محکومیت سکوت مجامع مدعی دفاع از حقوق بشر و به ویژه دارندگان جایزه صلح نوبل در قبال نسل کشی مسلمانان میانمار این روزها به مطالبه عمومی آزادی خواهان در اقصی نقاط جهان تبدیل شده است.
ندای اعتراض به این جنایت ضد بشری این روزها در بسیاری از شهرهای جهان به گوش می رسد از لندن تا تهران و از تهران تا نیویورک همه و همه یک پیام را منتقل می کند هلوکاست مسلمانان در میانمار را متوقف کنید.
اما نکته تاسف بار در ماجرای میانمار سکوت رئیس حکومت میانمار خانم سوچی دارنده جایزه صلح نوبل در قبال این جنایت ضد بشری ارتش کشورش در قبال مسلمانان بی دفاع این کشور است تا جایی که این سکوت موجب شده تا معترضان به این جنایات خواستار پس گرفت جایزه صلح نوبل وی شده اند.
جایزه ای که پیش از این هم به دلیل کارنامه سیاه برخی دریافت کنندگان ان اعتبار خود را به عنوان جایزه ای برای اقدامات صلح طلبانه از دست داده بود.
صحبت از زن بی رحمی است، که پیش از رسیدن به قدرت در میانمار سال ها در شمایل یک اصلاح طلب مبارز ظاهر شده بود، او که سکوتش در قبال کشتار مسلمانان روهینگا دفاع از این جنایت تحلیل شده،حالا این نسل کشی را رد می کند او با خونسردی در مقابل دوربین های تلویزیونی ظاهر شده و با دفاع از ارتش میانمار می گوید این مسلمانان هستند که به دلیل اختلافات داخلی یکدیگر را می کشند و اطلاق نسل کشی مسلمانان در میانمار حرف درستی نیست.
سوچی درحالی در قبال این جنایت ها سکوت اختیار کرده که علاوه بر جایزه صلح نوبل ، به دلیل سیاستهای همگرا با مجامع به اصطلاح دفاع از حقوق بشر، جایزه ساخاروف از پارلمان اروپا و یک نشان آزادی از کنگره امریکا را هم در کارنامه خود دارد.
حالا نوک پیکان اعتراضات مردم جهان علاوه بر سوچی متوجه جایزه ای ۱۱۶ ساله است ،جایزه ای که هم بنیانگذارش مخترع دینامیت و صاحب یکی از کارخانه های بزرگ اسلحه سازی بوده و هم برخی از دریافت کنندگان آن هیچ گونه همسویی با صلح نداشته و در تمام طول عمر خود مشغول جنگ، تجاوز و اشغالگری بوده اند، رازی که نخستین بار لوندستاد رییس پیشین آکادمی نوبل از ان پرده برداشت وبا انتشار کتابی درباره موضوعات پشتپرده انتخاب این افراد به سرعت برکنار و متهم به شکستن قانون سکوت شد.
در میان لیست دریافت کنندگان جایزه صلح نوبل افرادی همچون اسحاق رابین ، شیمون پرز ، مناخیم بگین و باراک اوباما به چشم می خورد ،چهره های شاخصی که هر یک سیاهه ای بلند بالا از جنگ افروزی و جنایت در کارنامه دارند.
شیمون پرز، رئیس جمهور اسبق رژیم صهیونیست است ، کسی که در سیاهه اقدامات جنایتکارانه اش علاوه بر شرکت در جنگ اعراب و تلاش برای تولید بمب های هسته ای ، کشتار ۸۰۰ زن و کودک فلسطینی در قانا را که در پناه بی پناهی به مقر سازمان ملل رفته بودند با خود به همراه دارد.
اسحاق رابین و یا مناخیم بگین دیگر جنایتکارانی دریافت کنند جایز صلح نوبل هستند که در حمله به روستای دیر یاسین و قتل و عام ۳۰۰ زن و مرد فلسطینی با بریدن سر بسیاری از کودکان ما را به یاد جنایات امروز داعش می اندازند، گروهکی تروریستی که کمی کنکاش در مورد بنیان گذاران آن نیز سرنخ را به یک برنده دیگر جایزه صلح نوبل می رساند؛ باراک اوباما او کسی که سیاستش مصداق بارز دست چدنی در زیر دستکش های مخملی بود و در دوره هشت ساله ریاست جمهوری خود صدها هزار مسلمانان عراقی، افغانی و پاکستانی را به خاک و خون کشید.
پیشینه برندگان این جایزه ما را به نام جیمی کارتر دیگر رئیس جمهوری امریکا می رساندکسی که با صدام جنگی ۸ ساله را برملت ایران تحمیل کرد و در مسابقه تسلیحاتی با بلوک شرق تولید بمب های ویرانگر نیتروژنی را به دکترین تسحلیاتی آمریکا اضافه می کند.
هنری کسینجر سیاستمدار کهنه کار آمریکایی، که به خاطر حمایت های بی چون و چرا و گسترده اش از رژیم صهیونیستی به «سایه موشه دایان» معروف بود و همچنین ویلسون پدر لیبرالیسم و عامل اصلی مداخله نظامی در کوبا، هائیتی و مکزیک هم از دیگر جنایتکارانی هستند که این جایزه را دریافت کرده اند
سوابق گردانندگان کمیته صلح نوبل و بسیاری از موسساتی که اسامی زیبایی مانند صلح، حقوق بشر و دفاع از آزادی را یدک می کشند،نشان می دهد که حاصل عملکرد این موسسات سرپوش گذاشتن به اقدامات جنگ افروزان و استثمار کنندگان حقوق ملت هاست رویکردی که این موسسات را بیش از پیش بی اعتبار کرده است.