خبرگزاری صدای افغان(آوا) ـ هرات: همزمان با فرارسیدن 26 دلو سالروز خروج قشون سرخ شوروی سابق از کشور، گفتمان نخبگانی از سوی دفتر نمایندگی خبرگزاری آوا در هرات، با حضور دانشجویان و کارشناسان در سالن همایش های این خبرگزاری برگزار گردید.
در این نشست، سید باقر موسوی، استاد دانشگاه در هرات، طی سخنانی در رابطه با ایدئولوژی تجاوز ارتش سرخ شوروی به کشور اسلامی افغانستان بیان کرد: "طوری که در حال حاضر نیروهای آمریکایی در افغانستان به دنبال خروج آبرومندانه از افغانستان هستند، شوروی سابق نیز به دنبال خروجی آبرومندانه از این کشور بود، چرا که در این مدت تلفات سنگین جانی و مالی هنگفتی را متحمل شده بود، پس وزرای خارجه افغانستان، پاکستان، روسیه و آمریکا برای خروج محترمانه شوروی در جستجوی راهحلی بودند، در ژنو گردهم آمده و موافقت نامه ژنو را به امضا رساندند".
به گفته وی، ادامه حکومت داکتر نجیبالله، عدم همکاری مجاهدین از سوی پاکستان و آمریکا و همچنین تقسیم اوقات خروج مرحله ای سربازان شوروی از افغانستان در این موافقت نامه مطرح شد.
استاد موسوی در ادامه افزود: شوروی سابق از دوران گذشته آرزوی رسیدن به آبهای گرم را داشت، اما پس از این که اتحاد جماهیر شوروی با تفکر کمونیستی شکل گرفت، دیگر ایدئولوژی رسیدن به آبهای گرم برایشان مطرح نبود، بلکه ترویج تفکر کمونیستی مهم بود و میخواستند تفکر خود را در کشورهای منطقه و جهان گسترش بدهند که در ابتدا در بدنه حکومت افغانستان نفوذ نموده و احزاب کمونیستی خلق و پرچم را راهاندازی کردند.
به گفته وی، این احزاب موفق شد تا نظام جمهوریتی را که توسط سردار داوود خان ایجاد شده بود، برانداخته و جمهوری دموکراتیک خلق را با افکار و اندیشه مد نظر خود به میان بیاورند؛ که منجر به حضور 9 ساله اتحاد جماهیر شوروی و 14 سال حکومت کمونیستی حزب خلق و پرچم در افغانستان شد.
این استاد دانشگاه علاوه کرد: برخی از مورخین انقلاب مردم افغانستان در برابر شوروی را معجزه قرن بیستم میدانند و مردم افغانستان به دلیل دین باوری و ادای فریضه دینی خود که همانا جهاد در مقابل استکبار میباشد، قیام کردند.
وی با اشاره به نقش شهید علامه بلخی در جریانات ضد دینی و ضد کمونیستی در کشور بیان کرد: "هرچند در سال 1347 شمسی و قبل از حضور فیزیکی شوروی در افغانستان، علامه بلخی به شهادت رسید، اما ایشان در طول حیاتشان در مورد حرکتهای ضد کمونیستی را که در زمان حکومت ظاهر شاه در کشور در حال شکلگیری بود، بیدارگری میکرد".
استاد موسوی با بیان اینکه بیگانه، بیگانه است، تاکید کرد: "شوروی با خروج خود از افغانستان فقط لباسی را که بر تن داشت، عوض کرد و برای رسیدن به اهداف خود با چهرهای دیگر وارد افغانستان شد؛ طوری که در گذشته با شعار کمونیزم و بار دیگر با شعار امپریالیزم وارد افعانستان شدند".
وی افزود: آمریکا به دلیل شکستی که در ویتنام متحمل شد، مردم افغانستان را به واسطه پاکستان و عربستان سعودی در برابر شوروی اکمال و تجهیز کرد تا در برابر آنها قیام کنند.
این استاد دانشگاه در ادامه تاکید کرد: در افغانستان مجاهد مردان و بزرگانی نیز در عرصه جهاد و مقاومت افغانستان حضور داشتند و به شهادت رسیدند، اما عدهای از آنان جنگسالارانی بودند که با لباس مبدل و دستور گرفتن از بیگانگان، جنگ و استعمار جدیدی را در کشور به میان آوردند.
وی علاوه کرد که شکست شوروی و خروج آنها از افغانستان سبب ایجاد روحیه استقلال طلبی در میان دیگر کشورهای تحت استعمار شوروی گردید که آنها نیز به استقلال رسیدند.
به گفته استاد موسوی، کشته، معلول و معیوبیت میلیون ها انسان، مهاجرت بیش از 5 میلیون تن به کشورهای همسایه و جهان، از بین رفتن تاسیسات عام المنفعه، از بین رفتن بسیاری از دانشمندان، شخصیت های مطرح، جنگ های داخلی و مداخله کشورهای بیگانه از جمله تبعات تجاوز شوروی به افغانستان بود.
راز ماندگاری یک انقلاب و ناکامی انقلابی دیگر
از سوی دیگر، تقی پویا، فارغ التحصیل از رشته تاریخ دانشگاه هرات در رابطه با علل و عوامل قیام مردم افغانستان در برابر قشون سرخ شوروی بیان کرد: "با توجه به جنگ ها و انقلاب های مردم افغانستان در برابر انگلستان، شوروی و آمریکا، این روحیه بیگانهستیزی مردم این سرزمین را نشان میدهد که مخالف تسلط بیگانگان بر ملت و کشور خود هستند".
وی در ادامه علاوه کرد: در تضاد و تقابل قرار داشتن ایدئولوژی کمونیستی و اسلامی با یکدیگر و ظلم و ستمهای بیحد و اندازهای که دستنشاندههای شوروی در حق ملت افغانستان روا داشتند، از دیگر عوامل قیام ملت افغانستان در برابر شوروی بود، اما متاسفانه پیامدهای این قیام که به بیراهه کشانیده شد، بیش از آبادانی، ویرانگری به میان آورد.
پویا در مقایسهای میان انقلابهای صورت گرفته در دو کشور ایران و افغانستان و علت پایدار ماندن این قیام در ایران و ناکام شدن قیام مجاهدین در افغانستان خاطرنشان ساخت: "قیام مردم ایران تحت یک سازمان و رهبری شخصی واحد قرار داشت و یک شخص و یک سازمان فکری از عالمان دینی در راس صدور دستورالعملها قرار داشت، اما در افغانستان هر یک از مجاهدین منبع صدور دستورالعملها بودند و اختلاف سلیقهها سبب به میان آمدن نزاعها و رقابتهای ناسالم درونی بین مجاهدین گردید".
به گفته وی، اختلاف میان اقوام، جنگهای گروهی و مذهبی، تامین هر یک از گروهها توسط کشورهای مختلفالمنافع در افغانستان، حضور نرم کشورهایی چون آمریکا، حس قدرتطلبی، بازیچه و وسیله قرار گرفتن مجاهدین از عوامل اصلی به ثمر نرسیدن این انقلاب بود.