اشاره: انتخابات ریاست جمهوری افغانستان پس از اما و اگرهای فراوانی که در پی تحولات مرتبط با روند صلح ایجاد شد، سرانجام قرار است به تاریخ ۶ میزان سال جاری برگزار شود.
خبرگزاری آوا طی سلسله مطالب اختصاصی، بهمنظور ارائه تصویری روشنتر از سوابق و کارنامههای گذشته و برنامههای آینده نامزدها، سعی میکند ضمن ترغیب مردم به مشارکت در انتخابات، به آنها در انتخاب دقیق، آگاهانه و مسؤولانه نامزد مورد نظرشان کمک کند.
آنچه در ادامه میآید نخستین بخش از این مطالب است که بهطور پیوسته تا روز برگزاری انتخابات، منتشر خواهد شد.
محمدشهاب حکیمی با شعار "قانونیت و رفاه" به عنوان نامزد انتخابات ریاستجمهوری افغانستان ثبت نام کرد.
او چند سال به عنوان رئیس مؤسسه ماینروبی در افغانستان فعالیت کرده است.
آقای حکیمی، عبدالعلی سرابی را معاون اول و نورالحبیب حصیر را به عنوان معاون دوم خود معرفی کرده است.
محمدشهاب حکیمی، دوره لیسانس را در دانشکده زراعت دانشگاه کابل به پايان برده و سند ماستری اش را در رشتۀ مدیریت از دانشگاه امريکایی (PSU) در اسلام آباد پاکستان به دست آورده است.
او همچنین به عنوان رییس نهضت افغان های مبارز علیه ماین و استاد دانشکده زراعت دانشگاه کابل ايفاى وظيفه کرده است.
با این حساب، آقای حکیمی، چهره ای شاخص و شناخته در عرصه انتخابات ریاست جمهوری محسوب نمی شود و به همین دلیل، این قاعده که شاید به امید دست یافتن به نام و نشان و شاید هم رسیدن به نان و نوا، از حق مدنی اش برای شرکت در انتخابات، بهره گرفته است، در مورد او هم صادق باشد.
آنگونه که از زندگی و کارنامه آقای حکیمی برمی آید، او حتی فعالیت جدی سیاسی هم نداشته و به همین دلیل همانند برخی دیگر از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، برای ورود به عرصه سیاست، نخستین گام را با بزرگترین گام آغاز کرده است، و این شیوه ای غلط و ناکارآمد در کار سیاسی است.
البته آقای حکیمی این فرصت را خواهد داشت که با استفاده از تریبون ها و امکاناتی که به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری، در اختیارش قرار می گیرد، طرح ها و برنامه هایی را ارائه کند که در آینده بتوان از او به عنوان یکی از رهبران سیاسی صاحب سبک و دارای اسلوب و مرام و هدف و برنامه، نام برد. این انتظار البته تا حدود زیادی خوش بینانه است؛ زیرا آقای حکیمی حتی در روز ثبت نام در انتخابات هم رؤوس مواضع، برنامه ها و سیاست هایش را اعلام نکرده، یا دست کم حتی اگر اعلام کرده باشد، مورد توجه رسانه ها قرار نگرفته است، و این هرگز خبر خوبی برای کسی که تازه می خواهد وارد وادی سیاست شود، نیست.
نکته دیگر این است که آقای حکیمی به عنوان یک چهره فعال در عرصه ماین روبی، تصمیم گرفته است وارد زمین سیاست شود. ماین روبی، یک کنش سیاسی محسوب نمی شود و فعالیتی انسان دوستانه در راستای مبارزه با عوارض ناشی از سال ها جنگ و خشونت، شمرده می شود. ممکن است آقای حکیمی در این زمینه، کارنامه درخشان و قابل دفاعی داشته باشد؛ زیرا می دانیم که ماین روبی و مبارزه با آثار و عوارض ماین های به جا مانده از ده ها سال جنگ که هنوز هم از مردم افغانستان، بی رحمانه قربانی می گیرد و به نحوی برای قربانیان ماین، نوعی ادامه جنگ به حساب می آید، هرگز کار ساده ای نیست، و ماین روبان به عنوان مجموعه ای فداکار، بی ادعا و اغلب گمنام، همواره قابل تحسین و ستایش هستند؛ اما آقای حکیمی تصمیم گرفته است تا با دست کشیدن از ماین روبی، شاید به منظور رهایی از گمنامی و رسیدن به اشتهار و اعتبار اجتماعی، سیاسی و رسانه ای، وارد سیاست شود؛ اما به او و همه کسانی که چنین هدفی در سر دارند، باید گفت که زمین سیاست هم به میدانی انباشته از ماین، شباهت دارد؛ زمینی که جنگیدن در آن، همانند ماین روبی از سرزمین های وسیع زیر کاشت ماین در افغانستانِ پس از جنگ، هرگز آسان نیست؛ به ویژه برای کسانی مانند محمدشهاب حکیمی که هیچ تجربه و تبحری در زمینه کار سیاسی ندارند و تازه می خواهند در این حوزه، بخت خود را آزمون کنند.
مبارزه در میدان ماین سیاست افغانستان البته هیچ شباهتی به مبارزه با ماین در زمین های انباشته از این کشتزار مرگبار به عنوان یک ماینروب ندارد. سیاست در افغانستان، نیازمند پشتوانه هایی قدرتمندتری به جز داشتن یک نیت خیرخواهانه یا اراده ای شهرت طلبانه است. در افغانستان برای سیاست کردن یا باید از سوی یکی از قدرت های خارجی دارای منافع استراتژيک، مهر تأیید دریافت کرد و نسبت به باندهای نیرومند مافیا و مواد مخدر و اقتصاد جنگی و... آگاهانه، مماشات کرد، و یا باید به اندازه ای قدرت و محبوبیت و شهرت و وجهه فراگیر اجتماعی و سیاسی داشت که به کمک آنها به سادگی قربانی گرگ های هار مافیا و مواد مخدر و سلطه خارجی نشد.
با توجه به این مسایل، آقای حکیمی باید به اندازه ای آمادگی و اراده آهنین و عزم پولادین داشته باشد که به عنوان یک فعال ماین روبی، در زمین آکنده از ماین سیاست و قدرت در افغانستان، قربانی ماین های مافیا و مواد مخدر و اقتصاد جنگی و سیطره قدرت های خارجی نشود و به آنچه خود ذیل عنوان «قانونیت و رفاه» مطرح کرده، تا پایان وفادار بماند.
خبرگزاری آوا طی سلسله مطالب اختصاصی، بهمنظور ارائه تصویری روشنتر از سوابق و کارنامههای گذشته و برنامههای آینده نامزدها، سعی میکند ضمن ترغیب مردم به مشارکت در انتخابات، به آنها در انتخاب دقیق، آگاهانه و مسؤولانه نامزد مورد نظرشان کمک کند.
آنچه در ادامه میآید نخستین بخش از این مطالب است که بهطور پیوسته تا روز برگزاری انتخابات، منتشر خواهد شد.
محمدشهاب حکیمی با شعار "قانونیت و رفاه" به عنوان نامزد انتخابات ریاستجمهوری افغانستان ثبت نام کرد.
او چند سال به عنوان رئیس مؤسسه ماینروبی در افغانستان فعالیت کرده است.
آقای حکیمی، عبدالعلی سرابی را معاون اول و نورالحبیب حصیر را به عنوان معاون دوم خود معرفی کرده است.
محمدشهاب حکیمی، دوره لیسانس را در دانشکده زراعت دانشگاه کابل به پايان برده و سند ماستری اش را در رشتۀ مدیریت از دانشگاه امريکایی (PSU) در اسلام آباد پاکستان به دست آورده است.
او همچنین به عنوان رییس نهضت افغان های مبارز علیه ماین و استاد دانشکده زراعت دانشگاه کابل ايفاى وظيفه کرده است.
با این حساب، آقای حکیمی، چهره ای شاخص و شناخته در عرصه انتخابات ریاست جمهوری محسوب نمی شود و به همین دلیل، این قاعده که شاید به امید دست یافتن به نام و نشان و شاید هم رسیدن به نان و نوا، از حق مدنی اش برای شرکت در انتخابات، بهره گرفته است، در مورد او هم صادق باشد.
آنگونه که از زندگی و کارنامه آقای حکیمی برمی آید، او حتی فعالیت جدی سیاسی هم نداشته و به همین دلیل همانند برخی دیگر از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، برای ورود به عرصه سیاست، نخستین گام را با بزرگترین گام آغاز کرده است، و این شیوه ای غلط و ناکارآمد در کار سیاسی است.
البته آقای حکیمی این فرصت را خواهد داشت که با استفاده از تریبون ها و امکاناتی که به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری، در اختیارش قرار می گیرد، طرح ها و برنامه هایی را ارائه کند که در آینده بتوان از او به عنوان یکی از رهبران سیاسی صاحب سبک و دارای اسلوب و مرام و هدف و برنامه، نام برد. این انتظار البته تا حدود زیادی خوش بینانه است؛ زیرا آقای حکیمی حتی در روز ثبت نام در انتخابات هم رؤوس مواضع، برنامه ها و سیاست هایش را اعلام نکرده، یا دست کم حتی اگر اعلام کرده باشد، مورد توجه رسانه ها قرار نگرفته است، و این هرگز خبر خوبی برای کسی که تازه می خواهد وارد وادی سیاست شود، نیست.
نکته دیگر این است که آقای حکیمی به عنوان یک چهره فعال در عرصه ماین روبی، تصمیم گرفته است وارد زمین سیاست شود. ماین روبی، یک کنش سیاسی محسوب نمی شود و فعالیتی انسان دوستانه در راستای مبارزه با عوارض ناشی از سال ها جنگ و خشونت، شمرده می شود. ممکن است آقای حکیمی در این زمینه، کارنامه درخشان و قابل دفاعی داشته باشد؛ زیرا می دانیم که ماین روبی و مبارزه با آثار و عوارض ماین های به جا مانده از ده ها سال جنگ که هنوز هم از مردم افغانستان، بی رحمانه قربانی می گیرد و به نحوی برای قربانیان ماین، نوعی ادامه جنگ به حساب می آید، هرگز کار ساده ای نیست، و ماین روبان به عنوان مجموعه ای فداکار، بی ادعا و اغلب گمنام، همواره قابل تحسین و ستایش هستند؛ اما آقای حکیمی تصمیم گرفته است تا با دست کشیدن از ماین روبی، شاید به منظور رهایی از گمنامی و رسیدن به اشتهار و اعتبار اجتماعی، سیاسی و رسانه ای، وارد سیاست شود؛ اما به او و همه کسانی که چنین هدفی در سر دارند، باید گفت که زمین سیاست هم به میدانی انباشته از ماین، شباهت دارد؛ زمینی که جنگیدن در آن، همانند ماین روبی از سرزمین های وسیع زیر کاشت ماین در افغانستانِ پس از جنگ، هرگز آسان نیست؛ به ویژه برای کسانی مانند محمدشهاب حکیمی که هیچ تجربه و تبحری در زمینه کار سیاسی ندارند و تازه می خواهند در این حوزه، بخت خود را آزمون کنند.
مبارزه در میدان ماین سیاست افغانستان البته هیچ شباهتی به مبارزه با ماین در زمین های انباشته از این کشتزار مرگبار به عنوان یک ماینروب ندارد. سیاست در افغانستان، نیازمند پشتوانه هایی قدرتمندتری به جز داشتن یک نیت خیرخواهانه یا اراده ای شهرت طلبانه است. در افغانستان برای سیاست کردن یا باید از سوی یکی از قدرت های خارجی دارای منافع استراتژيک، مهر تأیید دریافت کرد و نسبت به باندهای نیرومند مافیا و مواد مخدر و اقتصاد جنگی و... آگاهانه، مماشات کرد، و یا باید به اندازه ای قدرت و محبوبیت و شهرت و وجهه فراگیر اجتماعی و سیاسی داشت که به کمک آنها به سادگی قربانی گرگ های هار مافیا و مواد مخدر و سلطه خارجی نشد.
با توجه به این مسایل، آقای حکیمی باید به اندازه ای آمادگی و اراده آهنین و عزم پولادین داشته باشد که به عنوان یک فعال ماین روبی، در زمین آکنده از ماین سیاست و قدرت در افغانستان، قربانی ماین های مافیا و مواد مخدر و اقتصاد جنگی و سیطره قدرت های خارجی نشود و به آنچه خود ذیل عنوان «قانونیت و رفاه» مطرح کرده، تا پایان وفادار بماند.