مشکل اصلی افغانستان در نوع نظام نیست بلکه در وجود فرهنگ نادرست سیاسی است؛ فرهنگی که تابحال در آن روحیه ملی شکل نگرفته و افراد به فکر منافع جمعی نیستند و هر کس تلاش میکند تا از چوکی قدرت برای خود منفعتی شخصی درست کند. با این وجود، اگر نظام هم تغییر کند ولی روحیات، اذهان و فرهنگ سیاسی تغییر نکند گرهی از مشکلات افغانستان گشوده نخواهد شد.
به گزارش خبرگزاری آوا، بعضی از نامزدان ریاست جمهوری در روز ثبت نام از تغییر نظام صحبت کرده و اصلاح سیستم حکومتداری را از اولویتهای کاری خود عنوان نمودهاند. این در حالی است که برخی از آگاهان تغییر نظام را راهحل مشکلات افغانستان نمیدانند.
محمد حسن فقیری؛ استاد دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی در مصاحبه با آوا، تغییر نظام در کشور را راهحل ندانسته و تاکید میکند که افغانستان ظرفیت نظام فدرالی را ندارد و نظام صدارتی نیز به احزاب قوی و همهشمول ملی ضرورت دارد که در افغانستان وجود ندار؛ پس نظامهای جدید قابل تطبیق نیستند.
به باور این استاد دانشگاه، مشکل اصلی افغانستان در نوع نظام نیست بلکه به دلیل وجود فرهنگ نادرست سیاسی است؛ فرهنگی که در آن تابحال یک روحیه ملی شکل نگرفته و افراد به فکر منافع جمعی نیستند و هر کس تلاش میکند تا از چوکی قدرت برای خود منفعتی شخصی درست کند. با این وجود اگر نظام هم تغییر کند ولی روحیات، اذهان و فرهنگ سیاسی تغییر نکند گرهی از مشکلات افغانستان گشوده نخواهد شد.
آقای فقیری افزود: امروز بسیاری از کشورهای جهان نظام صدارتی و همچنین فدرالی و یا ریاستی دارند و موفق هم میباشند، چون آن نظام را بر اساس نیازمندی جامعه و منافع جمعی ساختهاند و رهبران سیاسیشان دارای روحیه ملی هستند.
او در پیوند با شعارهای چهار نامزد ریاست جمهوری افغانستان که بر تغییر نظام تاکید دارند گفت: نباید نگاه بدبینانه داشت که این افراد از این نوع اصطلاحات صرفا استفادهی شعاری میکنند، بلکه ممکن است هر کدامشان در کنار اینکه میخواهند از هر طریق ممکن به قدرت برسند، آرزوهایی برای بهبود وضعیت افغانستان نیز داشته باشند، اما حقیقت این است که در حال حاضر کشور از نگاه سیاسی و اجتماعی در وضعیت شکنندهای قرار دارد و فرصت و ظرفیتی برای تطبیق نظامهای دیگر وجود ندارد.
فقیری به این باور است: هر تیمی که بخواهد وارد میدان کارزار انتخاباتی شود طبیعی است که تلاش میکند تا برنامههای جدیدی داشته و شعارهای چربتری نسبت به دیگران روی دست بگیرد، اما به نظر میرسد هر کسی که واقعیتهای عینی جامعه را در نظر بگیرد و به جای شعارهای آرمانی، مطابق با شرایط و زمان حرکت کند نسبت به نامزدهای دیگر موفقتر خواهد بود.
او تاکید کرد: اگر سودای قدرت، کاندیدان ریاست جمهوری را گیج نکرده است باید آنچه در توان دارند و نظر به شرایط و امکانات موجود در کشور به مردم وعده دهند و نه بیشتر از آن که مانند زمامداران گذشته در پایان کار مسخره شوند.
لازم به ذکر است که از هجده تن نامزد ریاست جمهوری، چهار تن با شعار تغییر نظام وارد میدان شدند و ایجاد کرسی نخست وزیری، ماموریت سوم رئیس جمهور و به میان آوردن نظام فدرال را در نخستین روزهای ثبت نام فریاد زدند.
عبدالله عبدالله با تعدیل قانون اساسی و به میان آوردن نظام صدارتی، محمد حنیف اتمر افزون بر نخست وزیری ایجاد معاونت سوم برای رییس جهمور را نیز در برنامه خود دارد. احمد ولی مسعود بر ایجاد نظام صدارتی تاکید دارد و به همین ترتیب عبدالطیف پدرام به میان آوردن نظام فدرال را وعده میدهد. اما چهادره نامزد دیگر بر نظام ریاستی با حذف ریاست اجرائیه تاکید دارند و نظام فدرالی و صدارتی را مناسب شرایط کشور نمیدانند.
اما سوال اساسی اینجاست که چرا در انتخابات سال 98 بحث تغییر نظام داغتر شده است؟ برخی از آگاهان بر این باور هستند که شعار تغییر نظام در حقیقت نوعی کمپاین بوده که با هدف جلب توجه مردم به راه انداخته شده است؛ زیرا مردم طی هفده سال از نظام کنونی خسته شدهاند و امیدوارند که شاید با تغییر نظام وضعیت سیاسی و اجتماعی کشور نیز تغییر کند.
به نظر میرسد که عدهای از کاندیداها به این نتیجه رسیدهاند که شعارهای چرب و نرمی که نامزدان ریاست جمهوری در گذشته و در راستای بازسازی، فقرزدایی و فراهم کردن زندگی مرفه برای مردم دادهاند اکنون کهنه شده است و طالبانِ قدرت، این بار میخواهند با ترفند دیگری مانند شعار تغییر نظام، افکار عامه را در اختیار خود قرار دهند.
به گزارش خبرگزاری آوا، بعضی از نامزدان ریاست جمهوری در روز ثبت نام از تغییر نظام صحبت کرده و اصلاح سیستم حکومتداری را از اولویتهای کاری خود عنوان نمودهاند. این در حالی است که برخی از آگاهان تغییر نظام را راهحل مشکلات افغانستان نمیدانند.
محمد حسن فقیری؛ استاد دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی در مصاحبه با آوا، تغییر نظام در کشور را راهحل ندانسته و تاکید میکند که افغانستان ظرفیت نظام فدرالی را ندارد و نظام صدارتی نیز به احزاب قوی و همهشمول ملی ضرورت دارد که در افغانستان وجود ندار؛ پس نظامهای جدید قابل تطبیق نیستند.
به باور این استاد دانشگاه، مشکل اصلی افغانستان در نوع نظام نیست بلکه به دلیل وجود فرهنگ نادرست سیاسی است؛ فرهنگی که در آن تابحال یک روحیه ملی شکل نگرفته و افراد به فکر منافع جمعی نیستند و هر کس تلاش میکند تا از چوکی قدرت برای خود منفعتی شخصی درست کند. با این وجود اگر نظام هم تغییر کند ولی روحیات، اذهان و فرهنگ سیاسی تغییر نکند گرهی از مشکلات افغانستان گشوده نخواهد شد.
آقای فقیری افزود: امروز بسیاری از کشورهای جهان نظام صدارتی و همچنین فدرالی و یا ریاستی دارند و موفق هم میباشند، چون آن نظام را بر اساس نیازمندی جامعه و منافع جمعی ساختهاند و رهبران سیاسیشان دارای روحیه ملی هستند.
او در پیوند با شعارهای چهار نامزد ریاست جمهوری افغانستان که بر تغییر نظام تاکید دارند گفت: نباید نگاه بدبینانه داشت که این افراد از این نوع اصطلاحات صرفا استفادهی شعاری میکنند، بلکه ممکن است هر کدامشان در کنار اینکه میخواهند از هر طریق ممکن به قدرت برسند، آرزوهایی برای بهبود وضعیت افغانستان نیز داشته باشند، اما حقیقت این است که در حال حاضر کشور از نگاه سیاسی و اجتماعی در وضعیت شکنندهای قرار دارد و فرصت و ظرفیتی برای تطبیق نظامهای دیگر وجود ندارد.
فقیری به این باور است: هر تیمی که بخواهد وارد میدان کارزار انتخاباتی شود طبیعی است که تلاش میکند تا برنامههای جدیدی داشته و شعارهای چربتری نسبت به دیگران روی دست بگیرد، اما به نظر میرسد هر کسی که واقعیتهای عینی جامعه را در نظر بگیرد و به جای شعارهای آرمانی، مطابق با شرایط و زمان حرکت کند نسبت به نامزدهای دیگر موفقتر خواهد بود.
او تاکید کرد: اگر سودای قدرت، کاندیدان ریاست جمهوری را گیج نکرده است باید آنچه در توان دارند و نظر به شرایط و امکانات موجود در کشور به مردم وعده دهند و نه بیشتر از آن که مانند زمامداران گذشته در پایان کار مسخره شوند.
لازم به ذکر است که از هجده تن نامزد ریاست جمهوری، چهار تن با شعار تغییر نظام وارد میدان شدند و ایجاد کرسی نخست وزیری، ماموریت سوم رئیس جمهور و به میان آوردن نظام فدرال را در نخستین روزهای ثبت نام فریاد زدند.
عبدالله عبدالله با تعدیل قانون اساسی و به میان آوردن نظام صدارتی، محمد حنیف اتمر افزون بر نخست وزیری ایجاد معاونت سوم برای رییس جهمور را نیز در برنامه خود دارد. احمد ولی مسعود بر ایجاد نظام صدارتی تاکید دارد و به همین ترتیب عبدالطیف پدرام به میان آوردن نظام فدرال را وعده میدهد. اما چهادره نامزد دیگر بر نظام ریاستی با حذف ریاست اجرائیه تاکید دارند و نظام فدرالی و صدارتی را مناسب شرایط کشور نمیدانند.
اما سوال اساسی اینجاست که چرا در انتخابات سال 98 بحث تغییر نظام داغتر شده است؟ برخی از آگاهان بر این باور هستند که شعار تغییر نظام در حقیقت نوعی کمپاین بوده که با هدف جلب توجه مردم به راه انداخته شده است؛ زیرا مردم طی هفده سال از نظام کنونی خسته شدهاند و امیدوارند که شاید با تغییر نظام وضعیت سیاسی و اجتماعی کشور نیز تغییر کند.
به نظر میرسد که عدهای از کاندیداها به این نتیجه رسیدهاند که شعارهای چرب و نرمی که نامزدان ریاست جمهوری در گذشته و در راستای بازسازی، فقرزدایی و فراهم کردن زندگی مرفه برای مردم دادهاند اکنون کهنه شده است و طالبانِ قدرت، این بار میخواهند با ترفند دیگری مانند شعار تغییر نظام، افکار عامه را در اختیار خود قرار دهند.