندگان آمریکا و یا به عبارت دیگر، روی دیگر سکه جمهوریت در شرایط فعلی است، درحالی که به چند دلیل عمده این ادعا نادرست است؛
اول، اینکه تمام مسئولین امارت اسلامی عالم دین هستند و بنا به دستور صریح قرآن کریم هرگز با کفار سازش نمیکنند، چون راه تسلط کفار بر افغانستان را فراهم می کند.
دوم، آنها میدانند که دوستی با دشمن عاقبت خوشی نداشته و مانند تکیه کردن به خانه عنکبوت است و از تاریخ هم درک نموده اند که هر فرد و جریانی که کفار را اولیاء خود گرفته، به باد فنا رفته اند. از نظر سیاست معاصر نیز سرنوشت برخی کشورها و رئیس جمهورهای شان را دیده اند که چگونه مفتضح، رسوا و در نهایت معدوم شدند، چون حسنی مبارک، صدام و....
در ضمن، سازش با امریکا، بیست سال مبارزه آنان را زیر سوال میبرد و مردمی که در کنار آنان مبارزه کردهاند را دور میکند، لذا اگر بخواهند قدرت شان و نظام کنونی باقی بماند، دست به چنین کاری نمیزنند و اگر مردم یک لحظه احساس کنند دست مسئولین نظام به سوی امریکا دراز است، قطعاً پراکنده گردیده و اختلاف ایجاد خواهد شد.
حسینی مزاری در بخش دیگری از سخنان خود به ایجاد محدودیتها از سوی امارت اسلامی در ایام عاشورا نیز اشاره کرد و گفت: اگر محدودیتهای ایجاد شده به خاطر امنیت نباشد، کار درستی نیست، اما قطعاً این کار دلیل بر امریکایی بودن امارت اسلامی هم نیست.
وی با انتقاد از برخی شخصیت های حقیقی و حقوقی، علما، استادان دانشگاه و کارشناسان، به دلیل تحلیل ها و برداشت های نادرست شان نسبت به امارت اسلامی خاطرنشان کرد؛ در شرایط کنونی آمریکایی خواندن امارت اسلامی بازی کردن در زمین آمریکا و حرکت مطابق طرح و نقشه خائنانه واشنگتن است و تبلیغات بدون دلیل علیه طالبان، کینهها و عقدهها را افزایش میدهد و در نهایت می تواند منجر به جنگ و درگیری شود، در حالی که مردم افغانستان دیگر جنگ نمیخواهد.
او تاکید کرد: شخصیت های افغانستان به جای نفرت پراگنی، انتقاد سازنده داشته باشند و اگر طرح و پیشنهادی برای آبادانی کشور دارند، ارائه کنند. همچنین افراد متخصص و متعهد را معرفی کنند، زیرا باید در بدنه نظام جابجا شوند و حکومت نیز باید از شایسته سالاری حمایت کند.
به باور حسینی مزاری، تنها راه نجات کشور در شرایط کنونی، فعالیتهای گسترده فرهنگی و اقتصادی، با حضور افراد متخصص و متعهد می باشد، همچنان که مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان طی ۳۲ سال تمام در این عرصه فعالیت کرده و بعد از این نیز فعال بوده و در خدمت ملت افغانستان است.
متن کامل سخنان حجت الاسلام والمسلمین سید عیسی حسینی مزاری در این مراسم به شرح زیر است:
اَعوذُ بِالله مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم
بِسم الله الرّحمنِ الرَّحیم
اَلحَمدُللهِ رَبِّ العالَمین، ثُمَّ الصَّلاةُ وَ السَّلام علی سَیِّدنا و نَبیِّنا حبیبِ اِلهِ العالمین، ابِاالقاسِم المُصطَفی مُحَمَّد و علی اَهل بَیته الطّاهرین.
رَبِّ ٱشۡرَحۡ لِي صَدۡرِي، وَيَسِّرۡ لِيٓ أَمۡرِي، وَٱحۡلُلۡ عُقۡدَةٗ مِّن لِّسَانِي، يَفۡقَهُواْ قَوۡلِي
اما بعد؛ قَالَ رَسولُ الله صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ:
إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ اَلثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي كِتَابَ اَللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ اَلْحَوْضَ .
ابتدا فرا رسیدن سالروز شهادت مولای ما، حضرت امام حسین(ع) به همهی شما عزاداران تسلیت باد.
همچنان درود میفرستم به ارواح طیبهی سایر شهدای اسلام، شهدای مردم افغانستان به خصوص شهدای ترور و بهویژه شهدای هفتم جدی که در همین مکان به شهادت رسیدند و شهدای بیستم حوت دفتر مزارشریف.
ثقلین؛ دو امانت گرانبهای پیامبر اسلام(ص)
موضوع بحث امروز، موضوع ثقلین است،( کتاب الله و عترتی) ثقل اکبر که قرآن کریم و ثقل اصغر که اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است. پیامبر اسلام در آخرین روزهای حیات خود برای بشریت این دو امانت گرانبها را ارائه میکند و مطرح میکند که اگر انسانها به خصوص مسلمانها از این دو امانت گرانبها پیروی کنند؛ قطعا گمراه نخواهند شد.
چه کسانی دشمن ثقلین اند؟
اما همواره در برابر این دو امانت گرانبها از ابتدا تا حالا دشمنی وجود داشته و دشمنان سعی میکرده مردم را از پیروی این دو ثقل اکبر و اصغر جدا کنند.
خب، سوال این است که چه کسانی در طول تاریخ و تا حالا در برابر ثقلین مخالفت ورزیده اند؟ سه طیف تا هنوز در برابر این دو امانت گرانبها قرار داشتند؛
ـ طیف اول، همواره دشمنان اسلام، انسانیت و بشریت، دشمنان خدا، در برابر قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) ایستادهاند و از هر گونه وسایل و ابزار و امکانات برای مخالفت با آن استفاده کردند.
ـ طیف دوم، کسانی هستند که تحت تاثیر توطئهها و برنامههای دشمن قرار گرفتهاند. این طیف هم در جوامع انسانی و به خصوص اسلامی کم نبوده اند. متاسفانه دستهجات مختلف و متعدد تحت تاثیر تبلیغات دشمن و برنامههای استخباراتی آنها قرار گرفته و همواره در برابر قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) قرار داشته و برنامه داشتند.
ـ طیف سوم هم عناصر و دستهجات و جریانات بیخبر و کم اطلاع از دین، مذهب و مکتب هستند. این طیف هم متاسفانه در جوامع اسلامی به خصوص زیاد بوده و حالا هم هستند.
این سه طیف همواره در برابر قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) ایستادند و کار کردند و حالا هم کار میکنند.
اما سوال این جاست که چرا در سال های اخیر به خصوص در ماه های اخیر هجمه علیه قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) شدت گرفته است؟
چرا دشمن با این شدت به دنبال تضعیف جایگاه ثقلین برآمده است؟
حتما شما در جریان هستید که چندی قبل در سویدن قرآن کریم آتش زده شد، چند روز قبل هم در دنمارک یک چنین خباثتی صورت گرفت و باز در سویدن مجددا تکرار شد.
همچنین در برابر اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به ویژه با فرارسیدن ایام و لیالی محرم تلاشهای وسیعی از سوی دشمن صورت گرفت، تا اینکه رنگ و بوی محرم تضعیف شود و جریان عزاداری ابا عبدالله الحسین(ع) کمرنگ شود.
دلیلش اصولا شکست دشمن از کشورها و جریانات اسلامی است. شما حتما در جریان هستید که حداقل در ۴۵ سال اخیر یا بیش از چهار دهه خونین، دشمن علیه کشورهای اسلامی از تمام امکانات و ابزار خود استفاده کرد؛ افغانستان مورد هجمه سنگین قرار گرفت، تحت اشغال امریکا و اعضای ناتو رفت و همچنان امریکایی ها به عراق حمله کردند، بحث سوریه پیش آمد، موضوع یمن، مسئله لبنان، کشمیر و سایر کشورهای اسلامی، که دشمن تلاش کرد که بر پیکرهی اسلام و مسلمین ضربهی سنگین و هولناکی وارد کند و در محور این حملات هم در سال های اخیر جمهوری اسلامی ایران بود. در مجموع دشمن تلاش کرد با رهبری امریکا و با ضربات سنگین، کشورهای اسلامی را تحت سلطهی خود دربیاورد. اما الحمدالله که تمام توطئه و دسایس دشمن شکست خورد و محور سنگین شکست دشمن هم افغانستان بود.
امریکا در افغانستان به دنبال چه بود؟!
امریکاییها در طول بیست سال گذشته کارهای سنگینی علیه مردم افغانستان انجام دادند، با بیشترین ابزار فرهنگی و رسانهای از یک سو، و بیشترین طرحهای سیاسی و فشردهترین طرحهای اجتماعی و کار سنگین روی بنیاد خانواده از سوی دیگر. این کشور با حمایت و پشتیبانی کار سنگین نظامی، صدها میلیارد دالر در افغانستان خرج و مصرف کرد، تا بتواند مردم افغانستان را تسلیم خود کند، بر کشور سلطه پیدا نموده و افغانستان مستعمرهی امریکا شود و از طریق افغانستان، روسیه، هند، چین و ایران را مدیریت بکند؛ چون سال ها قبل سازمان های اطلاعاتی امریکا اعلام کردند که به زودی قدرت اقتصادی غرب به شرق منتقل می شود و قدرت اقتصادی شرق هم متشکل از چهار کشور روسیه، چین، ایران و هند است؛ لذا برای انهدام این چهار کشور و یا حداقل مدیریت آنها تا رهبری انتقال قدرت اقتصادی حداقل مطابق منافع خودشان باشد، خواستند که به افغانستان بیایند. هدف عمده و اساسی غربی ها از حضور در افغانستان این بود که بیایند و این مدیریت را انجام دهند؛ اما به حول و قوه الهی و با زور بازوان مردم متدین افغانستان و با کارهای سخت نظامی طالبان و همچنین فعالیتهای نرم کل مردم افغانستان، به استثناء عدهای از مزدوران امریکا و تکنوکراتها و عناصر بی دین و خود فروخته زمان جمهوریت، بقیهی مردم در عرصهی جهاد در کنار جبههی سخت نظامی بودند.
طالبان در جنگ با امریکا تنها نبودند!
من معتقدم که طالبان در طول بیست سال جنگ در برابر امریکا تنها نبودند؛ زیرا اگر تنها میبودند و مردم در عرصه نرم همراهی نمیکردند، قطعا طالبان موفق نمی شدند، بلکه این مردم مجاهد و مبارز مسلمان افغانستان بودند که در سطح مراکز فرهنگی و رسانه ای و مساجد و حسینیه ها و تمام مکان های دینی و مذهبی در برابر اشغال و امریکا قرار داشتند و این گونه بود که جبهه ضد امریکایی طالبان هم تقویت شد و امریکا در افغانستان شکست سنگینی خورد، نه فقط در افغانستان، بلکه آبروی امریکا در منطقه و دنیا رفت و امروز امریکا آن امریکای ده سال پیش نیست و غرب هم دیگر آن غرب بیست سال پیش نیست. امروز دیگر قدرت استعماری شیطانی کشورهای غربی، مثل ۴۰ یا ۴۵ سال پیش نیست، بلکه ضعیف شدند و این ضعف باعث شد که امریکاییها به دنبال جبران شکست باشند. امروز امریکا در این تقلاء است که بتواند چند صباح دیگر با هیبت ظاهری و ابهت شکننده، زندگی خود را سر کند.
امریکا و ناتو به دنبال توطئههای جدید
اینجاست که امریکایی ها با همکاری اعضا ناتو به دنبال طرح ها و توطئه های جدید برآمدند.
خب امریکا در دو عرصه کار جدی را روی دست گرفته است؛ یکی در میدان و دیگر در فضای تبلیغات.
در میدان هم به کاری مثل قرآن سوزی متوسل شدند و کار دیگری نمی توانند انجام دهند. امریکا در میدان دیگر نمی تواند در برابر کشورهای اسلامی قد علم کند، دیگر نمی تواند در افغانستان گام بگذارد و به طرف ایران، عراق، سوریه، یمن و لبنان و سایر کشورهای اسلامی نگاه چپ کند! امریکایی ها دیگر چنین جراتی ندارند، کشورهای غربی نیز دیگر چنین جراتی ندارند، لذا است که امروز به کارهای سبکی مثل سوزاندن قران رو آورده اند.
خوب طبیعی است که سوزاندن قرآن در یک کشور امن مثل سویدن یا دنمارک، آن هم با محاصره پولیس، حمایت دولت های غربی و رهبری امریکا، کار سختی نیست، گرچه این کار برای ما مسلمانان سنگین، خیلی ناراحت کننده و المناک است، اما دشمن این عمل ناجوان مردانه و ناشایست را انجام می دهد.
از این کار میدانی، امریکاییها و غربیها دو هدف را در دستور کار دارند؛
یک: تقویت روحیه طرفداران و نیروهای خودی تا بگویند که ببینید، این توان ماست و در برابر مقدسترین چیز مسلمانان اقدام میکنیم و آنان هم هیچ کاری از دستشان برنمیآید.
دو: توهین و تمسخر و تضعیف روحیه مسلمانان.
در نتیجه امریکاییها در تلاش اند از این حرکت وسیع تبلیغاتی و میدانی خودشان علیه ملتها و کشورهای اسلامی سوءاستفاده کنند و از طر فی دیگر، سعی میکنند این موضوع را در افکار و اذهان جهانی جا بیندازند که ما در افغانستان و عراق شکست نخوردیم! اصلا در منطقه شکست نخوردیم، بلکه این یک طرح و نقشه و برنامه بود که ۲۰ سال حکومت جمهوریت را داشته باشیم و وقتی تاریخ مصرف آن تمام شد، با یک تبانی با طالبان، حکومت را واگذار کردیم و طالبان هم، امریکایی است و جریانی نیست که با زور و با قدرت، حکومت را گرفته باشد. دشمن می خواهد این موضوع را در افکار و اذهان جهانی به خصوص منطقه و به ویژه مردم افغانستان القا بکند و جا بیندازد.
بازی نیروهای خودی در میدان دشمن امریکایی
جای تاسف این جاست که این توطئه امریکا جا میافتد و حتا نیروهای خودی در فضای مجازی و رسانهای داد و بی داد میکنند که حضور طالبان روی دیگر سکه جمهوریت است و طالبان هم مزدور و دستنشانده امریکا است!! حتا سوگند میخورند که چند وقت دیگر صبر کنید، اگر این طالبان، امریکایی نبود، باز هرچه میخواهید بگویید! متأسفانه این برخورد بازی کردن در میدان دشمن است، و تحت تاثیر تبلیغات دشمن است. کجایید آقایان نخبه حوزوی و دانشگاهی، چرا فریب خورده اید؟ همان طوری که در طول ۲۰ سال گذشته فریب خوردید و مزدوری مطلق امریکایی ها را کردید، علیه مردم افغانستان جنایت آفریدید و می خواستید افغانستان را وابسته مطلق به امریکا کنید، حال نیز یا ماموریت دارید چنین ذهنیتی را برای مردم بسازید، باز فریب خورده اید و یا عقده دارید که پست و مقام تان را از دست داده، مسیر درآمدهای نامشروع و حرکت های مافیایی از دست تان گرفته شده؟! لذا ناراحت هستید و بالاخره مجبورید این توطئه امریکا را جا بیندازید!
طالبان امریکایی نیستند، به شش دلیل!
ولی من معتقدم طالبان به هیچ وجه امریکایی نیستند؛ اگرچه همانطور که دیگرانی که طالبان را متهم به امریکایی بودن میکنند، آگاهی مطلق ندارند و عناصر پشت پرده نیستند، من هم نیستم و اطلاعات ندارم، اما بر اساس عقل و منطق می گویم که طالبان به چند دلیل امریکایی نیستند و نخواهند بود؛
ـ دلیل اول به حکم آیه نفی سبیل؛
همه مسئولین طالبان حتا فرماندهان ارشد، میانی و ریز، مولوی، مولانا، ملا و قاری هستند، حتما اینها معنی این آیه را می دانند؛ "وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً"؛ هرگز راه تسلط بر مسلمین از سوی کافران نیست. وقتی طالبان معنی این آیه را می دانند، آیا حاضراند در برابر قرآن و این آیه بایستند، جریانی که بیش از ۲۰ سال در عرصه حضور داشته، جنگ کردند و کشته دادند، باز حاضر اند نامسلمان از دنیا بروند، یا حتا کافر از دنیا بروند؟! به هیچ وجه این جریان، یک جریان اسلامی است و بر اساس دیدگاههای دینی خود برخواسته و مبارز کرده و هرگز حاضر نیست با وابستگی به امریکا یا حتی ارتباط با امریکا زمینه تسلط دوباره امریکا بر مردم افغانستان را فراهم کنند! بلکه طالبان می دانند در گذشته یک چنین حرکتی صورت گرفت و مزدوران دشمن میخواستند این سلطه را فراهم بکنند؛ روحانیت محافظه کار میخواهست این روند را تسهیل کند، دانشگاهیان مزدور میخواهستند این کار را بکنند، اما خدا نخواست و مردم مسلمان و مجاهد افغانستان نخواستند، در نهایت امریکا شکست خورد، پس چطور طالبان بیایند با امریکا و غرب وابستگی داشته باشند، البته تعامل مثبت و عزتمندانه مساله جداگانهای است.
ـ دلیل دوم: آیه نفی گرفتن دشمن به عنوان ولی و دوست از سوی مسلمانان
اینکه طالبان می دانند که دوست گرفتن دشمن و کافر ناروا است و عاقبت خوشی ندارد. خدای متعال در قرآن می فرماید: "مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ" اگر کسانی به دشمن تکیه بکنند و دشمن و کافر را دوست بگیرند، این دوستی چیست؟ این تکیه کردن به دوست مثل این است که بر خانه عنکبوت تکیه کند، خانهای سست. مگر طالبان معنی این آیه را نمیدانند، مگر از مبنای این آیه اطلاع ندارند؟! طبیعی است که طالبان هم بر اساس حکم قرآن به هیچ وجه بر دشمنان خدا تکیه نخواهند کرد، به هیچ وجه دست تکدیگری به سمت امریکا و غربیها دراز نخواهند کرد، چنانکه در طول این دو سال در موضع گیریهای مسئولین امارت اسلامی دیدم که چقدر در برابر غربیها عزتمندانه حرف زدند و موضع عزتمندانه گرفتند.
در روزهای اخیر هم موضع خیلی جالب در برابر غربیها و امریکا اتخاذ شده که باعث سرور و خوشحالی قلوب مومنین و مسلمانان خواهد بود. این دلیل دوم است که طالبان به هیچ وجه به امریکا و عوامل آن تکیه نخواهد کرد، زیرا بحث خدا، قرآن و شرعیت اسلامی مطرح است.
ـ دلیب سوم: حکم تاریخ است.
طالبان حتما مطالعه دارند که در طول تاریخ هرفرد و جریانی که به کفار تکیه کرده اند دررنهایت خوار و زبون و از گردونه اقتدار و عزت و عظمت حذف شده اند.
- دلیل چهارم مشهدات میدانی عصرماست.
طالبان چه آنهایی که میان سال اند و خود دیده اند و چه آنهایی که میان سال یا جوانند دیده و شنیده اند که شاه ایران به عنوان ژاندارم منطقه چه شد و یا نوکران شوروی چه روزگاری را سپری کردند و صدام کجا رفت و حسنی مبارک با چه روزگاری مواجه شد و یا اصولا همین حاکمیت جمهوریت و دست اندرکارانش به شمول اشرف غنی چه شدند و جرا با این همه بدبختی و نکبت مواجه شدند. مگر اینها وابسته نبودند و از پشتیبانی قاطع بسیاری از کشورهای کفر در راس آمریکا برخوردار نبودنر؟ چرا بودند اما وضعیت شان را می بینید که با چه افتضاح و رسوایی ی مواجه شدند
- دلیل پنجم جنگ بیست ساله طالبان با آمریکاست.
این بهترین دلیل برضد آمریکایی بودند طالبان است نه آمریکایی بودن آنها! طالبان ۲۰ سال در برابر امریکا جنگیدند، ۲۰ سال کشته دادند، صدها و هزاران نفرشان زندانهای قندهار، بگرام، کابل، مزار و سایر ولایات را تجربه کردند و شکنجههای هولناک را پشت سرگذاشتند، ده ها نفر و یا شاید بیشتر مسئولین این جریان در گوانتانامو اسیر بودند و تا بیش از ۱۶ سال بدترین شرایط گوانتانامو را تحمل کردند، آیا شما گمان میکنید که باز یک چنین جریانی روی خوش به امریکا نشان بدهد؟ آیا شما گمان میکنید یک چنین حرکت و جنبشی باز بیاید دست دوستی به سمت امریکا دراز بکند و به آنان تکیه بکند؟ خیر! هرگز یک چنین چیزی امکان ندارد! اگر یک کسی یک سیلی ناحق به من بزند؟ تا ابد فراموشم نمیشود، این چه گونه است که طالبان ۲۰ سال این همه جنایات و مشکلات را متحمل شدند، باز به همین راحتی فراموش کنند، و به همان دشمن تکیه کنند که دشمن حقیقی مردم افغانستان است. بحث راحت و کوچک نیست، طالبان می دانند که امریکایی ها و غربیها و در مجموع دشمن، هیچ گاه به مسلمانان رحم نداشته و دوستان خوبی نبوده اند.
ـ موضوع دیگر، روحیه مردم افغانستان است.
این دلیل ششم، دلیل محکمی است. وقتی طالبان آمدند و حکومت را گرفتند، علاقه دارند که این حکومت تداوم پیدا بکند، علاقه دارند سیستمی ایجاد کنند و این کشور را از بحران نجات بدهند و به ساحل نجات ببرند، علاقه دارند که حکومت دوامدار داشته باشند، و برای رسیدن به این هدف، بایستی مردم در کنار اینها باشد و شخصیتهای حقیقی و حقوقی حکومت طالبان، پایگاه های اجتماعی گسترده را تشکیل بدهند. این مردم روحیه ضد استکباری دارد، این مردم روحیه ضد استعمار و استثماری دارد و در برابر اشغال حساس است. امروز اگر مردمی که زیر سایه حاکمیت طالبان آرام هستند و میخواهند با این حکومت همکاری بکنند، احساس کنند که دست مسئولین این حکومت که در برابر آمریکا مبارزه کردند و خون دادند، به سوی آمریکا دراز است و باز افغانستان وابسته به امریکا و غربی ها می شود، از آنها رو برخواهند گرداند و دوباره در برابر حاکمیت قرار خواهند گرفت؛ لذا است که حاکمیت و دست اندرکاران امارت اسلامی این روحیه را درک می کنند!
لذا به این دلایل حاکمیت و دستاندرکاران طالبان، یک جریان امریکایی نیست.
وجود برخی مشکلات در مراسم عزاداری محرم، دلیل بر امریکایی بودن طالبان نیست!
حالا ممکن است که مشکلاتی در سطح مدیریت امارت اسلامی وجود داشته باشد، و ممکن است برخی از دستاندرکاران طالب معضلات و مشکلاتی برای این مردم بیافرینند، حتی در بحث محرم شنیدم که توهین هایی صورت گرفته، پرچم مردم از سر منازل، دکان ها و حسینیه ها پایین آورده شده، در بعضی از حسینیه ها اجازه ندادند مراسم و مجالس برگزار شود، بله، ماهم این برخورد را قبول نداریم. اگر ما بدانیم محدودیت هایی که امارت اسلامی در ماه محرم اعمال کرده، به خاطر تامین امنیت ایجاد نکرده است، بلکه غرض و مرض دیگری درکار است، ما هم مخالفت می کنیم، اما این ها دلیلی بر امریکایی بودن طالبان نمیشود!
چرا مردم ما، علما و شخصیت های ما فکر نمی کنند و سعی می کنند هر مسئله ای را با فرافکنی به سطح اجتماع بکشانند و روحیه و اذهان و افکار مردم را خراب کنند؟! اگر حرف دارید، تحلیل و خواسته دارید؟ بیایید بنشینید در داخل، شخصیت های امارت در خدمت شما است، با این ها صحبت کنید، تحلیل بکنید و خواسته تان را مطرح نمایید و پیگیر باشید، این چه لزومی دارد که از پشت منابر و تریبونها و دوربین های تلویزیونی در سطح مردم ذهنیت منفی و تنفر ایجاد کنید و تلاش نمایید بین مردم و حکومت فاصله ایجاد شود و مشکلات دیگری بر روحیه و روان مردم ایجاد نمایید؟! آیا ۴۵ سال جنگ بس نیست؟ آیا ۴۵ سال نابسامانی و مشکلات متعدد در سطح کشور بس نیست؟
آقایان بس است، جنگ دیگر بس است! به دنبال جنگ و تنفر و فراهمسازی زمینه تقابل مردم در برابر حکومت نباشید!! این زشت و گناه است، گناه نابخشودنی است، امروز روز این است که بایستی در افغانستان امنیت کامل برقرار شود، چنان که تا هنوز برقرار بوده است! بایستی در افغانستان رشد اقتصادی صورت بگیرد، اقتدار امنیتی و نظامی فراهم شود و مردم در سایه آرامش و رفاه زندگی بکنند! اینجاست که ما هر مسئله کوچک و بزرگ را بلافاصله به آمریکایی بودن طالبان نکشیم! بلافاصله نگوییم که طالبان روی دیگر سکه داعش است و امروز پرچم شان سفید بوده فردا سیاه می شود! این چه تحلیل، نگاه و ذهنیت است، که شما از راه دور به خورد مردم می دهید؟! کاشکی در افغانستان باشید، بلکه راحت در مشهد نشستید، گاها در تاجیکستان و در کشورهای دیگر زندگی تان را می کنید، تفریحات را می کنید، پول های باد آورده ای که از افغانستان دزدیدید، در خارج سرمایه گذاری کردید و زندگی راحت دارید! پس چرا نمی گذارید مردم مستضعف و فقیر و مظلوم افغانستان زندگی راحتی داشته باشند؟!
اینجاست که برادران و خواهران، زمان، زمان هوشیاری است. ما امروز یک حکومت در افغانستان داریم، نمی گویم هیچ مساله و مشکلاتی ندارد، نمی گویم که سیستم کامل هست! چرا!معضل دارد، مشکل دارد، مسئله دارد، اما بایستی بیاییم به عنوان اتباع و دلسوزان این کشور، اگر طرح و پیشنهادی داریم، به این حکومت ارائه کنیم، پیگیر باشیم، در راستای اصلاح ساختار حاکمیت و این سیستم کار بکنیم و دست به دست هم بدهیم تا از یک سو مقتدر شویم و از سوی دیگر، مردم ما آرام و آسایش داشته باشند!
راهکار چیست؟
اما ما با چه راهکاری می توانیم به این روند دست پیدا بکنیم، مهم ترین راهکار، راهکار فرهنگی است. ما بایستی در افغانستان با جدیت کارهای فکری و فرهنگی و رسانه ای سالم را روی دست بگیریم و مردم را آگاه کنیم، زیرا اگر مردم آگاه شدند، دشمنان خود را بیش از قبل خوب میشناسند و در برابر آن صف آرایی خواهند کرد، و تحت تاثیر توطئه های دشمن قرار نخواهند گرفت و در دام شبکه های استخباراتی دشمن گیر نخواهند آمد، بلکه مردم با بصیرت در صحنه خواهند بود و از طرفی از حاکمیت خود حمایت خواهند کرد.
البته با وصف اینکه در جهت اصلاح حاکمیت کار، اما از حاکمیت حمایت خواهند کرد، به خصوص در جهت رشد اقتصاد کار خواهند کرد، در جهت رشد فرهنگ، سیاست و امنیت تلاش خواهند نمود و اینگونه قوی و قدرتمند خواهند شد. ما در سایه مردمی فهیم و آگاه، حاکمیتی قدرتمند خواهیم داشت و در منطقه الگو خواهیم شد. سدههای مختلف است که ما در عرصه مبارزه قهرمان بودیم و در مقاطع مختلف، پرچم اسلام و مسلمین را در افغانستان بلند کردیم؛ ما گستره استعمار انگلیس را محدود کردیم، شوروی را شکست دادیم و مکتب کمونیزم را به زبالهدان تاریخ فرستادیم، امریکا را ذلیل کردیم و امروز هم می توانیم در برابر هر نوع توطئه دشمن مبارزه بکنیم، به شرط اینکه مردم افغانستان آگاه، هوشیار و فهیم باشند و هم در حوزه علوم اکادمیک دست برتر داشته باشند، هم در حوزه معارف دین تعهد داشته باشند و هم تخصص. تنها تخصص به درد ما نمی خورد، آدم های متخصص که تعهد نداشته باشند، جنایت می کنند. آدم های متعهد بدون تخصص بازهم به درد ما نمی خورد، بلکه باید هم متخصص باشند و هم متعهد. اینجاست که کار فرهنگی اهمیت پیدا می کند.
من به حکومت افغانستان پیشنهاد می کنم؛
ـ هم خودش در عرصه کارهای فرهنگی وارد شود و هم افراد و جریان هایی که در افغانستان در عرصه کار فرهنگی خدمت می کنند را جدا مورد حمایت خود قرار بدهد؛ هم از نظر مالی حمایت کند، هم از نظر سیاسی و معنوی، تا اینکه ما در عرصه مردم افغانستان کار کنیم و فرهنگ مردم را بالا ببریم.
ـ ما بایستی نهضت سواد آموزی را در افغانستان فراگیر کنیم و تمام فرزندان ما بایستی درس بخوانند، نباید بچه های ما از صنف هفت دنبال کار بروند، نباید دیپلم که گرفته شد، باز دنبال کار بروند. از سوی دیگر، نباید تنها به لیسانس اکتفا شود، نه فقط به فوق لیسانس اکتفا شود، باید سایر مدارج تحصیلی اکادمیک را پیش ببرند.
ـ ما باید معارف جوانان خود را از طریق تبلیغات در مساجد، حسینیه ها و محافل بالا ببریم. ما بایستی از این محیط ها و از این مراکز کمال بهره برداری را بکنیم و جوانان و نوجوانان خود را به معارف دین و معارف اسلامی مسلح بکنیم.
ـ ما باید در بحث فعالیت های رسانه ای هم کار بکنیم.
کار فرهنگی ما دارای این چهار مولفه است، ما باید این چهار مولفه را روی دست بگیریم و مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان از ۳۲ سال پیش تا حالا در همین عرصه فعال است، با یاد و نام خدا و با توسل به ائمه معصومین(ع) در همین عرصه کار کرده و موفق هم بوده، و تا جایی که امکانات دستش بود، تا هنوز ده ها هزار نیروی جوان را آموزش داده و وارد عرصه مبازات فرهنگی و فکری در داخل و خارج افغانستان کرده است. از این به بعد هم این عزم انشاءالله و تعالی وجود دارد و تمام همکاران ما در این مسیر فعالیت خواهند کرد.
بنابراین از امارت اسلامی و از تمام شخصیت های حقیقی و حقوقی می خواهیم که به خصوص از مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان که بیش از ۳۲ سال در صحنه بوده و امتحان های سختی را پشت سر گذاشته، حمایت کنند و دست همکاری سمت مرکز تبیان دراز نمایند و سایر مراکز و تشکلات فکری و فرهنگی بایستی مورد حمایت این مجموعه قرار بگیرد.
من بیش از این وقت عزیزان را نمی گیرم و تشکر و سپاس از همه شما، به خصوص نیروهای امنیتی عزیز که در راستای تامین امنیت به صورت گسترده در داخل مجلس و در بیرون حضور دارند. از عزیزان رسانه ای نیز که همواره مورد حمایت و تفقد این عزیزان بودیم و از همه دستاندرکاران برگزاری این جلسه به خصوص از جناب آقای رحمتی، آقایان فاضل پور و حسنی و بقیه دست اندرکاران دفتر مرکزی مرکز تبیان که به خوبی این جلسه را برگزار کردند، تشکر می کنم. از بانی این جلسه هم تشکر می کنم. برای شادی ارواح طیبه ائمه معصومین(ع) به خصوص حضرت امام حسین(ع) و یاران باوفایش، شهدا، صلحا و فقها و همه مومنین و مومنات، درگذشتهگان این جمع و شادی روح طیبه شهدای ترور به خصوص شهدای هفتم جدی مرکز تبیان و شهدای بیستم حوت سال ۱۴۰۱ دفتر مرکز تبیان در مزار شریف، رحم الله من قراء الفاتحه مع الاخلاص و صلوات.