دبیرکل حزب اسلامی تبیان در گفتگویی با خبرگزاری ایلنا، در تحلیل مواضع اخیر گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی گفته است، متاسفانه حکمتیار نه تنها به برقراری صلح در افغانستان کمک نکرده، بلکه سخنان جنجالی وی افکار عمومی افغانستان و فضای سیاسی – امنیتی کشور را متشنج کرده است. این در حالی است که به گفته حسینی مزاری، رهبر حزب اسلامی حکمتیار در حالت فعلی تمام قد از سمت آمریکا حمایت میشود و دلیلی ندارد اقدام به تشنجزایی در افغانستان کند.
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا) از تهران، حجت الاسلام و المسلمین سید عیسی حسینی مزاری، در گفتگو با خبرنگار ایلنا در تحلیل مواضع اخیر "گلبدین حکمتیار" و دلیل واکنشهای مقامهای افغانستان به آن، عنوان کرد: "زمانی که بحث ورود حکمتیار به کابل مطرح شد، قرار بود که وی به صلح با دولت روی بیاورد و سهم مورد نظر خود از حکومت را دریافت کند؛ اما یکی دیگر از شرایطی که امروز کمتر به آن اشاره میشود، تلاش حکمتیار و تعهد آن برای تحقق صلح با جریانهای متخاصم و تروریستی است که در افغانستان فعالیت میکنند. حکمتیار نه تنها به برقراری صلح در افغانستان کمک نکرده، بلکه سخنان جنجالی وی افکار عمومی افغانستان و فضای سیاسی – امنیتی کشور را متشنج کرده است.
وی افزود: سخنان چند روز اخیر وی در ولایت خوست و حمایت حکمتیار از شبکه تروریستی حقانی بخشی از نگرش وی است. تا جایی که او به مقایسه ولایتهای بامیان و پکتیا با یکدیگر پرداخت و احساسات مردم را به نفع خود تحریک کرد. حکمتیار در سخنان اخیر خود تفاوت رفاه و سطح امکانات در ولایتهای مختلف را مورد اشاره قرار داد و از کمبودها برای ایجاد تفرقه در سرتاسر افغانستان استفاده کرد. حتی کمی قبلتر علیه ولایت پنجشیر سخن گفته بود. این روند نه تنها صلح را ایجاد نمیکند، بلکه در مناطق شرقی، جنوبی و شمالی افغانستان که در زمان جهاد زیر نظر حزب اسلامی حکمتیار بوده، ایجاد تفرقه خواهد کرد.
حجت الاسلام و المسلمین حسینی مزاری در تشریح مولفههای تأثیرگذار در صلح با طالبان بیان کرد: نخستین مؤلفه این است که طرفین دست از نزاع بردارند. این که طالبان همچنان دست به سلاح اند، کاملاً در تضاد با صلح قلمداد میشود. تصور این که طالبان یک ماه در سال دست به انجام عملیاتهای تروریستی نزنند، به یک آرزوی ملی تبدیل شده است. از این جهت تضاد در نگاهها کاملاً مشخص و پایدار است. مساله دوم؛ وضعیت دولت مرکزی افغانستان است. تا زمانی که «دولت وحدت ملی» از اقتدار و اختیار کامل برخوردار نباشد، صلح سراسری مقدور نخواهد بود. زمانی که در ساختار سیاسی افغانستان تفاهم با اشرف غنی عمیق نیست و حتی اشرف غنی با جنرال عبدارشید دوستم(معاون رئیسجمهوری) اختلاف دارد، اختلافها جایگزین همگرایی خواهد شد و دولت دست برتر را نخواهد داشت. مساله سوم هم عدم مشخص بودن فعالیت طالبان است. این که طالبها همچنان اقدام به پنهان کاری میکنند، مسألهای است که در فرآیند صلح تاثیرگذار خواهد بود. چهارمین مساله این است که میانجیهای حاضر در این فرآیند، نتوانستند به خوبی به نفع افغانستان و مردم کار کنند؛ به عنوان مثال قطر و ترکیه هنوز نتوانستند نقش خود را به عنوان میانجی در افغانستان تثبیت کنند.
وی با تأکید بر این که نقش پاکستان در صلح با طالبان بسیار موثر تلقی میشود، گفت: آمریکا و پاکستان نتوانستند به عنوان یک حکومت رسمی، میانجیگری خوبی را در پرونده صلح با طالبان صورت دهند. اگر پاکستان به صورت جدی وارد فرآیند صلح میشد، میتوانست یکی از طرفهای اصلی مذاکرات قلمداد شود، اما این وضعیت برای آمریکاییها متصور نیست. از سوی دیگر ایران میتواند به عنوان میانجی صلح در افغانستان مطرح شود که البته باید فرآیندهای آن طی شود.
این فعال سیاسی افغانستان در پاسخ به این پرسش که آیا افتتاح دفتر طالبان در کابل بستر انتقاد از دولت توسط مردم افغانستان را مهیا میکند یا خیر، اظهار کرد: نظر مردم و دولت افغانستان در مورد افتتاح دفتر طالبان در کابل بر این است که اگر این دفتر بتواند امنیت حداکثری را به ارمغان بیاورد، مشکل خاصی ایجاد نخواهد کرد. به عبارتی دیگر مردم افغانستان این موضوع را این گونه تحلیل میکنند که اگر افتتاح دفتر طالبان مانع ادامه درگیری و خشونت شود و امنیت را برای آن ها به ارمغان بیارود، میتواند مؤثر واقع شود و طرفین را به فرآیند صلح نزدیک کند.
وی در تشریح آخرین وضعیت فعالیت داعش در افغانستان تصریح کرد: "بحث حضور گروه تروریستی داعش از گذشته در افغانستان مطرح بوده و طبیعی است که افزایش ناامنیها همگام با حضور قدرتهای فرامنطقهای در کشور صورت میگیرد. باید بدانیم که داعش در افغانستان با آن جریانی که در سوریه، عراق یا لیبی می شناسیم، متفاوت است. اندیشه داعش در تضاد با سایر گروههای جهادی افغانستان است؛ چراکه آن ها اندیشه تکفیری و وهابی را دنبال میکنند که این تفکر در میان مردم افغانستان جایگاهی ندارد. از این منظر نزدیک به دو سال است که با داعش در ولایت ننگرهار درگیر هستیم و در سایر نقاط همین وضعیت حاکم است و دولت هم به دنبال ریشهکنی این پدیده تروریستی است".
دبیرکل اسلامی تبیان خاطرنشان کرد: "در گذشته رویکرد جریانهای رادیکال حاضر در افغانستان تکفیری نبود و معتقد بودند که تنها باید علیه خارجیها جهاد صورت بگیرد؛ به عنوان مثال طالبان با همین دیدگاه امارات اسلامی را پایه گذاشت و تا امروز هم با همین دیدگاه به مبارزه خود ادامه میدهد. اما داعش در افغانستان که با عنوان ولایت خراسان شناخته میشود، تفکر تکفیری را دنبال میکند. تا جایی که پس از انجام عملیاتهای انتحاری جمعی یا انفرادی؛ طالبان عملیات را رد میکند، اما پس از آن داعش مسئولیت عملیات را بر عهده میگیرد. لذا پیوند طالبان و داعش در برخی از مناطق اتفاق افتاده که از آن ها به عنوان «استثناء منطقهای و بومی» نام میبریم. اما به هر حال آن چه که موجب طولانی شدن جنگ در افغانستان شده است، حضور کشورهای خارجی خواهد بود".
وی با انتقاد از راهبرد جدید ایالات متحده در افغانستان یادآور شد: "رویکرد آمریکا از سال ۲۰۰۱ در افغانستان مشخص بود و راهبرد جدید آن ها هم به دنبال سیاست قبلی طرحریزی و اجرا خواهد شد. به گونهای که ایالات متحده از افغانستان به عنوان «چهارراه توزیع بحران» استفاده خواهد کرد و حتی بحث نقل و انتقال عناصر داعش در منطقه مطرح است. باید توجه داشت که این راهبرد تنها افغانستان را مورد تهدید قرار نمیدهد، بلکه کشورهای همسایه، خصوصا ایران هم توسط آن تهدید خواهد شد. از این جهت حضور کشورهایی مانند ایران، روسیه، چین، پاکستان و هند در طرح صلح افغانستان مؤثر خواهد بود".
حجت الاسلام والمسلمین حسینی مزاری در پایان در مورد ارتباط گلبدین حکمتیار با داعش در شمال افغانستان خاطرنشان کرد: "در مورد ارتباط رهبر حزب اسلامی حکمتیار با عناصر داعش اخباری در ماههای گذشته منتشر شد، اما اسناد قوی و مستدل برای اثبات آن وجود ندارد. در برخی از اظهارات و تصمیمگیریها دیده میشود که خط مشی حکمتیار با داعش همسو است، از این منظر احتمال ارتباط وی با سرپلهای داعش وجود دارد".