آیتالله سید محمود هاشمی ارزگانی، از چهرههای جهادی و فعال سیاسی در کشور با اشاره به سخنان مقامهای امریکایی در مورد ماهیت حضور داعش در افغانستان و تلاشهای این کشور برای به سرانجام رساندن گفتوگوهای صلح با گروه طالبان، از عوض شدن چهره جنگ در کشور خبر میدهد.
وی در عین حال با اشاره به حضور رهبران جهادی در بورد مشورتی صلح، آنرا یک نیرنگ خواند و تأکید کرد که میخواهند با این اقدام، انگیزه مقابله با طالبان را از مجاهدین بگیرند.
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا)، آیتالله سید محمود هاشمی ارزگانی در نشست گفتمان "افغانستان و آرامش عمومی؛ نقش مجاهدان و سهم منتفذان اجتماعی"، به مناسبت تجلیل و یادبود از مقام والای مرحوم سید خانآقا حسینی چمتالی، که با حضور علما، نخبگان، فرهیختگان و اندیشمندان مهاجر افغانستانی از سوی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در مشهد مقدس برگزار شد، با اشاره به برخی از دیدگاه ها پیرامون دلایل حضور امریکا در افغانستان، دو نقد را مطرح کرد.
وی در نقد این سخن که امریکاییها پس از جنگ ویتنام، برای انتقام گرفتن از روسها از مجاهدین در افغانستان حمایت کردند، گفت: در حملهای که امریکا به افغانستان کرد، انتقامگیری از روسها مسأله اساسی نبود، بلکه عامل اساسی انتقام گرفتن از مجاهدان افغانستان بود؛ دقیقا به همان دلیلی که خودشان گفتند برای جلوگیری از صدور یک الگو در دنیا؛ مجاهدان توانایی تشکیل حکومت اسلامی را نداشته باشند و با بزرگتر از خود بیادبانه و جسورانه برخورد نکنند، بلکه باید مطیع باشند".
به گفته این فعال دینی و سیاسی، گویا این پند را ما هم کم و بیش شنیده و آویزه گوش قرار دادهایم، زیرا امروز کاملا در برابر امریکاییان رام هستیم.
به باور ایشان، کمک امریکا به مجاهدین، انتقام از روسها نبود، بلکه انتقام از مجاهدان بود و پیامد بدی که چنین برداشتی دارد، این است که پیروزی مجاهدان در چنین تحلیلی باید به نام امریکا در تاریخ نوشته شود؛ یعنی امریکا باید پیروز جنگ افغانستان تلقی شود و نه مجاهدان؛ دقیقا چیزی که اگر ما برنامههای رسانههای غربی را در سالگرد پیروزی مجاهدان افغانستان در ۸ ثور بنگریم، دقیقا در راستای همین تحلیل حرکت میکنند؛ یعنی جهاد و ارزشها و فداکاریها و یک میلیون شهید و 5 میلیون آواره و صدها هزار معلول را همه ناشی از حرکت و اراده امریکا میدانند؛ پس مصادره انقلاب اسلامی افغانستان است و من تقاضا میکنم از این تحلیل دفاع نکنیم و پس از این، افتخارات را به مجاهدان افعانستانی بدهیم.
سود مواد مخدر و ایجاد دژ برای کنترول منطقه؛ دو هدف امریکا برای حضور در افغانستان
آیتالله هاشمی ارزگانی در نقد دوم خود به بررسی عوامل بسیار مهم در جهت منافع امریکا برای حضور در افغانستان پرداخت و در ادامه گفتههای سخنران قبلی این نشست، دو هدف دیگر را نیز در محور منافع امریکا برای حضور در افغانستان مطرح کرد.
به گفته وی، در یک هدف، امریکا و انگلیس، دو کشوری اند که از صدور مواد مخدر در دنیا بیشترین سود را میبرند و با تأسیساتی که در هلمند و جاهای دیگر در افغانستان دارند، از کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر در کشور نیز نفع میبرند؛ مخصوصا اینکه هیچ شخصیت بلدپایهتری در کشور ما نسبت به مقامات امریکایی وجود ندارد که بگوید چه به افغانستان میآوری و چه میبری؟! داعش میآوری و مواد مخدر میبری!
به گفته این چهره شناختهشده جهادی افغانستان، هدف دوم حضور امریکاییان درافغانستان، ایجاد یک دژ نگهبانی در کشور برای کنترول بر تمام منطقه است؛ کنترول روسها که به تعبیری امروز بیدار شدهاند، قدرت اقتصادی چین و همچنین حضور پر رنگ جمهوری اسلامی ایران در منطقه و دنیا.
وی خاطرنشان کرد: به عنوان یک تفکر جدید، میطلبد که امریکا در افغانستان حضور داشته باشد و این حضور، گاه در چهره جنگ و حمله به طالبان است و گاهی در چهره صلح. گمان میرود صلح امروز مقدمهای برای نوع و توجیه دیگری از حضور در افغانستان باشد.
بورد مشورتی صلح؛ مجاهد به استقبال طالب برود!
آیتالله هاشمی ارزگانی با اشاره به ایجاد بورد مشورتی صلح با حضور چهرههای جهادی کشور میگوید: "چرا بعد از شورای عالی صلح، بورد مشورتی صلح با ترکیب اکثرا جهادی تشکیل میشود؛ این دو معنای نه چندان خوشآیندی میتواند داشته باشد. این اقدام ممکن این این معنا را داشته باشد که بدون مجاهدان نمیشود به سر کرد، اما یک معنای تلختر این است که بگویند ای مجاهدانی که دیروز با طالب میجنگیدی، امروز باید به استقبال طالب بروی و از طالب التماس کنی".
وی ادامه داد: "زمانی که مجاهدی به استقبال طالب میرود، سهمی را که طالب در گفتگو خواستار است، باید به نام مجاهد تقدیم شود، نه امریکا. از طرف دیگر، مجاهدین خود این هزینه را به دوش بگیرند و بعد از این نه انگیزه و نه بهانهای برای مقابله با طالبان داشته باشند. به این دلایل ما بایستی حضور اکثریت مجاهدین را در بورد مشورتی صلح، یک نیرنگ و پردهپوشی نسبت به هویت مجاهدین بدانیم، نه یک عمل نیکاندیشانه و خیر برای ملت افغانستان".
تفاوت دشمن و سنگر از دوران جهاد تا 19 سال اخیر؛ امروز برای چه فعالیت میکنیم؟
وی در ادامه با بیان اینکه از سال 1357 و ابتدای جهاد در افغانستان به اینسو 40 سال را گذراندهایم؛ ۲۰ سال را در دوره جهاد و 19 سال دیگر در حضور امریکاییان، گفت: در دوره ۲۰ سال گذشته مخصوصا در ۱۴ سال مجاهدت با روسها، جهاد آسان و راحت بود، چون چهره دشمن روشن بود همه او میشناختند که به غرض تجاوز و اشغال آمده، در نتیجه مبارزه در برابر اشغالگران یکدست بود و بحث قومیت، زبان و مذهب مثل امروز مطرح نبود.
این فعال دینی سیاسی، ویژگی سوم جهاد علیه روسها را باور به تقدس مبارزه یا ایمان راسخ به اهداالحسنیین خواند؛ بر همین اساس بود که مجاهدین با خلوص نیت و رهایی از زنجیرهای هوای نفس و منطقه و زبان مبارزه کردند.
وی آخرین خصوصیت جهاد مردم مسلمان افغانستان علیه روسها را استقامت و استواری این مردم با پای برهنه و تنی بدون لباس مناسب خواند که در گرما و سرما، ۱۴سال در سنگر ایستادند و با این خصوصیات، دشمن مجبور شد به جایی که باید میرفت، برگردد.
اما به گفته آیتالله هاشمی ارزگانی، در دوره مبارزه امروز، از مهمترین مشکلات ما این است که مبنایی برای عمل نداریم؛ "امروز ما برای چه فعالیت میکنیم؟ دیروز مبنای ما اسلام بود، آزادی، استقلال و ارزشهای دینی، اما امروز ما برای چه عمل و فعالیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی داشته باشیم؟ مبنای اینها چیست؟".
وی افزود: "امروز وقتی باور به مجاهدت و شهادت وجود ندارد، ما وطن را در اشغال نبینیم و ملاکهای آزادی، استقلال، عزت و شرف پررنگ نیست، ما برای چه بجنگیم؟ امروز یکی از بدترین حالتهای اجتماعی و فرهنگی ما این است که افغانستانی و مسلمان بودن معیار نه، بلکه منتسب به فلان قوم بودن، معیار است و سرانجام در چهرهی دیگری همه اقوام را درگیر کردند".
این شخصیت جهادی کشور با بیان اینکه امروز تمام اختلافها بر سر قدرت است، با ذکر مثالهایی گفت: "وقتی جنرال دوستم دوباره مینشیند و حرف از آن است که با اشرف غنی کنار بیاد و بار دیگر قربانی شود، به تعبیر من یک توطئه جدید است. وقتی استاد محقق با حنیف اتمر گفتوگو میکند، اولا به معنای آن است که ائتلاف بزرگ ملی را که تشکیل داده بودند، عملا از هم پاشیده است. ما نباید باور و ایمان داشته باشیم حنیف اتمر که یکی از کادرها و لیدرهای اصلی حکومت بود و تا زمانی که مناسب میبیند که اتمر میتواند عمل عمل تخریبی داشته باشد، باید حضور داشته باشد و فاشیزم قومی را تحکیم ببخشد، اما زمانی که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری قرار میگیریم، با تبانی اما با یک سلسله گلایه از ارگ بیرون میشود تا دوباره مهرههایی که از عرصه سیاست ارگ پراکنده شده بودند را جمع کند؛ چهرههایی که ممکن است برای ارگ موجب دردسر شود. عجیب آنکه جهرههای متفکر و سیاستمدار ما دوباره دور حنیف اتمر، مغز متفکر و گرداننده اصلی تیم ارگ و حتی مشورتدهنده اصلی برای اشرف غنی در رفتارهای فاشیستی جمع میشوند".
بر این اساس، وی تأکید کرد که ما امروز فاقد یک ملاک برای مبارزه هستیم؛ برخلاف گذشته که اتحاد داشتیم، دچار اختلاف شدید هستیم.
آیتالله هاشمی ارزگانی با انتقاد از رویکرد کنونی در مذاکرات با طالبان گفت: عجیب است به جای اینکه ما با طالبان صحبت کنیم، نماینده ویژه امریکا با طالبان صحبت میکند!
90 هزار بمب در 18 سال؛ تبعات زیست محیطی حضور امریکا در افغانستان
وی در بخش دیگر از سخنان خود به استفاده امریکا از اورانیوم غنیشده در جنگ ویتنام و مقایسه آن با شرایط افغانستان پرداخت و گفت: در یک سال اخیر در افغانستان، به اعتراف خود پنتاگون، در ده ماه اخیر سال ۲۰۱۸، ۵هزار و ۹۸۲ بمب و راکت که مواد حامل شیمیایی و ویرانکننده طبیعت اند، استفاده شده است. در 18 سال گذشته ۹۰هزار بمب در افغانستان استفاده شده که یک دانه آن، مادر همه بمبها است.
این فعال سیاسی در ادامه این سوال را مطرح کرد: "این 90 هزار بمب با طبیعت افغانستان چه خواهد کرد؟ آثار آن برای سالها باقی خواهد بود.
وی در مقایسهای دیگر افزود: در ۱۸سال جنگ ویتنام، ۳ هزار کتاب علیه امریکاییان نوشته شد، یعنی در هر سال حدود ۱۵۷ کتاب برای بیان جنایاتی که امریکاییان در ویتنام انجام میداد، اما در ۱۸ سال گذشته ما چند کتاب از امریکاییان نوشته کردیم؟ چند سمینار برگزار کردیم؟!
جایگزینی طالبان با داعش/ مضمحل کردن بخشهایی از طالبان که مخالف داعش اند
آیتالله هاشمی ارزگانی با اشاره به یک سخن نماینده ویژه رییسجمهور امریکا در خصوص داعش که میگوید یک هسته بسیار پیچیده داعش در شرق افغانستان وجود دارد و امریکا تلاش دارد این گروه در همانجا متمرکز بماند و نتواند هستههایشان را به دیگر نقاط افغانستان افزایش بدهد، این سخن را قابل تأمل خواند و گفت: این سخن یعنی اینکه ای مردم باور داشته باشید امروز، فردا و پس فردا با داعش دست و پنجه نرم خواهید کردد؛ داعش ماندنی است و مبارزه با این گروه یک دوران بسیار طولانی را در بر میگیرد و یک کار پیچیده است. یعنی شما فکر نکنید طالبان آمد، جنگ تمام شد؛ نه، بلکه جنگ چهره عوض میکند".
وی با بیان اینکه چرا طالبان را بیاورند در پروسه صلح شریک سازند و با این گروه به گفتوگو بنشیند، پاسخ داد: یکی از عواملش آن است که حداقل این سوال اساسی برای مردم افعانستان حل شود که اگر امریکا نتوانست طالب را از بین ببرد، ولی این گروه را به صلح کشاند؛ یعنی برای امریکا یک دستآورد به حساب آید که اگر در صحنه مبارزه پیروز نشد، حداقل در صحنه سیاست پیروز است.
این عالم دینی و فعال سیاسی در مورد دومین عاملی که سبب شده تا امریکا با طالبان مذاکره کنند را خروج بخشی از طالبان از دایره کنترل امریکاییان عنوان کرد که با برخی از کشورهای همسایه و منطقه که مناسبات خوبی با امریکا ندارند، همسو است و میتواند به منافع امریکا در افغانستان صدمه بزند و مانع برخی تصمیمات نظامی و سیاسی این کشور در آینده شود.
وی در مورد سومین دلیلی که طالبان باید به صلح بپیوندد، خاطرنشان کرد: سوم اینکه بخشی از گروه طالبان با تفکر داعشی در افغانستان سازگار نیست، البته بخشی از آن، ولی بخشی دیگر و داعش، کاملا دو روی یک سکه اند و هیچ فرقی بین آنها وجود ندارد. در جنگهای غزنی و ارزگان و در جاهای دیگر داعش به نام طالب و در سنگر طالب میجنگد و کشتار میکند؛ نام از طالب است، ولی نیرو از داعش.
به گفته آیتالله هاشمی ارزگانی، برنامه امریکا این است که آن بخشهایی از طالبان که مخالف حضور داعش در افغانستان است برداشته و به داخل کشور و دولت آورده و به مرور مضمحل شود؛ بر این اساس باید گفت که امریکاییان فعلا صلح با طالبان را به صورت جدی پیگیری میکنند و گمان آن میرود این صلح به انجامی برسد و در بخشهایی از نشستهایی که این روزها صورت میگیرد، نشانههایی وجود دارد که این صلح به فرجام خواهد رسید.
وی در عین حال با اشاره به حضور رهبران جهادی در بورد مشورتی صلح، آنرا یک نیرنگ خواند و تأکید کرد که میخواهند با این اقدام، انگیزه مقابله با طالبان را از مجاهدین بگیرند.
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا)، آیتالله سید محمود هاشمی ارزگانی در نشست گفتمان "افغانستان و آرامش عمومی؛ نقش مجاهدان و سهم منتفذان اجتماعی"، به مناسبت تجلیل و یادبود از مقام والای مرحوم سید خانآقا حسینی چمتالی، که با حضور علما، نخبگان، فرهیختگان و اندیشمندان مهاجر افغانستانی از سوی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در مشهد مقدس برگزار شد، با اشاره به برخی از دیدگاه ها پیرامون دلایل حضور امریکا در افغانستان، دو نقد را مطرح کرد.
وی در نقد این سخن که امریکاییها پس از جنگ ویتنام، برای انتقام گرفتن از روسها از مجاهدین در افغانستان حمایت کردند، گفت: در حملهای که امریکا به افغانستان کرد، انتقامگیری از روسها مسأله اساسی نبود، بلکه عامل اساسی انتقام گرفتن از مجاهدان افغانستان بود؛ دقیقا به همان دلیلی که خودشان گفتند برای جلوگیری از صدور یک الگو در دنیا؛ مجاهدان توانایی تشکیل حکومت اسلامی را نداشته باشند و با بزرگتر از خود بیادبانه و جسورانه برخورد نکنند، بلکه باید مطیع باشند".
به گفته این فعال دینی و سیاسی، گویا این پند را ما هم کم و بیش شنیده و آویزه گوش قرار دادهایم، زیرا امروز کاملا در برابر امریکاییان رام هستیم.
به باور ایشان، کمک امریکا به مجاهدین، انتقام از روسها نبود، بلکه انتقام از مجاهدان بود و پیامد بدی که چنین برداشتی دارد، این است که پیروزی مجاهدان در چنین تحلیلی باید به نام امریکا در تاریخ نوشته شود؛ یعنی امریکا باید پیروز جنگ افغانستان تلقی شود و نه مجاهدان؛ دقیقا چیزی که اگر ما برنامههای رسانههای غربی را در سالگرد پیروزی مجاهدان افغانستان در ۸ ثور بنگریم، دقیقا در راستای همین تحلیل حرکت میکنند؛ یعنی جهاد و ارزشها و فداکاریها و یک میلیون شهید و 5 میلیون آواره و صدها هزار معلول را همه ناشی از حرکت و اراده امریکا میدانند؛ پس مصادره انقلاب اسلامی افغانستان است و من تقاضا میکنم از این تحلیل دفاع نکنیم و پس از این، افتخارات را به مجاهدان افعانستانی بدهیم.
سود مواد مخدر و ایجاد دژ برای کنترول منطقه؛ دو هدف امریکا برای حضور در افغانستان
آیتالله هاشمی ارزگانی در نقد دوم خود به بررسی عوامل بسیار مهم در جهت منافع امریکا برای حضور در افغانستان پرداخت و در ادامه گفتههای سخنران قبلی این نشست، دو هدف دیگر را نیز در محور منافع امریکا برای حضور در افغانستان مطرح کرد.
به گفته وی، در یک هدف، امریکا و انگلیس، دو کشوری اند که از صدور مواد مخدر در دنیا بیشترین سود را میبرند و با تأسیساتی که در هلمند و جاهای دیگر در افغانستان دارند، از کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر در کشور نیز نفع میبرند؛ مخصوصا اینکه هیچ شخصیت بلدپایهتری در کشور ما نسبت به مقامات امریکایی وجود ندارد که بگوید چه به افغانستان میآوری و چه میبری؟! داعش میآوری و مواد مخدر میبری!
به گفته این چهره شناختهشده جهادی افغانستان، هدف دوم حضور امریکاییان درافغانستان، ایجاد یک دژ نگهبانی در کشور برای کنترول بر تمام منطقه است؛ کنترول روسها که به تعبیری امروز بیدار شدهاند، قدرت اقتصادی چین و همچنین حضور پر رنگ جمهوری اسلامی ایران در منطقه و دنیا.
وی خاطرنشان کرد: به عنوان یک تفکر جدید، میطلبد که امریکا در افغانستان حضور داشته باشد و این حضور، گاه در چهره جنگ و حمله به طالبان است و گاهی در چهره صلح. گمان میرود صلح امروز مقدمهای برای نوع و توجیه دیگری از حضور در افغانستان باشد.
بورد مشورتی صلح؛ مجاهد به استقبال طالب برود!
آیتالله هاشمی ارزگانی با اشاره به ایجاد بورد مشورتی صلح با حضور چهرههای جهادی کشور میگوید: "چرا بعد از شورای عالی صلح، بورد مشورتی صلح با ترکیب اکثرا جهادی تشکیل میشود؛ این دو معنای نه چندان خوشآیندی میتواند داشته باشد. این اقدام ممکن این این معنا را داشته باشد که بدون مجاهدان نمیشود به سر کرد، اما یک معنای تلختر این است که بگویند ای مجاهدانی که دیروز با طالب میجنگیدی، امروز باید به استقبال طالب بروی و از طالب التماس کنی".
وی ادامه داد: "زمانی که مجاهدی به استقبال طالب میرود، سهمی را که طالب در گفتگو خواستار است، باید به نام مجاهد تقدیم شود، نه امریکا. از طرف دیگر، مجاهدین خود این هزینه را به دوش بگیرند و بعد از این نه انگیزه و نه بهانهای برای مقابله با طالبان داشته باشند. به این دلایل ما بایستی حضور اکثریت مجاهدین را در بورد مشورتی صلح، یک نیرنگ و پردهپوشی نسبت به هویت مجاهدین بدانیم، نه یک عمل نیکاندیشانه و خیر برای ملت افغانستان".
تفاوت دشمن و سنگر از دوران جهاد تا 19 سال اخیر؛ امروز برای چه فعالیت میکنیم؟
وی در ادامه با بیان اینکه از سال 1357 و ابتدای جهاد در افغانستان به اینسو 40 سال را گذراندهایم؛ ۲۰ سال را در دوره جهاد و 19 سال دیگر در حضور امریکاییان، گفت: در دوره ۲۰ سال گذشته مخصوصا در ۱۴ سال مجاهدت با روسها، جهاد آسان و راحت بود، چون چهره دشمن روشن بود همه او میشناختند که به غرض تجاوز و اشغال آمده، در نتیجه مبارزه در برابر اشغالگران یکدست بود و بحث قومیت، زبان و مذهب مثل امروز مطرح نبود.
این فعال دینی سیاسی، ویژگی سوم جهاد علیه روسها را باور به تقدس مبارزه یا ایمان راسخ به اهداالحسنیین خواند؛ بر همین اساس بود که مجاهدین با خلوص نیت و رهایی از زنجیرهای هوای نفس و منطقه و زبان مبارزه کردند.
وی آخرین خصوصیت جهاد مردم مسلمان افغانستان علیه روسها را استقامت و استواری این مردم با پای برهنه و تنی بدون لباس مناسب خواند که در گرما و سرما، ۱۴سال در سنگر ایستادند و با این خصوصیات، دشمن مجبور شد به جایی که باید میرفت، برگردد.
اما به گفته آیتالله هاشمی ارزگانی، در دوره مبارزه امروز، از مهمترین مشکلات ما این است که مبنایی برای عمل نداریم؛ "امروز ما برای چه فعالیت میکنیم؟ دیروز مبنای ما اسلام بود، آزادی، استقلال و ارزشهای دینی، اما امروز ما برای چه عمل و فعالیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی داشته باشیم؟ مبنای اینها چیست؟".
وی افزود: "امروز وقتی باور به مجاهدت و شهادت وجود ندارد، ما وطن را در اشغال نبینیم و ملاکهای آزادی، استقلال، عزت و شرف پررنگ نیست، ما برای چه بجنگیم؟ امروز یکی از بدترین حالتهای اجتماعی و فرهنگی ما این است که افغانستانی و مسلمان بودن معیار نه، بلکه منتسب به فلان قوم بودن، معیار است و سرانجام در چهرهی دیگری همه اقوام را درگیر کردند".
این شخصیت جهادی کشور با بیان اینکه امروز تمام اختلافها بر سر قدرت است، با ذکر مثالهایی گفت: "وقتی جنرال دوستم دوباره مینشیند و حرف از آن است که با اشرف غنی کنار بیاد و بار دیگر قربانی شود، به تعبیر من یک توطئه جدید است. وقتی استاد محقق با حنیف اتمر گفتوگو میکند، اولا به معنای آن است که ائتلاف بزرگ ملی را که تشکیل داده بودند، عملا از هم پاشیده است. ما نباید باور و ایمان داشته باشیم حنیف اتمر که یکی از کادرها و لیدرهای اصلی حکومت بود و تا زمانی که مناسب میبیند که اتمر میتواند عمل عمل تخریبی داشته باشد، باید حضور داشته باشد و فاشیزم قومی را تحکیم ببخشد، اما زمانی که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری قرار میگیریم، با تبانی اما با یک سلسله گلایه از ارگ بیرون میشود تا دوباره مهرههایی که از عرصه سیاست ارگ پراکنده شده بودند را جمع کند؛ چهرههایی که ممکن است برای ارگ موجب دردسر شود. عجیب آنکه جهرههای متفکر و سیاستمدار ما دوباره دور حنیف اتمر، مغز متفکر و گرداننده اصلی تیم ارگ و حتی مشورتدهنده اصلی برای اشرف غنی در رفتارهای فاشیستی جمع میشوند".
بر این اساس، وی تأکید کرد که ما امروز فاقد یک ملاک برای مبارزه هستیم؛ برخلاف گذشته که اتحاد داشتیم، دچار اختلاف شدید هستیم.
آیتالله هاشمی ارزگانی با انتقاد از رویکرد کنونی در مذاکرات با طالبان گفت: عجیب است به جای اینکه ما با طالبان صحبت کنیم، نماینده ویژه امریکا با طالبان صحبت میکند!
90 هزار بمب در 18 سال؛ تبعات زیست محیطی حضور امریکا در افغانستان
وی در بخش دیگر از سخنان خود به استفاده امریکا از اورانیوم غنیشده در جنگ ویتنام و مقایسه آن با شرایط افغانستان پرداخت و گفت: در یک سال اخیر در افغانستان، به اعتراف خود پنتاگون، در ده ماه اخیر سال ۲۰۱۸، ۵هزار و ۹۸۲ بمب و راکت که مواد حامل شیمیایی و ویرانکننده طبیعت اند، استفاده شده است. در 18 سال گذشته ۹۰هزار بمب در افغانستان استفاده شده که یک دانه آن، مادر همه بمبها است.
این فعال سیاسی در ادامه این سوال را مطرح کرد: "این 90 هزار بمب با طبیعت افغانستان چه خواهد کرد؟ آثار آن برای سالها باقی خواهد بود.
وی در مقایسهای دیگر افزود: در ۱۸سال جنگ ویتنام، ۳ هزار کتاب علیه امریکاییان نوشته شد، یعنی در هر سال حدود ۱۵۷ کتاب برای بیان جنایاتی که امریکاییان در ویتنام انجام میداد، اما در ۱۸ سال گذشته ما چند کتاب از امریکاییان نوشته کردیم؟ چند سمینار برگزار کردیم؟!
جایگزینی طالبان با داعش/ مضمحل کردن بخشهایی از طالبان که مخالف داعش اند
آیتالله هاشمی ارزگانی با اشاره به یک سخن نماینده ویژه رییسجمهور امریکا در خصوص داعش که میگوید یک هسته بسیار پیچیده داعش در شرق افغانستان وجود دارد و امریکا تلاش دارد این گروه در همانجا متمرکز بماند و نتواند هستههایشان را به دیگر نقاط افغانستان افزایش بدهد، این سخن را قابل تأمل خواند و گفت: این سخن یعنی اینکه ای مردم باور داشته باشید امروز، فردا و پس فردا با داعش دست و پنجه نرم خواهید کردد؛ داعش ماندنی است و مبارزه با این گروه یک دوران بسیار طولانی را در بر میگیرد و یک کار پیچیده است. یعنی شما فکر نکنید طالبان آمد، جنگ تمام شد؛ نه، بلکه جنگ چهره عوض میکند".
وی با بیان اینکه چرا طالبان را بیاورند در پروسه صلح شریک سازند و با این گروه به گفتوگو بنشیند، پاسخ داد: یکی از عواملش آن است که حداقل این سوال اساسی برای مردم افعانستان حل شود که اگر امریکا نتوانست طالب را از بین ببرد، ولی این گروه را به صلح کشاند؛ یعنی برای امریکا یک دستآورد به حساب آید که اگر در صحنه مبارزه پیروز نشد، حداقل در صحنه سیاست پیروز است.
این عالم دینی و فعال سیاسی در مورد دومین عاملی که سبب شده تا امریکا با طالبان مذاکره کنند را خروج بخشی از طالبان از دایره کنترل امریکاییان عنوان کرد که با برخی از کشورهای همسایه و منطقه که مناسبات خوبی با امریکا ندارند، همسو است و میتواند به منافع امریکا در افغانستان صدمه بزند و مانع برخی تصمیمات نظامی و سیاسی این کشور در آینده شود.
وی در مورد سومین دلیلی که طالبان باید به صلح بپیوندد، خاطرنشان کرد: سوم اینکه بخشی از گروه طالبان با تفکر داعشی در افغانستان سازگار نیست، البته بخشی از آن، ولی بخشی دیگر و داعش، کاملا دو روی یک سکه اند و هیچ فرقی بین آنها وجود ندارد. در جنگهای غزنی و ارزگان و در جاهای دیگر داعش به نام طالب و در سنگر طالب میجنگد و کشتار میکند؛ نام از طالب است، ولی نیرو از داعش.
به گفته آیتالله هاشمی ارزگانی، برنامه امریکا این است که آن بخشهایی از طالبان که مخالف حضور داعش در افغانستان است برداشته و به داخل کشور و دولت آورده و به مرور مضمحل شود؛ بر این اساس باید گفت که امریکاییان فعلا صلح با طالبان را به صورت جدی پیگیری میکنند و گمان آن میرود این صلح به انجامی برسد و در بخشهایی از نشستهایی که این روزها صورت میگیرد، نشانههایی وجود دارد که این صلح به فرجام خواهد رسید.