اشاره: انتخابات ریاست جمهوری افغانستان پس از اما و اگرهای فراوانی که در پی تحولات مرتبط با روند صلح ایجاد شد، سرانجام قرار است به تاریخ ۶ میزان سال جاری برگزار شود.
خبرگزاری آوا طی سلسله مطالب اختصاصی، بهمنظور ارائه تصویری روشنتر از سوابق و کارنامههای گذشته و برنامههای آینده نامزدها، سعی میکند ضمن ترغیب مردم به مشارکت در انتخابات، به آنها در انتخاب دقیق، آگاهانه و مسؤولانه نامزد مورد نظرشان کمک کند.
آنچه در ادامه میآید نخستین بخش از این مطالب است که بهطور پیوسته تا روز برگزاری انتخابات، منتشر خواهد شد.
از مجموع ۱۸ نفری که در ابتدا برای شرکت در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری، ثبت نام کردهبودند، اکنون ۱۵ نفر باقی ماندهاند.
اشرف غنی؛ رییس جمهوری کنونی هم از نامزدهای انتخابات پیش رو است.
آقای غنی که با شعار "دولتساز" نامزد انتخابات شد، هنگام ثبت نام گفت که "عزت و آینده ما در یک دولت قوی است نه یک ساختار ضعیف و گسسته".
آقای غنی، امرالله صالح را به عنوان معاون اول و سرور دانش را معاون دوم خود معرفی کرد. او در گذشته از نزدیکان احمدشاه مسعود بوده و تاجیکتبار است و آقای دانش، از اعضای حزب وحدت اسلامی و از قومیت هزاره است.
آقای غنی را همچنین محمدیوسف غضنفر؛ از بازرگانان ازبکتبار افغانستان همراهی میکند.
آقای غنی گفت به این دلیل دوباره نامزد انتخابات میشود که میخواهد کار ناتمام خود را تمام کند.
نامزدی رییس جمهور غنی در انتخابات آینده ریاست جمهوری، صرف نظر از اینکه با توجه به کارنامه بحث برانگیز حکومت وحدت ملی، آیا او اساسا کار ناتمام قابل اعتنایی دارد که نیازمند حضور مجددش برای پنج سال دیگر در ارگ ریاست جمهوری باشد یاخیر، کاملا قابل پیش بینی بود.
تیمی که آقای غنی در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری، معرفی کرده، از معدود تیم های قدرتمند این دوره محسوب می شود؛ اگرچه ثبت نام او در آخرین روزهای مهلت قانونی ثبت نام داوطب ها، نشان داد که او برای تشکیل این ترکیب دشواری های سنگینی داشته و مدت ها برای تعیین معاون اول، مشغول چانه زنی بوده است.
آقای غنی، شاید نخستین کسی بود که از آمادگی اش برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری خبر داد؛ یعنی ماه ها قبل از آغاز ثبت نام نامزدها و شکل گیری تیم ها و تکت های انتخاباتی. او همچنین ماه ها قبل – ظاهرا در جریان سفرش به ولایت محروم دایکندی- اعلام کرده بود که سرور دانش؛ معاون دوم کنونی او بار دیگر به عنوان معاون دوم در کنار او در انتخابات آینده ریاست جمهوری حضور خواهد داشت.
این بدان معنا بود که رییس جمهور غنی، برخلاف جنرال دوستم؛ معاون اولاش، از کار با سرور دانش، راضی است و او را همسو با اهداف و برنامه ها و طرز فکرش برای مدیریت و دولت داری یافته است.
سرور دانش، شیعهمذهب، هزارهتبار و از اعضای حزب وحدت اسلامی به رهبری کریم خلیلی محسوب می شود. او دانش آموخته حوزه و دانشگاه در جمهوری اسلامی ایران است و از نویسندگان قانون اساسی کنونی به حساب می آید.
آقای دانش، اهل ولایت محروم دایکندی در مرکز افغانستان است؛ همان ولایتی که علیرغم حضور سرور دانش به عنوان دومین فرد قدرتمند افغانستان در ارگ ریاست جمهوری، هنوز هم به دلیل سرک های خاکی، مسیرهای صعب العبور، مکتب های بی ساختمان، فقر توانفرسا و محرومیت فراگیر در افغانستان، زبانزد است؛ اما آقای غنی در جریان سفر چندی پیش خود به دایکندی، به مردم آن ولایت قول داد که «زندان جغرافیایی» مناطق مرکزی را خواهد شکست؛ قولی که معلوم نیست پس از انتخابات هم در خاطر رییس جمهوری و معاون دوم او خواهد ماند یا نه همانند قول های قبلی، فراموش خواهد شد.
سرور دانش، سوگیری ایدئولوژيک خاصی ندارد، از تنش های قومی شایع در افغانستان، آگاهانه حذر می کند، عنصری محافظه کار، حسابگر و مصلحت اندیش است و موضعی نمی گیرد که ارکان سیاست نظام و ارگ قدرت را بلرزاند و خلاف میل رییس جمهور سختگیری مانند اشرف غنی باشد. ضمن آنکه او از دانش حقوقی بالایی برخوردار است. بنابراین، اشرف غنی، مشکلی برای ادامه کار با او ندارد.
این در حالی است که جنرال دوستم با وجود آنکه بانک رأی اشرف غنی محسوب می شد و میلیون ها رأی ازبک ها را در انتخابات قبلی به صندوق آقای غنی ریخت، از همان آغاز، مغضوب رییس جمهوری قرار گرفت. آقای غنی با وجود الزام کردن جنرال دوستم به عذرخواهی از اعمال و رفتارش در جریان جنگ های داخلی، همواره به او به عنوان یک «جنگ سالار» نگاه می کرد؛ اصطلاحی که تکنوکرات های بازگشته از غرب برای مجاهدین به کار می برند. او همچنین با رویکرد سخت افزارانه و سرکوبگرانه دوستم در مبارزه با تروریزم و طالبان در شمال موافق نبود. ضمن آنکه آن دو بر سر توزیع قدرت و صلاحیت، حضور شماری از عناصر در اطراف رییس جمهوری و ارگان های مهم امنیتی و مسایل قومی، اختلاف نظرهایی عمیق و جدی پیدا کردند.
در مورد رویکرد آقای غنی در برابر معاون اول اش همچنین این گمان وجود داشت که او برای انزوا، بدنامی و تبعید دوستم و همچنین سرکوب و دستگیری فرماندهان او مانند نظام الدین قیصاری، تحت فشار شدید سفارتخانه های خارجی هم قرار داشته است.
بنابراین، علیرغم نیاز شدیدی که آقای غنی در انتخابات پیش رو به آرای ازبک های گوش به فرمان جنرال دوستم دارد و شاید بر پایه همین نیاز، بارها با او دیدار و مذاکره کرد؛ اما سرانجام و در آخرین روزها امرالله صالح تاجیکتبار جای جنرال دوستم را گرفت و به عنوان معاون اول اشرف غنی معرفی شد.
آقای صالح، پیش از آنکه به عنوان معاون اول اشرف غنی، معرفی شود، به مدت یکماه، سرپرست وزارت امور داخله شد. او در آن مدت کوتاه، تلاش های بزرگی برای مبارزه با فساد، کاهش جرایم، مهار باندهای مافیایی، حاکمیت قانون و احیای اقتدار پولیس روی دست گرفت که مورد توجه بسیار قرار گرفت؛ اما با معرفی اش به عنوان معاون اول اشرف غنی، بسیاری از مردم و منتقدان، نتیجه گرفتند که همه این اقدامات، در راستای کمپاین های انتخاباتی و جلب توجه افکار عمومی به تیم انتخاباتی به رهبری رییس جمهوری بوده و جنبه نمادین و تبلیغاتی داشته است.
همچنین آقای صالح در گذشته، از منتقدان سرسخت دولت وحدت ملی و شخص اشرف غنی بود. مثلا او حدود ۷ ماه پیش در مصاحبه ای با یورونیوز درباره آقای غنی گفته بود: «امیدوار هستم آقای رئیس جمهور با این سه سالی که گذشت متوجه شده باشند که توسل به تعصب قومی و تحریک و دامن زدن به مسائل قومی از محبوبیت شان کاسته، حکومتش را بی ثبات ساخته، به حاکمیت قانون در افغانستان بسیار ضربه زده است و از همه مهمتر دشمن فراخوان اشرف غنی برای مذاکره را رد می کند. چرا؟ چون می بیند که این آقا عقبه سیاسی مستحکم ندارد. ما که عقبه سیاسی ایشان بودیم دیگر نیستیم؛ چون که دیدیم که اعتقاد به افغانستان ندارد؛ بلکه به مسائل کوچک و گروهی جهت دارد. و این قسم شخصیتها حتی اگر در قدرت هم باقی بمانند نمی توانند از خود میراث مثبت باقی بگذارند.»
با این حال، اشرف غنی به همان میراثی که آقای صالح به آن نگاه منفی داشت، به عنوان «کار ناتمام» نگاه می کند و باید منتظر ماند و دید که با توجه به این اختلاف دیدگاهی که میان آن دو نسبت به قدرت و قومیت وجود دارد، آیا همپیمانی آنها در انتخابات آینده ریاست جمهوری، در صورت پیروزی اشرف غنی، سرنوشتی شبیه جنرال دوستم را برای آقای صالح رقم خواهد زد یا نه این امرالله صالح است که این بار به عنوان عقبه سیاسی اشرف غنی، او و حکومت آینده اش را در مسیر مورد نظر خود هدایت خواهد کرد.
در تیم آقای غنی، یک نماینده از ازبکتبارها هم حضور دارد؛ اما او نه نام و نشان قابل اعتنایی دارد و از نفوذی عمیق روی جامعه ازبک برخوردار است تا بتواند آرای آنها را به نفع اشرف غنی، جلب کند. با این حال، حضور نمادین او با انگیزه وانمودن اعتنای آقای غنی به یک قومیت بزرگ دیگر محسوب می شود.
خبرگزاری آوا طی سلسله مطالب اختصاصی، بهمنظور ارائه تصویری روشنتر از سوابق و کارنامههای گذشته و برنامههای آینده نامزدها، سعی میکند ضمن ترغیب مردم به مشارکت در انتخابات، به آنها در انتخاب دقیق، آگاهانه و مسؤولانه نامزد مورد نظرشان کمک کند.
آنچه در ادامه میآید نخستین بخش از این مطالب است که بهطور پیوسته تا روز برگزاری انتخابات، منتشر خواهد شد.
از مجموع ۱۸ نفری که در ابتدا برای شرکت در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری، ثبت نام کردهبودند، اکنون ۱۵ نفر باقی ماندهاند.
اشرف غنی؛ رییس جمهوری کنونی هم از نامزدهای انتخابات پیش رو است.
آقای غنی که با شعار "دولتساز" نامزد انتخابات شد، هنگام ثبت نام گفت که "عزت و آینده ما در یک دولت قوی است نه یک ساختار ضعیف و گسسته".
آقای غنی، امرالله صالح را به عنوان معاون اول و سرور دانش را معاون دوم خود معرفی کرد. او در گذشته از نزدیکان احمدشاه مسعود بوده و تاجیکتبار است و آقای دانش، از اعضای حزب وحدت اسلامی و از قومیت هزاره است.
آقای غنی را همچنین محمدیوسف غضنفر؛ از بازرگانان ازبکتبار افغانستان همراهی میکند.
آقای غنی گفت به این دلیل دوباره نامزد انتخابات میشود که میخواهد کار ناتمام خود را تمام کند.
نامزدی رییس جمهور غنی در انتخابات آینده ریاست جمهوری، صرف نظر از اینکه با توجه به کارنامه بحث برانگیز حکومت وحدت ملی، آیا او اساسا کار ناتمام قابل اعتنایی دارد که نیازمند حضور مجددش برای پنج سال دیگر در ارگ ریاست جمهوری باشد یاخیر، کاملا قابل پیش بینی بود.
تیمی که آقای غنی در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری، معرفی کرده، از معدود تیم های قدرتمند این دوره محسوب می شود؛ اگرچه ثبت نام او در آخرین روزهای مهلت قانونی ثبت نام داوطب ها، نشان داد که او برای تشکیل این ترکیب دشواری های سنگینی داشته و مدت ها برای تعیین معاون اول، مشغول چانه زنی بوده است.
آقای غنی، شاید نخستین کسی بود که از آمادگی اش برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری خبر داد؛ یعنی ماه ها قبل از آغاز ثبت نام نامزدها و شکل گیری تیم ها و تکت های انتخاباتی. او همچنین ماه ها قبل – ظاهرا در جریان سفرش به ولایت محروم دایکندی- اعلام کرده بود که سرور دانش؛ معاون دوم کنونی او بار دیگر به عنوان معاون دوم در کنار او در انتخابات آینده ریاست جمهوری حضور خواهد داشت.
این بدان معنا بود که رییس جمهور غنی، برخلاف جنرال دوستم؛ معاون اولاش، از کار با سرور دانش، راضی است و او را همسو با اهداف و برنامه ها و طرز فکرش برای مدیریت و دولت داری یافته است.
سرور دانش، شیعهمذهب، هزارهتبار و از اعضای حزب وحدت اسلامی به رهبری کریم خلیلی محسوب می شود. او دانش آموخته حوزه و دانشگاه در جمهوری اسلامی ایران است و از نویسندگان قانون اساسی کنونی به حساب می آید.
آقای دانش، اهل ولایت محروم دایکندی در مرکز افغانستان است؛ همان ولایتی که علیرغم حضور سرور دانش به عنوان دومین فرد قدرتمند افغانستان در ارگ ریاست جمهوری، هنوز هم به دلیل سرک های خاکی، مسیرهای صعب العبور، مکتب های بی ساختمان، فقر توانفرسا و محرومیت فراگیر در افغانستان، زبانزد است؛ اما آقای غنی در جریان سفر چندی پیش خود به دایکندی، به مردم آن ولایت قول داد که «زندان جغرافیایی» مناطق مرکزی را خواهد شکست؛ قولی که معلوم نیست پس از انتخابات هم در خاطر رییس جمهوری و معاون دوم او خواهد ماند یا نه همانند قول های قبلی، فراموش خواهد شد.
سرور دانش، سوگیری ایدئولوژيک خاصی ندارد، از تنش های قومی شایع در افغانستان، آگاهانه حذر می کند، عنصری محافظه کار، حسابگر و مصلحت اندیش است و موضعی نمی گیرد که ارکان سیاست نظام و ارگ قدرت را بلرزاند و خلاف میل رییس جمهور سختگیری مانند اشرف غنی باشد. ضمن آنکه او از دانش حقوقی بالایی برخوردار است. بنابراین، اشرف غنی، مشکلی برای ادامه کار با او ندارد.
این در حالی است که جنرال دوستم با وجود آنکه بانک رأی اشرف غنی محسوب می شد و میلیون ها رأی ازبک ها را در انتخابات قبلی به صندوق آقای غنی ریخت، از همان آغاز، مغضوب رییس جمهوری قرار گرفت. آقای غنی با وجود الزام کردن جنرال دوستم به عذرخواهی از اعمال و رفتارش در جریان جنگ های داخلی، همواره به او به عنوان یک «جنگ سالار» نگاه می کرد؛ اصطلاحی که تکنوکرات های بازگشته از غرب برای مجاهدین به کار می برند. او همچنین با رویکرد سخت افزارانه و سرکوبگرانه دوستم در مبارزه با تروریزم و طالبان در شمال موافق نبود. ضمن آنکه آن دو بر سر توزیع قدرت و صلاحیت، حضور شماری از عناصر در اطراف رییس جمهوری و ارگان های مهم امنیتی و مسایل قومی، اختلاف نظرهایی عمیق و جدی پیدا کردند.
در مورد رویکرد آقای غنی در برابر معاون اول اش همچنین این گمان وجود داشت که او برای انزوا، بدنامی و تبعید دوستم و همچنین سرکوب و دستگیری فرماندهان او مانند نظام الدین قیصاری، تحت فشار شدید سفارتخانه های خارجی هم قرار داشته است.
بنابراین، علیرغم نیاز شدیدی که آقای غنی در انتخابات پیش رو به آرای ازبک های گوش به فرمان جنرال دوستم دارد و شاید بر پایه همین نیاز، بارها با او دیدار و مذاکره کرد؛ اما سرانجام و در آخرین روزها امرالله صالح تاجیکتبار جای جنرال دوستم را گرفت و به عنوان معاون اول اشرف غنی معرفی شد.
آقای صالح، پیش از آنکه به عنوان معاون اول اشرف غنی، معرفی شود، به مدت یکماه، سرپرست وزارت امور داخله شد. او در آن مدت کوتاه، تلاش های بزرگی برای مبارزه با فساد، کاهش جرایم، مهار باندهای مافیایی، حاکمیت قانون و احیای اقتدار پولیس روی دست گرفت که مورد توجه بسیار قرار گرفت؛ اما با معرفی اش به عنوان معاون اول اشرف غنی، بسیاری از مردم و منتقدان، نتیجه گرفتند که همه این اقدامات، در راستای کمپاین های انتخاباتی و جلب توجه افکار عمومی به تیم انتخاباتی به رهبری رییس جمهوری بوده و جنبه نمادین و تبلیغاتی داشته است.
همچنین آقای صالح در گذشته، از منتقدان سرسخت دولت وحدت ملی و شخص اشرف غنی بود. مثلا او حدود ۷ ماه پیش در مصاحبه ای با یورونیوز درباره آقای غنی گفته بود: «امیدوار هستم آقای رئیس جمهور با این سه سالی که گذشت متوجه شده باشند که توسل به تعصب قومی و تحریک و دامن زدن به مسائل قومی از محبوبیت شان کاسته، حکومتش را بی ثبات ساخته، به حاکمیت قانون در افغانستان بسیار ضربه زده است و از همه مهمتر دشمن فراخوان اشرف غنی برای مذاکره را رد می کند. چرا؟ چون می بیند که این آقا عقبه سیاسی مستحکم ندارد. ما که عقبه سیاسی ایشان بودیم دیگر نیستیم؛ چون که دیدیم که اعتقاد به افغانستان ندارد؛ بلکه به مسائل کوچک و گروهی جهت دارد. و این قسم شخصیتها حتی اگر در قدرت هم باقی بمانند نمی توانند از خود میراث مثبت باقی بگذارند.»
با این حال، اشرف غنی به همان میراثی که آقای صالح به آن نگاه منفی داشت، به عنوان «کار ناتمام» نگاه می کند و باید منتظر ماند و دید که با توجه به این اختلاف دیدگاهی که میان آن دو نسبت به قدرت و قومیت وجود دارد، آیا همپیمانی آنها در انتخابات آینده ریاست جمهوری، در صورت پیروزی اشرف غنی، سرنوشتی شبیه جنرال دوستم را برای آقای صالح رقم خواهد زد یا نه این امرالله صالح است که این بار به عنوان عقبه سیاسی اشرف غنی، او و حکومت آینده اش را در مسیر مورد نظر خود هدایت خواهد کرد.
در تیم آقای غنی، یک نماینده از ازبکتبارها هم حضور دارد؛ اما او نه نام و نشان قابل اعتنایی دارد و از نفوذی عمیق روی جامعه ازبک برخوردار است تا بتواند آرای آنها را به نفع اشرف غنی، جلب کند. با این حال، حضور نمادین او با انگیزه وانمودن اعتنای آقای غنی به یک قومیت بزرگ دیگر محسوب می شود.