کتاب رمان «شات چشم‌هایش»، نوشته احمد سهیل احمدی، نویسنده افغانستانی که به تازگی منتشر شده، روایت‌گر درد و رنج مهاجرت سیل عظیمی از پناهجویان افغانستانی به آلمان، بازگشت اجباری از این کشور و تحولات ناخوش‌آیند و مرگبار پس از بازگشت است.
تاریخ انتشار :سه شنبه ۳ ثور ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۹
کد مطلب : 183893
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا)، کتاب رمان شات چشم‌هایش به تازگی از سوی انتشارات امیری در کابل منتشر شده است.
احمد سهیل احمدی در گفت‌وگو با خبرنگار آوا در مورد این کتاب گفت: شات چشم‌هایش کتابی اجتماعی است که قصه‌ی آن از دل حوادثی که وطنداران افغانستان در مسیر مهاجرت به چشم خود می‌ببینند رخ می‌دهد. کتاب روایت زندگی دختر بامیانی به اسم "پری گل" و پسر هراتی به اسم "جاوید" است که با فامیل خود به آلمان مهاجرت می‌کنند.
به گفته وی، پری گل در ایران بزرگ شده، یتیم شده و با مادرش در سیل مهاجرت سال ۱۳۹۴، به سمت آلمان می‌رود. او پس گذشتن از دره‌های تاریک ارومیه، دریای طوفانی ترکیه و کمپ‌های زجرآور به شهر دورتموند آلمان می‌رسد. پری گل و خانواده‌اش در ایستگاه قطار، مورد استقبال گرام مردم آلمان قرار می‌گیرد، ولی حمله‌ی نیونازی‌ها ترس بر جان پناهندگان می‌اندازد.
در ادامه این داستان، پری گل و مادرش به شهر کلن آلمان منتقل می‌شوند، اما در خیابان‌های این شهر به خاطر حجاب خود دشنام و کتک می‌خورد.
شخصیت دیگر این داستان به روایت احمد سهیل احمدی، جاوید است. جاوید نیز در شهر مشهد و اطراف حرم امام رضا(ع)، در کارگاه‌های بسته‌بندی زعفران و هل کار می‌کرده است. او نیز در مسیر به سمت آلمان، مشکلات و بدبختی چون غرق شدت برادرش در دریای ترکیه را به چشم می‌بیند و عکاسی می‌کند که یکی از عکس‌هایش که از پری گل در مرز مقدونیه گرفته است، در جشنواره عکاسی سونی برگزیده می‌شود.
این نویسنده کشور در مورد ارتباط پری‌گل و جاوید می‌گوید: "اولین‌بار که جاوید پری گل را در مسیر آلمان می‌بیند، دوباره عشقی نوجوانی به یادش می‌آید، به طلب‌کاری می‌رود و خواستگاری می‌کند، ولی این مراسم سر اختلافات قومی به هم می‌ریزد".
به گفته وی، اختلافات قومی و مذهبی پری‌گل و جاوید را آزار می‌دهد تا این‌که در ماه رمضان سال ۱۳۹۵، پری گل و مادرش از آلمان به افغانستان دیپورت می‌شوند و اتفاقات ناگواری فرا روی آن‌ها قرار دارد: "پری گل در ناامنی کابل و انتحار در بازار عید روزه، مجروح می‌شود. ماما آن‌ها را پیدا می‌کند و در راه بامیان، در قریه‌ای در مسیر بهسود، با حمله‌ی داعش کتاب به آخر می‌رسد".
احمدی افزود، بر اساس این داستان، زمانی که پری گل و مادرش از آلمان اخراج می‌شوند، جاوید نیز گرفتار نیونازی‌ها شده و به زندان می‌افتد و از او بی‌خبر است؛ تا لحظه‌ای که برای جشنواره سونی می‌رود و از حمله انتحاری و مصدومیت پری گل خبر می‌شود و تصمیم می‌گیرد به این جشنواره نرود.
وی در مورد چگونگی شکل‌گیری این داستان و روایت گفت: "از ۱۳۹۴ که سیل مهاجرت شکل گرفت، به عنوان یک نویسنده و ژورنالیست مهاجر که اکثرا اطرافیان و دوستان به این مسیر رفتند، بر خود وظیفه می‌دانستم چنین کاری را بنویسم و از خزان ۱۳۹۵ نگارش کتاب آغاز شد".
به گفته نویسنده "شات چشم‌هایش"، با مهاجران و عودت‌کنندگان مختلفی برای نوشتن این داستان مصاحبه کرده و مطالب رسانه‌های بزرگ را بررسی نموده تا بعد از چهار طرح، به این طرح رسیده است.
این در حالی است که محفل رونمایی از کتاب رمان شات چشم‌هایش روز جمعه گذشته(30 حمل) با حضور سخنرانان و دوستان رسانه، اهل ادب و نماینده‌ی وزیر امورمهاجرین در انجمن ادبی قلم افغانستان در کابل برگزار شد.
احمد سهیل احمدی در گفت‌وگو با خبرنگار آوا در مورد این کتاب گفت: شات چشم‌هایش کتابی اجتماعی است که قصه‌ی آن از دل حوادثی که وطنداران افغانستان در مسیر مهاجرت به چشم خود می‌ببینند رخ می‌دهد. کتاب روایت زندگی دختر بامیانی به اسم "پری گل" و پسر هراتی به اسم "جاوید" است که با فامیل خود به آلمان مهاجرت می‌کنند.
به گفته وی، پری گل در ایران بزرگ شده، یتیم شده و با مادرش در سیل مهاجرت سال ۱۳۹۴، به سمت آلمان می‌رود. او پس گذشتن از دره‌های تاریک ارومیه، دریای طوفانی ترکیه و کمپ‌های زجرآور به شهر دورتموند آلمان می‌رسد. پری گل و خانواده‌اش در ایستگاه قطار، مورد استقبال گرام مردم آلمان قرار می‌گیرد، ولی حمله‌ی نیونازی‌ها ترس بر جان پناهندگان می‌اندازد.
در ادامه این داستان، پری گل و مادرش به شهر کلن آلمان منتقل می‌شوند، اما در خیابان‌های این شهر به خاطر حجاب خود دشنام و کتک می‌خورد.
شخصیت دیگر این داستان به روایت احمد سهیل احمدی، جاوید است. جاوید نیز در شهر مشهد و اطراف حرم امام رضا(ع)، در کارگاه‌های بسته‌بندی زعفران و هل کار می‌کرده است. او نیز در مسیر به سمت آلمان، مشکلات و بدبختی چون غرق شدت برادرش در دریای ترکیه را به چشم می‌بیند و عکاسی می‌کند که یکی از عکس‌هایش که از پری گل در مرز مقدونیه گرفته است، در جشنواره عکاسی سونی برگزیده می‌شود.
این نویسنده کشور در مورد ارتباط پری‌گل و جاوید می‌گوید: "اولین‌بار که جاوید پری گل را در مسیر آلمان می‌بیند، دوباره عشقی نوجوانی به یادش می‌آید، به طلب‌کاری می‌رود و خواستگاری می‌کند، ولی این مراسم سر اختلافات قومی به هم می‌ریزد".
به گفته وی، اختلافات قومی و مذهبی پری‌گل و جاوید را آزار می‌دهد تا این‌که در ماه رمضان سال ۱۳۹۵، پری گل و مادرش از آلمان به افغانستان دیپورت می‌شوند و اتفاقات ناگواری فرا روی آن‌ها قرار دارد: "پری گل در ناامنی کابل و انتحار در بازار عید روزه، مجروح می‌شود. ماما آن‌ها را پیدا می‌کند و در راه بامیان، در قریه‌ای در مسیر بهسود، با حمله‌ی داعش کتاب به آخر می‌رسد".
احمدی افزود، بر اساس این داستان، زمانی که پری گل و مادرش از آلمان اخراج می‌شوند، جاوید نیز گرفتار نیونازی‌ها شده و به زندان می‌افتد و از او بی‌خبر است؛ تا لحظه‌ای که برای جشنواره سونی می‌رود و از حمله انتحاری و مصدومیت پری گل خبر می‌شود و تصمیم می‌گیرد به این جشنواره نرود.
وی در مورد چگونگی شکل‌گیری این داستان و روایت گفت: "از ۱۳۹۴ که سیل مهاجرت شکل گرفت، به عنوان یک نویسنده و ژورنالیست مهاجر که اکثرا اطرافیان و دوستان به این مسیر رفتند، بر خود وظیفه می‌دانستم چنین کاری را بنویسم و از خزان ۱۳۹۵ نگارش کتاب آغاز شد".
به گفته نویسنده "شات چشم‌هایش"، با مهاجران و عودت‌کنندگان مختلفی برای نوشتن این داستان مصاحبه کرده و مطالب رسانه‌های بزرگ را بررسی نموده تا بعد از چهار طرح، به این طرح رسیده است.
این در حالی است که محفل رونمایی از کتاب رمان شات چشم‌هایش روز جمعه گذشته(30 حمل) با حضور سخنرانان و دوستان رسانه، اهل ادب و نماینده‌ی وزیر امورمهاجرین در انجمن ادبی قلم افغانستان در کابل برگزار شد.
avapress.net/vdcjhtevtuqeooz.fsfu.html
تگ ها
پربازدیدترین
مطالب مرتبط
[۸ حمل ۱۳۹۶] 
[۱۵ سرطان ۱۳۹۶] 
[۳۰ قوس ۱۳۹۵] 
[۱۱ اسد ۱۳۹۶] 
[۴ دلو ۱۳۹۶] 
