تاریخ انتشار :جمعه ۲۸ دلو ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۴۰
کد مطلب : 265632
عامل تحمیل بحران و خونریزی در کشور کمونیست‌ها بودند/ اولویت مسئولان بلند بردن سطح فرهنگ مردم باشد/ جنایتکاران جنگی افشاء و به دادگاه کشانیده شوند!
رئیس عمومی مرکز فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی تبیان از کمونیست‌ها به عنوان عامل تحمیل بحران و خونریزی در کشور یاد کرده می‌گوید که بحران‌ها در کشور بعد از به وجود آمدن حکومت کمونیستی در افغانستان و تجاوز شوروی به کشور آغاز شده و تاکنون ادامه یافته است. او همچنین تاکید دارد که اولویت مسئولان برای حفظ ثبات و حاکمیت اقدام در راستای بلند بردن سطح فرهنگ و دانش مردم باشد.
خبرگزاری صدای افغان(آوا) ـ کابل: همزمان با سی‌وچهارمین سالروز خروج قشون سرخ از افغانستان، روز پنجشنبه (۲۷دلو) مراسم تجلیل از سوی بنیاد فرهنگی پیامبر اعظم (ص) با حضور ده‌ها تن از شخصیت‌های سیاسی، فرهنگی و اقشار جامعه در تالار نما رسانه‌ در غرب کابل برگزار شد.
حجت الاسلام و المسلمین سید عیسی حسینی مزاری، رئیس کُل مرکز فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی تبیان و خبرگزاری صدای افغان (آوا) در این مراسم با تسلیت‌گویی سالروز شهادت حضرت امام موسی کاظم (ع) و همچنین قدردانی از بنیاد فرهنگی پیامبر اعظم (ص) به خاطر برگزاری این جلسه گفت: «با به وجود آمدن حکومت کمونیستی در افغانستان و سپس تجاوز شوروی به کشور، قطعا مشکلات زیادی در افغانستان و مردم رو کرد و ما امروز هرچه بحران در افغانستان می‌بینیم ناشی از همین ام‌المصائب است».
آقای مزاری اضافه کرد که اگرچه در طول سال‌های گذشته و حتی حالا بعضی‌ها تلاش دارند، کمونیست‌ها را تطهیر کنند و نگاه مردم را نسبت به آنها عوض کنند؛ اما حقیقت امر این است که مشکلات در افغانستان به صورت عمیق و فراگیر از آنزمان شروع شد.
مزاری در ادامه افزود: «هرچند امریکایی‌ها نیز از اول نسبت به این تجاوز نقش داشتند و مطابق برخی اطلاعات محرک اصلی شوروی‌ها برای تجاوز به افغانستان امریکایی‌ها بودند تا بتوانند شوروی‌ها را در افغانستان گیر بیندازند و انتقام خود را از این ابر قدرت شرق بگیرند؛ اما عامل اصلی بحران در افغانستان و تحمیل جنگ و خونریزی بر مردم ما کمونیست‌های مزدور و وابسته و حامی شان –شوروی- بوده اند».
بر بنیاد گفته‌های آقای مزاری؛ بعد از کودتای هفت ثور و سپس حضور ارتش سرخ در افغانستان، جنگ و خونریزی ادامه پیدا کرد و تا سال گذشته به صورت جدی وجود داشت.
او تصریح کرد که در زمان حکومت کمونیست‌ها و حضور شوروی‌ها، مردم افغانستان نزدیک یک میلیون شهید و معلول دادند و بیش از ۵ میلیون نفر آواره شدند، همچنین حدود ۲۰ هزار نفر از نیروهای نظامی و امنیتی کمونیست‌ها کشته شدند و نیروهای شوروی نیز ۱۴ هزار نفر تلفات دادند. در کنار آن زیر ساخت‌های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی افغانستان تخریب شد.
آقای مزاری در ادامه گفت: « بعد از پیروزی جهاد هم شما در کابل شاهد جنگهای داخلی بودید که چه معضلات در سطح کشور تا سال ۸۰ وجود داشت و بعد از اینکه تجاوز دیگر شروع شد و غربی‌ها هجوم آوردند و در طول ۲۰ سال گذشته مردم افغانستان تاوان‌های بسیار سنگینی را پرداخت کردند و امریکایی‌ها هم بیش از ۱۷۰ هزار نفر را در کشور ما کشتند، صدها و هزاران آسیب اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دیگر را بر مردم کشور ما تحمیل کردند».
بر اساس گفته‌های این آگاه فرهنگی؛ بزرگترین آسیبی که امریکایی‌ها و در مجموع غربی‌ها برای ما تحمیل کردند، آسیب فکری و فرهنگی است که خانواده‌ها و بنیاد خانواده‌های ما را آسیب زد و ما مسلماً تا ده‌ها سال دیگر نمی توانیم این آسیب را جبران کنیم.
آقای مزاری در ادامه‎ی صحبت‌های خود گفت که یکی از آثار شوم و اثرگذار در سطح وسیع حضور کمونیست‌ها و شوروی‌ها در افغانستان جنگ‌ داخلی در سطح احزاب در زمان جهاد بود که به دو شکل ظهور و بروز کرد. شکل اول غیر عمدی بود که براساس برنامه صورت نگرفت، یا به خاطر کم تجربگی رهبران سازمان‌ها و مجموعه، یا به دلیل وجود ناسالم بسترهای اجتماعی، یا نفوذ عناصر دشمن در صفوف مجاهدین بود که این‌ها تلاش میکردند تضادها بین احزاب و سازمان‌ها را به وجود بیاورند و دلیل و علت دیگر هم دفاع بود که وقتی یک سازمان، تشکیلات، مجموعه یا فرد مورد تهاجم قرار می گرفتند، مجبور بودند دفاع کنند و منجر به جنگ داخلی می‌شد.
مزاری ادامه داد: «شکل دوم جنگ داخلی بر اساس یک استراتیژی و برنامه بود که بعضی افراد و حلقات با رهبری افراد خاص براساس یک استراتیژی و برنامه، جنگ داخلی را روی دست‌ گرفتند و با مطالعه کارکرد برخی حلقات و شخصیت‌ها دیده می‌شود که از روزی که اینها در صحنه جهاد وارد شدند، به جز جنگ داخلی، ترور و غارت کار دیگری نداشتند و تا هنوزهم یک چنین افرادی وجود دارند؛ چون کسانیکه برنامه و استراتیژی شان جنگ داخلی بود، قطعاٌ متوقف تنها در سطح جهاد نشد و بعد از پیروزی مجاهدین هم دست به جنگ داخلی داشتند و تا زمانیکه مسئولیت داشتند و در حکومت بودند، بازهم حرکت و رفتار شان تلاش در راستای ایجاد اختلاف، ترور مخالفین و خفه کردن رقبای شان بود و این آدم ها تا هنوز هم در این مسیر و استراتیژی هستند».
بر بنیاد گفته‌های آقای مزاری؛ با آنکه امروز افغانستان از یک ثبات و حاکمیت برخوردار شده است، بازهم این آدم‌ها آرام نیستند و تلاش دارند با استفاده از آدم‌هایی که ضعف فکری، فرهنگی و اقتصادی دارند و یا انسان‌های فریب خورده هستند، نا امنی ایجاد بکنند، با فرستادن پول، با فرستادن عناصر، با فرستادن امکانات و تسلیحات، باعث گرفتاری و جنجال در سطح‌کشور و مردم افغانستان می‌شوند.
او تاکید کرد که متاسفانه این روند، ناشی از تجاوز روس‌ها و حضور کمونیست‌ها و تلاش این‌ها در سطح مردم بود و این یک میراث نامیمون و نا مبارک بود که در افعانستان به جا ماند و این میراث نامیمون و نا مبارک تا حالا هم، عامل آزار مردم افغانستان است.
آقای مزاری در ادامه سخنان خود گفت که در دل این بحران ۴۳ ساله دو جهاد مقدس شکل گرفت. جهاد اول، جهاد چهارده ساله بود که مردم افغانستان با حضور در صحنه‌ها علیه عوامل کودتا و حامیان آن ها ایستادند و نقش بسیار جدی در افغانستان و منطقه ایفا کردند و باعث شکست کودتاگران و اخراج روسها و شوروی‌ها از افغانستان شدند و در سطح دنیا هم باعث شکست کمونیزم جهانی و شکستن دیوار برلین شد و افتخارات بسیار زیادی هم برای مردم افغانستان و هم برای جهان اسلام به وجود آورد و دنیای بشریت از این جهاد و مبارزه مستفید شد.
این آگاه سیاسی با بیان اینکه جهاد دیگر، جهاد‌ مقدس علیه آمریکایی‌ها بود اضافه کرد که بعد از اینکه تجاوز گسترده غربی‌ها متوجه افعانستان شد و افغانستان اشغال شد، در صحنه‌های مختلف و عرصه‌های گوناگون، جنگ علیه آمریکایی‌ها شروع شد.
بربنیاد گفته‌های او؛ «در جبهه سخت دوستان طالب ما، در کوه و بیابان سنگرهای نظامی گرفتند و‌ جنگ جدی را شروع کردند و در عرصه جنگ نرم اکثریت مردم افغانستان حضور داشتند، تمام علمای ما در عرصه جنگ‌نرم حضور داشتند، تمام مساجد ما مکان‌های جنگ نرم علیه امریکایی‌ها بود، تمام حسینیه‌های ما، تمام دانشگاه‌های ما، تمام مراکز و تشکلات حزبی و سازمانی ما، تمام مراکز آموزشی ما و در مجموع همه‌ای اجتماعات مردمی علیه آمریکا و علیه غرب شدند».
او تاکید کرد که اگر یک‌چنین‌ نهضت در سرتاسر افغانستان نمیبود، ممکن نبود، امریکا با این فضاحت شکست بخورد و برادران طالب ما تنها نگویند که ما بودیم که در سنگرها جنگیدیم و امریکا را شکست دادیم، چون در کنار آنان بقیه مردم حضور داشتند، بقیه تشکلات، بقیه علما، بقیه احزاب، بقیه سازمان‌ها همه حضور داشتند.
براساس گفته‌های مزاری؛ برادران طالب اگر در سنگرهای نظامی حضور داشتند، ما در سنگرهای غیر نظامی در صحنه بودیم و تاثیرات بسیار شگرفی این مجموعه‌ها و این مردم بر مسئله‌ای جنگ و تجاوز گذاشتند که در نهایت آمریکاییها شکست بسیار مفتضحانه خوردند.
مزاری در ادامه صحبت‌ها، با طرح این پُرسش که امروز سایه جنگ از سر افغانستان دور شده و افغانستان به ثبات نسبی رسیده است، چه ‌کار کنیم‌ که ثبات دائمی شود؟ صلح سرتاسری شود، افغانستان صاحب اختیار و عظمت بزرگ‌ در منطقه و دنیا شود؟ اضافه کرد که اول؛ ارتقای سطح دانش و فرهنگ جامعه است و ما باید به صورت وسیع و گسترده کار بکنیم، فرهنگ جامعه را بالا ببریم.
بر بنیاد گفته‌های آقای مزاری؛ این همه مشکلات که در افغانستان به وجود آمد، قتل، قتال و امثال اینها، ناشی از پایین بودن سطح فرهنگ جامعه است و اگر فرهنگ جامعه بالابرود منافع اسلامی، بیشتر درک میشود منافع ملی بیشتر رعایت می‌شود، میهن دوستی پدید می‌آید و ما به سمت ملت شدن حرکت خواهیم کرد.
او افزود که وقتی این‌ چهار مولفه در سطح مردم به وجود بیاید افعانستان با ثبات و مقتدر خواهد شد، بنابر این کار فرهنگی باید از اولویت مسئولان، نخبگان و عناصر دلسوز باشد و شود، در غیر این صورت ما مشکلات جدی خواهیم دید.
رئیس عمومی مرکز تبیان و خبرگزاری آوا اضافه کرد که دوم فاصله گرفتن از جنگ‌سالاران است که برای منافع دشمنان افغانستان و یا منافع شخصی و خانوادگی خودشان تلاش دارند تا در افغانستان ناامنی و ترور وجود داشته باشد.
وی تاکید کرد که مردم ما باید از چنین آدم‌ها فاصله بگیرند و اگر فاصله نگیرند، اول ما رسوایی دنیا خواهیم داشت و سپس با این آدم‌هایی که دست شان به خون آلوده است و جنگ داخلی را بر اساس یک استراتیژی و برنامه روی دست داشتند، در آخرت محشور خواهیم شد و دچار تحمل عذاب‌های مختلف و عذاب جاودان آخرتی خواهیم شد، چون این آدم‌ها تا هنوز هم توبه و استغفار نکردند و به جنگ‌ها و آدم کشی های خود افتخار میکنند.
 حسینی مزاری ادامه داد:
شکل دوم جنگ داخلی بر اساس یک استراتیژی بود، براساس یک برنامه بود، بعضی افراد و حلقات، البته نمی‌شود گفت در سطح احزاب یا حزب خاص، چون یک حزب چندین پایگاه و چندین نمایندگی‌در ولایات مختلف داشت، ممکن در یکی خوب و یا بد عمل می‌کردند، اما برخی حلقات با رهبری افراد خاص بر اساس یک استراتیژی و برنامه، جنگ داخلی را روی دست‌ گرفتند، شما اگر دوران جهاد و کارکرد برخی حلقات و شخصیت‌ها را مطالعه کنید می‌بینید از روزی که وارد شدند در صحنه جهاد، به جز جنگ داخلی، به جز کشتن مسلمان، به جز ترور، به جز غارت هیچ کار دیگری نداشتند، شما مطالعه کنید اسناد، مدارک و منابع زیادی در دنیا، در سطح افغانستان و در بستر وب و انترنت وجود دارد، مطالعه کنید ببیند، یک چنین افراد در افغانستان وجود دارند و تا هنوز هم وجود دارند. چون کسانی که برنامه و استراتیژی شان جنگ داخلی بود، قطعاٌ متوقف تنها در سطح جهاد نشد، بعد از پیروزی مجاهدین هم دست به جنگ داخلی داشتند، تا زمانیکه مسئولیت داشتند، در حکومت بودند، جایگاه داشتند بازهم حرکت شان و رفتار شان و رویه شان تلاش در راستای ایجاد اختلاف، تلاش در راستای ترور مخالفین، تلاش در راستای خفه کردن رقبای خود، بودند. شما حتماً در جریان هستید که در مناطق مختلف یک‌چنین حرکات، یک چنین مشکلات وجود داشته و این آدم ها تا هنوز هم در این مسیر هستند و تا هنوز هم این استراتیژی را دنبال می کنند و با آنکه امروز افغانستان از یک ثباتی برخوردار شده است، از یک حاکمیت برخوردار شده است، باز این آدم ها آرام نیستند، باز تلاش دارند که با استفاده از برخی آدم‌ها -این آدم‌ها هم یا ضعف فکری و  فرهنگی دارند، آگاهی پایینی دارند یا ضعف اقتصادی دارند، انسان‌های فریب خورده هستند که باز آله دست یک‌چنین آدم‌ها در سطح‌کشور میشوند و در گوشه و‌ کنار سعی دارند که نا امنی ایجاد بکنند با فرستادن پول، با فرستادن عناصر، با فرستادن امکانات و تسلیحات و باعث گرفتاری و جنجال در سطح‌کشور و مردم افغانستان می‌شوند.
متاسفانه این روند، ناشی از تجاوز روس‌ها و حضور کمونیست‌ها و تلاش این‌ها در سطح مردم بود و این یک میراث نامیمون و نا مبارک بود که در افعانستان به جاماند، این میراث نامیمون و نا مبارک تا حالا هم، عامل آزار مردم افغانستان است.
در دل این بحران، بحران ۴۳ ساله دوتا جهاد مقدس هم‌ شکل گرفت.
جهاد اول، جهاد چهارده ساله بود که مردم افغانستان با حضور در صحنه‌ها علیه عوامل کودتا و حامیان آن، حضور پیدا کردند و ایستادند و نقش بسیار جدی در افغانستان و منطقه ایفا کردند و باعث شکست کودتاگران و اخراج روسها و شوروی‌ها از افغانستان شدند و در سطح دنیا هم باعث شکست کمونیزم جهانی شد و شکستن دیوار برلین شد و افتخارات بسیار زیادی، هم برای مردم افغانستان به وجود آوردنو و هم برای جهان اسلام و دنیای بشریت اصلاٌ از این جهاد و مبارزه مستفید شدند.
جهاد دیگر، جهاد‌ مقدس علیه آمریکایی‌ها بود، بعد از اینکه تجاوز گسترده غربی‌ها متوجه افعانستان شد و افغانستان اشغال شد، شما متوجه بودید که در صحنه‌های مختلف و عرصه‌های گوناگون، جنگ علیه آمریکایی‌ها شروع شد، در جبهه سخت دوستان طالب ما، در کوه و بیابان سنگر نظامی گرفتند و‌ جنگ جدی شروع کردند و در عرصه جنگ نرم هم اکثریت مردم افغانستان حضور داشتند، تمام علمای ما در عرصه جنگ‌نرم حضور داشتند، تمام مساجد ما مکان‌های جنگ نرم علیه آمریکایی‌ها بود، تمام حسینیه‌های ما، تمام دانشگاه‌های ما، تمام مراکز و تشکلات حزبی و سازمانی ما، تمام مراکز آموزشی ما و در مجموع همه‌ای اجتماعات مردمی علیه آمریکا و علیه غرب شدند و الا اگر یک‌چنین‌ نهضت در سرتاسر افغانستان نمی بود، ممکن نبود غربی ها در راس آمریکا با این فضاحت شکست بخورند. من بارها در سخنرانی‌های مختلف گفتم، برادران طالب ما تنها نگویند که ما بودیم که در سنگرها جنگیدیم و امریکا را شکست دادیم، خیر! یک چنین چیزی حقیقت ندارد
شما بودید بله! اما در کنار شما بقیه مردم حضور داشتند، بقیه تشکلات، بقیه علما، بقیه احزاب، بقیه سازمان‌ها همه حضور داشتند، شما اگر در سنگرهای نظامی حضور داشتید، ما در سنگرهای غیر نظامی در صحنه بودیم و تاثیرات بسیار شگرفی این مجموعه‌ها و این مردم بر مسئله‌ای جنگ و تجاوز گذاشتند، در نهایت آمریکایی ها شکست‌ خوردند و شکست بسیار مفتضحانه خوردند و امروز است که سایه جنگ از سر افغانستان دور شده است، افغانستان به ثبات نسبی رسیده است، امروز ما آهسته آهسته احساس می‌کنیم‌ که مشکل جنگ ۴۳ ساله دیگر در سطح افغانستان و‌جود ندارد، اگر چه برخی در کشورهای خارجی نشستند و صحبت‌ها و تبلیغات مسموم راه می‌اندازند که گویا چنان و چنین‌ می‌کنند، نه آقا هیچ اتفاقی نخواهد افتاد به شرط اینکه امارت اسلامی و دوستان طالب ما و کسانی که مسئولیت در کشور دارند، حواس شان جمع باشد، درست عمل کنند، دل جامعه و ملت را بگیرند و بر قلوب مردم حاکمیت کنند، نه فقط بر اجسام و جسم‌ها و بدن های مردم، در غیر این صورت ممکن است اتفاقات ناگوار بیفتد.
حالا این ثبات به وجود آمده است، خوب چی‌کار کنیم‌ که ثبات دائمی شود؟ صلح سرتاسری شود؟ افغانستان صاحب اختیار و عظمت بزرگ‌ در منطقه و دنیا شود؟
چند تا نکته را من اشاره می‌کنم آخر سخن‌ام هست.
اولین کار که برای برقراری صلح و ثبات، داشتن حکومت مقتدر، کشور بزرگ، ساخته شده و آباد و مقتدر لازم است؛ ارتقای سطح دانش و فرهنگ جامعه است، ما بایستی به صورت وسیع و گسترده کار بکنیم، فرهنگ جامعه را بالا ببریم، این همه مشکلاتی که در افغانستان به وجود آمد، قتل، قتال و امثال اینها، ناشی از پایین بودن سطح فرهنگ جامعه است، به هرحال، مشکلات گاه و بیگاه به وجود می‌آید، اگر فرهنگ جامعه بالابرود؛ منافع اسلامی، بیشتر درک می شود، منافع ملی بیشتر رعایت می‌گردد، میهن دوستی پدید می‌آید و ما به سمت ملت شدن حرکت خواهیم کرد، وقتی این‌ چهار مولفه در سطح مردم به وجود بیاید معلوم است، افغانستان با ثبات و مقتدر خواهد شد، بنابراین برادران کار فرهنگی بایستی از اولویت مسئولان، نخبگان و عناصر دلسوز باشد و شود، در غیر این صورت ما مشکلات جدی خواهیم دید.
دوم؛ فاصله گرفتن از جنگ‌سالاران که منافع محور دشمنان افغانستان اند، جنگ سالاران که وابسته به دشمن بودند یا جنگ سالارانی که بر اساس منافع شخصی و خانوادگی خود شان تلاش دارند تا در افغانستان ناامنی و ترور و خانواده‌ داغدار وجود داشته باشد، مردم ما بایستی از چنین آدم‌هایی فاصله بگیرند.
برادران! اگر از چنین انسان‌هایی فاصله نگیریم، اول ما رسوایی در دنیا خواهیم داشت و سپس با این آدم‌ها در آخرت محشور خواهیم شد، آدم‌هایی که دست شان به خون آلوده است، آدم هایی که‌ جنگ داخلی را بر اساس یک استراتیژی و برنامه روی دست داشتند، تا هنوز هم توبه و استغفار نکردند، تا هنوز هم افتخار می‌کنند که ما فلان دستاورد را داشتیم، به جنگ‌های خود افتخار می‌کنند، به آدم کشی های خود افتخار می کنند، همچنان از گرده مردم تسمه می‌کشند، ما بایستی از این‌ مردم فاصله بگیریم و اگر فاصله نگیریم‌ ما باید آماده رسوایی در دنیا، تحمل عذاب‌های مختلف و عذاب جاودان آخرتی باشیم.
سوم؛ ما بایستی جنایات این جنایت‌کاران جنگی را با جرئت و شهامت افشا کنیم، چرا ماساکت نشستیم؟ چرا کسانی که از جنایات این آدم ها اطلاع دارند دست به کار نمی شوند؟ رسانه‌ها، اهالی مطبوعات باید چهره این شخصیت‌ها و افرادی که چون زالو از خون مردم می‌مکند و استفاده می کنند را افشا کنند، مردم، به خصوص نسل جدید ما این شخصیت‌های خونریز جنایت کار را بشناسند.
چهارم؛ به دادگاه کشاندن این جنایت کاران جنگی است. برادران! تا زمانیکه در افغانستان جنایت کاران جنگی به دادگاه کشیده نشوند، تا زمانیکه نسل کنونی ما چهره این خناسان وزالو صفتان را نشاسند و دست از این ها بر ندارند، تا جایگاه اینها در جامعه محدود نشود، باور کنید که افغانستان روی خوش را نخواهد دید، افغانستان روی ثبات و حاکمیت مطلوب و اقتدار همه جانبه را نخواهد دید، اینکه ۴۳ سال بحران را دیدیم، چندین ۴۳ سال دیگر هم این بحران را باید تحمل کنیم و میلیون‌ها تلفات دیگر بایستی بدهیم.
 با پوزش که وقت‌ کم بود، من‌ مطالب خیلی جدیدی در رابطه با، به خصوص جنگ‌های داخلی داشتم و می‌خواستم که چهره‌های که بر اساس استراتیژی، جنگ داخلی را روی دست‌ گرفتند، بهترین شخصیت‌ها و ستاره‌های جهاد ما را به دل خاک و قبرستان فرستادند، اینجا باید به معرفی می‌گرفتم، باشد ان‌شاءالله به فرصت دیگر.
و سلام علیکم و رحمت الله و برکاته!
https://avapress.net/vdcbfsb55rhb00p.uiur.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما